eitaa logo
پروانه های وصال
8هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
21.5هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️استوری جنجالی دیگری از نیما نکیسا نکیسا که از طرف برخی هنرمندان و ورزشکاران بابت صحبت‌های اخیرش مواخذه شده بود در پیام دیگری نوشت: اینجا سرزمین من است هیچ غریبه‌ای را بر نمیتابم وابسته به هیچ جایی هم نیستم نه صاحب برجهای سر به فلک کشیده هستم و ... خودم هستم و صاحب دومتر خانه ابدی....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سرنوشت ترک وطن به امید دیده شدن ▪️عاقبت چند نفر از بازیگرانی که در سینما و تلویزیون کشور بزرگ شدند و به بهانه دیده شدن بیشتر مهاجرت کردند/فصل بیداری
خودکشی ارمغان اینستاگرام برای نوجوانان آمریکایی 🔹خانواده‌های آمریکایی در ایالات مختلف، با شکایت از متا گفته‌اند این شبکه اجتماعی باعث اعتیاد فرزندان آن‌ها شده و آن‌ها بعد از ابتلا به افسردگی و اضطراب، اقدام به خودکشی کرده‌اند. 🔹اوایل همین سال میلادی تَمی رودریگز، مادر دختر 11 ساله‌ای اینستاگرام و اسنپ‌چت را متهم می‌کند که باعث شده دخترش، سلنا رودریگز را معتاد فضای مجازی کنند و باعث خودکشی او شوند. 🔹چندماه پیش هم پدر ۳ فرزند در آمریکا شکایت کرده که فرزندانش به یوتیوب، فیس‌بوک، اینستاگرام، اسنپ چت و تیک‌تاک معتاد شده‌‎اند. او می‌گوید اعتیاد آن‌ها منجر به مشکلات روانی از جمله افسردگی و تجربه نزدیک به مرگ برای کوچکترین پسرش شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگی را باید همانند بخاری های نفتی ساخت... هراز گاهی به آن سر زد زیرنظر داشت که مبادا نفتش تمام شود و سرمای روزگار بند بند وجودش را به لرزه در آورد باید به آن سرزد سر زد تا مبادا جلوی راهش را چیزی گرفته باشد که دوده بزند و دنیایش را را سیاه کند... گاهی باید حواسمان به زندگی باشد تا با بی مهری مردم بخاری های دلمان خاموش نشود گاهی باید حواسمان به آدمهای کنارمان باشد تا جلوی راه را نگیرند زندگیمان را سیاه نکند. "گاهی باید از این مردم ترسید" ─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
ساعت حدود شش صبح در فرودگاه مهرآباد به همراه دو نفر از دوستانم منتظر پرواز به تبریز بودیم. پسرکی حدود هفت ساله ، با موهای خرمایی ، جثه ای متوسط ، گردنی افراشته ، چشمانی که برق میزد ، صورتی گندم گون و کمی خسته ، لباسهایی نه چندان تمیز و دستانی چرب ، جلو آمد و گفت: واکس میخواهی؟ کفشم واکس نیاز نداشت ، اما حس کرامت و بزرگواری و فرهیختگی مرا وا داشت که بگویم : بله به چابکی یک جفت دمپایی جلوی پاهایم گذاشت و کفش ها را درآورد. به دقت گردگیری کرد ، قوطی واکسش را با دقت باز کرد ، بندهای کفش را درآورد تا کثیف نشود و آرام آرام شروع کرد کفش را به واکس آغشتن ، آنقدر دقت داشت که گویی روی بوم رنگ روغن می مالد ، کفش که حسابی واکسی شد را کنار گذاشت تا واکس را جذب کند ، حالا موقع پرداخت بود ، با برس مویی شروع کرد به پرداخت کردن واکس ، کم کم کفش برق افتاد ، در آخر هم با پارچه حسابی کفش را صیقلی کرد . گفت : مطمئن باش که نه جورابت و نه شلوارت واکسی نمی شود در مدتی که کار میکرد با دوستانم فکر می کردیم که این بچه با این سن ، در این ساعت صبح چقدر تلاش می کند! کارش که تمام شد ، کفشها را بند کرد و جلوی پای من گذاشت ، کفش را پوشیدم ، بندها را بستم. او هم وسایلش را جمع کرد و مودب ایستاد گفتم : چقدر تقدیم کنم؟ گفت : امروز تو اولین مشتری من هستی ، هر چه بدهی ، خدا برکت گفتم : بگو چقدر گفت : تا حالا هیچوقت به مشتری اول قیمت نگفتم گفتم : هر چه بدهم قبول است؟ گفت : یاعلی دیشب برای خرید یک آب معدنی کوچک، اسکناس هزار تومانی را به فروشنده داده بودم و او یک پانصد تومانی کهنه و پاره را به من پس داده بود که توی جیب پیراهنم گذاشته بودم با خودم فکر کردم که او را امتحان کنم ، با آنکه می دانستم حقش خیلی بیشتر است ، از جیبم پانصد تومانی را درآوردم و به او دادم شک نداشتم که با دیدن پانصد تومانی اعتراض خواهد کرد و من با این حرکت هوشمندانه به او درسی خواهم داد که دیگر نگوید هر چه دادی قبول در کمال تعجب پول را گرفت و به پیشانی اش زد و توی جیبش گذاشت ، تشکر کرد ، کیفش را برداشت که برود سریع اسکناسی ده هزار تومانی را از جیب درآوردم که به او بدهم قدش کوتاهتر من بود ، گردن افراشته اش را به سمت بالا برگرداند ، نگاهی به من انداخت و گفت : من گفتم هر چه دادی قبول گفتم : بله می دانم ، می خواستم امتحانت کنم نگاهی بزرگوارانه به من انداخت ، زیر سنگینی نگاه نافذش له شدم گفت : تو !! ، تو میخواهی مرا امتحان کنی؟ واژه "تو" را چنان محکم بکار برد که از درون شکست خوردم تمام بزرگواری و سخاوت و کرامت و فرهیختگی را در وجود من در هم شکست رویش را برگرداند و رفت ، هر چه اصرار کردم قبول نکرد که بیشتر بگیرد ، بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد ، اما با اکراه رفت وقتی که میرفت از پشت سر شبیه مردی بود ، با قامتی افراشته ، دستانی ورزیده ، شانه هایی فراخ ، گامهایی استوار و اراده ای مستحکم مردی که معنای سخاوت و بزرگواری را در عمل می آموخت جلوی دوستانم خجالت کشیده بودم ، جلوی آن مرد کوچک ، جلوی خودم ، جلوی خدا شاید باید دوباره بیاموزم آنچه را که به آن دلخوشم! ─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧋🍹مواد لازم برای تهیه این نوشیدنی جذاب یخ؛آب آناناس;آب سیب؛چای ترش دم شده سرد؛ 🍭توی ویدئو مراحل کار مشخصه نکته اول:آب سیب،آب آناناس باید به یک اندازه باشه🙃 نکته دوم:چای ترش بریز تو لیوان آب جوش بریز توش بزار ۷دقیقه دم بکشه😍 نکته سوم:میتونید به دلخواه آب گازدار یا سودا هم استفاده کنید 🥦 آشپزے با عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👩‍🍳🥪🥪 مواد لازم تخم مرغ.................4عدد ماست......................1لیوان آرد الک شده............2لیوان روغن.......................1/2لیوان بکینگ پودر.............1ق م خ نمک.........................1پنس مواد میانی : پیاز درشت..............1عدد گوشت چرخ کرده...300گرم فلفل دلمه.................مقداری رب گوجه.................1ق غ خ پنیر پیتزا..................به مقدار لازم کوکتل.......................به مقدارلازم ادویه: نمک.فلفل.پاپریکا.پودرسیر.اویشن.زردچوبه ...........................هرکدام نصف ق چ خ 🥦 آشپزے با عشق ╲\
🧆🥙🥘طرزتهيه : گوشت چرخ کرده رو با پیاز رنده شده و نمك و فلفل قرمز و پودر پياز و زنجبيل و پودر سوخاري مخلوط ميكنيم وبصورت قلقلي در مياريم و سرخ ميكنيم . بعد توي قابلمه جداگانه گوجه فرنگي پوره شده ميريزيم تا ابش تمام بشه و پیاز رنده شده را با روغن سرخ ميكنيم تا طلايي شه و به پوره گوجه فرنگي اضافه ميكنيم و يك يا دو قاشق رب گوجه هم ميريزيم و خوب سرخ ميكنيم زردچوبه و دارچین و فلفل هم میزنيم وبهش اضافه ميكنيم تفت ميديم و اب میریزيم توش چندتا قل که زد گوشت قلقلي را توش میندازيم و ميزاريم جا بیوفته. چاشنی اصلیش ابغوره هستش که نصف استكان اضافه میکنيم و بعد از پخت روش سیب زمینی سرخ شده میریزيم و با کته برنج ایرانی سرو میشه. بی نظیره 😋😋 🥦 آشپزے با عشق
