امروز نیروهای مقاومت در غزّه و لبنان دارند به متن قرآن عمل میکنند:
«اُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا وَ اِنَّ اللَهَ عَلیٰ نَصرِهِم لَقَدیر (حج ۳۹)
به مسلمانان که مورد قتل قرار گرفتهاند رخصت (جنگ با دشمنان) داده شد، زیرا آنها از دشمن سخت ستم کشیدند و همانا خدا بر یاری آنها قادر است.
با این تاکیدات قرآن، نصرت الهی حتمیه اما نصرت خدا، بعد از به پاخاستن و حركت مظلومینه و «مقاومت» شرط این وعدهی الهیه «أُذِنَ...إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ»
3.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در شرایطی که غرب تمام آبرو و امکاناتش رو گذاشته برای اسرائیل، کشور مسلمان اردن موشکهای ایران رو رهگیری میکنه و عربستان موشکهای یمن رو. مصر گذرگاه رو روی غزه میبنده و ترکیه به اسرائیل غذا صادر میکنه. برادر ایرانی من هم حق به جانب ضرب المثلی رو تکرار میکنه که «چراغی که به خانه رواست...»
تجسم این آیه قرآن وضعیت امروز ماست:
وَالَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِيرٌ (انفال ۷۳)
آنان که کافر شدند نیز دوستدار و مددکار یکدیگرند و شما مسلمین اگر (این دستور را، اتحاد را) انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمی در زمین روی میدهد.
و فتنه و فساد عظیم؟ مثلا همین کودک مسلمان...
پسنوشت
آیاتی که به داستان نبرد طالوت و جالوت میپردازد، خیلی جذاب و پر از وقایع عجیب است؛ اما در آخر قرآن م
اینجا گفته بودم این داستان طالوت و جالوت خیلی جالبه و قرآن به ما علت اون نبرد رو گفته.
سموئیل از پیامبران بنی اسرائیل بود که طالوت، از نوادگان بنیامین، رو فرمانروای قوم و فرمانده سپاه علیه جالوت کرد. داود علیهالسلام هم، از نوادگان لاوی، کسی بود که جالوت رو با ابزار سادهی تیرکمان سنگی (همون پلخمون مشهدیها) کشت و بعدا به پیامبری مبعوث شد. (بنیامین و لاوی رو هم از سریال حضرت یوسف علیه السلام میشناسید دیگه!)
حالا اینا رو همینطوری برای معرفی نوشتم تا بهانهای باشه برای یک پیام دیگه از قرآن. البته نوشته کوتاهی نیست اما قشنگه (چون یکی از رفقا نوشته میتونم ازش تعریف کنم!) لذا به درد توییت کردن نمیخوره ولی میشه در پیامرسانها منتشرش کرد یا اگه کسی خواست به صورت یک رشته استوری دربیاره.
📜 امروز به روایت دیروز
▪️اتباع دولت آقای جالوت
▫️نمی گویم عقل کنار برود! اصلا! ولی گاهی ته تدبیر می رسد به آن جا که ایستاده ای جلوی کوه مشکلات و طبق محاسبات، بدبخت شده ای!
اهل محاسبات لشکر ایستادند یک طرف و گفتند: «لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ» که به زبان خودمانی می شود: «آقا اینا خیلی زیادن و کار ما نیست اصلا جلوی این ها وایسیم!» و در مقابل، عده ای سر بلند کردند به گفتنِ «چشم می ترسه و دست کار می کنه! انقدر نترسید بابا! هنوز نرسیده، نیومده، نجنگیده، هی بگید نمیشه نمیشه! خدا بزرگه! انقدر بزرگ که گاهی یه جمع کوچیک رو جلوی یه لشکر، سربلند می کنه. صبر داشته باشید عزیزان! صبر!» که البته به زبان قرآنی می شود: «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ».
▫️بی تدبیری نبود. طالوت تصمیم داشت سرِ یک آب خوردن ساده، جمعیت را پالایش کند! ابتدای مسیر افراد زیادی همراه بودند ولی وسط راه، یک عده برخلاف دستور، آب خوردند. به همین سادگی خیلی ها حذف شدند! تصور کنید! لشکر جالوت با دنیایی از نفرات در مقابل ایستاده، بعد این سمت فرمانده لشکر سرِ آب خوردن گفته خیلی ها حق شرکت در جنگ را ندارند! افراد باقی مانده هم در دو دسته ی «موافق جنگ» و «کار ما نیست بجنگیم با اینا!» تقسیم شدند! همینجا یک سوال! محاسبات می گوید برنده جنگ چه کسی است؟! طالوت یا جالوت؟! لشکر کم یا لشکر زیاد؟!
▫️اوضاع آشنا نیست؟! آدم خیال می کند اوایل انقلاب است و سر تسخیر سفارتی دولت استعفا داده، چند وقت بعد جنگ شروع شده و بر پیشانی اولین رئیس جمهور مهر بی کفایتی سیاسی خورده و بر پیشانی دومین، شهادت! کل دنیا جلوی رویت، یک عده که فرار کرده اند و همه جمعیت باقی مانده هم البته موافق جنگ نیستند. شاید آشناتر برای ما، اوضاع امروز فلسطین و لبنان و یمن و شاید اوضاع ایران باشد.
▫️برگردیم به قرآن. آخر ماجرای طالوت چه شد؟! برگردیم به تاریخ! آخر هشت سال جنگ تحمیلی چه شد؟! ما پیروزی طالوت را دیده ایم، پیروزی هشت سال دفاع مقدس را هم. ان شاءالله پیروزی های بعدی را هم خواهیم دید. فقط نباید حرف طالوت فرمانده را زمین بگذاریم. فقط باید به خدا امید داشته باشیم. فقط باید صبر کنیم. چند سال؟! گاهی پنج شش ساعتِ وعده صادق، گاهی هشت سال. ولی وعده ی پیروزی حتمی است. که در این مسیر، آن هایی که به خدا امید دارند پیروز ماجرایند. آن هایی که صبر می کنند بر مواضع درست. بر بدیهیات واضح قرآنی.
▫️فقط آخر قصه محض احتیاط بپرسم خدای نکرده که فکر نمی کنید صبر یعنی دست روی دست گذاشتن و مثل جغد به دیوار زل زدن؟!! هوم؟!
پدر و مادرش اهل عسقلان بودند اما سال ۱۹۴۸ با اعلام استقلال اسرائیل اونها رو از اونجا اخراج کردند. یحیی سنوار تو اردوگاه آوارگان خان یونس متولد شد و در اردوگاه جنین مدرسه رفت. سنوار که حالا باید بهش گفت «شهید یحیی سنوار» فرزند سرزمینهای تحت اشغاله. حالا با شهادتش چقدر از کودکان این اردوگاهها انگیزهی سنوار شدن پیدا میکنن؟
امیرالمومنین علیهالسلام فرمود:
بازماندگان شمشير، دوام و بقايشان فزونتر و فرزندانشان بيشترند.
وقتی فرعون پروژه کودککشی رو تمام کرد، نفس راحتی کشید که همه پسران کشته شدن و اونایی هم که زنده موندن در اسارت هستن. اگه رسانهای میبود میگفت بنویسن: جهان امروز امنتر است!
ولی ۴۰ سال بعد خدا بهش نشان داد که ارادهی چه کسی جاریه.
«وَيُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ» (یونس ۸۲)
و خدا به (آیات و) کلمات خود حق را تا ابد پایدار میگرداند هر چند بدکاران عالم راضی نباشند.
این روزها زمزمههایی شنیده میشه که ایکاش مقاومت، جهاد رو آغاز نمیکرد تا این همه شهید نمیداد. ای کاش مقاومتی نبود تا این همه آدم بیگناه کشته نشن. اين زمزمهها شبیه همون سمپاشی منافقان در کشاکش جنگ احد بود در ظاهری دلسوزانه که قرآن ازش به کفر تعبیر کرده:
ای کسانی که ایمان آوردهاید! مانند کسانی نباشید که راه کفر (و نفاق) پیمودند و درباره برادران و خویشان خود که به سفر رفته و یا در جنگ حاضر شدند (و مردند یا به شهادت رسیدند) گفتند: اگر نزد ما میماندند به چنگ مرگ نمیافتادند و کشته نمیشدند. این آرزوهای باطل را خدا حسرت دلهای آنان خواهد کرد، و خداست که زنده میگرداند و میمیراند و خدا به هر چه کنید آگاه است. (آل عمران ۱۵۶)
میگن هزینهی سازش از مقاومت بیشتره. راست هم میگن واقعا همینطوره. اما این رو باید بپذیریم که مقاومت هم هزینه داره.
