eitaa logo
پاسخ شبهات و پرسش ها - متن
327 دنبال‌کننده
63 عکس
43 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال: آیا آنچه به عنوان اعمال امّ ‌داوود روایت و توصیه می‌شود سندیت دارد ؟ پاسخ: اگر کسی می تواند اعمال ام داوود (ره) را انجام دهد حتما انجام بدهد تا از آثار و برکات فراوانش محروم نمانَد اما اینکه ادعا شده «اسم اعظم در آنست» یا «با همین اعمال و دعاها می توان تمام کائنات را تغییر داد» یا اینکه «چون این دعا قطعا مستجاب است پس نباید به نااهلان یاد داد» و ... قاعدتاً از افزوده های راوی است که اغراقهایی درباره فضایلِ این عمل مستحب، به متن روایت اضافه کرده است. این روایت بیش از هزارسال پیش به دست شیخ صدوق (ره) رسیده و ایشان در کتاب «فضائل الأشهر الثلاثة» ثبت کرده اند: فضائل الاشهر الثلاثة صص: 33 - 37 بنابراین مجموع قرائن نشان می دهد اصل ماجرا که امام صادق (ع) این دستورالعمل را به اُمّ داوود (ره) یاد داده اند صحت دارد و او هم حاجتش را که آزادی پسرش از زندان بنی عباس بود گرفته است اما بعدها برخی از راویان اغراق هایی درباره جزئیات ماجرا افزوده اند و متنی که پر و بال داده شده به دست شیخ صدوق (ره) رسیده و ایشان عیناً بدون کم و کاستی نقل فرموده اند. ام داود (ره)، مادر رضاعی امام صادق (ع) بوده و پسرش به نام داوود که از نوادگان امام مجتبی (ع) بود در زندان بنی عباس گرفتار شده بود و بعضیها می گفتند کشته شده است. بنابراین اصل داستان صحت دارد و اگر این دستورالعمل را عمل کنیم آثار و برکات مهمی دارد ولی معمولا برخی از راویان، اغراقهایی درباره فضیلت اینگونه اعمالِ مستحبی می افزوده اند. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: چرا عیسی (ع) وقتی در گهواره سخن گفت بر روز تولد و مرگ خودش درود فرستاد؟ این سخنان چه فایده ای برای ما دارد که در سوره مریم (س) آمده است؟ پاسخ: عیسی (ع) به «روز تولد» یا «روز وفات خود» سلام نفرستاد بلکه گفت: «وَ السَّلامُ عَلَيَّ یَومَ وُلِدتُ و یَومَ اَموتُ و یَومَ اُبعَثُ حَیّاً»(سوره مریم: آیه 33) یعنی « سلامِ (خدا و ...) بر من است در آن روز که متولد شدم و روزی که می میرم و روزی که زنده برانگیخته خواهم شد» بنابراین او از این حقیقت خبر داد که خداوند (و فرشتگان و انبیا و صالحان) به او درود می فرستند که نکته های زیر از آن فهمیده می شود: 1 - عیسی (ع) مثل همه انسانها دارای تولد و مرگ و قیامت است بنابراین معبود و خالق نیست بلکه بنده ی مخلوقِ خداست و از آغاز تا پایان، تحت امر، اراده و قدرت تکوینی و تشریعی خدا قرار دارد. بیان این موضوع دارای ضرورت بود زیرا خدا می دانست که مسیحیان در آینده درباره عیسی (ع) اغراق و غلو خواهند کرد و او را به عنوان «خدا» یا «پسر خدا» پرستش خواهند کرد بنابراین عیسی (ع) باید در اولین سخنانی که به صورت معجزه آسا در گهواره بیان می کند به بنده بودنِ خود اعتراف کند: «إِنِّي عَبْدُ اللّه»(سوره مریم: آیه 30) و سپس به تولد و مرگ و قیامتِ خود تصریح نماید تا با قومِ خود، اتمام حجت کرده باشد. روشن است که اگر کسی از مادر متولد شود قطعا خدا نیست. همچنین کسی که بمیرد و بعداً در قیامت دوباره با اراده خدا زنده و در پیشگاه خدا حاضر گردد، قطعا مخلوق و بنده خداست. بیان این نکات در قرآن، برای مسلمانان نیز این فایده را دارد که درباره مقام پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دچار غلو نشوند و آنها را همانند یا شبیه خداوند قلمداد نکنند زیرا هیچگاه هیچ کسی در ذات یا صفات یا افعالش، نظیر یا حتی شبیه خدا نیست: «لیس کمثله شیء»(سوره شوری: آیه 11) 2 - اینکه عیسی (ع) از تولد تا قیامت مشمول سلام خداوند است می تواند بر عصمت کاملِ او از لحظه تولد دلالت کند زیرا کسی که معصوم نیست دستکم در برخی از لحظات عمرش مشمول درود و رضایت الهی نیست. این مقام معصومین (ع) است که همواره مورد سلام خدا و فرشتگان و انبیا (ع) هستند اما غیرمعصومان در هر لحظه ای که گناه می کنند مشمول سلامِ خداوند نیستند بلکه مورد غضب یا تهدید یا نارضایتی الهی هستند. بنابراین آیه 33 سوره مریم (س) می تواند دلیل بر معصوم بودنِ عیسی (ع) باشد. (ع) عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
‼️ متن شایعه 👇👇👇 💕 عجب سالی در پیش داریم‼️ 🔹پایانش جمعه 🔹نیمه شعبانش هم جمعه 🔹عاشورایش عصرجمعه 🔹 ۲۳ رمضان شب قدرشب جمعه 🔹 آخرین روز رمضانش جمعه 🔹 عید غدیر وکامل شدن دین روزجمعه الهی : کاش اولین جمعه موعود هم در این سال رقم بخورد ( ...ادامه دارد) ✅ پاسخ شایعه:👇👇👇 1️⃣ تاریخ ها و مناسبت ها متن فوق که در فضای مجازی در حال انتشار است کذب بوده و نویسنده ی متن بی جهت ذوق زده شده است!! 2️⃣ در تقویم ۱۴۰۰ ما و در دنیایی که ما نفس میکشیم : 🗓 پایان سال : شنبه است 🗓 نیمه شعبان: دوشنبه است 🗓 عاشورا : پنج شنبه است 🗓 ۲۳ رمضان: پنج شنبه است 🗓 آخرین روز رمضان: چهارشنبه است 🗓 عیدغدیر: پنج شنبه است 3️⃣ شاید صحت یا عدم صحت متن و محتوا اینچنینی بسیار مهم نباشد؛ لیکن آنچه که مهم تر است این فقط یک نمونه است؛ روزانه ده ها شبهه و شایعه از این جنس با اطلاعات فیک و محتوای گمراه کننده یا مطالب های سطحی در فضای مجازی تولید و بازنشر میشود که در پشت واژه های کادوپیچ شده و شیک، متاسفانه دین، اعتقادات و آرمان جوانان را هدف میگیرند و اینکه میزان شایعه پذیری ملت ایران را بسنجند و در نهایت به ریش گروهی که این شایعات را پذیرفتند بخندد. 4️⃣ پس دوستان عزیز بیاموزیم هر شبهه و شایعه و مطلب سطحی که در فضای مجازی دیدیم : کانال رسمی پاسخ به شبهات و شایعات 👇👇👇👇👇 @mobahesegroup
