فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..
ببین کتایون ریاحی چی میگه😁
#لبیک_یا_خامنه_ای نائب بر حق #امام_زمان رهبرمون بهترین رهبر دنیاست✌🏻✌🏻✌🏻
..
آیتالله العظمی مکارم شیرازی: مسأله حجاب راه های فرهنگی دارد/ عدم تضعیف دولت به این معنی نیست که منتقد دولت نباشیم/ مردم از ما میخواهند که صدایشان را برسانیم و مشکلات را بگوییم؛ باید گوش شنوایی هم باشد
آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار وزیر ارشاد:
🔻مسأله #حجاب در حال حاضر با مسائل سیاسی گره خورده و عده ای می گویند اگر بتوانیم حجاب را حذف کنیم نظام جمهوری اسلامی کم رنگ می شود. مسأله حجاب راه های فرهنگی دارد، البته صدا و سیما نیز باید بیشتر از این، به مسأله حجاب اهمیت بدهد.
🔻یکی از مهم ترین راه های نشر فرهنگ، کتاب و مجله است اما متاسفانه در حال حاضر قیمت کاغذ چندین برابر شده است و این گرانی باعث مشکلاتی دیگری از جمله تعطیلی و بیکاری مراکز چاپ و نشر و اصناف وابسته به آن گردیده است.
🔻عدم تضعیف دولت به این معنی نیست که منتقد دولت نباشیم. مردم از ما می خواهند که شما صدای ما را برسانید و مشکلات را بگویید. ما مشکلات را می گوییم، اما باید گوش شنوایی هم باشد. بنابراین کاری کنید که این دولت إن شاء الله موفق بشود.
🔻وظیفه ما #دعا کردن و #تذکر دادن به دولتمردان و امید دادن به مردم است ولی باید توجه نمود که اگر امید از مردم گرفته شود کار مشکل می شود؛ باید کاری کنیم که مردم امیدوار باشند و امیدشان تبدیل به یأس نشود.
🌠☫﷽☫🌠
🔴 #زیارت #امام_زمان (عج) در روز #جمعه
🔵 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزئین سالاد مناسب مهمونی
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
مواد لازم:
کاهو🥬
گوجه فرنگی 🍅
هویج🥕
خیار🥒
پیاز🧅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحانه خفن
◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧◇♧
مواد لازم:
سوسیس🌭
نون تست 🍞
پنیر ورقه ای🧀
تخم مرغ🥚
کره🧈
🥦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺غذا باید خوشمزه باشه، آسون باشه، تهدیگ داشته باشه 😉این غذا، خود خودشه 👍🏽
برنج ۱/۵ پ، گوشت چرخ شده ۲۰۰ گرم، پیاز ۱ دونه بزرگ، رب گوجه ۱ ق غ، لپه خیس خورده ۱/۲ پ، زعفران دم کشیده ۲ ق غ، آلو جنگلی یا آلوی خشک ۱۰ تا، نمک، فلفل، زردچوبه، دارچین
🔺 #تهدیگ:
سیب زمینی ها رو ورقه ای برش بزنین، بچینین کف قابلمه
🔺وسطش رو خالی بزارین که تهدیگ برنجی هم داشته باشین آخر کار 😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه عاشق #غذاى_دريايى هستين ماهى رو به روش من سوخاري كنين كه ترد و خوشمزه بشه اونم بدون تخم مرغ 😍
#ماهي_سوخاري
ماهي قزل آلا ٢ عدد، پياز ٢ عدد، سير ٢ حبه، آب نارنج، آبليمو،زعفران و روغن، آرد ١/٢ ليوان، نمك، پودر پياز، پودر فلفل پولبيبر، پودر فلفل سياه
🔴ماهی را خوب بشویید.سپس گوشت ماهي را زعفران بزنيد و با ادويه و ترشى مزه دار كنيد،پیازهای خلالی خردشده را به همراه سیر به ماهیها اضافه كرده و چند ساعت در يخچال استراحت دهید.
هر چند ساعت يكبار ماهیها را در این مواد چندبار زیر و رو کنید تا خوب مزهدار شوند. بعد از استراحت پياز و سير را از ماهى جدا كرده و دو طرف آن را در آرد بغلطانيد و نيم ساعت ديگر در يخچال قرار دهيد. داخل تابه روغن زيادى بريزيد طوريكه روغن تا بالاى ماهى را بگيرد وقتي كامل داغ شد با حرارت متوسط ماهى را از سمت گوشت داخل روغن قرار داده و سرخ كنيد.
