eitaa logo
پیام نایین
1.5هزار دنبال‌کننده
18.5هزار عکس
5هزار ویدیو
138 فایل
اخبار و رویداد های شهرستان نایین و ایران @payamnaein پایگاه خبری پیام نایین👇 Payamnaein.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
دعا در طلب حوائج از خداوند وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَاةً دَائِمَةً نَامِيَةً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا ، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْناً لِي وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِي ، اِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ. و بر محمّد و آلش درود فرست؛ درودی همیشگی و ابدی که برای مدّتش انقطاعی و برای زمانش پایانی نباشد؛ این درود را برایم مدد و جهت برآورده شدن حاجتم، سبب قرار ده؛ همانا تو بزرگ و گسترده و کریمی.
دعا در اعتراف به ناتوانی از شکر اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لَا يَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غَايَةً إِلَّا حَصَلَ عَلَيْهِ مِنْ إِحْسَانِكَ مَا يُلْزِمُهُ شُكْراً وَ لَا يَبْلُغُ مَبْلَغاً مِنْ طَاعَتِكَ وَ إِنِ اجْتَهَدَ إِلَّا كَانَ مُقَصِّراً دُونَ اسْتِحْقَاقِكَ بِفَضْلِكَ. فَأَشْكَرُ عِبَادِكَ عَاجِزٌ عَنْ شُكْرِكَ ، وَ أَعْبَدُهُمْ مُقَصِّرٌ عَنْ طَاعَتِكَ. خدایا! کسی از شکرگزاری‌ات در حالی از احوال، به نهایت شکر نمی‌رسد جز این که از احسانت نعمتی به دست می‌آورد که او را به شکری دیگر وا می‌دارد؛ و از آنجا که نعمتت پیوسته و پی‌درپی به بندگان می‌رسد، پس کسی را قدرت بر شکر نیست؛ و از اطاعتت، گرچه تلاش و کوشش کند به اندازه‌ای نمی‌رسد، جز این‌که در برابر شایستگی‌ات، به سبب فضل و احسانت، ناتوان از طاعت است. بنابراین سپاس‌گزارترین بندگانت از سپاسگزاری‌ات ناتوان و عابدترین ایشان، از اطاعتت در کوتاهی و کاستی است.
دعا در اعتراف به ناتوانی از شکر فَأَشْكَرُ عِبَادِكَ عَاجِزٌ عَنْ شُكْرِكَ ، وَ أَعْبَدُهُمْ مُقَصِّرٌ عَنْ طَاعَتِكَ لَا يَجِبُ لِأَحَدٍ أَنْ تَغْفِرَ لَهُ بِاسْتِحْقَاقِهِ ، وَ لَا أَنْ تَرْضَى عَنْهُ بِاسْتِيجَابِهِ فَمَنْ غَفَرْتَ لَهُ فَبِطَوْلِكَ ، وَ مَنْ رَضِيتَ عَنْهُ فَبِفَضْلِكَ. بنابراین سپاس‌گزارترین بندگانت از سپاسگزاری‌ات ناتوان و عابدترین ایشان، از اطاعتت در کوتاهی و کاستی است. کسی شایستۀ آن نیست که به خاطر مستحق بودنش او را بیامرزی و به سبب سزاوار بودنش از او خشنود شوی. هر که را بیامرزی، به احسانت آمرزیده‌ای و از هر که خشنود شوی، به احسانت خشنود شده‌ای.