سوال: آیا روایت زیر صحیح است: امام صادق: «هر مسلمانی که کنیز دارد، می تواند کنیزش را در اختیار هر شخصی بگذارد و در عوضش پول بگیرد تا سنت الله را به جای آورده، خداوند از او راضی شود» منبع: تهذیب الاحکام(ترجمه آیت الله بروجردی)،جلد 7 ، صفحه ۲۴۲ پاسخ: به صفحه مورد نظر در کتاب تهذیب الاحکام مراجعه کردیم و همانطور که انتظار داشتیم دیدیم که متن روایت، فرق داشت و تحریف شده بود. ضمنا آیت الله بروجردی کتاب تهذیب الاحکام را ترجمه نکرده اند ولی نویسندگان اینگونه مطالبِ فریبکارانه برای تخریب آقای بروجردی، نام او را نیز وارد کرده اند. علاوه بر این، در هیچیک از روایات نیامده بود که در ازای تحلیل کنیز، پول بگیرد و در هیچ روایتی نیز نگفته بود که این سنت خداست. ضمنا حتی همان تحلیل (جایز و حلال کردن رابطه با کنیز خود برای فرد دیگر) نیز در صفحه بعد نهی شده بود یعنی گرچه حرام نباشد اما ناپسند و مکروه دانسته می شود: [الحديث 11] ... سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُحِلُّ فَرْجَ جَارِيَتِهِ؟ قَالَ: لَا أُحِبُّ ذَلِك‏. ترجمه: راوی میگوید: از امام (ع) پرسیدم آیا جایز است که انسان، رابطه با کنیزش را برای فرد دیگری مجاز و حلال کند؟ فرمود: این کار را نمی پسندم. منبع: تهذیت الاحکام، ج7، ص: 242 نکته دیگر اینست اگر بر فرض، کسی بخواهد رابطه بین کنیز خودش با فرد دیگری را حلال و مجاز کند بلافاصله آن کنیز بر خودش، حرام می شود زیرا یک زن هیچگاه به صورت همزمان نمی تواند همسرِ دو مرد باشد. همچنین اگر قبلا در عمل با آن کنیز رابطه داشته، برای حلال شدن رابطه دوم باید مدتی صبر شود که شبیه عدّه طلاق است و به آن «استبراء رحم» میگویند. درباره برده ها و احکام کنیزها بنده حدود ده تا وویس مهم(مجموعا حدود 100 دقیقه) در کانال پاسخهای صوتی در تلگرام و ایتا با آدرس « @pasokhvoice » منتشر کرده ام که هرکس واقعا جویای حقیقت است می‌تواند آنها را بشنود و مطالب ناگفته و مهمی در آن خواهید یافت. به طور کلی استناد به یکی دو تا حدیث که معلوم نیست راوی آنها کیست و شاید راویان در متنِ آن دستکاری کرده باشند، شیوه علمی نیست بلکه هر روایت را باید صرفا پس از سنجش با قرآن و بررسی سند و متن و قرائن دیگر، مورد استناد قرار داد و اینکه عده ای هر روایتی پیدا میکنند در ترجمه اش دستکاری میکنند و بعد میگویند حدیث امام صادق (ع) است، بر خلاف صداقت و بر خلاف شیوه علمی است. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
آیا قرآن می گوید اسلام مختص عربهاست؟ - بخش اول پرسش: آیا آیه زیر میگوید که محمد (ص) فقط برای عربها آمده و ایرانیان فقط باید از پیامبر ایرانی یعنی زرتشت تبعیت کنند؟ "ﻭَ ﻣﺎ ﺃَﺭﺳَﻠﻨﺎ ﻣِﻦ ﺭَﺳُﻮﻝٍ ﺇِﻟَّﺎ ﺑِﻠِﺴﺎﻥِ ﻗَﻮﻣِﻪِ" «ما برای هیچ قومی پیغمبری نفرستادیم به غیر از پیغمبری که به زبان آنان سخن بگوید» پاسخ: لطفا نکات زیر را با دقت و تمرکز بخوانید و به آن بیندیشید تا موضوع به خوبی روشن شود: 1 – در ترجمه ای که برای آیه ارائه کرده اند عمداً برخی کلمات را تکرار و چینش برخی واژگان را به نحو ظریفی ترتیب داده اند که نتیجه مورد علاقه خودشان را القا کند. ترجمه دقیق آیه اینست: "هیچ پیغمبری ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ مگر ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ قومش" 2 - این آیه نمی گوید که دین هر پیامبر، مختص و منحصر به هم زبانان و هم نژادان اوست بلکه صرفاً درباره همانندی میان «زبان هر پیامبر» با «زبان قوم و قبیله او» که «اولین مخاطبِ او» هستند سخن می گوید. همانگونه که «هر گِردی گردو نیست» لزوما «قوم یک پیامبر» مساوی با «همه مخاطبان دینِ آن پیامبر» نیست. خداوند در قرآن نفرموده که اسلام فقط برای عربها آمده ولی بر عربها به عنوان «قوم پیامبر» یعنی «نخستین مخاطبانِ قرآن» منت گذاشته که آخرین پیامبرِ را با زبانِ شما مبعوث کرده ایم و سخنانش را به آسانی می فهمید و بهانه ای برای عمل نکردن به تعالیم او ندارید. در واقع سپاسگزاری عرب‌ها از خدا و قدردانی آنان از حضرت محمد (ص) که از قبیله خودشان است باید دوبرابرِ نژادها و ملت‌های دیگر باشد. وقتی مأموریت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در جزیرة العرب شروع شد کاملا طبیعی بود که تبلیغ را با زبانی شروع کند که زبانِ مادریِ مخاطبانِ نخستین یعنی عربهای حجاز باشد نه اینکه حتی اولین مخاطبانِ قرآن، نیازمند مترجم باشند. در گام بعدی وقتی گروه قابل توجهی از قوم و قبیله پیامبر ایمان آوردند بعدها همان تعالیم را به زبانهای دیگر نیز ترجمه و تبلیغ کردند. 3 - فرانژادی و جهانی بودنِ اسلام، اندیشه ای نیست که سالها پس از وفات پیامبر (ص) به وجود آمده باشد بلکه حتی در زمانی که محمد (ص) و خاندانش در مکه در اقلیت بودند و شکنجه می شدند آیه 19 سوره انعام نازل شد که فرمود هرکس که قرآن به او برسد، مخاطبِ قرآن است: وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا القُرآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَ مَن بَلَغَ (سوره انعام؛ آیه 19) ترجمه: «و این قرآن بر من وحی شد تا شما و همه کسانی را که قرآن به آنها می‌رسد، هشدار دهم» آیا پیام قرآن فقط به عربها رسیده است؟! آیا تعالیم اسلام همچون یکتاپرستی و بندگیِ خدا، نیکی به والدین و رسیدگی به نیازمندان فقط برای عربهاست؟! آیا دستورات صریح قرآن درباره پاکدامنی، آشتی، محبت و عدالت فقط برای عربها مفید است؟! 4 - آیا وقتی خدا در قرآن فرمود: «یا اَیُّهَا النّاس!»(ای مردم!) و «یا ایها الذین آمنوا»(ای اهل ایمان!» مقصودش فقط اهالی مکه و مدینه بود؟! آیا پرهیز از قتل و بت پرستی، ظلم و دزدی، زنا و ناپاکی، دروغ و فریبکاری، خیانت و ریاکاری و ... تنها برای یک جامعه عربی سودمند است؟! تمام آیاتی که با عبارت «یا اَیُّهَاالنّاس» شروع می‌شوند دلالت دارند که همه بشر از هر نژادی که باشند مخاطب قرآن هستند. به طوری کلی دین پیامبران برای همه نژادها و ملت‌ها سودمند است و حتی اگر مأموریت برخی از آنان در دوره فعالیتشان بر منطقه جغرافیایی و قبیله خاصی متمرکز باشد، تعالیمشان منحصر به بوم و قوم خاصی نیست و روی سخنشان با همه نژادها و ملتهاست. از پیامبر اسلام (ص) نقل شده که فرمودند: «بُعِثتُ اِلَی الاَحمَرِ و الاَسوَدِ» و «بُعِثتُ إلَی الناِس عامَّة»(1) یعنی «مأموریت من، رساندن پیام خدا به همه بشر است خواه سیاهپوست یا سرخ پوست باشند». 5 - حدود 16 سال پس از نزولِ اولین سوره قرآن و سه سال پس از هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه، وقتی سلمان فارسی به عنوان یک ایرانیِ فرهیخته که هنوز تسلط کافی بر زبان عربی نداشت، با اسلام آشنا شد و با مطالعه و تفکر به حقانیت پیامبر (ص) پی بُرد، آن حضرت نفرمودند که «سلمان چون ایرانی است باید بر دین قدیمیِ زرتشتی که تحریفات فراوانی به آن وارد شده باقی بماند» بلکه او را با آغوش باز پذیرفتند و با گذشت زمان وقتی خلوص و درستکاری سلمان ثابت شد، فرمودند: «سلمان مِنّا اهل البیت»(2) یعنی سلمان پارسی نه تنها غریبه و بیگانه نیست بلکه ایمان و صمیمیتش چنان است که همانند یکی از بستگان پیامبر (ص) به شمار می آید. 6 - دین خدا که همه پیامبران مأموریت تبلیغِ آن را داشتند «فرمانبری و بندگی برای خدا» بوده و قرآن صریحا می گوید دینی که همه پیامبران برای ترویجِ آن تلاش کرده اند تنها یک چیز بوده که در واژه «اسلام» به معنای «تسلیم بودن در برابر دستورات خدا» خلاصه می شود: «اِنَّ الدینَ عندَ اللهِ الإسلام»(آل عمران؛ آیه 19) بقیه در مطلب بعدی👇 https://eitaa.com/pasokhtext/231
