eitaa logo
پاورقی
3.2هزار دنبال‌کننده
746 عکس
5.8هزار ویدیو
10 فایل
کانال هواداری پاورقی 🗓️ شنبه تا چهارشنبه 🕗ساعت ۱۹:۴۵ 📀بازپخش 🕔حوالی ساعت ۰۰:۰۰ ، ۱۱:۳۰ 📺شبکه دو سیما دیدن قسمت‌های قبلی برنامه: https://tv2.ir/program/314789
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عکس‌هاتون از پرچم ایران رو با و خاطراتتون از انقلاب رو با برای ما به @pavaraghi_admin بفرستید! فقط توجه کنید، حتما شروع آخرین پیامتون با هشتگ باشه! 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عکس‌هاتون از پرچم ایران رو با و خاطراتتون از انقلاب رو با برای ما به @pavaraghi_admin بفرستید! فقط توجه کنید، حتما شروع آخرین پیامتون با هشتگ باشه! 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات شما از انقلاب 😍 خاطراتتون از انقلاب رو با برای ما به @pavaraghi_admin بفرستید! فقط توجه کنید، حتما شروع آخرین پیامتون با هشتگ باشه! 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرات شما از انقلاب 😍 خاطراتتون از انقلاب رو با برای ما به @pavaraghi_admin بفرستید! فقط توجه کنید، حتما شروع آخرین پیامتون با هشتگ باشه! 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
📌 شعارنویسی با امضا😂 اوایل انقلاب که شعار می نوشتند، من کلاس اول بودم، یک روز که از مدزسه میامدم، باگچی که از مدرسه آورده بودم، روی در خانه ها شعار می نوشتم 😅😅😅😅 تازه اسم و فامیلم را بلد شده بودم، زیر شعارها می نوشتم «اینا زهرا مساح نوشته هست» بعد که برا مادرم تعریف کردم، می گفت چرا اسم زیرش نوشتی میان می‌گیرند! 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
صدا ۰۰۳.m4a
2.81M
🎙مغولها آمدن!😂 📝 پاورقی 📌 هر روز 🕗 ساعت ۱۹:۵۰ 📺 شبکه دو سیما 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
صدا ۰۰۲.m4a
2.34M
🎙جو بدید شاه!😂 📝 پاورقی 📌 هر روز 🕗 ساعت ۱۹:۵۰ 📺 شبکه دو سیما 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
اردیبهشت سال ۵۷ بود؛ پدر ما توسط ساواک سال ۵۶ دستگیر شده بود، پاسبانی (آجانی) سر کوچه ما داشت نگهبانی می‌داد و مراقب بود کسی شعاری چیزی انجام ندهد، دونفر از جوانان کوچه ما بنام های شهید مهدی چالاک وشهید علیرضا قاضیزاده به من که اون موقع هنوز مدرسه نمی رفتم؛مهر ۵۷ تازه رفتم کلاس اول؛ گفتن اگه این بیسکوییت و پوفک را میخاهی برو جلوی اون پاسبانه وبگو # مرگ برشاه" من هم که عاشق بیسکوییت و پوفک بودم، رفتم و وقتی جلوی او رسیدم گفت؛ چی میخای بچه برو خونتون، گفتم میخام بگم #" مرگ بر شاه" گفت؛ غلط کردی .....وبا باطومش چنان زد تو سرم که.... وقتی چشماممو باز کردم شب شده بود و من تو خونه مادر بزرگم بودم.... # اخ سرم 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
949.4K
🎙پاسگاه ژاندارمری 📝 پاورقی 📌 هر روز 🕗 ساعت ۱۹:۵۰ 📺 شبکه دو سیما 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
مهر ۵۶ که پدر عزیزم که بتازگی از دنیا رفتن؛ دستگیر شد بدلیل فعالیتهای زیادی که برعلیه# رژیم ستمشاهی انجام میداد اوایل زمستان همان سال برای جستجو و... بمنزل مادر بزرگم آمدن اون موقع منزل ما نزدیک منزل مادر بزرگم بود و خونه ما پر # اسلحه و مهمات بود، خلاصه ریختن و همه ما را که عمه و مادر ومادربزرگ و خاله زن عموی ما را در حیاط مادربزرگ جمع کردن و ناگهان یکشون از من پرسید بچه جون تو خونتون اسلحه ندارید؛گفتم اسلحه چیه؟ از جیبش یک هفت تیر درآورد گفت مثل این. گفتم چرا داریم .. خلاصه همه رنگشون پرید و نزدیک غش رفتن ...من هم خیلی محکم رفتم و هفت تیر ترقه ای فلزی که چند روز قبل عمویم برام خریده بود "آوردم، اولش اونا خوشحال شدن ولی بعد با یک چک بصورتم با ناراحتی و عصبانیت از خونه ما رفتن، فقط خدا رو شکر پشت سر من نیامدن تو خونه و بازرسی ..... 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
436.9K
🎙تعقیب و گریز 📝 پاورقی 📌 هر روز 🕗 ساعت ۱۹:۵۰ 📺 شبکه دو سیما 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
pavaraghi.oga
107K
🎙عکس خاندان پهلوی 📝 پاورقی 📌 هر روز 🕗 ساعت ۱۹:۵۰ 📺 شبکه دو سیما 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
pavaraghi.mp3
77.7K
🎙ساختمان‌ نوستالژیک 📝 پاورقی 📌 هر روز 🕗 ساعت ۱۹:۵۰ 📺 شبکه دو سیما 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
pavaraghi.aac
564.4K
🎙شاه بیگم 📝 پاورقی 📌 هر روز 🕗 ساعت ۱۹:۵۰ 📺 شبکه دو سیما 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
سال 57 من شش سالم بود روز 12 بهمن تو خونه همه از آمدن امام می گفتن ومن مرتب به آسمان نگاه می کردم کی امام میاد یه کارخونه شالیکوبی تو روستا بود حیاطش خیلی بزرگ بود پیش خودم فکر می کردم هواپیما باید اونجا فرو بیاد که دیدم کل خانواده با سرعت به طرف خونه پدر بزرگ مادریم می دوند من هم پشت سرشان رفتم دیدم تلویزیون داره آمدن امام رو نشون میده 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
تو این عکس اون پسر بچه وسطیه پدر منه، شاهین ملکی متولد 1351، اینجا هم خوزستان دشت آزادگان هستش، داستان اینه که اعلام میکنن که مجسمه شاه رو میخوان بندازن، خونواده های بچه ها هم نمیذاشتن بچه ها برن مامان بزرگ منم همینطور، اما دیگه بابای من چند تا از دوستاشم جمع میکنه که یواشکی برن مجسمه شاه رو بندازن😁 خلاصه خودشون میان اینجا همینجور که داشتن به مجسمه شاه لگد میزدن و اینا.. یه عکاس میاد با دوربین و بچه ها رو صدا میکنه میگه بیاید ازتون عکس بندازم و این عکس تاریخی رو میگیره بعد که دیگه میاد به مامان بزرگم میگه که رفتیم و البته دعواشم میکنه چون خطرناک بود حتی بعضی از خونه هاشونم جرئت نمیکردن بیان بیرون اما دیگه رفتن و این عکسم بعدا رو جلد کتاب تاریخ سال 1366 چاپ شد. 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
درسال 1357من 10ساله بودم در یک روستایی در آذربایجان شرقی زندگی میکردیم که متاسفانه نصف اهالی روستا انقلابی بود نصفش از روی ناآگاهی طرفدار شاه هر روز که در شهر راهپیمایی و تظاهرات بود پدرم با تعدادی از انقلابیون صبح به شهر می‌رفتند و عصر برمی‌گشتند در یکی از روزها همه انقلابیون جمع شدیم در مقابل یک قهوه خانه در روستا و سوار یک کمپرسی شدیم تا دسته جمعی در تظاهرات شرکت کنیم حدود بیست نفر کودک و پیروجوان(تقریبا ۱۴بهمن ماه بود) یکی از انقلابیون پیشنهاد داد کمپرسی از محله طرفداران شاه دور بزند و ما شعار مرگ بر شاه زنده باد خمینی بگوییم ، همه موافقت کردند من و پدر و برادر بزرگم و تعدادی انقلابی سوار پشت کمپرسی شدیم، رفتیم تا در روستا دور بزنیم و ما هم محکم شعار می‌دادیم یک مرتبه دیدیم که ماشین ایستاد و ما کم کم میریم بالا راننده کمپرسی دو برادر بودند و سید هم بودن. یکی انقلابی و یکی جاویدشاهی لذا دورزدن ما در روستا به طرفداران شاه برخورده بود و برادر راننده کمپرسی را کوک کرده بودند که زود برو جلو اینها را بگیر و ما که در پشت کمپرسی بودیم نمی‌دیدیم نگو که در داخل کابین ماشین این دو برادر دست به یقه شدند و در این حال دست یکی خورده به اهرم جک کمپرسی و ما ناخودآگاه بالا می‌رفتیم که فریاد بچه ها بلند شد و سریعا یکی از بزرگان پرید پایین و کم سن ها را سریعا پایین آوردند و بزرگان رفتن آن دو برادر را از هم جدا کردند و مجبور شدیم از روستا تا شهر که ۳کیلومتر بود پیاده رفتیم. 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02
خاطره ای از دوران انقلاب در دزفول براتون بگم، روز چهار شنبه سیاه دزفول و اهواز در یک زمان اتفاق افتاد، آنروز مردم دزفول در میدان امام خمینی فعلی جمع شدند و مجسمه رضا شاه را پایین کشیدند و صحنه عجیب و پراز جوشش انقلابی بود، در بعدازظهر آنروز تانکها از تیپ دو زرهی وارد شهر شدند و از روی خودروهای مردم که در خیابانها پارک بودند میرفتند و عده ای از مردم را بشهادت رساندند و تعدادی از مغازه های شهر را غارت کردند در صورتیکه روز قبل مردم به نظامیان گل و شیرینی و میوه میدادند و درآن روز نظامیان وابسته به رژیم شعار می‌دادند ارتش برادر نمیشه با پرتقال خر نمیشه ولی دربین نظامیان و پلیس افراد زیادی بودند که هیچگاه مردم شهر از آنها بدی و یا صدمه ای ندیده بودند، حتی روزی که شهربانی شهر را گرفتند با احترام پلیس های همراه مردم را راهی منازلشان کردند. غلامرضا کلاهساز(نویدکیا)از دزفول 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv02‌