دعا در اعتراف به ناتوانی از شکر تَشْكُرُ يَسِيرَ مَا شَكَرْتَهُ ، وَ تُثِيبُ عَلَى قَلِيلِ مَا تُطَاعُ فِيهِ حَتَّى كَأَنَّ شُكْرَ عِبَادِكَ الَّذِي أَوْجَبْتَ عَلَيْهِ ثَوَابَهُمْ وَ أَعْظَمْتَ عَنْهُ جَزَاءَهُمْ أَمْرٌ مَلَكُوا اسْتِطَاعَةَ الِامْتِنَاعِ مِنْهُ دُونَكَ فَكَافَيْتَهُمْ ، أَوْ لَمْ يَكُنْ سَبَبُهُ بِيَدِكَ فَجَازَيْتَهُمْ. (خدایا) عمل اندکی را که پذیرفته‌ای جزا می‌دهی و بر اندک چیزی که اطاعت شده‌ای پاداش عنایت می‌کنی تا آنجا که گویی سپاسگزاری بندگانت که پاداششان را بر آن واجب کرده‌ای و جزای ایشان را از آن بزرگ ساخته‌ای، کاری است که بدون قدرت دادن تو بر باز ایستادن از آن توانمند بودند و از این جهت پاداششان دادی، امّا اینان قدرت باز ایستادن از شکرت را بدون تو ندارند، ولی با آن‌ها هم چون کسی که قدرت باز ایستادن دارد معامله کردی، یا انگار می‌کنی سبب آن شکر به دست تو نبوده و به این خاطر پاداششان دادی؛ ولی این طور نیست.
دعا در اعتراف به ناتوانی از شکر فَكُلُّ الْبَرِيَّةِ مُعْتَرِفَةٌ بِأَنَّكَ غَيْرُ ظَالِمٍ لِمَنْ عَاقَبْتَ ، وَ شَاهِدَةٌ بِأَنَّكَ مُتَفَضَّلٌ عَلَى مَنْ عَافَيْتَ ، وَ كُلٌّ مُقِرٌّ عَلَى نَفْسِهِ بِالتَّقْصِيرِ عَمَّا اسْتَوْجَبْت. همۀ آفریده‌هایت اقرار دارند که تو دربارۀ هر که عقوبتش کنی ستمکار نیستی؛ و شاهدند که هر که را از بلا سلامت و تندرستی دهی، در حقّش احسان کرده‌ای؛ و همه درباره خویشتن به تقصیر و کوتاهی کردن نسبت به آنچه سزاوار آنی معترف‌اند.
دعا در اعتراف به ناتوانی از شکر فَسُبْحَانَكَ مَا أَبْيَنَ كَرَمَكَ فِي مُعَامَلَةِ مَنْ أَطَاعَكَ أَوْ عَصَاكَ تَشْكُرُ لِلْمُطِيعِ مَا أَنْتَ تَوَلَّيْتَهُ لَهُ ، وَ تُمْلِي لِلْعَاصِي فِيما تَمْلِكُ مُعَاجَلَتَهُ فِيهِ. منزّه و پاکی، چه آشکار و روشن است بزرگواری‌ات در معامله با کسی که تو را اطاعت کرده، یا از تو سرپیچی نموده. مطیع را در برابر آنچه، خود برایش فراهم آورده‌ای پاداش می‌دهی؛ و معصیت‌کار را که شتاب در کیفرش در اختیار توست، به امید توبه و بازگشت مهلت می‌دهی.
دعا در اعتراف به ناتوانی از شکر أَعْطَيْتَ كُلًّا مِنْهُمَا مَا لَمْ يَجِبْ لَهُ ، وَ تَفَضَّلْتَ عَلَى كُلٍّ مِنْهُمَا بِمَا يَقْصُرُ عَمَلُهُ عَنْهُ. به هر یک از مطیع و عاصی عطایی کرده‌ای که سزاوار آن نیستند؛ و به هر یک احسانی فرموده‌ای که عملش از آن کوتاه است.
