eitaa logo
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
12.2هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
694 ویدیو
4 فایل
مرجع رسمی پاسخگوئی به سؤالات و شبهات دینی ⭕️ارسال سؤال: 1️⃣اپلیکیشن پاسخگو 📱mmps.ir/app 2️⃣وب پاسخگو 🌐 mmps.ir/my.pasokhgoo 3️⃣پاسخگویی تلفنی: ☎️ 096400 🔵 ایتا🔻بله🔻سروش 🆔 @pasokhgoo 💠ارتباط با ادمین : @pasokhgoo8
مشاهده در ایتا
دانلود
👇👇👇 ♨️سوال: 🔰آیا حضرت عباس (ع) دارای همسر و فرزند بوده اند؟ ✍️ پاسخ: ✅حضرت عباس (ع ) با لبابه دختر عبیدالله بن عباس (پسر عموی پدرش) ازدواج کرد و از این ازدواج، دو پسر به نامهای عبیدالله و فضل به وجود آمد.(۱ ) برخی تاریخ نگاران، دو پسر دیگر برای او به نامهای محمد و قاسم ذکر کرده اند. (۲) عبید الله فرزند عباس که کنیه اش ابومحمد بود، شخصیتی با کمال ، ورع ، سخی، شجاع و بامروت به حساب می آمد که در سن ۵۵ سالگی درگذشت و فرزندان حضرت عباس نسبشان به او می رسد . در روایت است که: چون امام سجاد (ع) عبید الله فرزند حضرت عباس (ع) را ملاقات کرد، اشک مبارکش جاری شد و فرمود: روزی همانند روز حسین (ع ) یافت نخواهد شد! سی هزار تن -که تصور می کردند از این امت هستند- برای کشتن آن حضرت گرد آمده بودند و او را ظالمانه و از روی عداوت کشتند. سپس فرمود : رحم الله العباس، فلقد اثر وابلی وفدی اخاه بنفسه؛ رحمت خدا بر عباس باد! همانا ایثار نمود و در امتحان و آزمایش، جان خود را فدای برادرش کرد . (۳ ) ابو محمد حسن اکبر، یکی از فرزندان عبید الله از محدثان بزرگ بود که، مدت ها در مکه و مدینه و سایر مناطق حجاز، حکومت می کرد و در سن ۶۷ سالگی در گذشت. او دارای فرزندان زیادی بود که هشت تن از پسران او دارای فرزند بودند. تعداد زیادی از نسل عبید الله در مصر ،مکه ،فارس ،بغداد ، بصره ، شام ،مغرب ، سمرقند و به خصوص یمن وجود داشتند که گروه زیادی از آنان جزء شخصیت های علمی ،سیاسی ، قضائی و ...، به حساب می آمدند . (۴ ) فرزندان حضرت عباس و همسران ایشان در کربلا حضور نداشتند؛ چون اسامی آنان جزء اسرای اهل بیت (ع) ذکر نشده است .(۵ ) پی نوشت ها: ۱ . الموسوعه النسبیه ، المعقبون من ال ابی طالب ،ج ۳ ،ص ۳۹۶ ، سید مهدی رجائی موسوی ، قم ، موسسه عاشورا ،۱۴۲۷ ه ق ،چاپ اول . ۲ . فرهنگ عاشورا، ص ۲۹۳، جواد محدثی، قم، نشر معروف ، ۱۳۷۸ ، چاپ چهارم . ۳ . سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۷۷ ، بیروت ، دار التعارف للمطبوعات ،۱۴۱۸ ه ق ، چاپ پنجم ، تحقیق سید حسن امین . ۴ . الموسو عه ... ، همان ، ص ۳۹۶ -۴۰۱ . ۵ . فرهنگ عاشورا، ص ۴۸ . 🌎مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی 🔹 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 🍃بسم الله الرّحمن الرّحیم ✍️متاسفانه مدتی است در فضای مجازی حرف هایی مطرح می شود که معلوم نیست چه کسانی پشت این صحبت های نابجا هستند! برای مثال می گویند هزینه های مربوط به هیئت ها و روضه ها را برای کمک به فقرا و نذر خرید وسایل برای نیازمندان استفاده کنیم!!! در واقع مراسم عزاداری برای امام حسین علیه السلام، مدرسه انسان سازی است، که افراد مختلف با عقاید و فرهنگ های متفاوت وارد این مراسم می شوند و شور و شعور و معرفت لازم را برای ادامه زندگی کسب می کنند. 