#نهج_البلاغه
شرایط پیشوای شایسته
وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّهُ لَا يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ الْوَالِي عَلَى الْفُرُوجِ وَ الدِّمَاءِ وَ الْمَغَانِمِ وَ الْأَحْكَامِ وَ إِمَامَةِ الْمُسْلِمِينَ الْبَخِيلُ، فَتَكُونَ فِي أَمْوَالِهِمْ نَهْمَتُهُ، وَ لَا الْجَاهِلُ فَيُضِلَّهُمْ بِجَهْلِهِ، وَ لَا الْجَافِي فَيَقْطَعَهُمْ بِجَفَائِهِ، وَ لَا الْحَائِفُ لِلدُّوَلِ فَيَتَّخِذَ قَوْماً دُونَ قَوْمٍ، وَ لَا الْمُرْتَشِي فِي الْحُكْمِ، فَيَذْهَبَ بِالْحُقُوقِ وَ يَقِفَ بِهَا دُونَ الْمَقَاطِعِ، وَ لَا الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَّةِ فَيُهْلِكَ الْأُمَّة.
شما مى دانيد، آن کس که بر نواميس، و خونها، و اموال (مردم) و احکام و امامت مسلمين، سلطه پيدا مى کند، نبايد بخيل باشد تا حرص بر جمع آورى اموال براى خود او را مشغول سازد (و از حق و عدالت بازدارد) و نبايد جاهل و نادان باشد که با جهل خويش مردم را گمراه کند و نه خشن باشد که پيوندهاى مردم را با خشونت خويش قطع کند و نه ستمگر و حيف وميل کننده اموال (بيت المال) تا تبعيض روا دارد، و گروهى را بر گروه ديگرى (بى دليل) مقدّم شمرد، و نه در قضاوت رشوه گير باشد تا حقوق (مردم) را از بين ببرد و در رساندن حق (به صاحبانش) کوتاهى ورزد و نبايد سنّت (پيامبر) را تعطيل کند و بدين سبب امّت را به هلاکت بيفکند!
#پایان_خطبه۱۳۱
#انتخابات
#انتخاب_اصلح
#نهج_البلاغه
دنیا محل توشه گرفتن است.
فَمَنْ أَشْعَرَ التَّقْوَى قَلْبَهُ، بَرَّزَ مَهَلُهُ وَ فَازَ عَمَلُهُ؛ فَاهْتَبِلُوا هَبَلَهَا وَ اعْمَلُوا لِلْجَنَّةِ عَمَلَهَا؛ فَإِنَّ الدُّنْيَا لَمْ تُخْلَقْ لَكُمْ دَارَ مُقَامٍ، بَلْ خُلِقَتْ لَكُمْ مَجَازاً، لِتَزَوَّدُوا مِنْهَا الْأَعْمَالَ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، فَكُونُوا مِنْهَا عَلَى أَوْفَازٍ وَ قَرِّبُوا الظُّهُورَ لِلزِّيَال.
هر کس تقوا را در کانون قلب خويش قرار دهد کارهاى نيک او ظاهر مى شود، وعملش به پيروزى مى رسد، پس براى تحصيل تقوا فرصت را غنيمت شمريد، و براى بهشت (جاويدان) عمل شايسته آن را انجام دهيد. (بدانيد) دنيا به عنوان اقامتگاه هميشگى شما خلق نشده، بلکه به عنوان گذرگاه شما آفريده شده است تا از آن زاد و توشه اعمال صالح براى سراى جاودانى برگيريد، اکنون که چنين است به سرعت آماده کوچ کردن از آن باشيد و مرکبها را براى ترک دنيا آماده کنيد!
