*وصیتنامه ملانصرالدین* 😇
من از شب اول قبر میترسم، منو شب دوم خاک کنید!
😅😅😅😅😅😅
به جای کافور حشره کش بزنید تا مورچه ها منو نخورند!
😜😜😜😅😅😅
یه کفن دست دوم تنم کنید تا فکر کنند از من سوال کرده اند!
😆😆😆😆😆😆
به یارانه هام دست نزنید برمیگردم!
😂😂😂😂😷😷😷
ﯾﻪ ﮔﺪﺍﯾﯽ ﺩﻡ ﺗﺮﻣﯿﻨﺎﻝ ﻫﺴﺖ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻟﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﻤﺶ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﺮﺍﯾﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺑﺮﻩ ﺗﺎ ﺷﻬﺮﺵ!
بهش پول نديد،
بیشعور ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻫﻢ میﺮﻓﺖ تا ﺍﻻﻥ مرزو رد کرده بود!
😂😂😂😷😷😷
پدرم موقع مناظره گفت:
اگه کنترل مملکت دست من بود ایران رو گلستان میکردم..
منم گفتم:
والله یه کنترل کولر دستته اینجارو جهنم کردی
بقیشو دیگه خوردم به دیوار نتونستم بگم
🤕😞😁😂😷😷😷
اما خدا به هیچکس مثل اصحاب کهف حال نداد..
ساعت 5 بعد از ظهر ایمان آوردن، تا 9 رسیدن تو غار گرفتن خوابیدن، 300 سال بعد پاشدن یه صبحونه سبک خوردن و مردن و رفتن بهشت...
🥴🥴🥴😷😷😷😷
ﺧﺪﺍﯾﺎ ...
مارو ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﺎﻋﺖﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﺪﺭﺳﻪ میخوندیم
ببخش ...
چون هم وضو نداشتیم ...
هم اجباری بود ...
هم الکی پیس پیس میکردیم!
😂😂😂😂😂
مامانم رفته واسه تولد بابام یه ظرف پیرکس خریده
انصافأ بابام کلی تشکر کرد...
حالا دیشب تولد مامانم بود،
بابام هم رفته چهارحلقه لاستیک خریده
حالا نمیدونم مامانم چرا قهر کرده
شاید از رنگ لاستیکا خوشش نیومده
😂😂😷😷😷😷😷
خدایا...
ميشه اين آقای شيطان رو ببخشي و باهاش آشتی كنی كه دست از سر ما ورداره؟
تو که همه رو میبخشی ..اینم اشتباه کرد به ما سجده نکرد ..ما بخشیدیم تو هم ببخش... داره اذیت میکنه ... پیشنهادهای خوب خوب میده ...نمیشه رد کرد!
😑😂😂😷😷😷😷
صبح اومدم دو کلمه درس بخونم..
تا الان خواب بودم...
میترسم دو ورق دیگه بخونم برم تو کما :))
😂😅😷😷😷😷
یارو اومده میگه کارمو راه بنداز، ایشالا گذرت پیش ما افتاد جبران میکنم!
گفتم کارت چیه؟
میگه مرده شورم!
میخوام صد سال سیاه جبران نکنی!
😝😂😷😷😷😷😷
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﺮ ﻗﺒﺮ یکی از بستگان،
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ کنار ﻗﺒﺮ بغلی ﻧﺸﺴﺖ، ﺑﻌﺪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ:
ﻓﻮﺕ ﻛﺮﺩﻥ؟!
ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ شبا میاد اینجا میخوابه، اومدم بیدارش کنم بریم خونه!
😅😅😅😅😷😘😘
اینو فرستادم بخونید و خنده ای زیبا بیاد رو لبتون 🌹عاقبتتان بخیر🌹
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ درس مهمی که استاد قرائتی از یک پیرمرد پیاز فروش بیسواد فرا گرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعه ها دلگیر نیست
شاید دلمان پیش کسی هست که نیست...💔
اللهم عجل لولیک الفرج
خدایا ولیت مهدی ع را برسان
#جمعه_های_دلتنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥پیام حزبالله به اسرائیل: هیچ تانکی برایتان باقی نخواهد ماند
💠 نماز خواندن با آرایش
💬 سؤال:
با توجّه به این که پوشیدن بهترین لباسها و زینت کردن در هنگام نماز سفارش شده است، حکم آرایش در موقع نماز (استفاده از لوازم آرایشی و عطر) برای خانم ها چیست؟
✅ پاسخ:
🔹 پوشیدن لباس تمیز و روشن، آراستن ظاهر، خوش بو کردن خود با عطر و انداختن گردن بند برای خانمها در هنگام نماز از مواردی است که به آن سفارش شده است؛ امّا درباره آرایش چهره هنگام نماز توصیهای نرسیده است. آری، اگر پس از وضو گرفتن و قبل از نماز، خانمی آرایش کرده باشد، نماز خواندن با آن اشکال ندارد؛ مگر آن که لوازم آرایشی، مانع رسیدن پوست پیشانی به مُهر شود.
📚 پینوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله خامنهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 نیازی به عجله نیست؛ آنچه قسمت توست همیشه به موقع خواهد رسید...
شهادت قسمت ما می شد ای کاش...
هر که را صبح شهادت نیست ، شام مرگ هست...