ادامه مطلب پیشین: بنابراین دینی که از سوی خدا بر همه پیامبران نازل شده فقط «پیروی از تعالیم خدا» است که جزئیاتِ این تعالیم، در زمان ها و مکان های مختلف در قالب کتابهای متعدد آسمانی و به زبان های مختلفی بیان شده و پس از وفات پیامبران، تحریفاتی از سوی دیگران به آن وارد شده و به تدریج با اسمهای مختلفی همچون مسیحیت و یهودیت و ... نامیده شده است. ———— پانوشتها: (1) مصنف ابن ابی شیبة، ج 6، ص 303 شماره 31643 و ص 304، شماره 31645 و مسند احمد بن حنبل، روایت شماره 19735 و صحیح البخاری، روایت شماره 335 و صحیح ابن حبان، ج 14، ص 375، شماره 6462 (2) ابن سعد، الطبقات الکبری(چاپ العلمیه)، ج 4، ص 62 و حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، شماره 6539 و 6541 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
آیا قرآن می گوید اسلام مختص عربهاست؟ بخش دوم پرسش: آیا ترجمه آیات زیر و نتیجه ای که بعضیها از آن می گیرند، درست است: "آیات 198 و 199 در سوره شعرا آشکارا میگویند ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺮﺏ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎ: ﻭَ ﻟَﻮْ ﻧَﺰَّﻟﻨَﺎﻩُ ﻋَﻠَﻰ ﺑَﻌﺾِ ﺍﻟْﺄَﻋﺠَﻤِﻴﻦَ، ﻓَﻘَﺮَﺃَﻩُ ﻋَﻠَﻴﻬِﻢ ﻣﺎ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﺑِﻪِ ﻣُﺆﻣِﻨِﻴﻦَ. ترجمه: ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻋﺮﺑﯽ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ." پاسخ: الف) ترجمه بالا، حاوی اشتباه در معنا، ناقص و نادرست است زیرا: 1 - عبارت «محال بود آن را بفهمند» از افزوده های مترجم است و معادل آن در متن عربی وجود ندارد. 2 - عبارت «فَقَرَأهُ عَلَیهِم» را که در متن عربی وجود دارد اساسا ترجمه نشده است!! 3 - حرف اضافه «علی» را غلط معنا کرده اند. 4 – در مورد معنای واژه «بعض» در عربی فصیح قرآنی، از نکته ظریفی غفلت شده است. تحریفات و اشتباهات بالا موجب اشتباه در نتیجه گیری شده و تفسیر دلخواه خود را بر قرآن تحمیل کرده اند. اما ترجمه درست آیه با توجه به آیات قبل و بعد و نیز با توجه به مکی بودنِ سوره شعرا چنین است: "و اگر آن(قرآن) را بر فردی از عجم‌ها نازل می‌کردیم و او آن را بر آنها (مشرکان مکه) تلاوت می کرد، هرگز به آن ایمان نمی‌آوردند" ب) توضیح تکمیلی(لطفا با دقت مطالعه کنید): متن آیه از «نازل نشدن قرآن بر فردی از غیر عرب» سخن می گوید نه از «نازل نشدن قرآن برای مردمی که عربی نمی دانند» زیرا: 1 - در متن عربی از حرف جرّ «علی» به معنای «بر» استفاده شده نه حرف جرّ «لِ»(برای). 2 - کاربرد کلمه «بعض» در زبان عربی قدیم، تفاوت مهمی با کاربرد همین کلمه در فارسی امروزی دارد که حتی برخی از مترجمانِ بی غرض نیز از آن غفلت می کنند؛ در فارسی وقتی می گوییم «بعضی از عجم ها» یعنی «برخی از عجم ها»(گروهی از غیرعرب ها) که معنای «جمع» دارد اما معمولاً در متون عربی قدیمی همچون قرآن، عبارت «بعض الاَعجمین» به معنای «فردی از غیرعربها» به کار می رفته که اشاره به یک شخص(مفرد) است. اگر کسی از ظرافت زبان عربی قرآن بی اطلاع باشد و دچار تردید بین معنای جمع و مفرد گردد با دقت در عبارات قبل و بعد می تواند مقصود را دریابد. کلمه «بعض» در آیه مورد بحث، دقیقا به معنای «فردی از» به کار رفته و شاهد بر صحت سخن ما اینست که در ادامه از فعل «قَرَأ» با صیغه مفرد – نه جمع- استفاده شده است(ضمیر مستتر «هو» در آن به واژه «بعض» در آیه قبل برمیگردد). 3 – سوره شعرا از سوره های مکی است یعنی در دوره ای که پیامبر اکرم (ص) هنوز در مکه بودند، نازل شده است. در سوره های مکی مکررا از «لجاجت و بی ایمانی عربهای مشرک مکه به رهبری قبیله قریش» انتقاد شده اما تناسبی نداشت که بگوید «اگر قرآن را برای غیرعرب نازل می کردیم قطعا ایمان نمی آوردند» بنابراین معنای آیات، چنین است: "و اگر آن(قرآن) را بر فردی از عجم‌ها نازل می‌کردیم(یعنی پیامبر خاتم را از غیرعرب بر می گزیدیم) و او آن(قرآن) را بر ایشان (عربهای مکه) می‌خواند، هرگز به آن ایمان نمی‌آوردند (و بهانه های متفاوت نژادی و زبانی می‌تراشیدند)" گویی قرآن به مشرکان مکه می گوید خدا می توانست پیامبر خاتم را از غیرعرب برگزیند که در این صورت، بهانه می گرفتید که لهجه یا جمله بندی سخنان این پیامبر، شیوا نیست بلکه نازیبا و مبهم است ولی خدا بر شما منت گذاشت و پیامبر خاتم (ص) را که مأموریتش از مکه آغاز می شود از خودتان قرار داده و به زبان خودتان و کاملا شیوا و روشن سخن می گوید پس بهانه ای برای لجبازی ندارید. بنابراین سپاسگزاری مردم مکه از خدا و قدردانی آنان نسبت به پیامبری که همشهری، هم نژاد و هم زبان آنان است باید دوبرابرِ قبایل و ملت‌های دیگر باشد و بر فرض اگر سایر ملتها بتوانند بهانه هایی برای ایمان نیاوردنِ خود بتراشند، اهالی مکه هیچ بهانه ای نخواهند داشت. قرآن هیچگاه نمی گوید که دین پیامبر خاتم (ص)، مختص و منحصر به هم زبانان و هم نژادان اوست بلکه بر فرانژادی بودن اسلام تأکید می‌کند: وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا القُرآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَ مَن بَلَغَ (سوره انعام؛ آیه 19) ترجمه: «و این قرآن بر من وحی شد تا شما و همه کسانی را که قرآن به آنها می‌رسد، هشدار دهم» همچنین تمام آیاتی که با عبارت «یا ایُّهَاالناس»(ای مردم!) شروع می‌شوند دلالت دارند که همه مردم از هر نژادی که باشند مخاطب قرآن هستند. به طوری کلی تعالیم اسلام برای همه نژادها و ملت‌ها سودمند است و اینکه مأموریت حضرت محمد (ص) از مکه شروع شد به این معنا نبود که سایر شهرها و امت ها مخاطب کلام او نیستند. از پیامبر اسلام (ص) نقل شده که فرمودند: «بُعِثتُ اِلَی الاَحمَرِ و الاَسوَدِ» و «بُعِثتُ إلَی الناِس عامَّة»(1) یعنی «مأموریت من، رساندن پیام خدا به همه بشر است خواه سیاهپوست یا سرخ پوست باشند». بقیه در مطلب بعدی👇 https://eitaa.com/pasokhtext/234