#پایان_خطبه۱۳۲
#نهج_البلاغه
مذمت دشمنی با یکدیگر
قَدِ اصْطَلَحْتُمْ عَلَى الْغِلِّ فِيمَا بَيْنَكُمْ، وَ نَبَتَ الْمَرْعَى عَلَى دِمَنِكُمْ، وَ تَصَافَيْتُمْ عَلَى حُبِّ الْآمَالِ، وَ تَعَادَيْتُمْ فِي كَسْبِ الْأَمْوَالِ؛ لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكُمُ الْخَبِيثُ وَ تَاهَ بِكُمُ الْغُرُورُ، وَ اللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى نَفْسِي وَ أَنْفُسِكُم.
شما در ميان خود بر خيانت و حسد و کينه ورزى توافق کرده ايد، و گياهان متعفن بر مزبله (افکار) شما روييده. در محبّت و دلبستگى به آرزوها هماهنگ شده ايد، ولى در کسب اموال به دشمنى پرداخته ايد. شيطان شما را سرگردان ساخته (و راه سعادت و نجات را گم کرده ايد و) اين فريبکار شما را به هلاکت افکنده است. از خدا براى (نجات خويش) و شما يارى مى طلبم.
#پایان_خطبه۱۳۳
#نهج_البلاغه
خبر از فتنه های آینده
كَأَنِّي بِهِ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ وَ فَحَصَ بِرَايَاتِهِ فِي ضَوَاحِي كُوفَانَ، فَعَطَفَ عَلَيْهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ وَ فَرَشَ الْأَرْضَ بِالرُّءُوسِ، قَدْ فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ وَ ثَقُلَتْ فِي الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ، بَعِيدَ الْجَوْلَةِ، عَظِيمَ الصَّوْلَةِ؛ وَ اللَّهِ لَيُشَرِّدَنَّكُمْ فِي أَطْرَافِ الْأَرْضِ حَتَّى لَا يَبْقَى مِنْكُمْ إِلَّا قَلِيلٌ كَالْكُحْلِ فِي الْعَيْنِ، فَلَا تَزَالُونَ كَذَلِكَ حَتَّى تَئُوبَ إِلَى الْعَرَبِ عَوَازِبُ أَحْلَامِهَا. فَالْزَمُوا السُّنَنَ الْقَائِمَةَ وَ الْآثَارَ الْبَيِّنَةَ وَ الْعَهْدَ الْقَرِيبَ الَّذِي عَلَيْهِ بَاقِي النُّبُوَّةِ، وَ اعْلَمُوا أَنَّ الشَّيْطَانَ إِنَّمَا يُسَنِّي لَكُمْ طُرُقَهُ لِتَتَّبِعُوا عَقِبَهُ.
(این قسمت از خطبه ظاهرا اشاره بخروج سفيانى مى باشد،)
گويا او را مى بينم که نعره اش از «شام» بلند است، و پرچم هايش را در اطراف «کوفه» به اهتزاز درآورده ! همانند شترى خشمگين و خطرناک به سوى آن مى آيد، و زمين ها را با سرها فرش مى کند! دهانش را باز کرده (و همه چيز را فرو مى بلعد). گام هايش بر زمين سنگين است (و همه مناطق را زير نفوذ خود مى گيرد) جولان او وسيع و حمله اش عظيم است.
به خدا سوگند! شما را در اطراف زمين پراکنده مى کند تا آن جا که جز تعداد کمى از شما ـ همچون بقاياى سرمه در چشم ـ باقى نماند ! اين وضع همچنان ادامه مى يابد، تا زمانى که عقل و فکر از دست رفته عرب، به او باز گردد (و در سايه عقل و درايت، دست اتّحاد به هم دهند و بر ستمگران شورند) سپس با سنّت هاى جاودانه اسلام و آثار آشکار پيامبر (صلى الله عليه وآله) و پيمان نزديکى که نشانه ميراث نبوّت بر آن باقى است، همراه و همگام باشيد، و بدانيد شيطان راههاى خويش را براى شما آسان جلوه مى دهد، تا از او پيروى کنيد
#پایان_خطبه۱۳۸
#نهج_البلاغه
مذمت عیب جویی از دیگران
يَا عَبْدَ اللَّهِ لَا تَعْجَلْ فِي عَيْبِ أَحَدٍ بِذَنْبِهِ، فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ، وَ لَا تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِكَ صَغِيرَ مَعْصِيَةٍ، فَلَعَلَّكَ مُعَذَّبٌ عَلَيْهِ. فَلْيَكْفُفْ مَنْ عَلِمَ مِنْكُمْ عَيْبَ غَيْرِهِ لِمَا يَعْلَمُ مِنْ عَيْبِ نَفْسِهِ، وَ لْيَكُنِ الشُّكْرُ شَاغِلًا لَهُ عَلَى مُعَافَاتِهِ مِمَّا ابْتُلِيَ [غَيْرُهُ بِهِ] بِهِ غَيْرُهُ.