5.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹برخی از آسیبهای چشم چرونی👀
✍حجت الاسلام استاد قرائتی
تا آخر خوب بخونید
*امام جماعت دزد* ؟؟؟؟؟
یکی از دوستان نقل میکرد که در یکی از کشورهای آفریقای ساحلی شخصی که حافظ قرآن کریم
و عالم شریعت بود در یکی از مساجد مسؤولیت امامت را پذیرفت و مردم محل از او استقبال بسیار زیادی کردند و هر خانواده تلاش مینمود که امام، میهمان خانهی او شود خصوصا در ماه مبارک رمضان... از جمله یکی از مقتدیان در روزهای پایانی رمضان، امام را به افطار دعوت نمود.
امام دعوت ایشان را اجابت نموده به خانهاش رفت و میزبان از امام به گرمی استقبال نموده و بینهایت مورد عزت و اکرام قرار داد و امام بعد از افطار در حق میزبان و خانوادهاش دعا نموده، مرخص شد.
زمانی که خانم میزبان، نظافت خانه را شروع کرد به یادش آمد که درطاقچه سالن مقداری پول گذاشته بود.... فورا وارد سالن شد ولی پولی ندید.... تمام اطراف سالن را جستجو کرد اما پول را نیافت.
وقتی که شوهرش از مسجد برگشت برایش جریان را گفت و سوال کرد آیا تو پول را از سالن برداشتی؟ شوهر جواب داد نه!
بعد از فکر زیاد به این نتیجه رسیدند که به غیر از امام، هیچ کسی به خانهی شان در این مدت نیامده است و همچنان یک دختر شیرخوار دارند که او از گهوارهاش نمی تواند پایین بیاید به همین خاطرتنهامتهم همان امام است. آن شخص بسیار عصبانی شده گفت: چطور امکان دارد که امام چنین کاری را انجام دهد، در حالی که اورا به خانهی خود دعوت کردهام و به احترام ماه مبارک رمضان اورا اکرام و عزت نمودهام. او میبایست پیشوا و الگو باشد نه دزد!!!
با وجود خشم و غضبش، آن قضیه را پنهان کرد و از روی حیا نتوانست با امام بخاطر پول، مواجهه و موضوع را مطرح کند و لکن از امام دوری می نمود تا مجبور به سلام دادن و سخن گفتن با او نشود.
بعد از گذشت یک سال کامل دوباره ماه مبارک رمضان آمد و مردم با همان شور، شوق، علاقه و اخلاص امام را به خانههای شان جهت افطار دعوت کردند و زمانی که نوبت دعوت امام به خانهی این شخص رسید ؛ قضیه سرقت پول به یادش آمد و با خانم خود مشورت کرد که آیا امام را دعوت کند یا خیر؟
از آنجایی که خانم آن شخص، یک زن صالح و نیکوصفتی بود شوهرش را تشویق نمود تا امام را دعوت کند و گفت شاید امام از روی احتیاج آن پول را برداشته باشد به همین خاطر او را باید مورد عفو و بخشش خود قرار دهیم، شاید که خداوند متعال ما را هم ببخشد.
او امام را به افطاری دعوت نمود ولی در پایان افطاری نتوانست خود را نگه دارد و امام را مورد خطاب قرارداد و گفت: امام محترم، شاید متوجه شده باشید که در طول یک سال گذشته رفتار من در قبال شما تغییر کرده...
امام گفت: بلی، ولی من فرآموش کردم علت انرا جویا شوم زیرا بسیار مشغول کار وتلاش بودم.
آن شخص گفت: امام محترم! از شما یک سوال می کنم امید است که جواب واضح بدهید.... یک سال قبل و در ماه مبارک رمضان خانم من مقداری پول را بالای طاقچه ی سالن پذیرایی گذاشته بود و فراموش کرده بودکه آنرا بردارد و لکن آن پول بعد از رفتن شما از نظر غایب شد و جستجوی بسیاری کردیم ولی نتوانستیم پیدا کنیم حالا بگویید آیا شما آن را برداشته بودید؟
امام گفت: بلی! من آن را برداشته بودم.
صاحب خانه از این جواب صریح، مبهوت، متعجب و حیران شد ولی امام سخنان خود را ادامه داده گفت: وقتی که در سالن تنها بودم دیدم پنجره باز است، باد تندی هم وزید و پولها را پراکنده و پخش کرد به همین خاطر پولها را جمع نمودم و دقت کردم که اگر پولها را زیر فرش و یا روی طاقچه بگذارم ممکن است شما آن را پیدا نکنید و یا باز باد آنها را پراکنده کند...
در این موقع امام سر خود را اندوهگین تکان داده به گریه افتاد.... و در ادامه صاحب خانه را خطاب قرار داده گفت: به نظرت من برای چه چیزی اندوهگینم و گریه میکنم؟
حاشا که به خاطر تهمت دزدی که به من میزنی گریه کنم، اگرچه این تهمت دردناک است و لکن من بخاطر این گریه میکنم که 355 روز گذشت و هیچ یک از شما صفحهای از قرآن کریم را هم نخواندید و اگر قرآن کریم را یک بار باز میکردید، البته پول را در آن پیدا میکردید.
صاحب خانه با عجله قرآن کریم را آورده، باز کرد و پول ها را کامل در آن دید...!!
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛖 ماجرایی که زندگی رجبعلی_خیاط را متحول کرد
🎙️حجت الاسلام راجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکری بالاتر از کیمیا!
حجت الاسلام
#عالی🎙