🎥سوزش معده 🔹در این ویدیو دکتر اسماعیلی به سوال یکی از مخاطبین درمورد سوزش معده و یبوست شدید پاسخ می دهند و راه های درمانی رو بیان می کنند. #طب_سنتی لینک ما در ایتا https://eitaa.com/joinchat/1219494074C4ad76902b7

🔆امام كاظم (عليه السلام) : لَيسَ مِن دواءٍ إلاّ و هو يُهَيِّجُ داءً ، و ليسَ شيءٌ في البَدنِ أنفَعَ مِن إمساكِ اليدِ إلاّ عمّا يَحتاجُ إلَيهِ هيچ #دارويى نيست ، مگر آنكه خود بيمارى تازه اى را دامن مى زند . براى بدن چيزى سودمندتر از #پرهيز و خوردن #غذا در حدّ نياز بدن نيست . 📚الكافي : 8/273/409 #طب_سنتی لینک ما در ایتا https://eitaa.com/joinchat/1219494074C4ad76902b7

🔶🔹مقابله با نفخ و ترش کردن معده 🔹دم کرده برگ ریحان 🔹بر مبنای طب سنتی مقابله با نفخ و ترش کردن معده دم کرده برگ ریحان👇 اگر دچار مشکلات گوارشی مانند نفخ، گاز معده، سوزش و ترش کردن معده هستید می‌توانید به افشره‌ی خوراکی ریحان اعتماد کنید. می‌پرسید چرا؟ به خاطر این که افشره‌ی خوراکی ریحان باعث ترشح بیشتر شیره‌ ی معده شده و مشکلات مربوط به عدم هضم غذا را رفع می‌کند. این گیاه معطر حاوی ترکیباتی است که برای کبد نیز مفید می‌باشند. #طب_سنتی لینک ما در ایتا https://eitaa.com/joinchat/1219494074C4ad76902b7

🔅 ✅سحرخیزی و اعتدال مزاج ✍آيت الله شاه آبادی، استاد عرفان حضرت امام خمينی رحمه الله بودند درباره پدر بزرگوارشان می فرمايند: «موضوعی كه مرحوم والد به آن عنايت ويژه ای داشتند و آن را در قرب به حق مؤثر می دانستند، بيداری شب و سحرخيزی بود. میفرمودند «اگر برای نافله شب بيدار شديد و ديديد برای نافله خواندن آمادگی روحی نداريد، بيدار بمانيد. بنشينيد حتی چای بخوريد. انسان بر اثر همين بيداری، آمادگی برای عبادت را پيدا می كند». همچنين فرمود: «بيداری سحر هم برای مزاج مادی مفيد است و هم برای مزاج معنوی.» بارها در منبرهايشان مي فرمود: «برای دنيايتان هم كه شده، سحرها بيدار شويد. چون بيداری سحر، وسعت رزق، زيبايی چهره و خوش اخلاقی می آورد». 📚معاونت پژوهشى بنيادشهيد شاه آبادى، عارف كامل، 1380، ص48 #طب_سنتی لینک ما در ایتا https://eitaa.com/joinchat/1219494074C4ad76902b7

باسلام مسابقه پدرنمونه29بهمن ساعت 9صبح تمام می شودوهرچه سریعتر برای اعضاء که شرکت کردند کدارسال می شودباتشکر از کلیه عزیزانی که در این مسابقه شرکت کردند.

حضور پدرو مادر و نازنین زهرا امامی اولین حضور در مراسم راهپیمایی روز بیست و دوم بهمن ماه ۱۴۰۱ نورآباد لرستان