اى بنده خدا! در عيب جويى هيچ کس نسبت به گناهى که انجام داده است شتاب مکن، شايد او آمرزيده شده باشد، و بر گناه کوچکى که خود انجام داده اى ايمن مباش، شايد به خاطر آن مجازات شوى، بنابراين، هر کدام از شما از عيب ديگرى آگاه شود، به سبب آنچه از عيب خود مى داند، از عيب جويى او خوددارى کند، و اگر کسى از عيب و گناهى پاک است، بايد شکر و سپاس بر اين نعمت، او را از عيب جويى کسى که به آن عيب و گناه مبتلا شده است، باز دارد.
#پایان_خطبه۱۴۰
#نهج_البلاغه
دعای طلب باران
اللَّهُمَّ إِنَّا خَرَجْنَا إِلَيْكَ نَشْكُو إِلَيْكَ مَا لَا يَخْفَى عَلَيْكَ حِينَ أَلْجَأَتْنَا الْمَضَايِقُ الْوَعْرَةُ وَ أَجَاءَتْنَا الْمَقَاحِطُ الْمُجْدِبَةُ وَ أَعْيَتْنَا الْمَطَالِبُ الْمُتَعَسِّرَةُ وَ تَلَاحَمَتْ عَلَيْنَا الْفِتَنُ [الْمَسْتَصْعَبَةُ] الْمُسْتَصْعِبَةُ. اللَّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُكَ أَلَّا تَرُدَّنَا خَائِبِينَ وَ لَا تَقْلِبَنَا وَاجِمِينَ وَ لَا تُخَاطِبَنَا بِذُنُوبِنَا وَ لَا تُقَايِسَنَا بِأَعْمَالِنَا. اللَّهُمَّ انْشُرْ عَلَيْنَا غَيْثَكَ وَ بَرَكَتَكَ وَ رِزْقَكَ وَ رَحْمَتَكَ، وَ اسْقِنَا سُقْيَا نَاقِعَةً مُرْوِيَةً مُعْشِبَةً، تُنْبِتُ بِهَا مَا قَدْ فَاتَ وَ تُحْيِي بِهَا مَا قَدْ مَاتَ، نَافِعَةَ الْحَيَا، كَثِيرَةَ الْمُجْتَنَى، تُرْوِي بِهَا الْقِيعَانَ وَ تُسِيلُ الْبُطْنَانَ وَ تَسْتَوْرِقُ الْأَشْجَارَ وَ تُرْخِصُ الْأَسْعَارَ، إِنَّكَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِيرٌ.
خداوندا! ما به سوى تو آمده ايم تا از چيزى شکايت به درگاهت آوريم که از تو پنهان نيست، هنگامى که مشکلات طاقت فرسا ما را به درگاه تو فرستاده، و خشکسالى و قحطى به ناچار ما را به اين جا آورده، نيازها فوق العاده ما را خسته کرده، و فتنه هاى سخت پى درپى دامان ما را گرفته است.
خداوندا! از تو مى خواهيم که ما را نوميد برمَگردانى، و با حزن و اندوه بازگشت ندهى، ما را به گناهانمان مؤاخذه مفرما، و به مقتضاى اعمالمان با ما رفتار مکن.