ادامه مطلب قبلی: بنابراین آیاتی که به «عرب بودن پیامبر (ص)» یا «عربی بودنِ قرآن» اشاره می کنند در مقام «منحصر کردن اسلام بر قوم عرب» نیست بلکه صرفاً در پی «منت گذاشتن بر مردم حجاز» و «پاسخگویی به بهانه جویی مشرکان عربستان» به عنوان «نخستین مخاطبانِ قرآن» است. پیام قرآن، خداپرستی، نیکی به والدین، رسیدگی به نیازمندان، رعایت پاکدامنی، ترویج عدالت و آشتی و ... است که برای همه نژادها و ملتها سودمند است و اختصاص به قوم و قبیله خاصی ندارد. منابع: (1) مصنف ابن ابی شیبة، ج 6، ص 303 شماره 31643 و ص 304، شماره 31645 و مسند احمد بن حنبل، حدیث شماره 19735 و صحیح البخاری، حدیث شماره 335 و صحیح ابن حبان، ج 14، ص 375، شماره 6462 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
مقاله استاد جعفر شهیدی - 20120509085730-4048-1944.pdf
286K
مقاله ای برای اهل تحقیق: آیا واقعا عبد الله بن ابي السرح(برادر رضاعی عثمان) از کاتبان وحی بوده؟ آیا به راستی قرآن را تحریف می کرد؟ آیا علت مرتد شدنش به این مسایل مربوط بود؟ 10 صفحه متن پی دی اف از مجله یغما (شماره 11 - سال 1351ش) نگاهی انتقادی از دکتر سید جعفر شهیدی درباره برخی از روایات تاریخی درباره ارتداد ابن ابی سرح عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
Esbate.Vojude.khoda_p30download.com.pdf
2.97M
📚کتاب اثبات وجود خدا ✅به قلم چهل تن از دانشمندان بزرگ معاصر عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
سؤال: آیا ولایت و امامت امیرالمؤمنین (ع) در قرآن بیان شده است؟ پاسخ: قطعا ولایت و امامت امیرالمؤمنین (ع) در جاهای مختلف قرآن اشاره شده است اما پرداختن به این بحث نیازمند مطالعه چندین کتاب است. برخی از کتاب‌ها که به پرسش بالا پاسخ می‌دهند عبارتند از: 1 - کتاب المراجعات (تالیف سید عبدالحسین شرف الدین عامِلی) که عربی است ولی چندین ترجمه به فارسی دارد یکی از آقایان کتاب ایشون را به فارسی با نام زیر ترجمه کرده : رهبری امام علی (ع) در قرآن و سنت نویسنده : شرف‌الدین، عبدالحسین مترجم: محمد جعفر امامی ناشر : سازمان تبليغات اسلامی. شركت چاپ و نشر بين الملل 2 - کتاب «آیات ولایت در قرآن»، تالیف ناصر مکارم شیرازی حدود 450 صفحه هست متن کاملش در لینک زیر هست: http://lib.eshia.ir/27557/1/15 3 - کتاب ولایت علی (ع) در قرآن کریم و سنت پیامبر (ص)» تالیف علامه مرتضی عسکری (ره) مشخصات نشر : تهران: منیر، 1381 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
جبران نمازهای قضا شده به شیوه ساده!! پرسش: در سالهای اخیر روایتی در فضای مجازی منتشر شده که میگوید " هرکس نماز قضا دارد اگر صبح جمعه آخر ماه رمضان 4 رکعت نماز به شیوه خاصی بخواند و پس از آن نیز دعای " بسم الله ... یا سامع الصوت یا جامع الفوت ... صل علی محمد وَ اجعَل لي فرجاً ... " را بخواند، در اینصورت نمازهای فوت شده ی دویست سال او جبران خواهد شد ..." آیا این روایت صحت دارد؟ ضمنا برخی می گویند این حدیث در کتاب وسائل الشیعه آمده است. آیا این درست است؟ پاسخ: 1 - چنین روایتی وجود ندارد و چنین دعا و نمازی در هیچیک از کتب شناخته شده و معتبر حدیث ما توصیه نشده است. 2- برخلاف ادعای برخی کانالهای فضای مجازی، در جلد هشتم کتاب "وسائل الشیعه" نه تنها این مطلب نیست بلکه احادیث متعددی بر خلاف این روایت، نقل شده که می گویند نمازی که فوت شده باید همانگونه که بوده قضا شود مثلا به جای هر نماز ظهر که چهار رکعت است باید چهار رکعت خواند و به جای هر نماز مغرب که سه رکعت است باید سه رکعت خواند. متأسفانه برخی از فعالان فضای مجازی برای جلب اعتماد اعضای کانال های خود، نام برخی از کتب حدیث را به عنوان منبعِ مطالب خود ذکر می کنند و یقین دارند که اکثر افراد به این کتابها و منابع دسترسی ندارند یا مراجعه نمی کنند. این کانالها در واقع هم به معصومان (ع) تهمت می زنند و هم به علما و مؤلفانِ کتب روایی. 3 - به نظر می‌رسد نخستین فردی که این شایعه را ساخته شیعه نبوده از این رو در دعایی که برای این نماز ساخته به جای صلوات بر "محمد و آل محمد " فقط بر پیامبر (ص) صلوات فرستاده که شبیه شیوه وهابیهاست. 4 - به طور کلی لازم است در باور کردن روایاتِ عجیب و غریبی که در اینترنت نشر می شود احتیاط کرده، از متخصصان علوم حدیث مشورت بگیریم و تصور نکنیم هر متنی که در پایانِ آن اسم چند کتاب حدیثی ذکر شده لزوما معتبر است. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis لینک عضویت گروه در واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
چگونگی وداع با ماه رمضان از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده که گفت: در آخرین جمعه ماه رمضان نزد رسول خدا (ص) رفتم. وقتی مرا دیدند فرمودند: "ای جابر! امروز آخرین جمعه ماه رمضان است، پس با آن وداع کن و بگو: «ِ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِنَا إِيَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِي مَرْحُوماً وَ لَا تَجْعَلْنِي مَحْرُوما» «خدایا این را آخرین رمضانی که روزه میگیرم قرار مده و اگر چنین کردی، مرا از کسانی قرار ده که به آنان رحم می کنی نه از کسانی که محروم می مانند» زیرا هرکس این دعا را (از صمیم قلب) بگوید، یکی از این دو نتیجه نیکو شامل حالش خواهد شد: یا ماه رمضان سال بعد را درک می کند یا از بخشایش و رحمت خدا برخوردار می شود." منبع: صدوق(ره)، فضائل الأشهر الثلاثة، ص: 139 ✅«اللهم صل علی محمد و آله و عجّل فرجهم» عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال: https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