دعا در اعتراف به ناتوانی از شکر لَمْ تَسُمْهُ الْقِصَاصَ فِيما أَكَلَ مِنْ رِزْقِكَ الَّذِي يَقْوَى بِهِ عَلَى طَاعَتِكَ ، وَ لَمْ تَحْمِلْهُ عَلَى الْمُنَاقَشَاتِ فِي الآْلَاتِ الَّتِي تَسَبَّبَ بِاسْتِعْمَالِهَا إِلَى مَغْفِرَتِكَ ، وَ لَوْ فَعَلْتَ ذَلِكَ بِهِ لَذَهَبَ بِجَمِيعِ مَا كَدَحَ لَهُ وَ جُمْلَةِ مَا سَعَى فِيهِ جَزَاءً لِلصُّغْرَى مِنْ أَيَادِيكَ وَ مِنَنِكَ ، وَ لَبَقِيَ رَهِيناً بَيْنَ يَدَيْكَ بِسَائِرِ نِعَمِكَ ، فَمَتَى كَانَ يَسْتَحِقُّ شَيْئاً مِنْ ثَوَابِكَ لَا مَتَي. سپس در برابر رزقی که(بنده مطیعت) از سفرۀ نعمتت خورده تا به سبب آن بر بندگی‌ات نیرو گیرد، قیمت و عوض نخواستی؛ و از او نسبت به ابزاری که به کار بردن آن‌ها را سبب رسیدن به مغفرتت قرار داده، بازرسی و حسابرسی دقیق نکردی؛ و اگر با بندۀ مطیعت چنین رفتار می‌کردی، رنجی را که در راه عبادت کشیده بود و تمام کوششی که در مسیر طاعت به دوش جان برداشته بود، در برابر کوچک‌ترین نعمت‌ها و عطاهایت از دست می‌رفت؛ و در پیشگاهت به خاطر دیگر نعمت‌هایت تا ابد بدهکار تو می‌ماند و در گرو طلب کاری تو قرار می‌گرفت. روی این حساب چه زمانی شایستگی چیزی از ثواب تو را پیدا می‌کرد؟! نه هیچ‌گاه.
دعا در اعتراف به ناتوانی از شکر فَأَمَّا الْعَاصِي أَمْرَكَ وَ الْمُوَاقِعُ نَهْيَكَ فَلَمْ تُعَاجِلْهُ بِنَقِمَتِكَ لِكَيْ يَسْتَبْدِلَ بِحَالِهِ فِي مَعْصِيَتِكَ حَالَ الْإِنَابَةِ إِلَى طَاعَتِكَ ، وَ لَقَدْ كَانَ يَسْتَحِقُّ فِي أَوَّلِ مَا هَمَّ بِعِصْيَانِكَ كُلَّ مَا أَعْدَدْتَ لِجَمِيعِ خَلْقِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ. امّا کسی که از فرمانت روی‌گردانده و مرتکب گناه شده، در رساندن عذاب و کیفرت به او شتاب نکردی، به خاطر این‌که وضعش را در نافرمانی‌ات، به حال برگشتنش به بندگی‌ات تغییر دهد؛ و محقّقاً در اول کاری که آهنگ نافرمانی تو کرد، همۀ عذاب‌هایت را که برای همۀ بندگانت آماده ساخته‌ای مستحق می‌شد.
دعا در عاقبت به خیری در کارها يٰا مَنْ ذِكْرُەُ شَـرَفٌ لِلذَّاكِرِينَ، وَيٰا مَنْ شُكْرُەُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرِينَ، وَيٰا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاةٌ لِلْمُطِيعِینَ، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِكْرِكَ عَنْ كُلِّ ذِكْرٍ، وَأَلْسِنَتَنَا بِشُكْرِكَ عَنْ كُلِّ شُكْرٍ، وَجَوَارِحَنَا بِطَاعَتِكَ عَنْ كُلِّ طَاعَةٍ. ای آن‌که یادش برای یادکنندگان عزت و افتخار است و ای آن‌که سپاسگزاری‌اش، برای سپاس‌گزاران پیروزی و رستگاری است و ای آن‌که فرمان برداری‌اش برای فرمان‌برداران، نجات و رهایی است! بر محمّد و آلش درود فرست و دل‌های ما را به یادت از هر یادی و زبان‌مان را به سپاسگزاری‌ات از هر سپاسی و اعضای‌مان را به طاعتت از هر طاعتی، بی‌خبـر گردان.
