eitaa logo
پیامهایی از آسمان
222 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
6 فایل
پیامهایی که از طرف خالق برای مخلوق آمده است... ارتباط با مدیر @hamsafar_asmani
مشاهده در ایتا
دانلود
سرلشکر باقری فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران؛ در صفحه‌ی رسمی ویراستی، اشاره کرده‌اند که مردم از تصمیم ستاد کل برای انجام عملیات وعده‌ی صادق۳ حمایت کرده‌اند! شما از این مطلب سردار، چه برداشتی می‌کنید؟ یک؛ ستاد کل نیروهای مسلح، همانند وعده صادق۲ که آماده‌ی اقدام بود، الان نیز آماده‌ی اجرای وعده صادق ۳ است؛ دو؛ موانعی از سمت سیاسیون وجود دارد که همانگونه که اجرای وعده‌ی صادق ۲ را به تعویق انداخت (طبق اعتراف آقای دکتر پزشکیان که منتظر آتش بس بودند؛ اما آمریکا به دولت ایران دروغ گفت!) اکنون وعده‌ی صادق ۳ را به تعویق انداخته! سه؛ مطالبه مردمی، تسهیل‌گر و زمینه‌ساز اجرای عملیات وعده‌ی صادق۳ است! این صفحه‌ی رسمی فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح است؛ که سیگنال درخواست مطالبات مردمی را داده؛ و البته ما نیز هشدار می‌دهیم که اگر دیر بجنبیم، غضب الهی در کمین ماست! نکته مهمی که سردار باقری به شکل غیرمستقیم اشاره کردند! برخی موانع برای حمله وعده صادق ۳ وجود دارد! کسانی هستند که مانع شده‌اند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 امشب؛ لحظاتی از دومین شب مراسم عزاداری ایام فاطمیه‌ با حضور رهبری و روضه‌خوانی میثم مطیعی
. سیلی زدن دومی به مقداد فلَمّا طَلَعَ الصُّبحُ، أقْبَلَ الناسُ إلی بَیتِ فاطمةَ علیها سلام لِیُصَلُّوا علیها ، وَ رأی المقدادُ أبابَکر فقال له : نَحْنُ دَفَّنَّاها البارحه . فقال عمرُ لأبی بکرٍ : ألَمْ أقُلْ لَکَ أَنَّهُمْ یَفْعَلون کذلک ؟ قالَ مقدادُ : إنَّ فاطمةَ علیها سلام أوْصَتْ بِذلک ؛ أنکم لا تصلُّن عَلیها. فَرَفع عُمرُ یَدَه و ضَرَبَ علی رأسِ مِقْدادِ و وَجْهَه ضَرْباً عَنیفاً حَتَّی أعیَی مِنْ کِثرةِ الضَّربْ ، و خَلَّصَ الحاضِرُون المِقدادَ مِنْ یَدهِ . وقال المقدادُ :ماتَتْ إبنهُ رسولِ اللهِ علیها السلام وَالدَّمُ یَنزِفُ مِنْ جَنْبِها بِسبَبِ ضربةِ سَیفٍ وسَوْطٍ ضَرَبْتَها أنتَ ، و أنا أحْقَرُ عِندَکم مِن علیٍّ و فاطمةَ علیهما سلام. و لمّا سَمِعوا هذا الکلامَ قالوا : واللهِ لأحقُّ الناسِ بِالضْربِ عَلیُ بن أبی طالب علیه‌السلام . فأقَبْلوا إلی علیٍّ و هُوَ جالِسٌ فی بابِ دارِه ، قالَ عمرُ : یَابنَ أبی طالِب ! ألا تَتْرکُ حَسَدَکَ القدیمَ ، فَغَسَّلتَ رسولَ اللهِ و صَلّیْتِ عَلی جَسَدِ فاطمةَ سَلامُ الله عَلَیها فی غِیابِنا وَ عَلَّمْتَ الحَسَنَ و نادی لأبی بکر : إنْزِلْ عَنْ مِنبَرِ أبی ؟! و عَلیٌّ ساکِتٌ لَمْ یَقُلْ شَیءً . فَأجابَهُ عقیلُ : وَ أَنْتُمْ وَاللهِ أشدُّ الناسِ حَسَداً و أَقْدَمَ عَداوهً لِرسولِ اللهِ و أهلِ بَیْتهِ ؛ ضَرَبْتُموها بِالأَمسِ وَ خَرَجَتْ مِنَ الدُّنیا وَ ظَهْرِها مُضَرِّجٌ بدمٍ ، و هِیَ غَیُر راضِیهً عَنْکُما بعد از دفن شبانه هنگامی‌که صبح شد، مردم به سمت منزل فاطمه روی آوردند تا بر او نماز