eitaa logo
جامع ترین مرکز پاسخ به شبهات واحکام
453 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
255 ویدیو
3 فایل
بزرگ ترین کانال در مورد پاسخ به شبهات آدرس پیج اینستاگرام : mobaleg1440 sarbaziraneslami besoye_roshanayi آدرس صفحه ویراستی @mobaleg1440 آدرس کانال تلگرام وبله pasokbeshobahat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سکه جنگ، دو رو دارد: تهاجم و دفاع. جنبه تهاجمی جنگ، قطعا بد و زشت است و از هرکس که باشد بد است ولی جنبه دفاع آن، نه تنها زشت نیست بلکه حرکتی مقدس است که نزد تمام افراد بشر، با هر دین و مذهب و گرایشی پسندیده و پذیرفته شده است. اگر جنگی برای دفاع در برابر تهاجم بیگانه ای باشد که به دنبال سلب آزادی، رفاه، امنیت و عزت اجتماعی ملتی باشد، در اینجا دیگر صحبت از بدی جنگ، به طنزی تلخ شبیه است. انسانِ آزادی خواه در برابر تهاجم دشمن دفاع نکند تا بگوید من صلح طلبم؟! این طرفداری از صلح نیست، تسلیم است. پس این تجاوز است که بد است نه دفاع. اما اینکه گفته می‌شود «اسلام با بدی مخالف است و جنگ هم چیز بدی است» منظور از مخالفت با جنگ، همان مخالفت با تجاوز است. اسلام قطعا با تجاوز مخالف است. و اینکه گفته شد که «تاریخ اسلام پر است از جنگ و درگیری»، باید دانست که هیچ کدام از جنگهای صدر اسلام جنگهای تهاجمی به معنای تجاوز آن نبود، بلکه همگی دفاعی مشروع بود که در برابر تجاوزات و تهاجمات صورت گرفته بود. برای اطلاع از چگونگی دفاعی بودن این جنگ ها، می‌توانید به کتاب گرانسنگ «اطلس غزوات رسول خدا» مراجعه کنید تا دفاعی بودن جنگ های پیامبر و امیرالمومنین برایتان روشن شود. بله، اگر کسی به نام اسلام در پی تجاوز باشد ـ مثل کاری که سلطان محمود غزنوی و سلاطین عثمانی مرتکب شدند ـ این را نباید به پای اسلام و تئوری اسلام نوشت کما اینکه امروزه تمام کشورهای مسیحی ارتش داشته و عمدتا هم سابقه تجاوزات گسترده دارند. نگاهی به آمار «خونین ترین جنگ های تاریخ بشر» و یک جستجوی ساده در این زمینه، نشان می‌دهد که اتفاقا در هیچ کدام از این جنگ ها مسلمانان نقشی نداشته اند بلکه تماما توسط غیر مسلمانان انجام شده است. به این آمار توجه بفرمایید: 1. جنگ جهانی دوم که بیش از سی کشور و 100 میلیون جنگجو در آن به نبرد پرداختند. آمار کشته شدگان بین 6 تا 85 میلیون! متغیر است. 2. جنگ جهانی اول که تعداد کشته شدگان آن بین 10 تا 70 میلیون نفر برآورد شده است. در این جنگ طومار برخی پادشاهی ها در اروپا برچیده شد. 3. شورش «آن لوشان» در چین با 36 میلیون کشته. 4. جنگ های سی ساله که اتفاقا جنگ مذهبی بوده و بین کشورهای پروتستان و کاتولیک رخ داد. تعداد کشته شدگان حدود 8 میلیون نفر. 5. جنگ های صد ساله بین انگلستان و فرانسه که آمار دقیقی بخاطر طولانی بودن این جنگ در دست نیست. 6. جنگ های ناپلئون بناپارت که بین 4 تا 8 میلیون کشته برجای گذاشت. 7. تهاجم آمریکا به افغانستان. 