✨-
(خلاقیت😉)
براۍ صبح شنبه دیر رسیدن
براۍ ترسیدن به وقت پرسیدن
براۍ نمرهام نمرهات نمره هامون
براۍ تغییر جلد ها که پوسیدن
براۍ دانش آموزا
براۍ دانشجو
براۍ حسرت یک تعطیلے
براۍ دیکتههاۍ تو کلاس و اشتباهاش
براۍ افتادن و جوهر خودکارا
براۍ... این مشقهاۍ اجبارۍ
براۍ بهمَنا و روزنامه دیوارۍ
براۍ بد ها و ضربدراۍ بےشمارش
براۍ صبحگاه و بهونهۍ بیمارۍ
؛
براۍ... دستهاۍ سرخابے
براۍ کنکور و شبهاے بـےخوابے
؛
براۍ ... چهرهاۍ که مےخنده
براۍ دانش آموزا براۍ آینده
؛
براۍ... این کلاس طولانے
براۍ... نمرههاۍ روخوانے
براۍ... شیرهاۍ لیوانے
براۍ اینهمه براۍ یک «عالے»
براۍ اینهمه درسهاۍ تو خالے
براۍ آوار روزهاۍ تکرارۍ
براۍ... احساس آرامش
براۍ کنکور پس از تستاۍ رگبارۍ
؛
براۍ لقمههاۍ نون لواش و سالارۍ
براۍ برف...، آلودگے، آزادۍ
براۍ بچهاۍ که آرزو داشت مریض شه
براۍ درس، مدرسه، آبادۍ
#برای...🙂😂
#شادکنک 🤣🎈
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran
«أولئك الذِّين يتركُون كّل شِيء فِي يد اللّٰه،
سَوف يرُون يَد اللّٰه فِي كل شِيء.»
کسانی که همه چیز را به دستِ خدا میسپارند،
دستِ خدا را در همه چیز خواهند دید. . .
#اذان_ظهر_به_افق_اصفهان🌱
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چرا هر کی میره خارج پیج میزنه و بلاگری میکنه ⁉️
#سواد_رسانهای
#سوادمجازی
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran
ا[﷽]
✒️📚📐📝
🦋⃟¦¦↭ آغاز سال تحصیلی نو را که
سرآغاز رویش و طراوت
در بوستان عشق و محبت است
به تمامی پاتوقیهای عزیز و همراه تبریک می گوییم
🍂🍁
از خداوند منان
برای تمامی شما عزیزان
توفیق روز افزون همراه با شکوفایی و سربلندی مسئلت داریم✨🤲
#مدیر_مجموعه
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹دیشب ساعت ۲۱ در معدن زغالسنگ طبس انفجار رخ داد. 😔
تسلیت به مردم طبس
تسلیت به مردم خراسان جنوبی
تسلیت به ایران
تعداد جانباختگان حادثه معدن طبس به ۵٢ نفر رسیده 😭
#وطنم🖤
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran
چهل و یک سال فقط الحمد لله
هیچ وقت از بیماری و درد گله نمیکردند ۴۱ سال راه نرفتن و ندویدن ۵۹ بار جراحی بارها دیالیز و.... به یاد نداریم از درد اعتراض کرده باشند. اگر هم از حالشون می پرسیدیم می گفتند: الحمد لله اخیرا دستهاشون بی حس شده بود تنها عضوی که به کارشون میاورد ) گاهی سمج میشدیم بیشتر میپرسیدیم یکبار گفتند دستام بی حس شده، قصه م اینه که نمیتونم قرآن دست بگیرم و بخونم.....
قسمتی از کتاب
جانباز شهید حاج الصغر عبداللهی
#معرفی_کتاب📚
ݒآٺـــ♡ــــۅق دڂٺڔآنــــــــــــ:)
@patogh2khtaran