بخوانند. مقداد، ابابکر را دید و به او گفت: ما او را دیشب به خاک سپردیم عمر به ابوبکر گفت: آیا به تو نگفتم آن‌ها مخفیانه او را دفن می‌کنند تا ما حاضر نباشیم. مقداد گفت: این وصیت فاطمه بوده است که شما بر او نماز نگذارید. عمر دست خویش را بالا برد و به شدت بر سر و صورت مقداد زد که از شدت ضربه، مقداد درمانده شده بود. حاضرین مقداد را از دست او رها کردند. مقداد گفت: دختر رسول خدا از دنیا رفت در حالی که خون از پهلوی او به سبب ضربه‌ی شمشیر و تازیانه‌ای که تو به او زده بودی، جاری بود. و من در نزد شما بسیار حقیرتر از علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها هستم. هنگامی‌که این کلام را شنیدند، گفتند: به خدا سوگند آن کسی را که باید بزنیم، علی بن ابی طالب علیه السلام است. به سوی علی علیه‌السلام روی آوردند و او در مقابل درب خانه نشسته بود. عمر به او گفت: ای پسر ابی طالب علیه‌السلام آیا حسادت قدیمی‌ات را رها نکردی. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را غسل دادی و بر نماز فاطمه سلام‌الله‌علیها بدون حضور ما نماز خواندی و به حسن یاد دادی که به ابوبکر بگوید از منبر پدرم پایین بیا. علی علیه‌السلام سکوت نموده بود و چیزی نمی فرمود. عقیل پاسخ داد: به خدا سوگند شما حسودترین مردم هستید و کسانی هستید که به دشمنی پیامبر و اهل بیتش پیشی گرفتید. فاطمه سلام‌الله‌علیها را دیروز آنچنان زدید و او از دنیا رفت در حالی که پشت او (پهلوی او) غرق خون بود و او از شما دو نفر ناراضی بود .... 📚منابع: موسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء، ج ۱۵، ص ۲۴۹ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥‌ امشب؛ اشک‌های رهبری هنگام نوحه‌ حضرت زهرا(س) به یاد کودکان مظلوم مادر خوبی‌های عالم، مادر بچه‌های ایران، مادر کودکان غزه، مادر بچه‌های لبنان؛ یا فاطمةالزهرا سلام‌الله‌علیها...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔مداحی لکی ایام فاطمیه ✅ بسیار سوزناک؛ بشنوید ✅ آدرس ما در ایتا، سروش و تلگرام 👇👇👇👇 @payamhaeeazasman🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمونه‌ای از جلسات خانگی بانوان در غزه* قابل توجه آنان که به جرم غیرشیعه بودن، کمک‌های خود را از این ایتام آل‌محمد دریغ کردند. قابل توجه بانوان فعال ایرانی که قدر بدانند مجالسی را که در آسایش و امنیت برگزار می‌کنند...
مثل ذوالفقار🗡🏴 مرتضی با ذوالفقار انگار جولان می دهد خطبه خوانی می‌کند تا روی منبر فاطمه.
🔻واکنش نبویان به اظهارات ظریف درباره آمادگی ایران برای خلع سلاح و کنارگذاشتن مقاومت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑نگاهت به بالا باشه تا دلت از آدم‌‌های این پایین نگیره...
💠 محرمیت نوه برادر، دایی و عموی والدین 💬سؤال: آیا موارد زیر مَحرم هستند؟ ۱. نوۀ برادر و پایین تر از آن به خواهر ۲. پدر شوهر و بالاتر از آن به عروس ۳. دایی و عموی پدر به دختر ۴. دایی و عموی مادر به دختر ✅ پاسخ: 🔹 موارد مذکور مَحْرم هستند. 📚 پی‌نوشت: بخش استفتائات پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله خامنه‌ای.