🫕🫕اشکنه ماست ۴نفر مواد لازم تخم مرغ ۲عدد پیاز ساطوری ۱عدد بزرگ سیر له شده ۲-۱ حبه (یا رنده ریز) ماست همزده ۳پیمانه (منظور ماستی که همخورده باشه ) مغز گردو ۱/۲پیمانه (نیم کوب زردچوبه ۱ق چ روغن ۴ق غ نمک و فلفل 🥣طرزتهیه : روغن را در ظرفی داغ کرده و پیتز را تفت داده تا سبک شده و رنگ بگیرد .سپس زردچوبه ،گردو و سیر را اضافه کنید کمی هم بزنید بعد ۲ پیمانه آب ،نمک و فلفل اضافه کنید .وقتی آب جوش امد تخم مرغها را بشکنید و سریع هم بزنید ؛۵دقیقه با حرارت کم که جوشید ماست را اضافه کنید و سریع هم بزنید .قبل از اینکه به جوش بیفتدد و اطراف به حباب زدن افتاد از روی حرارت برداشته و با نعناع داغ تزیین کنید و با ترید میل کنید . نوش جان 🌺 میتوانید گردو را حذف کرده و به جای آن ۳ قاشق غذا خوری آرد را جایگزین کنید . 🥦 آشپزے با عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 داستان کوتاه ▫️پسربچه ای پرنده زيبايی داشت و به آن پر‌نده بسيار دلبسته بود. ▫️حتی شبها هنگام خواب، قفس آن پرنده را كنار رختخوابش می‌گذاشت و می‌خوابید. ▫️اطرافيانش كه از اين همه عشق و وابستگی او به پرنده باخبر شدند، از پسرڪ حسابی كار می‌كشیدند. ▫️هر وقت پسرڪ از كار خسته می‌شد و نمی‌خواست كاری را انجام دهد، او را تهديد می‌ڪردند كه الان پرنده‌اش را از قفس آزاد خواهند كرد و پسرڪ با التماس می‌گفت: نه، كاری به پرنده‌ام نداشته باشيد، هر كاری گفتيد انجام می‌دهم. ▫️تا اينڪه یڪ روز صبح برادرش او را صدا زد كه برود از چشمه آب بياورد و او با سختی و كسالت گفت، خسته‌ام و خوابم مياد. ▫️برادرش گفت: الان پرنده‌ات را از قفس رها می‌ڪنم، كه پسرڪ آرام و محكم گفت: خودم ديشب آزادش كردم رفت، حالا برو بذار راحت بخوابم، كه با آزادی او خودم هم آزاد شدم. ▫️اين حكايت همه ما است. تنها فرق ما، در نوع پرنده ای است كه به آن دلبسته‌ایم. ▫️پرنده بسياری پولشان، بعضی قدرتشان، برخی موقعيتشان، پاره‌ای زيبایی و جمالشان، عده‌ای مدرڪ و عنوان آكادمیڪ و خلاصه شيطان و نفس، هر كسی را به چيزی بسته‌اند و ترس از رها شدن از آن، سبب شده تا ديگران و گاهی نفس خودمان از ما بيگاری كشيده و ما را رها نكنند. ▫️پرنده‌ات را آزاد ڪن! ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍂🍁🍂🍁
جواد رضویان کارگردان و بازیگر سینما: ‏امشبم همه میخوابیم چه اونا که گفتن پای نظام و سپاه هستند... چه اونها که علیه سپاه شعار دادند و فحش دادند ... ولی یک عده پای همون ‎پدافند ، پای همون شاسی ، امشب نمیخوابند !! ۴۰سال است که نمیخوابند !! برادر عزیزی که پای پدافند نشستی دست و دلت نلرزد !! حتی اونی که دارد فحش میدهد به امید بیدار بودن تو ، خودش و زن و بچه اش راحت میخوابند ... تو صبور باش اينها داعش نديده اند. جهاد نكاح و فروختن ناموس را  به نظاره  ننشسته اند. تجاوز به زن و فرزند را در مقابل چشم شان  شاهد نبوده اند كسى اطفال دوساله آنها را مجبور نكرده با سر بريده پدر فوتبال كند زنده پوست كندن و به آتش افكندن  و هر روز و هر ساعت انتحار و انفجار و هزاران  جنايت و قصه نا گفته كه هيچ درنده اى در حق هم نوع خود نكرد تو صبور باش كه قدر عافيت كسى داند كه به مصيبتى گرفتار ايد قدر يك شب در امنيت خوابيدن را از  افغانستانى بپرس و از آواره سوری و عراقی و لبنانی آنها به عظمت کار تو و بزرگی و جایگاه سردار علمدارت بهتر واقفند تا برخی هموطنان ایرانی تو که این روز ها به تو ‌فحش دادند. انها نمیدانند و در عجبم که چگونه درک نمی کنند که اگر تو نباشی داعش حسرت  همین فحش دادن را  نیز به دل آنها خواهد گذاشت ترامپ هم دیگر توئیت نخواهد کرد و شعار دهندگان نیز هیچگاه مرد میدان نبوده اند اینها در پناه امنیتی که تو و سردارانت برای تأمین آن از جان مایه گذاشتی فقط نامردانه و نابخردانه بلدند فحش بدهند تو صبور باش و پای ماشه بمان... 🍁🍂🍁🍂
! کسی آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد. در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف میفروشم. حکم این کار من چیست؟ آیت الله میلانی فرمود: این کار "بی انصافی" است. مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است، کفشهایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج میشد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت! آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان کربلا را شنیده ای؟ گفت:بله! گفت: میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟ گفت: بله آقا، شنیده ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم "بی انصافی" بود! 🌺 این روزها باشیم 🍂🍁🍂🍁 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
✨﷽✨ 🔴درمان بخل ✍ یکی از راه‌های تهذیب نفس از رذیله بخل و خساست این است که نفس هر چه گفت برخلاف آن عمل کنی. مثلا زیاد صدقه بدهیم، میهمان نوازی بکنیم، انفاق کنیم و.... امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: «عَلَیْکَ‌ بِالصَّدَقَهِ تَنْجُ‌ مِنْ دَنَاءَهِ الشُّحِّ؛ صدقه بده تا از پستی بخل و خساست، نجات پیدا بکنی»؛ 📚 عیون الحکم و المواعظ، صفحه ۳۳۳ 🔆 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «مَنْ أَدَّى الزَّکَاهَ وَ قَرَى‌ الضَّیْفَ‌ وَأَعْطَى‌ فِی النَّائِبَهِ فَقَدْ وُقِیَ مِنَ الشُّح‌؛‌ سه خصلت است که در هر کس وجود داشته باشد، ‌از بخل و خساست، نجات پیدا کرده است: کسی که زکات مال خود را با رضایتِ خاطر بپردازد، ‌میهمان نوازی کند و در سختی‌ها و موقع نداری انفاق کند»؛ 📚مستدرک الوسائل، ح۷۵۷۰ 🍂🍁🍂🍁
•🌷• با لطفـــ ڪردگار در اوج‌ اقتدار در رڪاب‌ ولۍ رهسپار مۍترسد‌ دشمن‌ از‌ فرداۍ آسمان‌ ما.. اللهم‌احفظ‌قائدناالامام‌خامنه‌ای♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 اونایی که به غایت خداشناسی رسیدن ، یک نشونه‌ی واضح دارن! بگرد در درون خودت، ببین داریش یا نه؟
🍃 به تربت امام حسین علیه السلام زیاد سجده کردن اخلاق را عوض می کند . 👤حاج اسماعیل دولابی 📖مصباح الهدی 273 🍁🍂🍁🍂
بعضی از گناهان مثل نفت هستند و بعضی‌ها هم مثل بنزین..! قرآن درباره گناه‌های نفتی میگه🛢 👈«انجامش ندین» درباره گناه‌های بنزینی میگه⛽️ 👈«نزدیکش هم نشید❌» ' لاتقربوا ' چون بنزین، بر خلاف نفت از دور هم آتیش میگیره🔥 رابطه با نامحرم و شهوت جز گناهان بنزینیه 🍁🍂🍁🍂
" شـــــهادت " ، نوعے ‌" مدیریت " است آدمهاے معمولے خیلے هم ڪه موفق باشند ، زندگے خود را مدیریت مے ڪنند ! اما " شـــهـــــدا " ، مـــــرگـــــ خود را نیز ، مدیریت میڪنند ... " شـــــهـــــادت " ، یعنے: زندگے مان را ڪجا ، خرج ڪنیم ڪه زندگے دیگران معــنـے پیدا ڪند ! 🍁🍂🍁🍂
سنگ‌ ريزه ريز است و ناچيز ، اما اگر در جوراب يا کفش ما باشد ما را از راه رفتن باز می دارد در زندگی هم بعضی مسائل ريزاند و ناچيز، اما مانع حرکت‌به سمت خوبی ها و آرامش ما می شوند کم احترامی يا نامهربانی به والدين ، نگاه تحقيرآميز به فقرا ، تکبر و فخرفروشی به مردم ، منت گذاشتن هنگام کمک کردن ، نپذيرفتن عذر خطای رفقا ... اینها بخشی از سنگ ريزه‌ های مسير تکامل ما هستند، آنها را به موقع کنار بگذاريم تا از زندگی لذت ببريم ... 🍁🍂🍁🍂
شهدا نجواهای ما را ميشنوند‼️ ◽️اشک هایی که در خلوت به یادشان میریزیم را میبینند چنان سريع دستگيری ميکنند که مبهوت ميمانی ◽️ اگرواقعا به آنها دل بسپاری با چشم دل، عناياتشان را ميبينی🇮🇷 🍁🍂🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا