هدایت شده از صابرین نیــوز
صدای پودر شدن استخوانشو شنیدم😁
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
هدایت شده از توییتر انقلابی
اسرائیل بعد از دو هفته محاصره بیمارستان الشفاء رو تموم کرد. ولی قبلش بیمارستان رو با خاکستر یکی کردن!
آره اسرائیل کاری با بیمارستان نداره..
🗣 جِـــــنلی
@twtenghelabi
هدایت شده از توییتر انقلابی
محاصره بیمارستان شفا پایان یافت
اما نه با صدور قطعنامه و آتش بس
با آتش زدن و خاکستر کردن بیمارستان و کشتن و دستگیر کردن همه اهالی ساکن در آنجا!
لعنت به حکام بی غیرت عرب
لعنت بر حقوق بی بشر
🗣 توییتر انقلابی
@twtenghelabi
هدایت شده از توییتر انقلابی
سفر دوباره ی وطن فروشها به طویلهی اسقاطیل!
جمعی از فراریهای اسقاطیلپرست به دعوت سخنگوی عرتش کودککش اسقاطیل رفتن فلسطین اشغالی برای دریافت اوامر و خط مشی جدید!
کی بینشونه؟ احمد باطبی دروغگوی تابلودار فتنه ۷۸!
عاقبت فتنهگر اینطوریه!
🗣 فائزه طلایی🇮🇷
@twtenghelabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 باب الثعبان👇👇
#صفرمرزی
┈┈••✾❀🕊🇮🇷❤️🇵🇸🕊❀✾••┈┈
دوستان آسمانی | عضوشوید: @parvareshma
مسجد کوفه و دروازهی اژدها
✍سعید احمدی
سال پیش، این عکس را از در ورود به «مسجد کوفه» گرفتم. با اینکه تفاوتی در نقوش آن به چشم میخورد، توی ذوق نمیزند. هندسهی بنا و کاشیهای آن به شیوهی معماری صفوی بوی قدمت میدهند. خواستم تاریخ بنا را بخوانم که همان نوشتهی قرمز گلدرشت و البته ناهمخوان با عناصر دیداری دیگر، چشمم را گرفت. نوشتهاند: «باب الثعبان» به معنای در اژدها. همین نام در بالای در و بین نقوش سفید بین زمینهی آبی پیداست. از فهم تاریخ بنا و کاشیها گذشتم. به این فکر کردم که مسجدی با این رتبه و فضیلت، چه نسبت و تناسبی با اژدها دارد؟ دوست و بلکه برادری عالم و محقق از حوزهی نجف همراهم بود. توضیحاتی داد که جالب بود. دربارهی این نامگذاری سخنان گوناگونی گفتهاند که همه، یک چیز را روایت میکنند. مهمترین و معروفترین سخن این است که امیرمؤمنان علی بن ابیطالب، علیهالسلام در همین مسجد بر منبر نشسته بود. اژدهایی از همین جا به مسجد خزید. مردم ترسیدند. شجاعترها خواستند آن را بکشند. وصی پیامبر از هر دو دسته خواست آرام بگیرند. اژدها نزد منبر رفت و کمی ایستاد؛ سپس از همین در بازگشت؛ شاید از همین جایی که من ایستادم و تصویر گرفتم. اینکه سخن گفت یا نگفت و اگر گفت چه بود و چه خواست و چه شنید، تفاوتهایی در گفتههای راویان وجود دارد؛ ولی همه میگویند که او از «جنها» بود و با این صورت و هیبت نزد امام جن و انس آمد. جالبتر اینکه همین در، نام دیگری هم داشته که آن نیز اسم حیوانی دیگر است: باب الفیل. میگویند روزگاری که امپراتوری اسلامی اموی میکوشید با هر دستاویزی نامی از «علی» نماند فیلی را کنار این در بستند و همواره با تبلیغ و اجبار مردم را وامیداشتند به جای «باب الثعبان» به آنجا بگویند «باب الفیل». روزها و روزگار گذشت و اینجا همچنان «در اژدها» مانده است. یاد این حرف افتادم: چراغی را که ایزد برفروزد هر آن کس پف کند ریشش بسوزد. پیش از ورود به مسجد چند بار گفتم: یا علی! و به سوی محراب عبادت و محل شهادت آن یگانه مرد تاریخ شتافتم.
┈┈••✾❀🕊🇮🇷❤️🇵🇸🕊❀✾••┈┈
دوستان آسمانی | عضوشوید: @parvareshma
🇮🇷 رفيق واقعى👇👇
#صفرمرزی
┈┈••✾❀🕊🇮🇷❤️🇵🇸🕊❀✾••┈┈
دوستان آسمانی | عضوشوید: @parvareshma
🇮🇷 رفيق واقعى
🔺شاید این شعر معروف جناب مولانا را شنیده اید که :
دلا یاران سه قسمند ار بدانی
زبانی اند و نانی اند و جانی
و...
اما بیایم یکم مفصل تر به موضوع یار و رفیق بپردازیم.
رفیق مثل سایه همیشه همراه است.جدا شدنی نیست.بعضی هستند که یک آن می آیند و میروند.ماندگاری شان مثل بوی عطر فیک برای یک مدتِ خیلی کوتاه است.خیلی آبکی،یهو هستن و یهو نیستن.اینها رفیق های آنی اند.
دسته دیگری هستند که باهات همراهند اما تاریخ انقضا دارند.ماندگاریشان دائمی نیست.رفیق همیشگیت نیستند.با اینها میشود مدتی روزگار گذراند و ایامی را به خوشی سپری کرد اما ته دلت را قرص نمیکنند چون خودت هم دستت می آید که مدت این رفاقت تَه مشخصی دارد. وقت رفتن که بیاید چنان میروند که گویی اصلا نیامده بودند.برای همین دل بستن به آنان خطای ناشیانه ایست.به این رفیق های مدت دار باید گفت رفیق های زمانی.
اما هرچه باشند باز از رفیق آنی خیلی بهترند.
بعضی دیگر از دسته رفقا هستند به آنها باید گفت رفیق مانی.خیالت راحت است که در هر شرایطی برایت میمانند.فرقی نمیکند چه تکریمش کنی و چه طردش کنی نمیروند. میمانند. در اوج دعوا و خشونتی که به آنها روا داشته ای چندی نمیگذرد که پیام میدهد کجایی رفیق.؟ هستی.؟ خبری ازت نیست.
ای بابا انگار نه انگار چند روز پیش هرچه خواستی بارش کردی.اما او بی توجه به این موضوع با دودِ آتش هم که شده به تو علامت میدهد که من هستم.باشی یا نباشی ولی من هستم.
این رفقای مانی خیلی خیلی از رفقای زمانی و آنی بهترند. دمشون گرم. ایولا دارن انصافا...
برخی دیگر که البته نادر هستند را میشود گفت رفیق جانی...
رفیق جانی از اسمش پیداست. پای جان دادن برسد برایت جان میدهد. بی تعارف جان میدهد. خودش را سپر بلا میکند که به تو آسیبی نرسد.
رفیق جانی به تو جرات خطر میدهد. با یک رفیق جانی میتوان دل به دریای حوادث زد و به ریش احتیاط خندید. رفیق جانی از رفیق مانی و زمانی و آنی خیلی خیلی خیلی بهتر است.
و اما بالاخره زمانی میرسد که دور برت خالی میشود. هیچکس نیست. حتی آن رفیق جانی هم نیست. اینجاست که متوجه حضور جاودانه ترین و حقیقی ترین رفیق خود میشوی. نه اینکه تازه آمده باشد ،نه...
او از اول هم بوده است و تا آخر هم میماند. او یک رفیق بی همتاست که مثل و مانندی ندارد. او رفیق لاشریک است و اصلا هیچکس شبیهش نیست.
او خودِ خودِ رفیق است که از رفیق جانی و مانی و زمانی و آنی خیلی خیلی خیلی خیلی بهتر است. اصلا همین رفیق است که برای همیشه برایت میماند.درست زمانی متوجه حضور او میشوی که تنهای تنها شده ای.
یا رفیق من لا رفیق له...
┈┈••✾❀🕊🇮🇷❤️🇵🇸🕊❀✾••┈┈
دوستان آسمانی | عضوشوید: @parvareshma