دعا در عاقبت به خیری در کارها فَإِنْ قَدَّرْتَ لَنٰا فَرَاغاً مِنْ شُغْلٍ فَاجْعَلْهُ فَرَاغَ سَلَامَةٍ لاٰتُدْرِكُنَا فِيهِ تَبِعَةٌ وَلاٰ تَلْحَقُنَا فِيهِ سَأْمَةٌ، حَتّٰى يَنْصَـرِفَ عَنّٰا كُتّٰابُ السَّيِّئَاتِ بِصَحِيفَةٍ خَالِيَةٍ مِنْ ذِكْرِ سَيِّئَاتِنَا، وَيَتَوَلّٰی كُتّٰابُ الْحَسَنَاتِ عَنّٰا مَسْـرُوريِنَ بِـمٰا كَتَبُوا مِنْ حَسَنَاتِنَا. (بار الها) و اگر در جنب کار و کوشش، فراغت و آسایشی برای ما مقدّر کرده‌ای، آن فراغت و آسایش را قرین سلامت قرار ده؛ که در عرصه‌گاه آن، پی‌آمد بدی به ما نرسد و ملالت و دل‌تنگی به ما نپیوندد؛ تا فرشتگان نویسندۀ بدی‌ها با پرونده‌ای پاک و خالی، از ثبت بدی‌های ما چشم‌پوشی کنند؛ و فرشتگان نویسندۀ خوبی‌ها، به سبب خوبی‌هایی که از ما نوشته‌اند، خوشحال و شادان باز آیند.
دعا در عاقبت به خیری در کارها وَإِذَا انْقَضَتْ أَيَّامُ حَيَاتِنَا، وَتَصَـرَّمَتْ مُدَدُ أَعْمَارِنَا، وَاسْتَحْضَـرَتْنَا دَعْوَتُكَ الَّتِي لاٰبُدَّ مِنْهَا وَمِنْ إِجَابَتِهَا، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاجْعَلْ خِتَامَ مٰا تُحْصِی عَلَيْنَا كَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً لاٰتُوقِفْنَا بَعْدَهَا عَلیٰ ذَنْبٍ اجْتَـرَحْنَاهُ وَلاٰ مَعْصِيَةٍ اقْتَـرَفْنَاهَا. و هنگامی‌که روزگار زندگی‌مان سپری شود و مقدار عمرمان بگذرد و به پایان برسد و دعوتت به مرگ که چاره‌ای از آن و اجابتش نیست، ما را آماده افتادن به کام مردن کند؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و پایان آنچه نویسندگان اعمال ما در پروندۀ ما خواهند نوشت، توبۀ پذیرفته‌شده قرار بده، که پس از آن ما را محاسبه نکنی بر گناهی که مرتکب شده و معصیتی که انجام داده باشیم.
دعا در زمانی که اندوهگینی از خطاها اَللّٰهُمَّ یٰا كَافِیَ الْفَرْدِ الضَّعِيفِ، وَوَاقِيَ الْأَمْرِ الْمَخُوفِ، أَفْرَدَتْنِي الْخَطَايَا فَلاٰ صَاحِبَ مَعيٖ، وَضَعُفْتُ عَنْ غَضَبِكَ فَلاٰ مُؤَيِّدَ لیٖ، وَأَشْـرَفْتُ عَلیٰ خَوْفِ لِقَائِكَ فَلاٰ مُسَكِّنَ لِرَوْعَتِي، وَمَنْ يُؤْمِنُنِي مِنْكَ وَأَنْتَ أَخَفْتَنِي؟ وَمَنْ يُسَاعِدُنِی وَأَنْتَ أَفْرَدْتَنِي؟ وَمَنْ يُقَوِّينِي وَأَنْتَ أَضْعَفْتَنِي؟ خداوندا، ای بی‌نیاز کنندۀ فرد ناتوان، و ای حافظ بندگان از حادثه ترسناک، خطاها مرا دچار تنهایی کرده، پس هم‌نشینی [که وزر و وبال و عذاب خطاها را از من برطرف کند] برایم نیست و از تحمّل خشمت ناتوان شده‌ام و نیرو دهنده‌ای برایم نـمی‌باشد و بر ترس دیدارت، به وقت مرگ و قیامت، [آن‌هم دیداری نامناسب و هولناک] نزدیکم و آرام بخشی برای ترسم وجود ندارد. اگر مرا بتـرسانی، چه کسی در برابر تو امانم می‌دهد؟ و اگر تنهایم بگذاری، چه کسی مرا یاری می‌دهد؟ و اگر ناتوانم سازی، چه کسی مرا توانـمند می‌کند؟