بار خدايا! باران و برکات و رزق و رحمتت را بر ما بگستران، بارانى بر ما بفرست نافع و سودمند و بارور کننده، که آنچه را خشک شده با آن برويانى، و آنچه را مرده، زنده کنى، آبى بسيار پر منفعت، پربار که تپه ها و کوهها را با آن سيراب نمايى، رودخانه ها را به راه اندازى، درختان را پر برگ سازى، و قيمت ها را با آن پايين آورى، تو به هر چه اراده کنى توانا هستى.
#پایان_خطبه۱۴۳
#نهج_البلاغه
انتخاب دنیا به جای آخرت
أَيْنَ الْعُقُولُ الْمُسْتَصْبِحَةُ بِمَصَابِيحِ الْهُدَى وَ الْأَبْصَارُ اللَّامِحَةُ إِلَى مَنَارِ التَّقْوَى، أَيْنَ الْقُلُوبُ الَّتِي وُهِبَتْ لِلَّهِ وَ عُوقِدَتْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ؟ ازْدَحَمُوا عَلَى الْحُطَامِ وَ تَشَاحُّوا عَلَى الْحَرَامِ وَ رُفِعَ لَهُمْ عَلَمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ، فَصَرَفُوا عَنِ الْجَنَّةِ وُجُوهَهُمْ وَ أَقْبَلُوا إِلَى النَّارِ بِأَعْمَالِهِمْ، وَ دَعَاهُمْ رَبُّهُمْ فَنَفَرُوا وَ وَلَّوْا، وَ دَعَاهُمُ الشَّيْطَانُ فَاسْتَجَابُوا وَ أَقْبَلُوا.
کجايند آن عقلها که از چراغ هدايت نور مى گيرند، و آن چشمها که به مناره ها و نشانه هاى تقوا دوخته شده اند؟ کجايند آن دل ها که به خدا بخشيده شده، و با يکديگر پيمان اطاعت خدا را بسته اند.
ولى آنها (دنياپرستان) گرد متاع پست دنيا ازدحام کرده اند، و براى به دست آوردن حرام به نزاع با يکديگر برخاسته اند، پرچم بهشت و دوزخ در برابر آنها بر افراشته شده، اما از بهشت روى برگردانده و با اعمال خود به آتش دوزخ روى آورده اند!
(آرى) پروردگارشان آنها را فراخوانده، اما رويگردان شده و پشت کرده اند، (ولى) شيطان آنها را به سوى خود دعوت کرده، دعوتش را پذيرفته و به او روى آورده اند!
#پایان_خطبه۱۴۴
#نهج_البلاغه
نهی از بدعت در دین
وَ مَا أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلَّا تُرِكَ بِهَا سُنَّةٌ، فَاتَّقُوا الْبِدَعَ وَ الْزَمُوا الْمَهْيَعَ؛ إِنَّ عَوَازِمَ الْأُمُورِ أَفْضَلُهَا، وَ إِنَّ [مُحْدَثَاتِهَا] مُحْدِثَاتِهَا شِرَارُهَا.
هيچ بدعتى ايجاد نشد مگر اين که سنتى با آن متروک گشت، بنابراين از بدعتها بپرهيزيد و راه راست و روشن را رها نکنيد; چرا که سنتهاى ريشه دارِ پيشين (اسلام)، برترين امور است و بدعتها، بدترين کارهاست!
#پایان_خطبه۱۴۵
#نهج_البلاغه
موعظه ی انسان ها
وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ لَنْ تَعْرِفُوا الرُّشْدَ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي تَرَكَهُ، وَ لَنْ تَأْخُذُوا بِمِيثَاقِ الْكِتَابِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَقَضَهُ، وَ لَنْ تَمَسَّكُوا بِهِ حَتَّى تَعْرِفُوا الَّذِي نَبَذَهُ. فَالْتَمِسُوا ذَلِكَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ، فَإِنَّهُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ، هُمُ الَّذِينَ يُخْبِرُكُمْ حُكْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ صَمْتُهُمْ عَنْ مَنْطِقِهِمْ وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ، لَا يُخَالِفُونَ الدِّينَ وَ لَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ، فَهُوَ بَيْنَهُمْ شَاهِدٌ صَادِقٌ وَ صَامِتٌ نَاطِق.