ميتونيد اين ماهى مرينيت شده رو كباب هم بكنيد..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امر به معروف اینجوری دیده بودی؟
🔺نحوه برخورد روحانی با دخترانی که از سر لجبازی موقع دیدن روحانی کشف حجاب کرده بودن
#حجاب
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ماه_رجب
خدایا...
کجایند
بال های پروازم؟
چقدر ماه رجب را دوست دارم.
ماه رجب ماهی است که خدا خودش
به در خانه بندگان می آید و آن را
می کوبد.
و ندای أین رجبیون سر می دهد
و دسته دسته بندگانش را
از دوزخ نفس که اسیرش شده اند
نجات می دهد.
بیایم از این فرصت استفاده کنیم...
به دنبال معامله های دنیا می دویم و اما
غافلیم از آنچه خدا برایمان در آخرت آماده کرده.
خدایا...
حالی برای پرواز بده.
خوش به حال بنده های خوب خدا
همان هایی که قلبشان پر است از محبت خدا!
تمنای دعاهاتون🙂
#ماه_رجب
❄️🌨☃🌨❄️
✨﷽✨
#جمله_زیبا
💠✨ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻧﮑﻦ برای ﻧﻌﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍوند ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ است؛
زﯾﺮﺍ ﺗﻮ نمیدانی ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ
👈و ﻏﻤﮕﯿﻦ نباش ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺖ...
ﺯﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻋﻮﺽِ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ،
پس سعی کن ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮐﺮ باشی...
💠✨ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺛﺮﻭﺗﺖ ﮔﺮﻓﺘﻰ پولهایت ﺭﺍ ﻧﺸﻤﺎﺭ...
ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﻜﻰ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪﺍﺕ ﺑﺮﯾﺰﯼ...
ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺛﺮﻭﺕ توست
❄️🌨☃
✨﷽✨#داستان
جوانی با شیخ پیری به سفر رفت. جوان در کنار برکهای بود که ماری به سمت شیخ آمد ولی شیخ فرار کرد. پیر گفت: خدایا! مرا ببخش، صبح که از خواب بیدار شدم به همسایه گمان بدی بردم. جوان گفت: مطمئنی این ماری که به سمت تو آمد بخاطر این گناهت بود؟
پیر گفت: بلی. جوان گفت از کجا مطمئنی؟ پیر گفت: من هر روز مواظب هستم گناه نکنم و چون دقت زیادی دارم، گناهانم را که از دستم رها میشوند زود میفهمم و بلافاصله توبه میکنم و اگر توبه نکنم، مانند امروز دچار بلا میشوم. تو هم بدان اگر اعمال خود را محاسبه کرده و دقت کنی که مرتکب گناه نشوی، تعداد گناهان کم میشود و زودتر میتوانی در صورت رسیدن بلایی، علت گناه و ریشهی آن بلا را بشناسی.
بدان پسرم! بقالی که تمام حساب و کتاب خود را در آن لحظه مینویسد، اگر در شب جایی کم و کسری بیاورد، زود متوجه میشود اما اگر این حساب و کتاب را ننویسد و مراقب نباشد، جداکردن حساب سخت است. ای پسرم! اگر دقت کنی تا معصیت تو کمتر شود بدان که براحتی، ریشه مصیبت خود را میدانی که از کدام گناه تو بوده است.
❄️🌨☃🌨❄️
🌷 آیت الله #بهجت :
هیچ ذکری بالاتر از ذکر عملی نیست.
هیچ ذکر عملی بالاتر از ترک #معصیت در اعتقادات و عملیات نیست. و ظاهر این است که ترک معصیت، به قول مطلق جز با #مراقبه_دائمیه صورت نمی گیرد.
📚 فریادگر توحید ، ص ۲۲۸
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🌷 آیتالله #بهجت:
🔸اگر بفرمایید: به آن حضرت(امام زمان (علیهالسلام)) دسترسی نداریم؛ جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم(پایبند) نیستید، و اوبه همین از ما راضی است!