روزهای هزینهدار مقاومت، فراز «فإذا مُحَّصوا بالبلاء» امام حسین علیهالسلام رو خیلی ببینیم.
امام حسین علیهالسلام فرمود:
«النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ»
مردم بندهی دنیایند و دین بر زبانشان میچرخد و تا وقتی زندگیهاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلهی «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک میشوند.
🌱آیاتنا عجبا
▫️زمانه سخت گرفته بود انگار. اوضاع بر وفق مراد نبود. جمع بندی این شد که گوشه ای پناه بگیرند تا اینکه خدا گره گشایی کند. مدتی طولانی در معرض نور مستقیم خورشید قرار نگرفتند. خواب بودند و نبودند! از این پهلو به آن پهلو چرخان، احتمالا با چشمان باز، نگهبان دم در هم ثابت. روی هم رفته تصویر وحشتناکی رقم خورده بود. اگر می دیدی می ترسیدی. فرار می کردی.
▫️ده سال یا صد سال یا سی صد سال؟! نمی دانم. هر چه قدر که بود طولانی بود.
▫️قبل از اینکه یک گوشه دنیا هیبت ترسناکی به خود بگیرند، انگار دنیا برای شان هیبت ترسناکی پیدا کرده بود. هر چه چشم می چرخاندند ناامیدی بیشتر هجوم می آورد. مگر چند نفر بودند که خدا را قبول داشتند؟! مگر با این چند نفر چه اتفاقی را می شد رقم زد؟! مگر وضع مردم و حکومت اجازه می داد که حق جلوه گر شود؟! همین فکر ها بود که کم کم آن ها را به گوشه غار کشاند انگار. هم خودشان را و هم نگهبان دم در را.
▫️تو انگار کن غزه باشی و اسرائیل بالای سرت، با بمب های ریز و درشتِ اراده شکن. مگر می شود زیر آن همه بمب نفس کشید؟! مگر می شود با خیال راحت قد علم کنی و زندگی کنی؟!
▫️روزگار که سخت بگذرد، انسان دوست دارد بخوابد و فردا صبح بیدار شود در حالی که همه چیز درست شده. حیف که چنین چیزی شدنی نیست.
▫️البته برای آن ها شد! فردا صبح چشم باز کردند. فردا صبح یا چند ساعت بعد. خودشان هم نمی دانستند. زمان زیادی نبود که خوابیده بودند. اوضاع بیرون اما خیلی عوض شده بود. به قدر چند صد سال. بعد از اینکه از غار بیرون زدند تازه فهمیدند در همین چند ساعتی که خواب بودند، دنیا زیر و رو شده بود. قبل از خواب امیدی نداشتند انگار ولی به خواب نیم روزه یا یک روزه ای همه چیز واژگون شده بود. فضای تنفس ایجاد شده بود.
▫️تو خیال کردی ماجرای اصحاب کهف عجیب بود؟! به چشم بر هم زدنی همه چیز درست شده بود. خیلی اتفاق عجیبی بود؟! «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا»
▫️غزه امروز، اصحاب کهف دیروز است. آن روز هم اصحاب کهف سخت باور می کردند روزی بیاید که در آن روز، پرچم باطل زمین خورده باشد. اما آن روز آمد. به خوابیدن و بیدار شدنی هم آمد. سخت می گذرد این روزها؟! اوضاع وحشتناک شده؟! هیچ امیدی نیست؟! می گذرد. همانطور که بر اصحاب کهف گذشت. سخت و آسان، هر چه که هست، می گذرد.
▫️از خدای اصحاب کهف می خواهیم به ما هم نشان دهد زمین خوردن دولت باطل را. همانطور که به اصحاب کهف نشان داد. به چشم بر هم زدنی...