بدانيد! شما هرگز راه حق را نخواهيد يافت، مگر اين که ترک کنندگان آن را بشناسيد، و هرگز به پيمان قرآن وفادار نخواهيد بود مگر اين که از کسى که آن پيمان را شکسته است آگاه شويد، و هرگز به قرآن تمسّک نخواهيد جست، مگر اين که به کسانى که آن را دور افکنده اند پى ببريد.
اين (آگاهى ها) را از اهلش بياموزيد، چرا که آنها حيات علم و مرگ جهلند آنها هستند که حکمشان، شما را از علمشان آگاه مى سازد، و سکوتشان از منطقشان، وظاهرشان از باطنشان. آنها نه با دين خدا مخالفت مى کنند و نه در آن اختلاف دارند. قرآن در ميان آنها شاهدى صادق است و خاموشى سخنگو (و تمام علوم قرآن نزد آنهاست).
#پایان_خطبه۱۴۷
#نهج_البلاغه
عبرت از مرگ دیگران
وَ إِنَّمَا كُنْتُ جَاراً جَاوَرَكُمْ بَدَنِي أَيَّاماً وَ سَتُعْقَبُونَ مِنِّي جُثَّةً خَلَاءً، سَاكِنَةً بَعْدَ حَرَاكٍ وَ صَامِتَةً بَعْدَ نُطْقٍ، [لِيَعِظَكُمْ هُدُوئِي] لِيَعِظْكُمْ هُدُوِّي وَ خُفُوتُ إِطْرَاقِي وَ سُكُونُ أَطْرَافِي، فَإِنَّهُ أَوْعَظُ لِلْمُعْتَبِرِينَ مِنَ الْمَنْطِقِ الْبَلِيغِ وَ الْقَوْلِ الْمَسْمُوعِ. وَدَاعِي لَكُمْ وَدَاعُ امْرِئٍ مُرْصِدٍ لِلتَّلَاقِي. غَداً تَرَوْنَ أَيَّامِي وَ يُكْشَفُ لَكُمْ عَنْ سَرَائِرِي وَ تَعْرِفُونَنِي بَعْدَ خُلُوِّ مَكَانِي وَ قِيَامِ غَيْرِي مَقَامِي.
من همسايه اى بودم که چند روزى در کنار شما زيستم و به زودى از من تنها جسدى بى روح و بى حرکت، بعد از آن همه حرکتها، و خاموش، بعد از آن همه گفتارها، باقى خواهيد يافت. از حرکت ايستادن من، و از کار افتادن چشمهايم، و بى حرکتى اعضاى پيکرم بايد شما را پند و اندرز دهد، چرا که پند و اندرز آن براى عبرت گيرندگان از هر منطق رسا و گفتار شنيدنى مؤثّرتر است.
وداع من با شما، وداع کسى است که آماده ملاقات (پروردگار) است و فردا ارزش زندگى با من را خواهيد دانست و باطن من براى شما آشکار خواهد شد و آن زمان که جاى خالى مرا ببينيد و ديگرى بر جاى من نشيند، مرا خواهيد شناخت.