دعا در زمان اندوهگین شدن از خطاها اَللّٰهُمَّ إِنَّكَ إِنْ صَـرَفْتَ عَنِّي وَجْهَكَ الْكَرِيمَ، أَوْ مَنَعْتَنِي فَضْلَكَ الْجَسِيمَ، أَوْ حَظَرْتَ عَلَیَّ رِزْقَكَ، أَوْ قَطَعْتَ عَنِّي سَبَبَكَ لَمْ أَجِدِ السَّبِيلَ إلیٰ شَیْ‌ءٍ مِنْ أَمَلِی غَیْرَكَ، وَلَمْ أَقْدِرْ عَلیٰ مٰا عِنْدَكَ بِـمَعُونَةِ سِوَاكَ، فَاِنِّی عَبْدُكَ وَفیٖ قَبْضَتِكَ، نَاصِيَتِي بِيَدِكَ، لاٰ أَمْرَ لیٖ مَعَ أَمْرِكَ، مَاضٍ فِیَّ حُكْمُكَ، عَدْلٌ فِیَّ قَضَاؤُكَ، وَلاٰ قُوَّةَ لیٖ عَلَی الْخُرُوجِ مِنْ سُلْطَانِكَ، وَلاٰ أَسْتَطِيعُ مُجَاوَزَةَ قُدْرَتِكَ، وَلاٰ أَسْتَمِيلُ هَوَاكَ، وَلاٰ أَبْلُغُ رِضَاكَ، وَلاٰ أَنَالُ مٰا عِنْدَكَ إلّٰا بِطَاعَتِكَ وَبِفَضْلِ رَحْمَتِكَ. خداوندا اگر روی کریمت را از من بگردانی، یا مرا از احسان بزرگت محروم کنی، یا روزی‌ات را از من دریغ ورزی، یا رشتۀ پیوندت را از من بگسلی، راهی برای دست‌یابی به هیچ یک از آرزوهایم جز تو نیابم؛ و بر آنچه پیش توست، جز به یاری تو دست‌رسی پیدا نکنم؛ چرا که من بندۀ تو و در قبضۀ اراده توام؛ اختیارم به دست توست. با فرمان تو، فرمانی برای من نیست؛ حکم تو در تـمام شئون زندگی من جاری است و سـرنوشت و تقدیرت دربارۀ من عین عدالت است؛ مرا نیروی بیرون رفتـن از قلمرو سلطنت تو نیست و توانـمندی تجاوز از حیطۀ قدرتت برایم وجود ندارد و امکان جلب دوستی‌ات را ندارم و به خشنودی‌ات نـمی‌رسم؛ و به آنچه نزد توست جز به طاعتت و فضل رحمتت، دست نـمی‌یابم.
دعا در زمان اندوهگین شدن از خطاها إِلٰهيٖ أَصْبَحْتُ وَأَمْسَيْتُ عَبْداً دَاخِراً لَكَ، لاٰأَمْلِكُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَلاٰ ضَـرّاً إلّٰا بِكَ، أَشْهَدُ بِذٰلِكَ عَلیٰ نَفْسِی، وَأَعْتَـرِفُ بِضَعْفِ قُوَّتِی، وَقِلَّةِ حِيلَتِي، فَأَنْجِزْ لیٖ مٰا وَعَدْتَنِي، وَتَـمِّمْ لیٖ مٰا آتَيْتَنِي، فَإِنِّی عَبْدُكَ الْمِسْكِینُ الْمُسْتَكِینُ الضَّعِيفُ الضَّـرِيرُ، الذَّلِیلُ الْحَقِیرُ، الْمَهِینُ الْفَقِیرُ، الْخَائِفُ الْمُسْتَجِیرُ. خدای من، صبح و شب کردم درحالی‌که بندۀ خوار و بی‌مقدار توام؛ برای خود جز با کمک حضـرتت بر جلب سودی و دفع زیانی، قدرت ندارم؛ به آنچه دربارۀ خود گفتم، گواهی می‌دهم؛ به ناتوانی نیرویم و کمی تدبیرم، اعتـراف می‌کنم؛ پس آنچه را به من وعده دادی، وفا کن؛ و آنچه را که به این بنده‌ات عطا فرموده‌ای، کامل ساز؛ زیرا که من بندۀ بی‌نوا، ذلیل، ناتوان، دردمند، کوچک، بی‌مقدار، تهی‌دست، ترسان و پناهنده به توام.