📚 کتاب #حضرت_حجت(عج)، ص١٧۶
#امام_زمان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🌷۶ دعای قرآنی درموردخانواده
🌷۱..َ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَآءِ
پروردگارا،به من فرزندپاک عطاکن.۳۸آل عمران
🌷۲.رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ (١٠٠)صافات
پروردگارا،به من فرزندصالح عطاکن
🌷۳.اَللهُمَّ اَصلِح لی فی ذُرِّیَّتی..۱۵ احقاف
خدایا اولادم راصالح گردان
🌷۴.رَبِّ اجْعَلْنِی مُقیِمَ الصَّلَوةِ وَمِن ذُرِّیَّتی ربنا وتَقَبَّل دُعَاء.....۴۰ ابراهیم
خدایا خودم وفرزندانم گسترش دهنده نماز قرار ده
🌷۵.رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِن اَزْوَاجِنَاوَذُرِّیَاتِنَا قُرَّةَ اَعْیُن وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ اِمَامَا....۷۴ فرقان
خدایا همسر وفرزندانی به ماعطاکن که درتقوا،الگو باشیم
🌷۶.رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَآ أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَآ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ (١٢٨)بقره
خدایا ما ونسل ما راتسلیم خودت قرارده
❄️🌨🌨❄️
پروانه های وصال
#ملاقات_با_خدا 46 🔺آخه پدرم که اصلاً اهل نماز نیست! اون به فکر اینه که من کاراش رو بکنم... 🔶 نه با
#ملاقات_با_خدا 47
"رابطه ایمان و تقوا "
🔶 ایمان کارش چیه ؟
🌺 ایمان برای شما "هدف" تعیین میکنه تا بتونی با "انگیزه و شوق کافی" از میدان های پر خطرِ هواهای نفسانی عبور کنی......
🎯💥💓
🔶 ایمان به انسان میگه:
🌷 عزیزدلم نگران نباش؛ بعد از این دنیا، عالَم دیگه ای هست که برای همیشه توی اون باقی میمونی.
✅ پشت این پرده خبری هست....
👌"خدایی که تو رو خلق کرده هدفی داشته از خلقتت...."
🌹
به نام خدا
#رمان_نجوا
طاها:سپیده چرارفتی پیش داریوش توخودت میدونی ازش بدم میاد
سپیده درحالی که از پنچره ماشین بیرون رونگاه میکردگفت :بازم مثل همیشه داری گیر میدی من
که نه به داریوش چیزی گفتم ونه حرفی زدم .......
طاها کالفه دستی البه الی موهاش کشید وگفت :سپیده اخالق های منو میدونی .....
سپیده جوش آورده بود سریع گفت :آره تو همیشه به من شک داری وداشتی ......بعد اشکاش
آمدن پایین ....
طاها نگاهش کرد دید داره گریه میکنه ...ماشین رو نگه داشت کنار اتوبان وبه طرف سپیده
برگشت وگفت :خانومم من که .....
سپیده با نگاه بارونیش نگاهش کرد وگفت :بسه ...بسه ...حرفای تکراری نزن ......
سریعا در ماشین روباز گرد وشروع کرد به رفتن ......
۱
طاها هم بالفاصله پیاده شد ورفت دنبالش ......خانومم جون طاهات برگرد ......
سپیده این روشنید ایستاد ولی برنگشت ......
طاها لبخندی زد وباحالت دورفت پیش سپیده .....................................
طاهالبخند مهربونی زد وگفت :من قربون چشمایی بارونیت ....گریه نکن ...خواهش میکنم ......
سپیده برگشت پشت به طاها ایستاد وگفت :بروفقط .....
طاها :کجا برم من ....عمرم ...خانومیم این جاست ......
سپیده :خانومت نیستم !!!
طاها لبخندی زد وگفت :هستی ....بعد نیشخندی زد واسه شوخی وگفت :زوری باید باشی
سپیده با شدت برگشت عقب وگفت :یکسال باهات بودم ...دیگه اصال نمیخوام باشم.... تو زندگی
که اعتماد
نیست وتو همیشه شک داری وداشتی به همه رفتارهای من...زندگی باتو وموندن باتو اشتباه
بزرگی ....البته
من نمیخوام دیگه این اشتباه رو انجام بدم
طاها :خانومی چرا از حرفام یک چیز دیگه برداشت میکنی من منظورم این بودکه .....
سپیده درحالی که دونه های اشک صورتش رومیشست گفت :میدونم حرفات چی هست ...این که
من خوبم
اما دوستات ادمای خوبی نیستن و.......نمیدونم اون داریوش بدبخت کجاش بده بااین که بامن
صحبت نکرد
ومنو نگاه هم نکرد از لحاظ تو همه ادما بدن و.......