8. تهاجم آمریکا و انگلستان به عراق. 9. جنگ آمریکا و ژاپن و استفاده از بمب اتمی توسط آمریکا در ناکازاکی و هیروشیما و آمار هولناک کشته شدگان این حمله اتمی. 10. جنگ های بسیار زیاد دیگری که بیان آنها از حوصله این مقال خارج است. و… حال سئوال اصلی این است: بازهم معتقدید که اسلام دین جنگ و خونریزی و مسیحیت دین صلح و دوستی است؟! اگر با منطق شما بخواهیم پاسخ سئوالتان را بدهیم قطعا به نتیجه ای خلاف آن چیزی که بیان کردید می‌رسیم! ولی حق و انصاف این است که بین «مسیحیت» و «مسیحیان» تفاوت قائل شویم. اما این بخش از سئوال که گفتید «در مسیحیت صحبتی از جهاد نیست»، بله در مسیحیت صحبتی از جهاد نیست، چون مسیحیت امروز، آن دینی نیست که بتوان به عنوان تأمین کننده نیازهای بشر به آن نگاه کرد. اینکه در مسیحیت جهاد نیست چون مسیحیت جامعه و قانون و تشکیلات اجتماعی ندارد تا برای دفاع از آنها جهاد داشته باشد. شهید مطهری در این زمینه می‌نویسد: «در مسيحيت چيزى نيست، چهار تا دستور اخلاقى است، يك سلسله نصيحت هاست از قبيل اينكه راست بگوييد، دروغ نگوييد، مال مردم را نخوريد؛ اين ديگر جهاد نمى‏خواهد. اسلام يك دينى است كه وظيفه و تعهد خودش را اين مى‏داند كه يك جامعه تشكيل بدهد، كشور تشكيل بدهد، دولت تشكيل بدهد، حكومت تشكيل بدهد، رسالتش اصلاح جهان است؛ چنين دينى نمى‏تواند بى‏تفاوت باشد، نمى‏تواند قانون جهاد نداشته باشد، همچنانكه دولتش نمى‏تواند ارتش نداشته باشد. مسيحيت دايره‏اش محدود است و اسلام دايره‏اش وسيع است. مسيحيت از حدود اندرز تجاوز نمى‏كند، اما اسلام تمام شئون زندگى بشر را زير نظر دارد». (مجموعه آثار شهید مطهری/ج20/ص223) نتیجه اینکه، این بحث که دین باید مخالف با جنگ و طرفدار صلح باشد، موضوعی اشتباه است. پس اسلام نه دست از شعار خود مبتنی بر «مخالفت با هر بدی و زشتی» دست بر می‌دارد چرا که جنگ را به معنای دفاع، امر پذیرفته شده و مشروع می‌داند و نه مسیحیت را بعنوان مظهر صلح به رسمیت می‌شناسد، چرا که قرائت این چنینی شما از صلح طلبی مسیحیت، «تسلیم» است نه صلح، مضافا که آمار جنگ های مسیحیان دقیقا بر خلاف نظریه «صلح دوستی مسیحیت» است. . ✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
—————————- اخیرا در سفری که به کربلا داشتم، ما را به محلی بردند و گفتند که اینجا مقام شیر و فضه است. اولا داستان دقیق این مقام و مطلب چیست؟ و آیا این داستان سندیت دارد یا خیر؟ —————————-
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در سندیت این داستان، ایراد جدی وجود دارد. اولین ایراد به این روایت، این است که به معصوم (ع) ختم نمی‌شود. مشکل دوم در سند روایت است. در سلسله سند این روایت، «ابوکریب»، «ابوسعیدالاشج» و «عبدالله بن ادریس» همگی مجهول اند و نامشان در هیچ کتاب معتبر رجالی نیامده است. اما اِشکال دیگری که به خودِ این روایت وارد است، اینکه، اساس این داستان برپایه داستان دیگری به نام داستان «سفینه غلام آزاد شده پیامبر و خضوع شیر در برابر او» بنا شده است، به طوری که اگر آن داستان نبود، این قصه هم قاعدتا وجود نمی‌داشت. حال مشکل اصلی اینجاست که خودِ آن داستان هم دارای اعتبار نیست! داستان سفینه و شکستن کشتی و روبرو شدن با شیر در جزیره را، مرحوم محدث نوری از حسین بن حمدان نقل می‌کند. نجاشی در «رجال» خود درباره حسین بن حمدان، می‌نویسد: «او مذهب فاسدی داشت». ابن غضائری هم درباره او اینگونه اظهار نظر می‌کند که: «دروغگو، مذهب فاسد و دارای کتاب گمراه کننده است که به روایات او نمی‌توان توجهی کرد!». نتیجه اینکه، به هیچ عنوان نمی‌توان به داستان شیر و فضه اعتماد نمود. شاید بخاطر همین دلایل هم هست که شهید مطهری آن را جزء تحریفات عاشورا به شمار می‌آورد. . ✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اصل داستان «شیر و فضه» که در کتاب اصول کافی نقل شده به این شرح است: «هنگامى كه امام حسين علیه السلام در كربلا به شهادت رسيد، دشمنان خواستند بدن اطهرش را زير سم ستوران قرار دهند، فضه كنيز حضرت زهرا سلام الله علیها در كربلا بود، جريان را به زينب سلام الله علیها خبر داد، و سپس گفت: اى بانوی من، سفينه غلام آزاد شده رسول خدا صلی الله علیه وآله سوار بر كشتى شده بود، و به سفر مى‌رفت، كشتى شكست و او خود را به كمك امواج دريا به جزيره اى رسانيد. در آنجا شيرى ديد، هراسان شد و به شير گفت: من غلام پيامبر هستم. شير براى او فروتنى كرد، تا آنجا كه (او را سوار بر پشت خود كرد و) به جاده راهنمائى نمود. اكنون همان شير در ناحيه اى (از اين دشت) است. به من اجازه بده نزد او بروم و جريان را به او بگويم (تا همانگونه كه آن شير، سفينه را از نگرانى خارج ساخت، ما را نيز از نگرانى بيرون آورد. فضه نزد آن شير رفت و گفت: آيا مى‌دانى كه مى‌خواهند بدن اطهر امام حسين علیه السلام را زير سم ستوران قرار دهند؟ شير برخاست و به قتلگاه آمد، دست هاى خود را روى جسد امام حسين علیه السلام نهاد. سواران به طرف بدن مطهر آمدند، هنگامى كه آن شير را ديدند، عمر سعد گفت: فتنه و بلائى ديده مى‌شود، تا خاموش است آن را بر نينگيزيد، باز گرديد و پراكنده شويد. سواران، ترسيدند و بازگشتند به اين ترتيب، آن شير به قدر توان خود از امام حسين علیه السلام حمايت كرد.» (کافی/ج1/ص465) تا اینجا اصل داستان را نقل نمودیم، اما در سندیت این داستان، ایراد و خدشه جدی وجود دارد. اشکال اول، به سند این حدیث است. مرحوم کلینی، این روایت را با این سند نقل می‌کند: «الحسین بن محمد نقل می‌کند که، حدیث کرد برای من، ابوکریب و ابوسعید الاشج و ابوسعید هم از عبدالله بن ادریس، او هم از پدرش ادریس بن عبدالله. ادریس بن عبدالله هم می‌گوید: زمانی که حسین علیه السلام به شهادت رسید و… » اولین ایراد به این روایت، این است که به معصوم علیه السلام ختم نمی‌شود. یعنی این روایت را از هیچکدام از امامان نقل نکرده و خودِ ادریس بن عبدالله ذکر داستان می‌کند، که خود این مشکل، به تنهایی روایت را از اساس ساقط می‌کند. مشکل دوم در سند روایت است. در سلسله سند این روایت، «ابوکریب»، «ابوسعیدالاشج» و «عبدالله بن ادریس» همگی مجهول اند و نامشان در هیچ کتاب معتبر رجالی نیامده است. اما اشکال دیگری که به خودِ این روایت وارد است، اینکه، اساس این داستان برپایه داستان دیگری به نام داستان «سفینه غلام آزاد شده پیامبر و خضوع شیر در برابر او» بنا شده است، به طوری که اگر آن داستان نبود، این قصه هم قاعدتا وجود نمی‌داشت. حال مشکل اصلی اینحاست که خودِ آن داستان هم دارای اعتبار نیست! یعنی شیری وجود نداشته تا با سفینه روبرو شود و به تبع آن بتوان از همان شیر در این داستان هم استفاده کرد! داستان سفینه و شکستن کشتی و روبرو شدن با شیر در جزیره را، مرحوم محدث نوری از حسین بن حمدان نقل می‌کند. جالب اینکه قصه های دیگری هم که درباره سفینه و فضائل و عجائب او نقل می‌شود همگی از همین حسین بن حمدان است. اما مشکل این روایاتِ مربوط به داستان های سریالی! سفینه کجاست؟ مرحوم آیت الله خویی در کتاب گرانسنگ «معجم رجال الحدیث» درباره احادیث مربوط به سفینه می‌نویسد: «همه این روایات ضعیف هستند و راوی همه آنها حسین بن حمدان است». (معجم رجال الحدیث/ج8/ ص164) اما حسین بن حمدان، نجاشی در «رجال» خود درباره او می‌نویسد: «کان فاسد المذهب ـ او مذهب فاسدی داشت». (رجال نجاشی/ص67) ابن غضائری هم درباره او اینگونه اظهار نظر می‌کند که: «کذاب، فاسد المذهب، صاحب مقالة الملعونه، لا یلتفت الیه! ـ دروغگو، مذهب فاسد و دارای کتاب گمراه کننده است که به روایات او نمی‌توان توجهی کرد!». (رجال ابن غضائری/ج1/ص54) مشکل دیگری که داستان «شیر و فضه» دارد، اینکه با مسلمات تاریخی در تضاد است. طبق این داستان، شیر مانع تاختن اسب ها بر بدن حضرت شد، در حالی که این واقعه از مسلمات تاریخ کربلاست. علاوه بر این مشکلات، به نظر می‌رسد این قصه با اولیات عقلی هم در تناقض باشد. چگونه می‌شود که حضرت زینب سلام الله علیها از وجود چنین شیری بی خبر باشد ولی فضه آگاه بوده و به حضرت یادآوری می‌کند. ثانیا در هیاهوی سنگین عاشورا که پیکر صدچاک امام در میان حلقه دشمن بود چگونه فضه، چنین قصه ای را بیاد آورد؟ ثالثا اصلا فضه از کجا می‌دانست آن شیر در همین حوالی است؟ رابعا: مگر طبق آن داستان سفینه، این شیر در جزیره به سفینه کمک نکرد؟ پس الان در این بیابان چه می‌کند؟ و… نتیجه اینکه، به هیچ عنوان نمی‌توان به داستان شیر و فضه اعتماد نمود. شاید بخاطر همین دلایل هم هست که شهید مطهری (مجموعه آثار شهیدمطهری/ج17/ص585) آن را جزء تحریفات عاشورا به شمار می‌آورد. . ✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آیا بدون انقلاب هم همینقدر پیشرفت می‌کردیم؟ 🔹شاداب عسگری نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر:به شاه اجازه نمی‌دادند در زمینه نظامی و دیگر حوزه‌ها پیشرفت کند، وقتی تابع باشیم، نمی‌توانیم هر چه می‌خواهیم بسازیم. 🔹پیشرفت‌های این چهل سال، به خاطر عزت و اقتداری است که به واسطه انقلاب پیدا کردیم. 🔹تمام تحولات این سال‌ها، به خاطر باور و اعتماد به نفسی است که داریم وگرنه اگر همچنان تابع آمریکا بودیم، هیچ وقت به سمت ساخت موشک نمی‌رفتیم. ✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
📷چی بودیم چی شدیم 🔹مقایسه جمهوری اسلامی و رژیم پهلوی در مبارزه با مواد مخدر ✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴شکنجه به دستور شاه 🔹فرج اله سیفی کمانگر معروف به کمالی از بازجوهای معروف ساواک پس از دستگیری در خلال اعترافاتش می گوید: هرکس را دستگیر می کردند,بدون شکنجه نبود و پرویز ثابتی علنا" در کمیسیون ها اظهار می داشت,دستور شاه است. باید بزنید و اعتراف بگیرید و ریشه این خرابکاری ها را پیدا کنید. این دستور را ثابتی به عضدی داده بود. در نتیجه هرکس را به کمیته مشترک می اوردند حتی اگر یک اعلامیه خوانده بود بازجویان اورا شکنجه می کردند و من هم به عنوان بازجو از این قاعده مستثنی نبودم. 📚منبع: شکنجه گران می گویند.قاسم حسن پور.انتشارات موزه عبرت ایران.صفحه83 ✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6
15.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استدلال علمی وضوی صحیح ✳️جامع ترین مرکز پاسخگویی به شبهات https://eitaa.com/joinchat/2212495625Cc0ca6c7ed6