پرسش: آیا روایتی که می گوید شب بیست و هفتم ماه رمضان از شبهای قدر است از نظر شیعه معتبر است ؟ آیا دعای روز 27 رمضان دلیل بر این مطلب است؟ پاسخ: 1 - عبارت «لیلة القدر» در قرآن، صرفاً به یک شب به عنوان شب قدر اشاره دارد زیرا حرف «ة» در آخر کلمه «لیلة» بر عدد یک دلالت می کند. 2- شبهای نوزدهم و تمام ده شب آخر ماه رمضان، «شبهای اِحیا» هستند یعنی بیداری در آنها برای عبادت و راز و نیاز، توصیه شده است. بنابراین «شبهای احیا» چند شب هستند که شامل هر شبی که بیداری برای عبادت در آن توصیه شده است می شود اما «شب قدر» فقط اشاره به یک شب خاص از این شبهای احیاست. اینکه امروزه رسانه ها یا برخی از علما از عبارت «شبهای قدر» استفاده می کنند مقصودشان «شب های احیا» است ولی با ادبیات عامیانه و غیردقیق بیان می شود. 3 - شیعیان به پیروی از احادیث متعدد و معتبری که از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به آنها رسیده معتقدند شب قدر، یکی از دو شبِ 21 و 23 است بنابراین شب زنده داری و احیای این دو شب را بسیار مهمتر از سایر شبهای احیا می دانند. البته احتمالِ قدر بودنِ شب 23 بسیار قویتر است. 4 - روایتی که می گوید شب 27 ماه رمضان، شب قدر است عموما از سوی راویان اهل سنت نقل شده و برخی از شیعیان نیز تحت تاثیر قرار گرفته اند در حالی که با آنچه علمای حدیث شیعه با سندهای معتبر از معصومان (ع) نقل کرده اند تعارض دارد. به هرحال بسیاری از اهل سنت در کشورهای اهل سنت با این تصوّر که شب قدر همان شب 27 ماه رمضان است آن را بیدار می مانند و عبادت می کنند. 5- دعای روز بیست هفتم که میگوید: «اللهم ارزقنی فیه فضل لیلة القدر» (خدایا فضیلت شب قدر را در آن نصیبم فرما) با سند معتبری از معصومان (ع) نقل نشده بلکه از ابتکارات ذوقیِ یکی از راویان است که تا حدی رویکرد و ادبیات صوفیانه داشته و برای هر یک از روزهای ماه مبارک، یک دعای یک سطری ساخته و مدعی شده که این دعاها از ابن عباس از رسول الله (ص) نقل شده اند. بعدها همین دعای ساختگی به دست سید بن طاوس (ره)(قرن هفتم) و مرحوم کفعمی(حدود سال 900) رسید و این دو بزرگوار از زیبایی ادبیِ آن خوششان آمد و آن را در کتابهای خود نقل کردند. سپس مجلسی(وایل قرن دوازده) در بحارالانوار و زادالمعاد و حاج شیخ عباس قمی(قرن چهارده) در کتاب مفاتیح الجنان، همین دعا را نقل کردند. با اینهمه علامه مجلسی تصریح کرده که این دعا را معتبر نمی‌داند و معتقد است دعای «اللهم ارزقنی فیه فضل لیلة القدر» طبق عقاید شیعه با بیست و سوم ماه رمضان تناسب دارد نه روز بیست و هفتم. تبصره: دعای شریف «یا علی یا عظیم انت الرب العظیم ....» که در ماه رمضان خوانده می شود در کتب معتبر و قدیمی حدیث شیعه نقل شده و منسوب به معصومان (ع) است و نباید با دعای مورد بحث ما اشتباه گرفته شود. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال:👇 https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
*١٠ کشور اول جهان با بالاترین معدل روسپیگری و تن فروشی:* ١. تایلند (بودایی) ٢. دانمارک (مسیحی) ٣. ایتالیا (مسیحی) ٤. آلمان (مسیحی) ٥. فرانسه (مسیحی) ٦. نروژ (مسیحی) ٧. بلژیک (مسیحی) ٨. اسپانیا (مسیحی) ٩. آمریکا (مسیحی) ١٠. فنلند (مسیحی) *١٠ کشور اول جهان در بالاترین آمار دزدی:* ١٠. دانمارک و فنلاند (مسیحی) ٩. زیمبابی (مسیحی) ٨. استرالیا (مسیحی) ٧. کانادا (مسیحی) ٦. نیوزلند (مسیحی) ٥. هندوستان (مسیحی) ٤. انگلستان (مسیحی) ٣. آمریکا (مسیحی) ٢. سوئد (مسیحی) ١. آفریقای جنوبی (مسیحی) *١٠ کشور اول جهان با بالاترین آمار مصرف مشروبات الکلی :* ١) مولدوفا (مسیحی) ٢) بلاروس (مسیحی) ٣) لیتوانی (مسیحی) ٤) روسیه (مسیحی) ٥) جمهوری چک (مسیحی) ٦) اوکراین (مسیحی) ٧) آندورا (مسیحی) ٨) رومانی (مسیحی) ٩) صربیا (مسیحی) ١٠) استرالیا (مسیحی) *کشورهای با بالاترین آمار آدم کُشی:* ١_ هندوراس (مسیحی) ٢_ ونروئلا (مسیحی) ٣_ ولز (مسیحی) ٤_ السالوادور (مسیحی) ٥_ گینه (مسیحی) ٦_ آفریقای جنوبی (مسیحی) ٧_ سانتكيتس ونيفيس (مسیحی) ٨_ جزایر باهاما (مسیحی) ٩_ ليسوتو (مسیحی) ١٠_ جامايیكا (مسیحی) *نام خطرناکترین گروهای مافیا در جهان:* ١. ياكوزا (بودایی) ٢. أگپيروس (مسیحی) ٣. واه سينگ (مسیحی) ٤. جامايكا بوس (مسیحی) ٥. پريميرو (مسیحی) ٦. برادران آريون (مسیحی) ٧. خون (مسیحی) ٨. خیابان ١٨ گانگ (مسیحی) ٩. مونجیکی (مسیحی) ١٠. ماراسالفاروچا (مسیحی) *بزرگترین مافیای تجارت مخدر در جهان:* ١. بابلوإسكوبار - كلمبيا(مسیحی) ٢. آمادوكاريلو - كلمبيا(مسیحی) ٣. كارلوس ليدرجيرمان(مسیحی) ٤. غريسيلدابلانكو - كلمبيا(مسیحی) ٥. خواكين غوزمان - مكسيك(مسیحی) ٦. رافائيل كارو - مكسيك (مسیحی) *با این وجود رسانه های غرب و شرق یک ریز می گویند که : اسلام سبب همه وحشت و هراس در جهان است؟ تا آنجا که بسیاری از مسلمانان ساده دل نیز این ادعاهای پوچ و بی اساس را باور کرده اند... مهار عقلمان را به دیگران واگذار نکنیم... @pasokhtext @pasokhtext
هشدار آیت الله خامنه ای درباره بحثهای عامیانه و جاهلانه در تطبیق روایات علائم ظهور بر اشخاص.mp3
2.69M
هشدارهای بسیار جالب آیت الله خامنه ای درباره علایم ظهور مهدی (عج) و موضوع تشرف به محضر امام زمان (عج) و ضرورت پرهیز از بحث های عامیانه و غیرتخصصی درباره روایات آخرالزمانی و علامات ظهور مهدی (عج) و پیشگویی ها و تطبیق ها و توقیت ها پیشنهاد می شود این صوت را تا آخر بشنوید عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروفسورهای غیرمسلمانی که مسلمان شده اند.. آن وقت بعضیها که 2 کلاس سواد ندارند از اسلام ایراد میگیرند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹این ها همان سگ و گربه های خانگی هستند که هر روز حمامشان میکنند و به قول خودشون خیلی تمیز هستن! 🔸و حالا واقعیت را ببینید! انگل هایی که با چشم‌ غیر مسلح دیده نمی شوند که بحثِشان جداست!