🔸دعای حضرت زهرا سلام الله علیها در روز چهارشنبه «اََللّهُمَّ احْرُسْنا بِعَیْنِکَ الَّتی لا تَنامُ، وَ رُکْنِکَ الَّذی لا یُرامُ وَ بِأَسْمائِکَ الْعِظامِ وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَاحْفَظْ عَلَیْنا مالَوْ حَفِظَهُ غَیْرُکَ ضاعَ، وَاسْتُرْ عَلَیْنا ما لَوْ سَتَرهُ غَیْرُکَ شاعَ وَاجْعَلْ کُلَّ ذلِکَ لَنا مِطْواعَاً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ، قَرِیبٌ مُجیبٌ» پروردگارا ، بحق اسماء با عظمتت، ما را حفاظت کن با دیده ای که به خواب نمی رود و با آن تکیه گاه مطمئنی که از کسی چیزی نمی طلبد و بر محمد و خاندان او درود فرست، و ما را تحت حمایت خاص خویش قرار ده چرا که مراقبت دیگران از ما، از بین رفتنی است، و عیوب ما را بپوشان که اگر کسی به جز تو آن را پنهان سازد، فاش می گردد، و ما را مطیع تمامی اوامر خویش قرار ده چرا که تو دعاهای ما را می شنوی و از همه کس به ما نزدیکتری و آنها را اجابت می کنی. 📚 بحارالانوار ج۸۷ ص۳۳۸
آیت اللّٰه سیدمحمّدرضا گلپایگانی: گریه بر سیدالشهداء(علیه السلام) تولّی است امّا گریستن در عزای (سلام الله علیها) هم تولّی و هم تبرّی است ..
! امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می‌فرماید: رُبَّ مُسْتَقْبِلٍ یَوْماً لَیْسَ بِمُسْتَدْبِرِهِ، وَ مَغْبُوطٍ فِی أَوَّلِ لَیْلِهِ، قَامَتْ بَوَاکِیهِ فِی آخِرِهِ. 🖌چه بسیارند کسانی که آغاز روز زنده بودند؛ اما روز را به پایان نبردند. چه بسیارند کسانی که آغاز شب زندگی شان مورد غبطه مردم بود؛ اما در پایان همان شب, عزاداران به سوگشان نشستند! 📚نهج‌البلاغة، حکمت ۳۸۰.
🛑 امیرالمومنین علیه السلام: دوستِ آدم نادان، در معرض گزند و نابودی است میزان الحکمه، جلد 2 
💎 علیه السلام: ❄️الاستِشارةُ عَينُ الهِدايَةِ، و قد خاطَرَ مَنِ استَغنى بِرَأيِهِ 🌼مشورت كردن، ديده راهيابى است و كسى كه به رأى و نظر خويش اكتفا كند، خود را به خطر افكنده است 📚نهج البلاغه حکمت211
💠 فرستادن صلوات در بین نماز 💬پرسش حکم فرستادن صلوات در صورت شنیدن اسم مبارک پیامبر (صلی الله علیه و آله) چیست؟ ✅پاسخ هر وقت انسان، اسم مبارک حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و اله) مانند: محمد و احمد یا لقب و کنیه آن جناب مثل: مصطفی و ابوالقاسم را بگوید یا بشنود، اگر چه در نماز باشد، مستحب است صلوات بفرستد. 📚 پی‌نوشت: امام خمینی، توضیح المسائل (محشی - امام خمینی و دیگر مراجع)، ج 1، ص 607، م 1124
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. تا به دنیا اومدی این آیه نازل شد انا عطیناک الکوثر ولی وای از دل پیغمبر 😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 پاسخی که مجری بی‌بی‌سی انتظارش را نداشت؛ ایران، حزب‌الله و روسیه دست بالا را در سوریه دارند! مهرزاد بروجردی، استاد علوم سیاسی: 🔹این واقعیت وجود دارد که ایران، حزب‌الله و روسیه کماکان می‌توانند دست بالا را داشته باشند حتی بعد از ضرباتی که خوردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کنایه مسعود پزشکیان به رهبر انقلاب! اینکه فکر کنیم به قله رسیده ایم همانجاست که اشتباه کرده ایم پ.ن : بی عرضگی و عدم توانایی خود را پای رهبری نگذارید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تذکر شدید حجةالاسلام روانبخش نماینده مردم قم در مجلس به عملکرد فراقانونی دولت و شخص پزشکیان: ♦️ اگر بناست که مجلس سه شیف کارکند و قانون بنویسد اما دولت که مجری قانون است به قوانین عمل نکند چه فایده ای دارد؟ ♦️رئیس جمهور قسم یاد کرده تا مجری قانون باشد اما در برنامه صدا و سیما اعلام میکند من قانون عفاف و حجاب را به دلیل برهم خوردن وفاق اجرا نخواهم کرد. ♦️روانبخش گفت چرا دولت قانون بکارگیری دوتابعیتی ها در مشاغل حساس را رعایت نمیکند. ♦️فردی که جایگاه قانونی ندارد در قامت معاون راهبردی رییس جمهور برای نظام خط و نشان میکشد و اعلام میکند حاضریم فراتر از هسته ای هم مذاکره کنیم. فراتر از هسته ای یعنی موشکی؟
مداحی_آنلاین_چشمات_که_بسته_میشه_محمود_کریمی.mp3
8.72M
چشمات که بسته میشه میلرزه تن زینب مادر ببین کنارت پرپر زدن زینب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 صحبت های مهم مرحوم آیت الله فاطمی نیا در ایام فاطمیه
سلام_الله_علیها 📌صلوات خواجه نصیرالدین طوسی ▪️اللَّهُمَّ صَلِّ وَ سَلِّمْ وَ زِدْ وَ بَارِکْ عَلَى السَّیِّدَةِ الْجَلیلَةِ الْمَعْصُومَةِ:  بار خدايا! سلام و درود و افزون بر آن، بركتت را بر بانوی بزرگوارِ بی‌گناه بفرست؛ ▪️الْکَرِیمَةِ الْمَظْلُومَةِ: بانوی خوبی که  مورد ستم قرار گرفته، ▪️النَّبِیلَةِ الْمَکْرُوبَةِ:شریفه‌ای که دل شکسته است، ▪️ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِیلَةِ، فِی الْمُدَّةِ الْقَلِیلَةِ:در اندك زمانى، طولانى‏‌ترين غصّه‏‌ها و مصيبت‏ها را تحمّل نمود، ▪️الْعَفِیفَةِ الرَّضِیَّةِ الْحَلِیمَةِ:بانوى پاكدامنِ پسنديدۀ بردبار، ▪️التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الْمُطَهَّرَةِ:بانوی پرهیزکارِ بی گناهِ پاک، ▪️الْمَغْصُوبَةِ حقُّها جَهْراً:بانویی که آشكارا حقّش غصب گرديد ▪️الْمَدْفُونَةِ سِرّاً:بانویی که بطور پنهانى مدفون گرديد ▪️الْمَجْهُولَةِ قَدْراً:بانویی که قدر و مقامش ناشناخته مانده ▪️المُعَفّاةِ قَبْراً:بانویی که قبر شناخته شده‌ای ندارد ▪️سَیِّدَةِ النِّسَاءِ:سرور زنان ▪️الْإِنْسِیَّةِ الْحَوْرَاءِ: حوريّه ‏اى در قالب انسان ▪️اُمِّ الْأَئِمَّةِ النُّقَبَاءِ:مادر امامان بزرگوار ▪️السَّادَةِ النُّجَبَاءِ:آقایان بزرگ زاده ▪️زوجةِ سِیِّدِ الأوصیاءِ:همسر سرور اوصیا(امیرالمؤمنین (علیه السلام) ▪️بِنْتِ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ:دختر بهترين پيامبران، ▪️فَاطِمَةَ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرَاءِ:بانویی كه از تعلّقات دنيوى بريده، پاك و پاكيزه، درخشان   📖مجلسی محمدباقر، زاد المعاد، مفتاح الجنان، ص: 400 ، از خواجه نصیرالدین طوسی
فردی درباره‌ی پدرش می‌گوید: پدرم وقتی وارد اتاقم می‌شد و می‌دید لامپ اضافه روشن است می‌گفت: چرا لامپ را خاموش نمی‌کنی؟ چرا در مصرف برق را اسراف می‌کنی؟ وقتی وارد دستشویی می‌شد و می‌دید شیر چکه می‌کند با صدای بلند می‌گفت: چرا پیش از خروج شیر را محکم نبستی و این همه آب را به هدر دادی؟ همیشه از من انتقاد می‌کرد و مرا به منفی‌بافی متهم می‌کرد. برای هر کار ریز و درشتی گیر می‌داد و سرزنشم می‌کرد حتی زمانی که در بستر بیماری بود. تا این که کار مهمی را که مدت‌ها در انتظارش بودم پیدا کردم. آن روز قرار بود اولین مصاحبه‌ی شخصی زندگی‌ام را انجام دهم تا بتوانم به شغل معتبری در یکی از شرکت‌های بزرگ دست یابم. با خود گفتم اگر پذیرفته شوم این خانه را ترک خواهم کرد و از پدر و سرزنش‌های همیشگی او آسوده خواهم شد.  صبح زود از خواب برخاستم و شیک‌ترین لباس‌ها را پوشیدم و به خود عطر زدم. وقتی خواستم بیرون بروم ناگهان جلوی در دستی به شانه‌ام خورد برگشتم و پدرم را دیدم که با وجود چین و چروک‌های چهره و چشم‌ها و ظاهر شدن علائم بیماری لبخند می‌زند... مقداری پول به من داد و گفت می‌خواهم مثبت‌اندیش باشی و اعتماد به نفست را حفظ کنی و در مورد هیچ سوالی تردید به دل راه ندهی. با اکراه نصیحتش را پذیرفتم و در حالی که رنجیده خاطر بودم لبخندی زدم؛ با خود گفتم حتی در این لحظات هم از نصیحت دست بر نمی‌دارد. انگار در شادترین لحظات زندگی‌ام می‌خواهد عمدا حالم را بگیرد. با عجله از خانه خارج شدم، تاکسی گرفتم و به سمت شرکت حرکت کردم. به محض ورود به محوطه‌ی شرکت، با صحنه‌های عجیبی روبرو شدم! به جز تابلوهای راهنما که به محل مصاحبه منتهی می‌شد، هیچ نگهبانی دم در نبود و هیچ مسئول پذیرشی دیده نمی‌شد. وارد محوطه که شدم دیدم که دستگیره‌ی در کنده شده است و با یک فشار از جایش خواهد افتاد. به یاد نصیحت پدر افتادم  که وقتی از خانه بیرون آمدم، به من گفت مثبت‌اندیش باشم، بلافاصله دستگیره در را سر جایش گذاشتم و آن را به خوبی سفت کردم. سپس به دنبال تابلوهای راهنما از باغچه‌ی جلوی شرکت گذشتم و دیدم مسیرها خیس آب است؛ بیشتر که نگاه کردم دیدم یکی از حوضچه‌ها پر شده است و آب از آن سرریز می‌شود. پارکبان انگار حواسش نبود به یاد آوردم که پدرم مرا به خاطر هدر دادن آب سرزنش می‌کرد، بنابراین شلنگ آب را از داخل حوض پر بیرون کشیدم و در حوض بعدی گذاشتم. فشار شیر آب را کم کردم تا هنگام آمدن پارکبان لبریز نشود. سپس با کمک تابلوهای راهنما وارد ساختمان شرکت شدم و در حالی که از پله‌ها بالا می‌رفتم متوجه شدم تعداد زیادی لامپ‌ روشن است. از ترس فریادهای پدر که در گوشم طنین‌انداز بود، بی اختیار هر جا که می‌رفتم آنها را خاموش می‌کردم.  وقتی به طبقه‌ی بالا رسیدم از شمار زیاد متقاضیان این شغل شگفت زده شدم. نامم را در لیست متقاضیان ثبت کردم و در نوبت ایستادم. با نگاه به چهره و آراستگی حاضران، از لباس و ظاهرم احساس حقارت کردم. برخی از آنها به مدارک تحصیلی خود از دانشگاه‌های آمریکا پوز می‌دادند. بعدا متوجه شدم همه کسانی که وارد مصاحبه می‌شوند فقط در کمتر از یک دقیقه خارج می‌شوند. با خود گفتم: وقتی اینها با این ظواهر مرتب و مدارک عالی رد می‌شوند آیا من پذیرفته خواهم شد؟! تصمیم گرفتم قبل از این که عذرم را بخواهند، با عزت از این رقابت بازنده کنار بکشم. از جایم بلند شدم و خواستم بیرون بروم که منشی نامم را صدا زد. گفتم چاره‌ای نیست توکل بر خدا می‌روم. وارد اتاق مصاحبه شدم و روی صندلی نشستم؛ سه نفر مصاحبه‌گر بودند نگاهی به من کردند و لبخندی زدند. بعد یکی از آنها گفت چه وقت می‌خواهی سر کارت بروی؟؟؟!!! لحظاتی مات و مبهوت شدم و فکر کردم مسخره‌ام می‌کنند یا یکی از سؤالات مصاحبه است و بعد از آن سوالات مهم‌تری است. بیدرنگ به یاد نصیحت پدر افتادم که به من گفت هیچ وقت خودم را نبازم و اعتماد به نفسم را از دست ندهم. با آرامش گفتم: بعد از این که ان شاء الله امتحان را با موفقیت پشت سر گذاشتم. نفر بعدی گفت تو امتحان را با موفقیت پشت سر گذاشتی و قبول شدی. گفتم ولی شما از من سوالی نپرسیدید!!! نفر سوم گفت: ما به خوبی می‌دانیم که تنها با طرح سوال نمی‌توانیم مهارت هیچ یک از متقاضیان را ارزیابی کنیم. بنابراین تصمیم گرفتیم افراد را به صورت عملی ارزیابی کنیم...  ما مجموعه‌ای از تست‌های عملی را طراحی کردیم که رفتار متقاضی، میزان مثبت‌اندیشی او و میزان علاقه‌ی او به کارهای شرکت را برای ما مشخص می‌کند. شما تنها کسی بودید که تلاش کردید هر نقصی را که ما عمداً سر راه متقاضیان قرار داده بودیم رفع کنید. ما از طریق دوربین‌های مداربسته که در تمامی سالن‌های شرکت نصب شده است مسیر ورود شما را کنترل می‌کردیم.
در این هنگام تمام چهره‌ها از جلوی چشمانم محو شدند و شغل و مصاحبه و همه چیز را فراموش کردم... فقط چهره‌ی پدرم را می‌دیدم! این در بزرگی است که در بیرون خشن به نظر می‌رسد، اما درون آن سرشار از رحمت، محبت، عشق، لطافت و آرامش است. خیلی علاقمند بودم که هر چه زودتر به خانه باز گردم و دست و پای پدرم را ببوسم. دم در خانه دیدم اقوام و همسایه ها جمع شده‌ بودند و با ناامیدی و دلسردی به من نگاه می‌کردند همه چیز را فهمیدم دیر رسیدم و فرصت از دست رفته بود. مشتاق شنیدن صدایش بودم؛ هنوز فریادهایش در گوشم طنین‌انداز بود. چرا تا حالا پدرم را ندیده بودم؟ چگونه چشمانم از دیدنش نابینا بود؟ دلم برایش تنگ شده بود برای بخشش‌های بلا عوض او... برای دلسوزی‌های بی‌پایانش ... برای پاسخ‌های بدون سؤالش... برای نصیحت‌های بدون مشورتش..
🛑🎥 چند روز قبل نماینده مطلعِ مجلس! از پشت تریبونِ پارلمان، خبر هلاکت الجولانی، فرمانده‌ی "تحریر الشام" را در حلبِ سوریه، اعلام کرد. اما امروز، ابومحمد الجولانی فرمانده‌ی هیئت تحریر الشام در قلعه‌ی تاریخی حلب دیده شد😐 🔹پی‌نوشت: دستکم گرفتن دشمن بر خلافِ واقعیتِ صحنه، شرایط امروز را برای ما رقم زده؛ تصمیم‌گیرانِ ما اگر همینقدر مطلع و سوارِ بر امور اقدام می‌کنند، وای به حال کشور و منطقه!