طاها درحالی که سعی میکرد صداش بلندتر نشه گفت :سپیده برو داخل ماشین باهم حرف میزنیم
......
سپیده :من حرفی ندارم ....
۲
پروانه های وصال
طاها هم بالفاصله پیاده شد ورفت دنبالش ......خانومم جون طاهات برگرد ...... سپیده این روشنید ایستاد و
طاها نفس عمیقی کشید تا مسلط بشه بعد با لحن آرومی گفت :جون طاها برو خانومم .......
سپیده :نمیرم .....واینم بدون این آخرین مهمونی بود که باتوآمدم ...االنم میرم خونه پدرم .........
طاها اخم غلیظی کرد وگفت :چرا عالقه داری بحث های خودمون رو به دیگران بگی ؟؟؟
سپیده اشک روی گونه اش روبا پشت دستش پاک کرد وگفت :مادر پدرمن دیگران نیستن
طاها کمی بلند گفت :چرا سپیده خانوم دیگرانند ...اصال هر آدمی که قراره تو زندگیمون دخالت کنه
میشه هر کسی ...حتی مادر پدر خود من ......
سپیده :بازم میگم که مادرپدرمن هرکسی نیستن .....
طاها سرش رو به طرفین تکون داد وگفت :عمرم بریم خونه صحبت میکنم ............
بعد آمد سمتش یک دستش رو انداخت دور کمرش وبه طرف ماشین بردش .......
سپیده :منو میبری خونه پدرم ...حوصلحه هیچ بحث وحرفی روندارم ....
طاها :چیکار کنم رفتارت خوب بشه .......
سپیده عصبی گفت :این بیخیالیت اعصابم روبهم میریزه ....چرا حرفام روجدی نمیگیری.....جدی
که برم .....
طاها نذاشت حرفش روکامل کنه ..دستش روگذاشت جلو لبای سپیده وگفت :هیشششش
....ببخشید .........
سپیده :باببخشید توکاری درست نمیشه ...................
طاها دستی به پیشونیش کشید ...درماشین روبراش باز کرد......سپیده که نشست خودشم رفت
سریع نشست ...
سپیده :طاها کامال جدی بودم ...منو ببر خونه پدرم ..................
طاها چیزی نگفت ...سرش رو فقط تیکون داد ...................
سپیده دید داره لجبازی میکنه سرش روبطرف شیشه ماشین گرفت .......اشکاشم که انگار یکی از
اعضاءصورتش شده بودن ................................
طاها زیر چشمی نگاهش کرد دیدبازم اشکش رونه ..........
کل مسیر هردوساکت بودن ............به خونه که رسیدن ....سپیده زودتر پیاده شد ورفت .............
طاها هم پیاده شد به سپیده که باقدم های از روی حرص محکم برمیداشت نگاه میکرد ......وارد
خونه که
شد دید سپیده داره زنگ میزنه ...........مطمئن بود که پدرش هست .......سریع گوشی رواز
دستش گرفت
وگفت :عمرطاها میخواد بره ؟؟؟؟
سپیده نگاهش کرد وگفت :تمومش کن ...........
طاها :عزیزمن چی روتموم کنم ...دوست داشتن تو تموم نشدنی .................
سپیده حرفی نزد همون جا پای کنسول نشست گریه اش بیشتر شد ...................
طاها نشست کنارش گفت :ببخشید .....هرچی بگی حق داری ..........اشتباه کردم .....عمرم گریه
نکن .
سپیده :فقط بگو چرا اعتماد نداری ...کسی درموردمن به تو چیزی گفته .........یاخودت ازمن چیزی
دیدی ؟......
طاها سریع گفت :هیس ..نجابت وخانومیت که باعث میشه دوست داشته باشم .....
سپیده درحالی که سینه طاها مشت میزد گفت :لعنتی داری دروغ میگی .....اگر دوستم میداشتی
این چندماه از ازدواجمون رو زهر نمیکردی ......بگو چرا اعتماد نداری؟؟؟؟.....کسی درمورد من
چیزی گفته .........
طاها بغلش کرد وگفت :سپیده من ...گل من ....هیچ کس چیزی نگفته .....داریوش سابقش خرابه
شما خبرنداری ....
سپیده :خب میگیم دایوش خراب .......برای بقیه چی میگی .....تاکی باید سوال پیچ بشم بعد ازهر
مهمونی ؟؟
طاها :میشه این بحث تموم کنی
۳