📌 شماره شایعه : ۴۰۶۷ 🔆 متن شایعه : آیت‌الله نوری همدانی : دلیل موج جدید کرونا، گناهان اهل سنت سیستان و بلوچستان است! 🔆 پاسخ شایعه: 1️⃣ دفتر آیت الله نوری همدانی در بیانیه ای شایعات بی اساس درباره موضع این مرجع تقلید پیرامون شیوع کرونا در استان سیستان و بلوچستان را تکذیب کرد. 2️⃣ در بیانیه دفتر ایشان آمده است: اساسا در چند هفته اخیر نه دروس خارج معظم له برقرار بوده و نه دیدار یا جلسه‌ای داشته اند. طبیعتاً دیدگاههای ایشان در سایت منعکس می‌شود و مردم به شایعات توجه نکنند. 3️⃣ با توجه به شیوع موج جدید کرونا از منطقه جنوب شرق کشور، خناسان فضای مجازی که از هر فرصتی برای اهداف پلید خود در جهت : ۱) ایجاد اختلاف مذهبی ۲) تخریب مرجعیت شیعه استفاده میکنند که در این راستا هوشیاری مخاطبان گرامی عامل اساسی در جهت خنثی سازی شایعه سازی عوامل بیگانه می باشد. 📌 بازنشرکلیه مطالب جهت اطلاع دیگران بدون ذکر منبع مجاز است. 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. 👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇 https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w در ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
🔵 نظر علامه مصباح در زمینه طب اسلامی: آيا پيغمبر اكرم و ائمه اطهار(ع) در زمينه «طب»؛ مطلب جديدي آورده‌اند؟ يا آنچه نقل شده [مثلاً در کتاب‌های طب النبی و طب الرضا]، كم و بيش در كتاب‏هاي پيشينيان و هم دوره‏‌هاي آنان هست؟ 🔻 آيا آن‌ها [ روایات اهل بیت] همان دستوراتی است كه در طب‌‏های قديم باستانی نظير طب يونانی، طب ايرانی، هندی و چينی مطرح بوده است؟! به هر حال نخستين پرسش در اين باب اين است كه بين آنچه در روايات اهل بيت(ع) راجع به مسائل طبی آمده، با آنچه در كتب يونانی يا كتب ايرانی يا ساير تمدن‏‌های كهن وجود داشته، چه تفاوتی است؟ اگر قرار است به مسأله طب اسلامی بها دهيم، و آن را بكاويم و بررسی كنيم كه در اين ميراث دينی، چه چيزهايی وجود دارد كه می‌‏توان از آن استفاده كرد، بايد طرح تحقيقی عالمانه‌‏ای برای اين كار طراحی كنيم. صرف قرائت چند آيه و روايت و نقل یک داستان، مشكل ما را در تحقيق طب اسلامی يا طب نبوی حل نمی‌‏كند. روايات در دسترس است، كتاب‏‌هايی هم نوشته شده و شرح‏‌هايی نيز برای آن، نگاشته‌‏اند، اين‌‏ها اگر كارآيی داشت، تا به حال از آن استفاده می‌كردند. 🔻 آيا تعريف از طب بوعلی و محمدبن زكريا رازی، مفهوم طب النبی را شرح می‌‏كند؟ آيا طب النبی همان است كه آنها گفته‌‏اند؟! درحالی كه بيشتر مطالب آنان[طب بوعلی و رازی] از گرفته شده، و براساس نظر و روش آنها پيش رفته و تحقيق شده است. مبانی طب بوعلی همان اصول موضوع يونانيان است. مطالبی از قبيل: عناصر اربعه و اخلاط اربعه كه در بدن موجود است مثل: خون، صفرا، بلغم و سودا در طب يونانی و طب باستانی وجود دارد. پس نمی‌‏توان مطالب ذكر شده را ناميد؛ چرا كه در آن‏‌ها نه از اسلام اثری پيدا است، نه وحی در آن مطالب نازل شده و نه بر تحقيقاتی كه ديگران كرده‌اند مطلب خاصی اضافه شده است. گاهی مفاهيم براي ما خلط مي‌‏شود. 🔻اگر گفتيم طب اسلامی همان طب يونانی است ــ يا چيزي شبيه آن يا با يكي از طب‏‌های باستانی شباهت دارد ـ تحقيق درباره طب اسلامی (به عنوان اسلامی) ديگر جايگاهی نخواهد داشت، و اگر بخواهيم تحقيق كنيم بايد در همان تحقيق كنيم. 🔻وقتی می‌‏توانيم طب اسلامی را به عنوان یک موضوع ويژه تحقيق كنيم كه، بر اين باور باشيم اسلام موارد خاصی را در اين زمينه آورده است و اين می‌تواند پيش‌‏فرض تحقيق باشد، يعنی بدانيم كه اسلام مطلب جديدی را در اين زمينه آورده كه بايد آن را كشف كرد. برای مثال صرف اين كه روايتی را پيدا كنيم كه مسأله‌‏ای را مورد تأكيد قرار داده كه هم در قانون بوعلی، هم در كتاب جالينوس، هم در كتاب بقراط و... نشانه‌‏ای از اشاره به آن مسأله ديده می‌‏شود، نمی‌‏توان اظهار داشت كه آن را اسلام آورده است. مرتبه و شأن پيغمبر(ص) هيچ وقت بيان مطالب طبی يا مطالب فيزيكی نبوده، بلكه شأن او است. دليلي كه ما برای نبوت اقامه مي‌‏كنيم اين نيست كه نيازهاي مادی بشر را رفع كند. بشر با تحقيقات علمی خود و به همراه انگيزه‏‌های كه در نهان دارد، مي‏‌تواند راه زندگی دنيایی و راه تأمين سلامتی خود را كسب كند. اگر پيغمبر اكرم و ائمه اطهار مطالبی را در اين زمينه‌‏هایی فرموده‌‏اند، برای اين نبوده كه وظيفه و رسالت آنان اقتضاء می‏‌كرده است؛ بلكه آن مسائل مصالحی بوده از روی تفضل و كمک به مردم، عنايت می‌‏فرمودند، بيان و راهنمایی می‌‏كردند. ‏ی اسلام اين نيست كه مطالب طبی بيان كند. 🔻در حقيقت، ما اگر طبی به عنوان طب اسلامی نداشته باشيم، هيچ نقصی در دين اسلام يا در انجام وظيفه پيغمبر نيست. اگر در اين زمينه می‌خواهيم تحقيقی كنيم، برای دانستن اين مهم است كه بدانيم پيامبر و امامان علاوه بر وظيفه نبوت و رسالت چه كمک‌هایی به انسانيت كردند و چه مواريث علمی و گرانبهایی برای ما جهت بهره‏‌گيری برجا گذاشتند. پس اولين اصلی كه ما بايد به عنوان یک اصل و پيش‏‌فرض تحقيق درباره طب اسلامی يا طب النبی بپذيريم اين است كه پيغمبر مطالب جديدی آورده باشد. منبع: استاد محمد تقی مصباح یزدی، پيش‌فرض‌های طب اسلامی: ‌پرسش‌‌هايی برای پژوهش، همايش طب‌النبی(ص) _ سالن همايش‌های رازی دانشگاه علوم پزشكی تهران ٨۵/١٢/١٠ 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
پاسخ به یکی از مخالفان اسلام و پیامبر (ص) – بخش اول پرسش: اخیرا ویدیویی از یک خانم غیرمسلمان بر ضد تاریخ 1400 ساله اسلام منتشر شده که در آن مطالب زیر را به زبان انگلیسی بیان کرده و توقع اینست که درباره اش نظر بدهید: «محمد 12 سال در مکه به ترویج «وحی فرضی خود» پرداخت و «رفیق و مرید» جمع کرد ولی موفق نشد و فقط توانست فامیل و دوستان نزدیکش را به خودش جذب کند. بنابراین گفت اگر به مدینه که محل سکونت یهودیها و یک شهر تجاری است بروم دینم را قبول خواهند کرد. او کتاب «عهد عتیق»(تورات و ملحقات آن) را دستکاری کرد تا دینش شبیه یهودیت شود و یهودی‌ها آن را بپذیرند. مثلا یهودیان گوشت خوک نمیخورند و مسلمانها نیز چنین هستند. یهودیها روزی چند بار نماز میخوانند و مسلمانها نیز اینگونه اند. یهودیها و مسلمانها هر دو روزهای مشخصی برای روزه گرفتن دارند.» پاسخ: مطلب بالا آمیخته ای از راست و دروغ و مغالطه است زیرا : 1 - دوره ای که محمد (ص) در مکه به تبلیغ اسلام مشغول بودند 13 بود نه 12 سال. 2 - وحی قرآن به محمد (ص) یک «وحی فرضی» یا «دروغین» نبود زیرا تعالیم او در راستای تعالیم سایر پیامبران و مطابق با عقل و فطرت است و مردمانی که با او دیدار داشتند صداقت را در رفتار او به روشنی می دیدند. او برای خود کاخی نساخت، ثروتی نیندوخت و پیامش حمایت از طبقات محروم و فقرا و زنان و برده ها بود و به همین خاطر مورد خشمِ نزولخوارها و اشرافِ بیرحم عربستان قرار گرفت. به همان دلایلی که نوح (ع)، ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی (ع) را پیامبر می دانیم و وحی خدا به آنان را قبول می کنیم وحی بر محمد (ص) نیز با دلایل مشابهی اثبات می شود که در این باره کتاب های زیادی نوشته شده است. 3 - اینکه گفته شود محمد (ص) در مکه می خواست رفیق و مرید جمع کند صحت ندارد. ایشان دنبال رها کردن مردم از خرافات و بت پرستی و قتل نوزادهای دختر و ظلم به زنها و برده ها و بی عفتی و ناپاکی و ... بود. محمد (ص) نمی گفت مریدِ من باشید یا دستم را ببوسید بلکه میگفت پاک و درستکار باشید و از ظلم و تبهکاری دوری کنید. در قرآن بیش از 800 بار به تفکر ، حکمت و دانایی، علم و نگریستنِ همراه با دقت به کائنات، روابط اجتماعی، تاریخ و انسان و ... توصیه شده است. 4 - اینکه گفته شود محمد (ص) چون در مکه نتوانست مرید جمع کند به مدینه رفت صحت ندارد زیرا محمد (ص) در مکه توانسته بود حدود 300 نفر از مردم را به دین خود در بیاورد و این جمعیت در شهر کم جمعیتی مثل مکه، قابل توجه بود. هجرت پیامبر (ص) به مدینه به دستور خداوند بود و دلایل متعددی داشت از جمله اینکه یاران پیامبر (ص) در مکه تحت آزار و شکنجه بودند و نیز جمعیت قابل توجهی از مردم مدینه از پیامبر (ص) دعوت کرده بودند که به میان آنها برود و اختلافات سیاسی و دینی آنها را حل کند. 5 - اینکه گفته شود مدینه یک شهر تجاری و متعلق به یهود بود صحت ندارد زیرا هر کسی تاریخ مدینه را مطالعه کرده باشد می داند که اقتصاد این شهر بر پایه کشاورزی بوده است. اما شهر مکه یک شهر تجاری و زیارتگاه دینی بود. ضمنا شهر مدینه متعلق به یهود نبود بلکه در بین انبوه قبایل شهر مکه فقط سه یا چهار قبیله از یهود در مناطق بیرون از این شهر - نه در داخل شهر- سکونت داشتند. یک عده از تبلیغاتچی های مرتبط با صهیونیسم عادت دارند همه چیز و همه دستاوردهای بشری را متعلق به یهودیان معرفی کنند همانگونه که درباره مظلومیت این گروه، اغراق می کنند و از ظلمهای آنان چیزی نمی گویند. 6 - اینکه شباهتهایی بین اسلام و یهودیت وجود دارد دلیل بر این نیست که اسلام از این دین تقلید و رونویسی کرده بلکه این شباهت بخشی از شباهت بین همه ادیان آسمانی است که از سوی یک خدا نازل شده اند. خداوند نماز و روزه را در همه دین ها قرار داده است ولی مثلا در دین مسیحیت، عده ای ازِ کشیش ها واجب بودنِ نماز را حذف کردند تا کارشان آسانتر شود!! ولی چیزهای دیگری افزودند که بوی خرافات می دهد. اینکه خوردن گوشت خوک در دین یهودیت نیز حرام است به خاطر اینست که خدای اسلام و یهودیت و همه ادیان آسمانی، یکی است و همان خدا همه ناپاکی ها را حرام کرده است. البته شباهت بی ادیان منحصر به این چند مورد نیست بلکه شامل امور دیگری مثل حرام بودنِ شِرک، قتل، دروغ، دزدی، روابط جنسی نامشروع(زنا و همجنسبازی)، خیانت در امانت، ربا و ... نیز می شود. منبع: http://pasokhha57.blogfa.com/post/2 ادامه دارد
پاسخ به یکی از مخالفان اسلام و پیامبر (ص) – بخش دوم پرسش: اخیرا ویدیویی از یک سخنران غیرمسلمان بر ضد تاریخ 1400 ساله اسلام منتشر شده که در آن مطالب زیر را بیان کرده و توقع اینست که درباره صحت آن نظر بدهید: « محمد برای جذب یهودیها در اوایل کتاب قرآن از اهل کتاب به خوبی یاد می کند ولی وقتی یهودیها قرآن را نپذیرفتند به دشمنی و کشتار تبعید یهودیها دست زد. در واقع اسلام در 12 سال اول فقط یک جنبش معنوی بود ولی بعدا به یک نهضت سیاسی بعد از هجرت به مدینه تبدیل شد. محمد (ص) به یک جنگجوی نظامی تبدیل شد و به یهودیان اعلام جنگ کرد و به زور ، آنها را بیرون انداخت. » پاسخ: این مطلب صحت ندارد زیرا: 1 – انتقادهای قرآن از یهودیان هم در سوره های نخستین و هم در سوره های بعدی وجود دارد و همیشه همراه با انصاف است(1). خداوند در قرآن از برخی از یهودیان و مسیحیان و ... که دچار گناهان بزرگ همچون شِرک، تحریف دین و دشمنی با پیامبران، رباخواری و ظلم هستند انتقاد می‌کند(2) و از گروهی از پیروان این ادیان را که درستکار و منصف هستند تمجید می‌کند. حتی در سوره هایی که در مدینه و پس از تقابل بین مسلمانان و اقلیت یهودیانِ حومه این شهر پیش آمد قرآن درباره آنان منصفانه سخن می گوید و همه را به یک چوب نمی رانَد(3). 2 - دوره نخست تبلیغ پیامبر (ص) در مکه 13 سال بوده نه 12 سال. ضمنا اسلام از آغاز هم یک جنبش صرفا معنوی نبود بلکه یک مجموعه جامع برای اصلاح فرد، خانواده و روندهای حاکم بر جامعه بود. از محتوای سوره هایی که در سالهای نخست در مکه نازل شده اند فهمیده می شود که فقط به «معنویت فرد» توجه نداشته بلکه با نابسامانی‌های اجتماعی همچون تسلط یک گروه فاسد، رباخوار، خرافه پرست، و ظالم بر جامعه در تقابل بود(4) و دقیقا به همین خاطر بود که سران قبایل و اشرافِ مکه از همان سالهای نخست به ستیز با اسلام پرداختند و برده های مسلمانی همچون یاسر و سمیه را زیر شکنجه کشتند و بارها به جان پیامبر (ص) سوءقصد کردند. اگر اسلام در 13 سال نخست فقط بر معنویت تمرکز می کرد مخالفان اسلام با آن خشونت با پیامبر و اصحابش رویارویی نمی کردند. قرآن حتی در سوره های مکی به دو جریان متکبران و مستضعفان(اقشار تحت شکنجه) اشاره کرده(5)، مکررا از ماجرای قیام موسی (ع) در مقابل طغیانگری و ظلم فرعون یاد می کند(6) 3 – اینکه گفته می شود پیامبر اسلام به اقلیت یهودی مدینه ظلم کرده، حاکی از بی انصافی یا بی اطلاعی گوینده است. واقعیت اینست که پیامبر (ص) در اوایل اقامت در مدینه پیمان نامه ای بین قبایل مسلمان و غیرمسلمان مدینه و حومه این شهر نوشت که حقوق یکدیگر را رعایت کنند و اگر بت پرستان مکه بخواهند به مدینه حمله کنند هیچ قبیله ای حق ندارد با مهاجمان همدست شود. یهودیانِ حومه مدینه در این پیمان شرکت کردند و از حقوق شهروندی برخوردار شدند اما هر بار که بت پرستها به شهر حمله می کردند یکی از قبایل یهود پیمان می شکست