🔹یعنی انسان ها در این مدرسه با معرفت تر شده و در ادامه همین انسان ها شروع می کنند به کمک به نیازمندان، همین انسان ها در مقابل ظلم ها می ایستند و البته در جهت بهتر شدن زندگی های دیگران قدم بر می دارند. 🔹همین ها هستند که قسمت هایی از درآمدهایشان را صرف خرید جهیزیه و خوراک و کمک به نیازمندان می کنند، همین ها گروه های بسیاری را تشکیل می دهند و در اتفاقات ناگواری چون زلزله سر پل ذهاب، هیئتی به کمک نیازمندان می روند، همین ها اردوهای جهادی تشکیل می دهند و به محروم ترین مناطق برای کمک رسانی می روند... ✅هرچیز به جای خویش نیکوست! 🔹در دین مبین اسلام همان طور که به رسیدگی به فقرا و کمک به نیازمندان توصیه و سفارش شده است، زیارت اولیای الهی، نذر، اقامة عزای اهل بیت - علیهم السلام-، ولیمة حج و عروسی و... نیز از جمله سفارش‌ها و توصیه‌های دین اسلام است. اگرکمک به فقرا ضروری‌تر و مهمتر از بقیة مستحبات است، چرا خدای متعال آن را جایگزین عمره، زیارت ائمة اطهار- علیهم السلام-، نذر، ولیمه حج و عروسی قرار نداده است؟ واگر رسیدگی به نیازمندان، جایگزین مناسبی برای برخی اعمال مستحبی است، چه لزومی داشت که خدای متعال ما را به انجام اموری مانند نذرکردن، اقامة عزا، زیارت و مانند آن توصیه کند؟ 🔹‌آیا می‌توان ‌به کسی سفارش کرد که در تمام عمر به جای لبنیات و غلات از سبزیجات استفاده کند؟ مسلماً خیر. همان طورکه هر ماده غذایی، اثر و خاصیت خاص خودش را دارد، در امور معنوی هم هرعملی جایگاه و اثر ویژه‌ای دارد. کمک به مستمندان دارای یک نوع از آثار و پیامدها، اقامه عزا، دارای نوع دیگری از آثار و پیامدها است؛ و این نکته در مورد تمام اعمال عبادی صادق است. 🔹بنابراین، بندگان خاص و مخلص خداوند متعال، از همه دستورات دینی اطاعت نموده و بدون دلیل و مجوز شرعی یکی را بر دیگری ترجیح نمی‌دهند؛ چرا که در دین اسلام هرعملی دارای جایگاه خاص و اثر ویژه‌ای خود را دارد. ازآن جایی که، ما به مصالح دستورات الهی به طور کامل آگاهی نداریم، نمی‌توانیم آن‌ها را با هم مقایسه کرده، و بدون دلیل یکی را بر دیگری ترجیح دهیم. ✅واقع‌بینی منصفانه در آسیب‌شناسی اجتماعی 🔹کسی نزد یکی از علما می‌رسد و می‌گوید: ساعتی قبل از نماز صبح بیدار می‌شوم و بین این که مشغول مطالعه شوم، یا این که به نماز شب بایستم🍃🔹🔹
دچار تردید می‌شوم و نمی‌دانم در این زمان کدام یک بر دیگری ترجیح دارد. آن عالم با شناختی که از این شخص داشته می‌گوید: شما روزی ده بار قلیان می‌کشید، به جای قلیان کشیدن مطالعه کنید و سحر که از خواب بیدار می‌شوید، به نماز شب بپردازید. حال این قضیه، ماجرای جامعه امروزی ماست. ‼️وقتی سالانه میلیون‌ها تومان صرف هزینه آرایش می‌شود، وقتی رکوردار جراحی بینی در دنیا می‌شویم، وقتی در صف‌های طویل فست فود و رستوران می‌ایستیم، وقتی میلیون‌ها تومان خرج مسایل غیر ضروری می‌شود، یادی از فقرا نمی‌کنیم، اما کافی است که بخواهیم اندک هزینه‌ای برای تعظیم شعائر الاهی و تقویت دین انجام دهیم، آن وقت است که وسوسه‌های شیطانی و نداهای خناسان بلند می‌شود که پس فقرا چه! حال آنکه باید از خود بپرسیم: آیا تنها پولی که ما داریم، همین بوده که برای تعظیم شعائر الاهی خرج می‌کنیم؟ ‼️و آیا نمی‌توانیم از خرج‌های غیر ضروری دیگر بکاهیم و پول آن را صرف فقرا کنیم؟ آیا فقط هزینه حج و عزاداری و ساخت مسجد و ... باید تغییر جهت دهد و به فقرا برسد؟ پس کسانی که ماشین‌های چند صد میلیونی سوار می‌شوند، در ایام تعطیل به سفرهای خارجی می‌روند، بهتر نیست کمی از ریخت و پاش‌های خود کاسته و زندگی ده‌ها فقیر را نجات دهند؟ چرا وقتی نگاه پر از حسرت کودکان کار به دنبال ما تا ته سالن گرم رستوران‌های گران‌قیمت و غذاهای لذیذ دوخته می‌شود، از هزینه این شام‌ها و ناهارهای آن چنانی مان نمی‌گذریم تا این‌ها هم شبی با شکم سیر سر بر بالین بگذارند؟ چرا وقتی پول یکی از خودروهای بی‌استفاده ما مخارج ازدواج ساده‌ی چند جوان را فراهم می‌کند، به فکر اهدایش نمی‌افتیم؟ 👇👇👇🔹
‼️اگر راست می‌گوییم بیاییم هزینه‌ی یک ماه لوازم آرایشمان را خرج زلزله زده ها کنیم. از هزینه‌ های چالوس رفتن، ویلا گرفتن، کافی شاپ رفتن، اسكی و اسب سواری، سفرهای پر خرج خارجی و ... قدری بکاهیم و آن را خرج فقرا کنیم. از این نکته نیز غفلت نکنیم که بسیاری از همین نذری‌ها و هزینه‌هایی که برای برپایی مجالس عزاداری می‌شود، جلوه‌هایی از عشق و ارادت همین انسان‌های فقیر است که اگر چه از مال دنیا بهره چندانی ندارند، اما از همان دارایی ناچیز خود برای برپایی مجالس عزا هزینه کرده و عشق و ارادت شان را به ساحت مقدس اهل بیت – علیهم السّلام- اثبات می‌کنند. @pasokhgoo1 👈🔷
👇👇👇 ♨️سوال: اگر کسی نذر کند که در روز تاسوعا و عاشورا در حسینیه یا مسجدی به عزاداران غذا بدهد، آیا می تواند پول آن را به مصرف دیگر برساند؟ ✍️پاسخ: ✅عمل به نذر و وفای به آن در هر صورت لازم است و مکلف باید طبق آن عمل کند؛ البته اگر به صورت صحیح و با تمام شرایط باشد، و از جمله شرایط این است که صیغه خوانده شود. البته لازم نیست به عربی باشد، بلکه اگر معنای صیغه عربی را برساند، کافی است. پس اگر بگوید: چنانچه حاجت من برآورده شود «برای خدا بر من (لازم) است که هزار تومان به فقیر بدهم یا در شب یا روز عاشورا در فلان حسینیه به عزاداران غذا بدهم » نذر او صحیح است.(۱) چنانچه اصل نذر بدین صورت انجام شود، به هر کیفیتی که نذر کرده، باید به جا آورد ونمی تواند پول آن را بدهد. اگر در نذر شرط کرده باشد که سفره ابوالفضل را مثلا در منزل بگیرد یا در مسجد یا در حسینیه یا به عزاداران غذا بدهد ، باید به همین شکل عمل شود. اگر در آن مکان نیازی به غذا نبود یا دیگران نیز غذا تهیه کرده بودند، می توان غذا یا نذر را در جای دیگری که مجلس عزای حضرت اباعبدالله(ع) برقرار است، به مصرف رساند. اگر صیغه نذر طبق شرایط نباشد،‌ آن نذر اعتبار ندارد، ولی می تواند به دلخواه خود با توجه به عهد و نیتی که کرده،‌ گوسفندی قربانی کند یا کار خیر دیگری انجام دهد یا غذایی به عزاداران بدهد. نکته مهم: باید در نذرها سعی کنیم که محدوده وسیع در نظر گرفته شود و با ذکر قید و شرط،‌خود را در محدودیت قرار ندهیم یا عملاً نذر را بی فایده یا با فایده اندک نکنیم، یا مال را در معرض تلف و ضایع شدن قرار ندهیم، مثلاً به جای نذر کردن چیز خاص،‌ در مکان و زمان خاص و...،‌ بهتر است نذر کنیم که آن را در مجالس امام حسین(ع) خرج کنیم. با این نذر، ‌محدوده عمل به نذر وسیع می‌شود و در هر جا و زمانی که مناسب تر است،‌ مصرف می‌شود و مشکلاتی که در سؤال فرض شده، پبش نمی‌آید. از نظر ثواب نیز نه تنها تفاوت نخواهد کرد،‌ بلکه چه بسا به جهت مصرف شده در جای بهتر و لازم‌تر، ثواب آن بیشتر باشد. پی‌نوشت‌ها: ۱. توضیح المسائل مراجع، ج ۲، ص ۵۴۱، مسئلة ۲۶۴۱. 🌎مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔷 @pasokhgoo1 👈 🔰
👇👇👇 ♨سوال: ميل به گناه ما زياد است و مانع هاي اين ميل قرآن و ائمه هستند!! اول اينکه امام ما غايب است و دوم اينکه قرآن ما تفسير ندارد!! پس چگونه ما با اين مشکلات يک انسان مومن و صالح که خدا از ما انتظار دارد بشويم؟ ✍پاسخ: ✅امام زمان عجل الله بیش از هزار سال است که غایب هستند؛ اما در همین زمان، انسان هایی بوده اند که به نهایت درجه کمال رسیده و همان انسان مومن و صالحی شده اند که خدا انتظار دارد. امام با اینکه غایب است، اما سیره وروش زندگی اهل بیت علیهم السلام برای ما معلوم و روشن است. قرآن هم توسط اهل بیت و علما بزرگی که تمام سالهای عمرشان را در تحصیل امور دینی گذرانده اند، تفسیر شده و می توان مطالعه کرد. بنابراین غایب بودن امام، یا تفسیر قرآن و امثال اینها، بهانه های خوبی برای گناه نیست و مسیر بندگی و راه عبادت کاملا مشخص است. خداوند راه رسیدن به کمال را در عمل کردن به شریعت یعنی انجام دادن واجبات و ترک محرمات قرار داده. واجبات و محرمات کاملا واضح و برای هر کسی که بخواهد عمل کند، معلوم هستند. أمیرالمونین علی علیه السلام فرمود: إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ تَکونَ أَسْعَدَ النَّاسِ بِمَا عَلِمْتَ فَاعْمَلْ؛ اگر دوست داری سعادتمندترین مردم باشی به آنچه میدانی عمل کن. (غررالحکم؛ حدیث۳۷۱۹) در روایت از نبی مکرم صلّی الله علیه و آله است که میفرماید: «مَنْ عَمِلَ بِمَا یعْلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ یعْلَمْ؛ اگر انسان به همان چیزهایی که میداند عمل کند، اگر نیازمند راهنمایی باشد خداوند متعال خودش راهنمای او میگردد و خودش