#خطبه۱۴۹
#پایان_خطبه
#نهج_البلاغه
وظیفه مردم در فتنه
بَيْنَ قَتِيلٍ مَطْلُولٍ وَ خَائِفٍ مُسْتَجِيرٍ، يَخْتِلُونَ بِعَقْدِ الْأَيْمَانِ وَ بِغُرُورِ الْإِيمَانِ. فَلَا تَكُونُوا أَنْصَابَ الْفِتَنِ وَ أَعْلَامَ الْبِدَعِ، وَ الْزَمُوا مَا عُقِدَ عَلَيْهِ حَبْلُ الْجَمَاعَةِ وَ بُنِيَتْ عَلَيْهِ أَرْكَانُ الطَّاعَةِ، وَ اقْدَمُوا عَلَى اللَّهِ مَظْلُومِينَ وَ لَا تَقْدَمُوا عَلَيْهِ ظَالِمِينَ، وَ اتَّقُوا مَدَارِجَ الشَّيْطَانِ وَ مَهَابِطَ الْعُدْوَانِ، وَ لَا تُدْخِلُوا بُطُونَكُمْ لُعَقَ الْحَرَامِ، فَإِنَّكُمْ بِعَيْنِ مَنْ حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَعْصِيَةَ، وَ سَهَّلَ لَكُمْ سُبُلَ الطَّاعَة.
مردم (در زمان فتنه) يا کشته مى شوند و خونشان به هدر مى رود، و يا ترسان هستند (و به گوشه اى پناه مى برند) و طالب امانند. فتنه گران با سوگندها و تظاهر به ايمان مردم را فريب مى دهند.
در چنين شرايطى سعى کنيد شما پرچم هاى فتنه و نشانه هاى بدعت نباشيد، و از آن چه پيوند جماعت به آن گره خورده و ارکان اطاعت بر آن نباشد، جدا نشويد. مظلوم بر خداوند وارد شويد و ظالم وارد نشويد. از گام نهادن در راه هاى شيطان و سراشيبى هاى ظلم و عدوان بپرهيزيد. لقمه هاى حرام هر چند اندک باشد، وارد شکم خود نسازيد; چرا که شما زير نظر کسى هستيد که گناه را بر شما حرام کرده و راه هاى اطاعت را براى شما آسان ساخته است.
#پایان_خطبه۱۵۱
#نهج_البلاغه
ویژگی های دین اسلام و قرآن
إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَصَّكُمْ بِالْإِسْلَامِ وَ اسْتَخْلَصَكُمْ لَهُ، وَ ذَلِكَ لِأَنَّهُ اسْمُ سَلَامَةٍ وَ جِمَاعُ كَرَامَةٍ، اصْطَفَى اللَّهُ تَعَالَى مَنْهَجَهُ وَ بَيَّنَ حُجَجَهُ مِنْ ظَاهِرِ عِلْمٍ وَ بَاطِنِ حُكْمٍ. لَا تَفْنَى غَرَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُهُ، فِيهِ مَرَابِيعُ النِّعَمِ وَ مَصَابِيحُ الظُّلَمِ، لَا تُفْتَحُ الْخَيْرَاتُ إِلَّا بِمَفَاتِيحِهِ وَ لَا تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِمَصَابِيحِهِ، قَدْ أَحْمَى حِمَاهُ وَ أَرْعَى مَرْعَاهُ، فِيهِ شِفَاءُ [الْمُشْتَفِي] الْمُسْتَشْفِي وَ كِفَايَةُ الْمُكْتَفِي.
خداوند، اسلام را ویژه شما قرار داد و شما را براى (حمایت از) اسلام برگزید. این همه اهمیّت به خاطر آن است که اسلام نامى است براى سلامت و کانونى است از بزرگوارى ها و کرامت. خداوند، راه اسلام را برگزید و دلایلش را روشن ساخت (و قرآن را فرو فرستاد که) ظاهرش علم و باطنش حکمت است!
تعلیمات علمى قرآن هرگز فانى نمى شود و شگفتى ها و نوآورى هایش پایان نمى گیرد، در آن نعمت هایى است همچون سرزمین هاى پر گیاه در فصل بهار و چراغ هاى روشنى بخش تاریکى ها، درهاى خیرات جز با کلیدهاى آن گشوده نمى شود و ظلمت ها جز با چراغ هاى پر فروغش برطرف نمى گردد. قرآن، مناطق ممنوعه و حدود محرمات را تعیین کرد و موارد مباح و حلال را نشان داده. درمان شفاجویان در قرآن است و همه نیازهاى طالبان در آن جمع است.
#پایان_خطبه۱۵۲