و با دشمنان همدستی می کرد. پیامبر (ص) با اینکه می توانست بر ضد این قبایل اعلام جنگ کند، در بار اول و دوم به اخراج قبیله ی پیمان شکن(همانند بنی نضیر و ...) از منطقه اکتفا فرمود. سپس در سال پنجم هجرت وقتی سپاه سهمگین مشرکان در پشت خندق برای حمله به مدینه صف آرایی کرده بود، عده ای از یهودیان جنگجوی قبیله بنی قریظه برای چندمین بار پیمان شکستند و این بار از پشت به قلعه ای که محل پناه گرفتن زنان و کودکان مسلمانان بود سوءقصد کردند(7) که چنین کاری در شرایط دشوار جنگی یک خیانت بلکه جنایت به شمار می آمد. پیامبر (ص) برای اینکه به عهدشکنی های مکرر و خطرناک قبایل یهود پایان دهد دستور محاصره منطقه آنان را داد و مذاکراتی بین طرفین انجام شد. در نهایت هر دو طرف توافق کردند که داوری بر عهده فردی به نام سعد بن معاذ که مسلمان بود ولی روابط صمیمانه ای با یهودیان داشت و مورد اعتماد طرفین بود گذاشته شود. او حکم کرد که حدود 40 تن از مردان جنگی بنی قریظه که دست به سلاح برده، از پشت جبهه اقدام به حمله ناموفق به مسلمانان کرده بودند کشته شوند که همین عملی شد(8). بعدها برخی از روایان احتمالا تحت تاثیر دربار اموی و در شرایط فتوحات، ادعا کردند تعداد کشته ها بین 400 تا 900 نفر بوده است!! انگیزه آنان از این اغراق درباره آمار می تواند جنبه شرعی و مشروعیت دادن به کشتارهای خلفای بنی امیه در فتوحات(جنگهای کشورگشایانه) یا انگیزه های دیگر باشد اما امروزه یهودیان برای مظلوم نمایی به همین روایت مبالغه آمیز استناد می کنند. درباره ماجرای بنی قریظه به لینک زیر رجوع شود: http://arabi-maleki.blogfa.com/post/530 برای ارجاعات به لینک زیر رجوع فرمایید: http://pasokhha57.blogfa.com/post/3
هدایت شده از کانال حسین دارابی
عفاف و حجاب، با زور و فشار شدنی نیست 💠 گاهی نامه می نویسند که شما چرا ساکت هستید، درباره حرفی نمی زنید، درباره حرفی نمی زنید. درباره ؛ بر فرض با فشار انسان این روسری را یک قدری جلو بیاورد، این که عفاف و حجاب نیست! این، آن فساد را جلوگیری نمی کند!! (النکاح سنّتی) است که جلوگیری می کند، (من تزوّج فقد احرز نصف دینه) جلوگیری می‌کند. چرا همسر نمی گیرید؟ چرا طلاق می دهید؟! این شیوع طلاق، این افسردگی و پژمردگی طرفین؛ این خطر نیست؟! با بگیر و ببند ، حداکثر ممکن است ظاهر حفظ شود @hosein_darabi
پرسش: وقتی سگ های زنده یاب اینقدر برای ما مفید هستند چرا می گوییم: "سگ نجس است"؟ پاسخ: وقتی میگن سگ نجس است یعنی سگ را توی رختخوابتان نبرید و ظرف غذایش را از ظرف غذای خودتان جدا کنید و اگر ترشحاتش به دست و بدنتان برخورد کرد یا با دست خیس، بدنش را لمس کردید بعدا دستتان را بشویید. یعنی سگ را مثل بچه هایتان بغل نکنید و اگر بغل کردید بعدا دستتان را بشویید. اینها می تواند فلسفه های بهداشتی داشته باشد یا حتی با بهداشت روانی انسان مربوط باشد زیرا سگ به شدت اهل اُنس گرفتن با انسان است و گاهی ممکن است جای همسر یا فرزندِ انسان را به نحو کاذبی پر کند و موجب فردگرایی افراطی در انسان گردد. وانگهی سگ نگهبان ، سگ شکاری و سگ زنده یاب از نظر اسلامی بسیار ارزش دارند و اگر کسی به آنها آسیب بزند نه تنها گناه کرده بلکه باید غرامت هم بپردازد. قرآن در سوره مائده آیه 4 از سگ شکاری یاد کرده است. همچنین در سوره کهف ، آیه 18 و 22 از سگ اصحاب کهف که نگهبان بود یاد کرده است. از پیامبر ( ص) نقل شده است که خداوند فردی گناهکار را صرفا بخاطر « سیراب کردن یک سگ تشنه » ، بخشید و از جهنم نجات داد. همچنین در تعالیم اسلامی آمده که در هنگام غذا خوردن اگر سگی گرسنه به ما نگاه کند باید بخشی از غذایمان را به حیوان بدهیم. نجس نامیدن سگ به معنای «آزار رساندن به این حیوان» نیست بلکه به معنای آنست که ظرف غذا و محل خواب انسان نباید با ظرف غذا و محل خواب سگ مشترک باشد. بنابراین اگر کسی بخاطر نگهبانی از خانه یا گله یا مزرعه ی خود، نیازمند نگهداری سگ است، باید مکان جداگانه ای برای زندگی این حیوان در نظر بگیرد و اجازه ندهد سگ به محل خواب او رفت و آمد کند. در روایات اسلامی آمده که ظرفی که سگ از آن آب خورده، باید شست و خاکمال کرد. متأسفانه اخیرا بعضی از کانال های فضای مجازی به دنبال آن هستند که این آداب منطقی اسلامی را که در احادیث آمده، به تمسخر بگیرند بنابراین روایت ها و داستان هایی جعل می کنند که بگویند " پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) هم سگ را به خود می چسبانده اند و به خوابگاه خود راه می داده اند"!! این کانال ها با جعل داستان و روایت می خواهند شمار انبوه روایات و احادیث اسلامی درباره « ضرورت فاصله گذاری با سگ » را مردود قلمداد کنند، غافل از آنکه انسان مسلمان با عقل و استدلال محکم به این نتیجه رسیده که راه سعادت اینست که تسلیم دستور پیامبر (ص) باشیم و خوخواهی ها و نظرات و سلایق شخصی را بر تعالیم دینی ترجیح ندهیم. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
چرا در اسلام به سگ ظلم شده است؟ پاسخ: وقتی مسلمانها می گویند: «سگ نجس هست» یعنی سگ را توی رختخوابتون نبرید! یعنی سگ را مثل بچه ات بغل نکن! نمیگن به سگ ظلم کن! تازه سگ نگهبان و سگ شکاری و سگ زنده یاب که از نظر اسلامی خیلی هم ارزش دارند و اگر کسی به آنها آسیب بزند باید به صاحبشان غرامت بپردازد. ضمنا قرآن از سگهای شکاری یاد کرده همانگونه که از سگ اصحاب کهف که نگهبان بود به نیکی یاد کرده اما اینو هم گفته که سگ اصحاب کهف بر دروازه غار بود (نه در خوابگاه اصحاب کهف). پس فاصله گذاری بهداشتی با سگ در داستان اصحاب کهف هم هست. در روایتی از پیامبر ( ص) نقل شده که فردی گناه بزرگی کرده بود ولی بخاطر سیراب کردن یک سگ تشنه ، بخشوده شد و از جهنم نجات یافت. در روایات داریم که در هنگام غذا خوردن اگر سگی به ما نگاه کند باید بخشی از غذایمان را به حیوان زبان بسته بدهیم. نجس بودن سگ فقط به معنای آنست که ظرف غذا و محل خواب انسان نباید با ظرف غذا و محل خواب سگ مشترک باشد وگرنه آزار دادن سگ و بی غذایی و بیخوابی دادن به هیچ حیوانی جایز نیست. روایات صحیح از اهل بیت (ع) داریم که ظرفی که سگ از آن آب خورده باید شستشو و خاکمال شود وگرنه نجس است یعنی نمی توانیم از آن غذا بخوریم. همچنین حدیث داریم که اگر سگ را با دست خیس لمس کنید باید دستتان را بشویید. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis