eitaa logo
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
13.3هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
854 ویدیو
5 فایل
مرجع رسمی پاسخگوئی به سؤالات و شبهات دینی ⭕️ارسال سؤال: 1️⃣اپلیکیشن پاسخگو 📱mmps.ir/app 2️⃣وب پاسخگو 🌐 mmps.ir/my.pasokhgoo 3️⃣پاسخگویی تلفنی: ☎️ 096400 🔵 ایتا🔻بله🔻سروش 🆔 @pasokhgoo 💠ارتباط با ادمین : @pasokhgoo8
مشاهده در ایتا
دانلود
✅پرسش: دليل قضا شدن نماز صبح چيست؟ 🌺پاسخ: * قضا شدن نماز ها بوِيژه نماز صبح بستگي به شرايط مختلف افراد دارد * گاهي اوقات ممکن است ، عدم اشتياق کافي و عدم معرفت منجر به قضا شدن نماز ها شود(براي اينگونه افراد نماز اهميتي ندارد و لذا اشتياق به بيدار شدن ندارند ) * گاهي بي برنامگي در شبانه روز منجر به اين موضوع مي شود. فرد تا پاسي از شب بيدار است و دير وقت مي خوابد مسلما اين فرد نمي تواند براي نماز صيح بيدار شود و اگر هم بيدار شود در اوج خستگي و کسلي نماز را مي خواند * برخي بدليل پرخوري و صرف طعام سنگين در شب، نماز صبح را خواب مي مانند * عده اي بدليل سنگيني خواب براحتي نمي توانند بيدار شوند * گناهان انسان نيز يکي از مهمترين دلائل براي قضا شدن فريضه نماز و سلب توفيقات بيشتر است. * فعاليت بيش از حد، در روز و خستگي مفرط يکي ديگر از اين دلائل است . * سستي و تنبلي از عوامل ديگر تحقق اين موضوع است . ☘️نکته: انسان بايد با معرفت به خدا و توکل به او و توسل به اهل بيت عليهم السلام، محرمات را ترک کند و واجبات را انجام دهد و با وسوسه هاي شيطان مقابله کند و برنامه ريزي دقيق داشته باشد تا بتواند به همه کارهاي مادي و معنوي خود رسيدگي نمايد و اراده خود را تقويت کند تا بتواند به اهداف عالي خود دست يابد و حتما براي جلوگيري از قضا شدن نماز صبح ،قبل از خواب آداب خوابيدن (روبه قبله خوابيدن، با شکم پر نخوابيدن، ذکر خدا گفتن، با وضو بودن، خواندن سوره توحيد، گفتن تسبيحات حضرت زهرا س ، صلوات بر پيامبران، دعا و درخواست مغفرت براي اموات ، خواندن آيه آخر سوره کهف براي بيدار شدن در زمان خاص و ... ) را رعايت نمايد. 📚جهت مطالعه بيشتر درباره عوامل و راه جلوگيري از قضا شدن نماز به لينک هاي زير مراجعه نماييد : http://www.pasokhgoo.ir/node/22061 http://www.pasokhgoo.ir/node/1110 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰چرا ميگن صله رحم نکني عمر کم ميشه ربط اين دوتا چيه !! ✍️پاسخ: ✅بدون شک علاوه بر آن عوامل طبیعی و ظاهری که ما به چشم می بینیم عوامل تاثیر گذار باطنی و معنوی هم در زندگی ما اثرات فراوانی دارند (هر چند که ما از روند تاثیر آن پدیده ها بی اطلاع باشیم.) که دین(آیات و روایات) از این عوامل معنوی پرده بر می دارد و آنها را معرفی می کند. یکی از عوامل تاثیر گذار در زندگی انسان صله رحم و قطع رحم است که صله رحم آثار متعدد مثبتی در زندگی انسان دارد از جمله طولانی شدن عمر، آبادانی خانه ها، زیاد شدن رزق و ... و در طرف مقابل قطع رحم نیز اثرات مخرب و زیانباری در زندگی انسان دارد از جمله کوتاه شدن عمر و کم شدن رزق و خرابی خانه ها و ... (که در روایات آن را بیان می کند) الذنوب التی تعجل الفناء قطیعه الرحم»(بحار، ج ۷۴، ص ۹۴) و امام باقر(ع) فرمودند: «صله ارحام، اعمال را پاکیزه می کند و اموال را فراوانی می بخشد و بلا را دفع می کند و اجل را به فراموشی می اندازد.» (بحار، ج ۷۴، ص ۱۱۱) البته محدوده صله رحم و این که چه کسانی رحم انسان حساب می شوند و این که تا چه مقدار باید به این رحم رسیدگی کرد را فقه ما بیان کرده است و این گونه نیست که بی قید و شرط باشد و همه افراد را شامل شود و هر مانعی سر راه باشد باز هم صله رحم جاری شود بلکه باید اگر مساله ای و مانعی در میان است به صورت موردی از کارشناس فقه پرسیده شود. اما آنچه که از روایات بر می آید این است که تا جایی که امکان داشته باشد باید صله رحم را ادامه داد و به هر بهانه ای آن را منتفی نکرد. حتی اگر دیگران به ما بد کردند و از ما بریدند ما نباید از آنها ببریم و قطع رحم کنیم بلکه با عمل به دستور دین در این مورد مورد رحمت الهی و ثمرات صله رحم واقع شویم. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰خدا در قرآن ميفرمايد هر کس از ياد من روي گردان شود زندگي سختي خواهد داشت ولي آدمهايي رو ميبينيم که گناه مي کنند و غرق در نعمت هستند !! ✍️پاسخ: ✅(وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمی)‏ [1]؛ «و هر کس از یاد من روی گرداند، پس حتماً زندگی (سخت و) تنگی برای اوست؛ و او را روز رستاخیز نابینا گرد می‌آوریم» درباره این که معیشت ضنک (تنگ) به چه مناست مفسران نظراتی مطرح کرده‌اند از جمله علامه طباطبایی می‌فرماید: و اگر فرمود: کسی که از ذکر من اعراض کند «معیشتی ضنک» یعنی تنگ دارد، برای این است که کسی که خدا را فراموش کند، و با او قطع رابطه نماید، دیگر چیزی غیر دنیا نمی‌ماند که وی به آن دل ببندد، و آن را مطلوب یگانه خود قرار دهد، در نتیجه همه کوشش‌های خود را منحصر در آن کند و فقط به اصلاح زندگی دنیایش بپردازد، و روز به روز آن را توسعه بیشتری داده، به تمتع از آن سرگرم شود، و این معیشت، او را آرام نمی‌کند، چه‌ کم باشد و چه زیاد، برای این‌که هرچه از آن به دست آورد به آن حد قانع نگشته و به آن راضی نمی‌شود و دائماً چشم به اضافه‌تر از آن می‌دوزد، بدون این‌که این حرص و تشنگیش به جایی منتهی شود. پس چنین کسی دائماً در فقر و تنگی به سر می‌برد و همیشه دلش علاقه‌مند به چیزی است که ندارد، صرف نظر از غم و اندوه و قلق و اضطراب و ترسی که از نزول آفات و روی آوردن ناملایمات و فرارسیدن مرگ و بیماری دارد، و صرف نظر از اضطرابی که از شر حسودان و کید دشمنان دارد، پس او علی‌الدوام در میان آرزوهای بر آورده نشده، و ترس از فراق آنچه بر آورده شده به سر می‌برد. در حالی که اگر مقام پروردگار خود را می‌شناخت و به یاد او بود و او را فراموش نمی‌کرد، یقین می‌کرد که نزد پروردگار خود حیاتی دارد که آمیخته با مرگ نیست و ملکی دارد که زوال‌پذیر نیست و عزتی دارد که مشوب با ذلت نیست و فرح، سرور، رفعت و کرامتی دارد که هیچ مقیاسی نتواند اندازه‌اش را تعیین کند و یا سر آمدی آن را به آخر برساند، و نیز یقین می‌کند که دنیادار مجاز است و حیات و زندگی دنیا در مقابل آخرت پشیزی بیش نیست، اگر او این را بشناسد دلش به آنچه خدا تقدیرش کرده قانع می‌شود و معیشتش هرچه باشد به رایش فراخ گشته، دیگر روی تنگی و ضنک را نمی‌بیند(ترجمه المیزان، ج 14، ص 316. ) تفسیر نمونه: گاهی تنگی معیشت به خاطر این نیست که درآمد کمی دارد، ای بسا پول‌ و درآمدش هنگفت است، ولی بخل و حرص و آز زندگی را بر او تنگ می‌کند نه تنها میل ندارد در خانه‌اش باز باشد و دیگران از زندگی او استفاده کنند، بلکه گویی نمی‌خواهد آن را به روی خویش بگشاید، به فرموده علی(ع) «هم‌چون فقیران زندگی می‌کند و همانند اغنیاء و ثروتمندان حساب پس می‌دهد». (تفسیر نمونه، ج‌13، ص: 328.) شهید مطهری می گوید: وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً)؛ آن کسی که از یاد ما اعراض می‌کند، معیشت سخت و تنگی پیدا می‌کند. با این‌که لازمه در یاد خدا نبودن این نیست که اسباب و وسایل مادی زندگی انسان (مثل قرض و بی‌پولی) انسان را تحت فشار قرار بدهد، ولی انسان از ناحیه درون تحت فشار قرار می‌گیرد برای این‌که چیزی را دارد که مطلوب واقعی‌اش نیست و از مطلوب واقعی چیزی در آن وجود ندارد. (مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 4، ص 653.) سختی که در آیه مطرح شده فقط سختی مادی نیست بلکه مطلق است و می‌تواند شامل دو نوع سختی مادی و روحی باشد. بلکه می‌توان گفت سختی و راحتی مسأله‌ای روحی و روانی است که ارتباط صددرصدی با سختی و راحتی جسمی ندارد. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰چه نوع انتظارى ارجح است؟ ✍️پاسخ: ✅درك دقیق معنای انتظار مبتنی بر فهم جامع اندیشه مهدویت است واندیشه مهدویت را باید با توجه به مجموعه معارف اسلامی و در راستای هدف كلی دین اسلام دید. بنا بر آموزه های دینی، مهدی ( عج ) روزی ظهور كرده و وعده های الهی را به اجرا درمی آورد، او برپا كننده حكومت صالحان می باشد و مومنان به میزان ایمان وعمل صالحشان در حكومت مهدی ( عج ) قرب و منزلت دارند. این اندیشه پایانی زیبا و نورانی برای جریان زندگی انسان تصویر میكند و عامل شعله ور شدن امید در دل های مومنین است. امید به ظهور مهدی ( عج ) همان امید به خداست. امید موتور حركت انسان در زندگی است و امید به مهدی ( عج ) عامل حركت استوارتر انسان در مسیر خوبی ها یعنی همان هدف اصلی دین می باشد. مقصود از انتظار فرج، امید و دلبستگی به مهدی ( عج ) است. بنابراین انتظار فرج ارجح که مقصود دین است به تعبیر شهید مطهری، انتظاری سازنده و نگه دارنده، تعهدآور، نیروآفرین و تحرك بخش است. به گونه ای كه خود نوعی عبادت و حق پرستی است. برخی به خطا به گونه ای اندیشه مهدویت را تصویر می كنند كه انتظار براساس آن به معنای كمك به رشد ظلم و فساد و پرشدن دنیا از گناه می باشد در حالی كه بی شك چنین اموری با هدف دین بیگانه است، بنابراین انتظار و عشق به مهدی؛ یعنی، عشق به همه خوبی ها و امید اقامه همه خوبی ها در دنیا این عشق و امید عاملی است كه انسان را وا می دارد تا هر چه بیشتر و محكم تر در راه خوبی ها قدم بردارد، پس انتظارفرج مسئولیت آفرین است. به تعبیری دیگر می توان گفت: انتظار ظهور منجی هیچ گاه به حقیقت نمی‏پیوندد مگر در صورتی كه سه عنصر اساسی در آن محقّق گردد: ۱ - عنصر عقیدتی: شخص منتظر باید ایمان راسخی به حتمی بودن ظهور منجی ونجات‏بخشی او داشته باشد. ۲ - عنصر نفسانی: زیرا شخص منتظر باید در حالت آمادگی دائمی به سر ببرد. ۳ - عنصر عملی وسلوكی: شخص منتظر باید به قدر استطاعت خود در سلوك ورفتارش زمینه‏های اجتماعی وفردی را برای ظهور منجی فراهم نماید. با نبود هر یك از این سه عنصر اساسی، انتظار حقیقتاً معنا پیدا نمی‏كند. منابع زیر جهت مطالعه پیرامون شناخت انتظار ارجح و واقعی بسیار مفید است : ۱- قیام و انقلاب مهدی ، شهید مطهری ،صدرا، تهران ( این كتاب اساسا" به معنای انتظار پرداخته است ) . ۲- امامت ومهدویت ، آیت الله صافی ، انتشارات اسلامی قم ، ۱۳۷۵ ( این اثر به مجموعه ای از بحث ها پیرامون امام مهدی ( عج ) پرداخته و خصوص بحث انتظار نیز یكی از فصلهای كتاب است ، ج ۱، ص ۳۵۱ - ۳۹۸ ) . 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
سوال: 🔰چگونه بدونيم علاقه و تصميم به ازدواج با يه دختر از روي علاقه و احساس نيست؟ ✍️️پاسخ: ✅این سوال بسیار مهم و پایه‌ای است. به ملاک‌های زیر توجه کنید: ازدواج نیاز به برخی مقدمات دارد. اگر کسی بدون در نظر گرفتن این مقدمات علاقه‌مند به کسی شود و اقدام به خواستگاری کند، چنین روندی به احتمال زیاد از روی احساس و سطحی است. به برخی از این مقدمات توجه کنید: آیا شما شناخت دقیقی از خود، توقعات و هیجانات خویش دارید؟ تعریف شما از ازدواج چیست؟ اهدافتان کدام است؟ به اندازه کافی مسولیت‌پذیر هستید؟ آیا عهده‌دار کارهای خود هستید؟ آیا اگر ذهن شما درگیر ازدواج شده است، به همان اندازه به این موضوع به صورت کامل فکر کرده اید؟ آیا نگاه شما به ازدواج و مسولیت‌های آن واقع بینانه است؟ با برخی محدودیتهای ان اشنا هستید؟ آیا برای انتخاب همسر دارای ملاکهای منطقی هستید؟ _ از مهارتهای لازم زنانه و مردانه برای مدیریت منزل، شغل و تربیت بچه‌ها و نیز مهارتهای اجتماعی برای تعامل صحیح با همسر و خانواده همسر برخوردار هستید؟ دومین ملاک برای تشخیص این است که اگر بدون وجود دلیل‌های منطقی و استدلالی محبت کسی در دل شما بیفتد، چنین علاقه و محبتی برای ازدواج احساسی و به دور از منطق است. روش درست و منطقی ایجاد محبت این است که انسان به دور از هرگونه محبت یا سوگیری، با در نظر گرفتن ملاک‌های منطقی و خطوط قرمزش و میزان مطابقت آن‌ها با شخص مورد نظر در دلش ایجاد محبت شود. به بیان دیگر باید عشق و محبت را از پنجره عقل به نظاره نشست. چنین محبتی معقول بوده و برای ازدواج خوب است. ملاک بعدی که نشان دهنده احساسات اشتباه و سطحی است این است که برای از دست ندادن فرد مورد نظر به نقاط منفی یا ناهمسانی‌های او با خودش توجهی نکند. مثلا هرچه پدر و مادر دلیل می‌آورندو می‌گویند که این مورد به فلان دلیل به درد تو نمی‌خورد، این حرف‌ها را توجیه کرده و نشنیده بگیرد. ملاک دیگر اینکه اگر علاقه‌ یا محبت از روی منطق و شناخت ایجاد شده باشد، در صورتیکه کیس جدید با امتیازات بهتر و همسانی بیشتر پیدا شود، توانایی دل کندن از کیس قبلی ممکن خواهد بود و علاقه از مورد قبلی به مورد جدید منتقل خواهد شد. ملاک‌های دیگری نیز وجود دارد که می‌توانید با مطالعه کتاب‌های مفید از آن‌ها اطلاع کسب کنید. کتاب‌های زیر برای مطالعه مفید می‌باشند: - مطلع مهر، تالیف دکتر بانکی‌پورفرد، انتشارات حدیث راه عشق - آموزش پیش از ازدواج، تالیف آقای مهدی میرمحمدصادقی، انتشارات به‌نشر آرزوی موفقیت و خوشبختی برای شما 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
🔹امام صادق عليه السلام: 🍃به تبداران خود، سيب بدهيد؛ چرا كه هيچ چيز، سودمندتر از سيب نيست 📚كافی ج 6 ص 357 🔹 @pasokhgoo1 👈 #حدیث
✅پرسش: در برابر مرگ عزيزانمان چطور صبرکنيم؟ 🌺پاسخ: بعد از مرگ عزيزان ، بايد به اين فکر کنيم که عمر هر کسي يک روز به پايان خواهد رسيد . انسان خواه نا خواه بعد از دست دادن عزيزي افسرده و غمگين خواهد بود اما براي رهايي از اين حالت چه بايد کنيم. 🔹کنارآمدن با مرگ، در تامين سلامت رواني بشر نقش دارد. وقتي يکي از عزيزان ما جان مي سپارد، غمگين شدن، طبيعي است. بهترين کاري که مي توانيد انجام دهيد اين است که خود را تسليم اندوه کنيد و به دنبال افراد دلسوز باشيد. از خويشاوندان و دوستاني کمک بگيريد که بتوانند احساسات شما را درباره فقدان عزيزتان درک کنند. بين گروه پشتيبان و افرادي که داغديدگي مشابه دارند، پيوندي ايجادکنيد. احساساتتان را بر زبان آوريد و از احساسات خود، ديگران را باخبر سازيد؛👈برون ريزي احساسات، به شما کمک مي کند تا بر فرايند غمگيني چيره شويد. 🍀نکته ديگر اينکه: يکي از چيزهاي که در مرگ عزيزان باعث آرامش مي شود گريه کردن است نه بي تابي کردن. رسول خدا صلي الله عليه وآله دست يکي از اصحاب را گرفتند و به نزد فرزندشان ابراهيم بردند؛ ابراهيم در حال جان دادن بود. حضرت او را در دامن خود گذاشتند و فرمودند: اى فرزند عزيزم! من در اين حال مالک اختيار تو نيستم، هيچ كارى از دست من براى تو ساخته نيست و اشک از ديدگان مبارک حضرت جارى شد. آن صحابي به حضرت عرض كرد: يا رسول اللَّه! آيا شما گريه مى‏كنيد؟ مگر خود شما گريه كردن در مصيبت را نهى نفرموديد؟ حضرت فرمودند: من از دو نوع صدا و ناله زشت نهى كردم. 1.صداى آوازه‏خوانى لهو و لعب و موسيقى شيطانى. -2 صدايى به هنگام مصيبت كه توأم با خراشاندن صورت و پاره كردن گريبان و ناله اعتراض آميز شيطانى باشد. اما گريه من بر مرگ ابراهيم گريه رحمانى است، «و من لايرحَم لا يرحَم»؛ «كسى كه ترحم ندارد، مورد مرحمت واقع نمى‏شود.» آن گاه حضرت خطاب به فرزندشان فرمودند: اگر نه اين بود كه مرگ حق است و وعده خدا راست و مرگ راهى است به سوى خدا و اين كه آخرين ما به اولين ملحق مى‏شوند، هر آينه حزن ما در مرگ تو اى ابراهيم بسيار شديد مى‏شد. ولى چون راهى‏ است كه همه بايد سير كنيم فراق تو قابل تحمل است و ما بر مرگ تو اندوهناكيم. و فرمودند: ديده مى‏گريد و قلب اندوهناك مى‏شود ولى چيزى كه باعث غضب پروردگار گردد نمى‏گوييم .(1) 💥هيچ بنده‌اي به مصيبتى گرفتار نشود كه هنگام به ياد آوردن آن مصيبت«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيهِ راجِعُونَ‏» گويد و هنگام وقوع آن صبر کرده باشد، جز اين كه پروردگار گناهان گذشته او را خواهد بخشيد. و هر گاه ياد آن مصيبت افتد و اين كلام را بر زبان جارى سازد، خداوند گناهانى را كه در ميان اين دو استرجاع(يعني خواندن اين آيه)از او سر زده، مي‌آمرزد (2) پي نوشت ها : 1. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 461. 2. شيخ کليني، اصول کافي، ج3، ص 224. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
✨از خاصیت جوانی بهترین بهره ها را ببریم ☘️این دل نورانی و پاکیزه را که در شما هست، قدر بدانید. نه اینکه من بخواهم برای خوشامد شما حرف بزنم؛ نه، جوانهای عالَم که فقط شما نیستید؛ جوان خاصیتش این است. 🌟دلتان پاکیزه است. حالا چون برای شما قابل مقایسه نیست، نمیتوانید این موضوع را احساس کنید. در طول زمان، گرفتاریها، غبارها، لجنها و زنگارها دل را میپوشاند. در روایت دارد که وقتی گناهی میکنید، یک نقطه‌ی سیاهی در قلب شما به وجود می‌آید - البته اینها زبان نمادین است، زبان سمبلیک است - گناه دوم را که میکنید، این نقطه‌ی سیاه دو برابر میشود. هرچه گناه بکنید، این نقطه‌ها هی اضافه میشود، تا اینکه همه‌ی قلب را سیاهی میگیرد. 🍃ترجمه‌ی مفهوم عرفیاش همین است که من گفتم؛ یعنی شما الان دل و جان و روح آماده‌ای دارید، بمرور گناهان، گرفتاریها و مشکلات فراوانی که در مسیر مبارزات زندگی انسان به وجود می‌آید - در سیاست، در اقتصاد، در یک لقمه نان، در به دست آوردن امکانات زندگی - 👈چنانچه انسان از حالا تمرین نکرده باشد، اینها گرفتاریها را زیاد میکند، دل را تاریک میکند. 📚بیانات مقام معظم رهبری دامت برکاته در دیدار دانشجویان در یازدهمین روز ماه رمضان ۱۳۸۹/۰۵/۳۱ 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
💥يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ 🍃ای کسانی که ایمان آورده اید! ازبسیاری ازگمانها بپرهیزید،چرا که بعضی از گمانها گناه است 📚ترجمه قسمتی از آیه 12 سوزه حجرات 🌺✍️آنقدر مهم است این ترک گناه که می فرماید: از بسیار، پرهیز کن که مبتلا به کم نشوی. آن کمی که گناه است 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈 #حدیث
✅پرسش: چه کنيم تا بهترين اخلاق و رفتار را داشته باشيم و اصلا خشم در ما نباشد؟ قسمت اول 🌺پاسخ: براي خوش اخلاق بودن، اول بايد اخلاق پسنديده را شناخت، سپس راه‏هاي کسب آن را فرا گرفت. ☘️خوش اخلاقي، مجموعه‏اى از صفات و برخوردهاي نيکو و پسنديده است که مشتمل بر «نرمش و مدارا، گشاده رويى، زبان خوب و اظهار محبت، رعايت ادب، چهره خندان و تحمل و بردبارى در مقابل مزاحمت‏هاى اين و آن» و بسياري از موارد ديگر است. هنگامى که اين صفات و اعمال به هم آميخته شد، به آن حسن خلق مى‏گويند. 🌟در حديث جامع و جالبى از امام صادق عليه السلام در تعريف حسن خلق آمده است:«تَلينُ جانِبَکَ وَ تُطيِّبُ کَلامَکَ وَ تَلْقى اخاکَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ؛ با نرمش و مدارا با مردم رفتار مى‏کنى. سخن خويش را پاکيزه مى‏گردانى. برادرت را با خوش رويى ملاقات مى‏نمايى». (1) صفات ذيل از جمله صفات نيکو و اخلاق خوب به حساب مي‏آيد. فردي که مي خواهد خوش اخلاق باشد، بايد رفتارهاي ذيل را در خود ايجاد کند: 1- تواضع و فروتني و دوري از تکبر، 2- تحمل شنيدن آرا و نظريات ديگران و سعه صدر در قبال آن، 3- سخاوت و عدم بخل، 4- دستگيري از ضعفا و درماندگان، 5- در کارهاي خيرِ ديگران شرکت کردن، 6- گذشت و چشم پوشي از بدي‏هاي ديگران، 7- محبت‏ورزي نسبت به بندگان خدا، 8- امانت داري، 9- راز داري، 10- صداقت و ... . 