انسان را رشد می دهد.» (الفصول المختارة؛ ص۱۰۷) بنابراین اگر به همین مقداری که میدانیم عمل کنیم، صریح آیات و روایات است که راه باز می شود. «يا ايها الذين آمنوا ان تتقوالله يجعل لكم فرقانا و يكفر عنكم سيئاتكم و يغفر لكم و الله ذوالفضل العظيم ؛ (سوره مبارکه انفال، آیه 29) اي اهل ايمان! اگر پرهيزگار بوده و تقواي الهي پيشه كنيد ،خداوند براي شما نيروي تشخيص حق از باطل قرار داده ، بديهاي شما را پوشانده ،شما را بيامرزد و خداوند داراي فضل و رحمت بزرگ است». همچنین در حدیث قدسی آمده است که خداوند عزوجل فرموده اند: «مَن طَلَبني وَجَدَني وَ مَن وَجَدَني عَرَفَني وَ مَن عَرَفَني اَحَبَّني وَ مَن اَحَبَّني عَشَقَني وَ مَن عَشَقَني عَشَقتُهُ ....آن كس كه مرا طلب كند مي‌يابد، آن كس كه مرا يافت مي‌شناسد، آن كس كه مرا شناخت دوستم مي‌دارد، آن كس كه دوستم داشت به من عشق مي‌ورزد، آن كس كه به من عشق ورزيد من نيز به او عشق مي‌ورزم .» موفق باشید 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔷 @pasokhgoo1 👈 🔰
✅پرسش: این درست است که علامه طباطبایی فرموده اند: فتح باب برای سالکین الی الله یا در حال تلاوت قران است و یا توسل به سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السلام؟ و منظور چیست؟ 🌺پاسخ: درباره فتح باب، جناب عین القضات همدانی می فرماید:«فتح آن بود که قفل از دل بردارند... و ملکوت آسمان را بیند... از شکم مادر به درآید، این جهان را بیند، از خود به درآید، آن جهان را بیند. پس دنیا و آخر ت هر دو حاضر بیند..» 🔷سالک براي فتوحات ظاهري و باطنی باید شرایطی را آماده کند و یا آن شرایط را داشته باشد تا از طرف خداوند بر او فتح باب شود.یکی از چیزهایی که باعث آماده شدن شرایط فتح باب می شود(به نظر علامه) در حال قرائت قرآن و التفات(توجه) به خواننده آن، همچنین توسل به امام حسین(ع) است 💠مرحوم علامه طباطبایی که از شاگردان مرحوم قاضی بود و راه سلوک را زیر سایه ایشان در پیش گرفت نیز در این باره فرموده اند: « اکثر افرادی که موفق به نفی خواطر شده و توانسته اند ذهن خود را پاک و صاف نموده و از خواطر مصفا کنند و بالاخره سلطان معرفت برای آنان طلوع نموده است در یکی از این دو حال بوده است: 🌹اول در حین تلاوت قرآن مجید و التفات به خواننده آن، که چه کسی در حقیقت قاری قرآن است و در آن وقت بر آنان منکشف می شده است که قاری قرآن خداست جل جلاله. 🌹دوم از راه توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، زیرا آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریق نسبت به سالکین راه خدا، عنایتی عظیم است.» (رساله لب اللباب، علامه طهرانی، ص159، انتشارات حکمت) 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔷 @pasokhgoo1 👈
✅پرسش: هدف من در زندگی خوشنودي خداوند متعال است، اما این هدف هر روز کم رنگ تر می شود و احساس می کنم ایمانم کم شده است. چه کار کنم تا هدفم کم رنگ نشود و ایمانم به خداوند سست نشود؟ 🌺پاسخ: راهکارهایی برای تقویت ایمان: 🌱رسول خدا در این باره فرموده اند: الْمُؤْمِنُ أَشَدُّ فِی دِینِهِ مِنَ الْجِبَالِ الرَّاسِیةِ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْجَبَلَ قَدْ ینْحَتُ مِنْهُ وَ الْمُؤْمِنُ لَا یقْدِرُ أَحَدٌ عَلَى أَنْ ینْحَتَ مِنْ دِینِهِ شَیئاً وَ ذَلِکَ لِضَنِّهِ بِدِینِهِ وَ شُحِّهِ عَلَیهِ (بحارالأنوار، ج64، ص 299)؛ « مؤمن در دینش از کوههاى بلند هم سختتر و پابرجاتر مىباشد زیرا کوهها را با کندن و تراشیدن مىتوان در آن نقصان پدید آورد، ولى از مؤمن نمىتوان چیزى کاست، زیرا او نسبت به دینش بخل مىورزد و به دیگران نمىدهد.» 🌹لذا اگر بخواهیم ما نیز به چنین مرتبه و جایگاهی از ایمان نائل گردیم، باید راه های رسیدن به این قله رفیع شناخته و در متن زندگی خود پیاده نمائیم . تقویت عواملی که باعث استقرار و تثبیت ایمان در وجود انسان می گردند: 1⃣ تقویت ایمان با بالا بردن علم و یقین حضرت علی علیه السلام فرموده اند: قوّوا ایمانکم بالیقین فانّه افضل الدّین؛ قوى و محکم گردانید ایمان خود را بیقین پس بدرستى که آن افزونترین دین است، 🍀منظور از «یقین» اعتقاد ثابتی است که از روى دلیل و برهان باشد. به این معنا که اعتقاداتى که انسان در دین باید داشته باشد همه به مرتبه یقین برسد و به تقلید و دلایلى که افاده یقین نکند اکتفا مکند، زیرا که أفضل دین ها آنست که از روى یقین باشد.(شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم، ج4، ص 512) 2⃣تلاوت قرآن خداوند متعال در این خصوص می فرماید: «إنّما المؤمنون ... إذا تلیت علیهم ءایته زادتهم إیمنا ....» (أنفال/ 2) مؤمنان، تنها کسانى هستند که ... هنگامى که آیات او بر آنها خوانده مىشود، ایمانشان فزونتر مىگردد... 3⃣عمل به احکام و مواعظ الهى، مایه افزایش ایمان: خداوند متعال در این خصوص می فرماید: اگر(همانند بعضى از امتهاى پیشین) به آنان دستور مىدادیم: «یکدیگر را به قتل برسانید»، و یا «از وطن و خانه خود، بیرون روید»، تنها عده کمى از آنها عمل مى کردند! و اگر اندرزهایى را که به آنان داده مىشد انجام مىدادند، براى آنها بهتر بود؛ و موجب تقویت ایمان آنها مىشد. (نساء /66) 4⃣ترک بحث و جدل باعث تحکیم و تقویت ایمان است امام حسین( علیه السلام) هر که ترک کرد مجادله را، پس به تحقیق که محکم کرده است ایمان خود را (مصباح الشریعه-ترجمه عبد الرزاق گیلانى ص 308) 🌎 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔷 @pasokhgoo1 👈
👇👇👇 ♨️سوال: چرا سخنان امام حسین علیه السلام در دل کوفیان اثر نمی کرد؟ ✍️پاسخ: ✅تأثیر لقمه حرام در کربلا 🔹دشمنان امام حسین نماز می خواندند، روزه می گرفتند، به هیچ دردی نمی خورد! امام حسین روز عاشورا دو مرتبه سخنرانی کرد که در تاریخ هست؛ 🔹خوارزمی می نویسد: مرتبه دوم که آمد صحبت کند، تا شروع کرد، لشکر شروع کردند به های و هوی و جنجال کردن. هلهله کردند که حرفش را گوش نکنند. حضرت به آن ها خطاب کرد: «وَیلَکُم مَا عَلَیکُم أن تَنصِتُوا إلَیَّ فَتَسمَعُوا قَولِی» وای بر شما! چرا ساکت نمی شوید که حرف های مرا گوش کنید؟! سر و صدا، جار و جنجال راه انداختید که حرف های مرا گوش نکنید؟! 🔹« وَ إِنَّمَا أَدْعُوکُمْ إِلَى سَبِیلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِی کَانَ مِنَ الْمُرْشَدِینَ وَ مَنْ عَصَانِی کَانَ مِنَ الْمُهْلَکِینَ وَ کُلُّکُمْ عَاصٍ لِأَمْرِی غَیْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِی» اگر حرف مرا گوش کنید شما را هدایت می کنم و اگر نشنوید، همه تان گناهکار خواهید بود. شماها یک دسته تان تطمیع شدید، به شما پول داده اند که به جنگ با من آمده اید. «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ» شکم هایتان الآن پر از حرام است. چون لقمه حرام خورده اید، چیزی نمی فهمید و هیچ عبادتی از شما اثر نمی کند و باعث نمی شود که به حرفای من گوش دهید. (بحارالأنوار 45) 🔹روایت از امام باقر (علیه السلام) است که فرمودند: «إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا أَصَابَ مَالًا مِنْ حَرَامٍ لَمْ یُقْبَلْ مِنْهُ حَجٌّ وَ لَا عُمْرَةٌ وَ لَا صِلَةُ رَحِمٍ حَتَّى أَنَّهُ یَفْسُدُ فِیهِ الْفَرْجُ» کسی که مال حرام به دستش آمده است، نه مکه اش، نه عمره اش، نه صلة رحم اش، هیچ کدام از آنها مقبول نیست و این لقمه، حتی روی نطفه اش اثر می گذارد. 🔹چرا که عده ای که عمرسعد از کوفه آورده بود، غذاهایشان را همراه خودشان آورده بودند؟ تمام غذاهایشان از بیت المال مسلمین بود. چند روز که آنجا بودند، عمرسعد به آنها غذا می داد. از کجا این ها را آورده بود؟ همه اش از بیت المال مسلمین بود. مال مسلمین را به حرام آورده بود و در شکم این ها می ریخت. لذا شکم همه از حرام پر بود. نماز می خواندند، ولی مال حرام مانع اثرگذاری نماز بود. اصلاً گوش نمی کردند؛ جار و جنجال راه می اندازند که صدای امام را نشنوند. 🔹کلام آخر: شهید محمد جهان آرا می گفت: بچه ها اگر شهر سقوط کرد خیلی جای نگرانی نیست دوباره فتحش می کنیم، مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند. ✍️حسین بن علی ها بی سر، شیخ فضل الله ها حلق آویز، نواب صفوی ها ترور، خمینی ها و زکزاکی ها شکنجه، تبعید و حبس شدند تا جوامع اسلامی بیدار شوند و بیدار بمانند. 📚منابع: بیانات حاج اقا مجتبی تهرانی کتاب «منزلت امام حسین (علیه السلام)» نوشته حجت الاسلام و المسلمین اسد الله محمدی نیا 🌐 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔷 @pasokhgoo1 👈 🔰
👇👇👇 ♨️ سوال: 🔰ابراهيم مالک اشتر چرا امام حسين (ع) را در جنگ ياري نکرد؟ ✍️پاسخ: ✅ابراهیمِ‌بْنِ مالِکِ اَشْتَرِ نَخَعی، ابوالنعمان (مق72ق/691م)، سردار معروف عرب به حمایت از مختاربن عُبَید ثَقَفی به خونخواهی حسین‌بن علی(ع) بر ضدّ اُمویان قیام کرد. از زندگی ابراهیم پیش از پیوستن به مختار آگاهی در دست نیست جز آن که گفته‌اند در جنگ صفّین در زمرۀ یاران علی‌بن ابی‌طالب(ع) و در رکاب پدرش مالک اشتر (ﻫ م) با معاویه جنگ کرد.(1) احتمالاتی نسبت به ملحق نشدن وي به امام حسين وجود دارد: 1.عدم آگاهي از خروج امام. 2.كوتاهي كردن. در فرض دوم نه تنها ابراهيم بن مالك، بلکه بسياري از خواص توفيق همراهي با امام حسين را نداشتند. اما پاسخ چرايي اين مطلب را از كلام صاحب تنقیح المقال بيان مي داريم: امام حسین (ع) در مدینه یا مکه فردی را مکلف به همراهی نکرد. امام حسین هنگامی که از حجاز به طرف عراق حرکت کرد، می دانست که به فیض شهادت خواهد رسید، ولی به ظاهر، به قصد جنگ و نبرد مسلحانه حرکت نکرد، تا بر همه مکلفان واجب شود که به عنوان جهاد، با او همراه شوند؛ بلکه بر اساس وظیفه خود، یعنی به دست گرفتن رهبری ظاهری و پیشوایی مردم، که حضرتش را دعوت کرده بودند، حرکت کرد. در این صورت بر دیگران واجب نیست که با او هم سفر شوند. اگر کسی هم همراهی نکند، گناهی را مرتکب نشده است. گناهکار فردی است که در قیام کربلا و محاصره امام حسین در روز عاشورا حضور داشته و با آن حال از همراهی امام تخلف کرده، به یاری حضرتش نشتافته است. اما کسانی که در حجاز بودند و از اول با امام نیامدند، از ابتدا مکلف به حرکت و همراهی با امام نبودند. عدم همراهی آنان تخلف و موجب فسق و گناه آنان نیست. مامقانی پس از بیان این مقدمات می گوید: بنا بر این، تعدادی از صالحان و خوبان بودند که در آن هنگام، شرف شهادت برای آنان نوشته نشده بود و در حجاز ماندند. شکی نیست که احدی در عدالت آنان تردیدی نداشته است. پس نیامدن محمد حنفیه و عبدالله جعفر به علت سرپیچی یا انحراف ایشان نبوده است.(2) نسبت به خواص در كوفه، علامه مجلسی نقل می کند: امام حسین، قبل از شهادتش به بنی هاشم نوشت: «من الحسین بن علی الی بنی هاشم، اما بعد، فانه من لحق بی منکم استشهد معی و من تخلف لم یبلغ الفتح و السلام ؛ اما بعد، هرکس از شما با من باشد، به شهادت خواهد رسید و افرادی که با من نیامدند، به درجه فتح نایل نمی شوند!». وی بعد از ذکر روایت فوق می نویسد: جمله: «به فتح نایل نمی شود». این احتمال را می رساند که امام (ع) دیگران را بین آمدن به کربلا و نیامدن مخیر کرده بود؛ پس چون آمدن آنان امر واجبی نبود، بلکه تخییری بود، تخلف از آن، گناه محسوب نمی شود.(3) پي نوشت ها: 1. دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج2 ص450. 2. تنقیح المقال فی علم احوال الرجال، مامقانی، ص112، بی جا، چ الحیدریة؛ بحارالانوار، ج 42، ص 81. 3. بحار الأنوار، ج 44، ص 233- 298، 1403 - 1983م، دار إحياء التراث العربي، بيروت. 🌐 مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی 🔷 @pasokhgoo1 👈
🍃امام حسين عليه السلام: بدانيد كه نيازهاى مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شماست. از آنها ملول نشويد كه گرفتار مى شويد 📚كشف الغمّة ج2 ص241 🔷 @pasokhgoo1 👈 🔹