به نام خدا سلام به قهرمان زندگیم که هرپدری قهرمان فرزندش است. بابای خوبم ، خیلی دوست داشتم برایت حرف دلم را بنویسم .این مسابقه باعث شد تامن هم از این فرصت استفاده کنم.بابا جونم ،بابای خوبم می دانم که حضرت علی (ع) الگوی خوبی برای شماست و همیشه برای من از مهربونی ، شجاعت،سخاوتمند و مردانگی و جوانمردی و ...برایم صحبت می کنی و همیشه می خواهی تا من هم مانند او مهربان و شجاع باشم و به عنوان الگوی خودم در زندگی قرار دهم به همین دلیل این شعر را همیشه زمزمه می کنم . علی آقامه ،علی الگوی بابامه ،علی ذکر لب روزها و شبهامه ، علی آقامه . پدر عزیزم ؛ از خود شما ایثار و فداکاری یاد گرفتم.صبحها زود در روزهای و سردو گرم با حال خوب و بد ! بدون هیچ منتی از خانه بیرون می روید تا غروب برای من،مادرو برادرم زحمت می کشید امید وارم همیشه قدر دان این همه لطف و مهربانی و زحمت های بی کران شما باشیم. از شما می خواهم مانند همیشه برای آینده ی من و برادرم بسیار دعا کنید تا عاقبت بخیر و مفید باشیم من و برادرم دست بوس شما و همه پدران زحمت کش مخصوصاً پدران شهدا هستیم .بابای عزیزم ،خیلی دوستت دارم .و خدا را شکر می کنم شما را دارم و در کنارشما احساس آرامش و خوشبختی می کنم .چطور فرزندان شهدا این روز ها را سر می کنند .آیا دلتنگ نمی شوند؟ آنها نیز دوست داشتند الآن پدرانشان کنارشان بودندو با آنها تفریح و بازی می کردند و این را می دانم که یک پدری همیشه مهربان در کشور عزیزمان وجود دارد که علاوه بر ملت عزیز ایران ،فرزندان شهدا به داشتن چنین پدری نمونه(رهبر عزیزمان )افتخار می کنند. برای فرزندان شهدا یک پدری نمونه ، مهربان و دلسوز هستند و در غیاب پدر، جای خالی او را احساس نکنند . من از این بابت خیلی خوشحالم خدایا ،ای خدای مهربان تا انقلاب مهدی رهبر عزیزمان رانگه دار . الهی آمین . حمیدرضا بابایی ۱۲ساله استان تهران ؛ شهرستان قدس

به نامش، ودرپنـٰاهش.. قلم را با عطوفت ممزوج میکنم برای نوشتن از احساساتِ ناگفته و نانوشته ی واژه ی پر ابهت پدر... شکوه و عظمت این روز را بنگر... رنگ و لعابی خاص دارد.. روزی که به قداست اسمش گره خورده.. و نامش شکوها می‌زداید .. نامش اعجازی مسحور کننده بر روح و قلب خسته آدمی و آغوشش مأمنی برای آرامش است.. سه حرف نامش گنجینه ای سر شار از عشق مهر و محبت است.. میدانی چیست .. دختر که باشی اولین عشق زندگی پدرت است.. تکیه گاه و پشت پناهت.. جنسی از لطافت گلبرگ های باران خورده بابونه های سپید گون دارد و مهر می‌تراود از هر ژرفی لبخندش... بهشتی ارزانی پاهایش نشده ..بلکه خود بهشتِ بارقه گون است و در چشمانش می‌شود بهشتِ بی مثال را دید ... و در دستانش می‌شود بهشتِ ابدی رو لمس کرد.. آوای آرامش بخش صدایش جانی دیگر در وجودت میدمد.. تیکه گاهِ مستحکم زندگی.. میخواهم چندکلامی برای تو با تو بگویم .. بگذار چشم هایم با تو سر صحبت را باز کنند و بگویند؛ این یک سالی که زمین آهسته آهسته ،خورشید را طواف می کرد من چگونه آرام آرام در مدارِ دوست داشتنت ،می چرخیدم که روز را شب کنم و شب راصبح...نگاهم کن که چشم ها،زبان همدیگر را خوب می فهمند و باور کن وقتی تو کنارم باشی.. من ثانیه به ثانیه بهار می شوم..شاخه به شاخه شکوفه می زنمو دشت سپید دفترم را پر می کنم از شقایق های سرخ شعر؛ تا تمام جهان بدانند بهار تویی ، نه آن فصلی که بعد از زمستان از راه می رسد از طرف یک دختر تقدیم به یک پدر.. در این آدینه روز ، روزتون مبارک باشه نور های زندگی🧡🌞 "یاعلی" ریحانه صالحی شهر لنجان

مانیا لطفی تهران

سونازنگنه،شهرجم