🌸بديهي است دست يابي به اخلاق نيکو و خوش، احتياج به رياضت و تحمل سختي و مبارزه دارد. نفس انساني طبعاً به دنبال آسايش و رفاه مي گردد. از اين رو بايد در مبارزه با هواي نفس و کنترل آن سخت بکوشد تا نفس حيواني رام گردد و آماده اطاعت و فرمانبرداري شود. آنچه در شروع کار مهم است، خواستن و انگيزه داشتن است. ... ادامه دارد 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
🔹امیرالمؤمنین عليه السلام: 🍃لولا خَمسُ خِصالٍ لَصارَ النّاسُ كُلُّهُم صالِحينَ: أوَّلُهَا القَناعَةُ بِالجَهلِ، وَالحِرصُ عَلَى الدُّنيا، وَالشُّحُّ بِالفَضلِ، وَالرِّياءُ فِي العَمَلِ، وَالإِعجابُ بِالرَّأيِ 💥اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، آزمندى به دنيا، بخل ورزى به زيادى، رياكارى در عمل، و خودرأی بودن 📚المواعظ العدديّة، صفحه 263 🔹 @pasokhgoo1 👈 #حدیث
علت دروغ گفتن چیست‼️ 👇👇👇 ♨️سوال: 🔰چراهمه دروغ ميگن ✍️️پاسخ: ✅دروغ معمولا، از يك نقطه ضعف روحي سرچشمه مي گيرد. گاهي از ضعف ايمان كه انسان خدا را شاهد نمي دان، ديا به خاطر تبرئه خود، يا به قصد تفريح و شوخي و امثال اینها 🍀امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: « بنده اي مزه ايمان را نچشد تا دروغ را وانهد چه شوخي باشد و چه جدي»(اصول كافي باب دروغ ج5 ص 291) 👈گاهي انسان به خاطر ترس از فقر ، پراكنده شدن مردم از دور او ، از دست دادن موقعيت و مقام دروغ مي گويد . زماني به خاطر علاقه شديد به مال و جاه و مقام و شهرت ديگري زبان به دروغ مي گشايد و از اين وظيفه نامشروع براي تامين مقصود خود كمك مي گيرد. 👈گاهي تعصب هاي شديد و حبّ و بغض هاي افراطي سبب مي شود كه انسان به نفع كسي كه مورد علاقه اوست يا به زيان كسي كه مورد نفرت و كينه او مي باشد، بر خلاف واقع سخن بگويد. زماني براي آنكه خود را بيش از آنچه كه هست بنماياند و اظهار علم كند دروغ مي گويد. 👈ولي در تمام اين صفات رذيله كه ريشه صفت دروغ را تشكيل مي دهد بايد از كمبود شخصيت و ضعف ايمان نام برد. 👈يكي ديگر از عوامل مهم دروغگويي ، احساس كمبود شخصيت و عقده حقارت است. كساني كه گرفتار چنين عقيده اي هستند، با انواع دروغها و لاف و گزافها حقارتي را كه در خود احساس مي كنند جبران مي كنند . و گاهي نيز به خاطر عدم توجه به مضرات دروغ و اهميت راستگويي يا آلودگي محيط خانوادگي يا محيط اجتماع و معاشرين اين رذيله در انسان ريشه مي دواند. 👈تلقين - احساس كمبود- نجات يافتن- خجالت نابجا- دشمني و حسد- طمع در مال و مقام-نقل همه چيزو پيش گويي ها ؛ از ديگر عوامل دروغگويي به شمار مي آيند. موفق باشید. 🔵ارسال سوالات از طریق ربات پیام رسان بله 👇👇👇 https://ble.im/pasokhgoo_ir_bot 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