دعا در زمان اندوهگین شدن از خطاها اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَلاٰ تَجْعَلْنِي نَاسِياً لِذِكْرِكَ فِيمٰا أَوْلَيْتَنِي، وَلاٰ غَافِلًا لِإِحْسَانِكَ فِيمٰا أَبْلَيْتَنِي، وَلاٰ آيِساً مِنْ إِجَابَتِكَ لیٖ وَإِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّي، فیٖ سَـرَّاءَ كُنْتُ أَوْ ضَـرَّاءَ، أَوْ شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ، أَوْ عَافِيَةٍ أَوْ بَلَاءٍ، أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ، أَوْ جِدَةٍ أَوْ لَأْوَاءَ أَوْ فَقْرٍ أَوْ غِنًى. خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و مرا نسبت به یاد خود در آنچه به من عطا کردی، فراموش‌کار مکن؛ و به احسانت در آنچه به من بخشیده‌ای، غافل و بی‌خبـر مساز و از اجابت دعایم گرچه تأخیر افتد، ناامید مکن؛ در خوشی باشم یا ناخوشی، در سختی باشم یا رفاه، در سلامت و تندرستی باشم یا بلا، در تنگدستی و بیچارگی باشم یا نعمت، در دارایی باشم یا محنت، در تهیدستی باشم یا توانگری.
دعا در زمان اندوهگین شدن از خطاها اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاجْعَلْ ثَنَائِی عَلَيْكَ، وَمَدْحِي إِيّٰاكَ وَحَمْدِي لَكَ فیٖ كُلِّ حَالَاتِی، حَتّٰى لاٰ أَفْرَحَ بِـمٰا آتَيْتَنِي مِنَ الدُّنْيَا، وَلاٰ أَحْزَنَ عَلیٰ مٰا مَنَعْتَنِي فِيهٰا، وَأَشْعِرْ قَلْبِي تَقْوَاكَ، وَاسْتَعْمِلْ بَدَنِی فِيمٰا تَقْبَلُهُ مِنِّي، وَاشْغَلْ بِطَاعَتِكَ نَفْسِی عَنْ كُلِّ مٰا يَرِدُ عَلَیَّ، حَتّٰى لاٰ اُحِبَّ شَيْئاً مِنْ سُخْطِكَ، وَلاٰ أَسْخَطَ شَيْئاً مِنْ رِضَاكَ. خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و ثنایم را برای خودت و ستودنم را دربارۀ حضـرتت و سپاسم را در تـمام حالاتم به خاطر وجود مبارکت، قرار ده؛ تا به آنچه از دنیایم عطایم می‌کنی، خوشحال نشوم؛ و بر آنچه در دنیا محرومم می‌کنی، اندوهگین نگردم؛ و تقوایت را با قلبم آمیخته گردان؛ و بدنم را در اعمالی که از من می‌پذیری، به کار گیر؛ و وجودم را، برای دور ماندن از هر خلافی که به جانب من می‌آید، به طاعت و بندگی‌ات مشغول دار؛ تا ذره‌ای از خشمت را دوست نداشته باشم و نسبت به ذرّە‌ای از خشنودی‌ات خشم نورزم.
دعا در زمان اندوهگین شدن از خطاها اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَفَرِّغْ قَلْبِي لِمَحَبَّتِكَ، وَاشْغَلْهُ بِذِكْرِكَ، وَانْعَشْهُ بِخَوْفِكَ، وَبِالْوَجَلِ مِنْكَ، وَقَوِّەِ بِالرَّغْبَةِ إِلَيْكَ، وَأَمِلْهُ إلیٰ طَاعَتِكَ، وَأَجْرِ بِهِ فیٖ أَحَبِّ السُّبُلِ إِلَيْكَ، وَذَلِّلْهُ بِالرَّغْبَةِ فِيمٰا عِنْدَكَ أَيَّامَ حَيَاتِی كُلَّهَا، خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و دلـم را برای دوستی‌ات خالی کن و به یاد خود مشغول ساز و به بیم و هراس از خود نشاطش ده و به شوق و رغبت به سویت نیرومندش کن و به جانب طاعتت میلش ده و در محبوب‌ترین راه‌های به سویت روانش ساز و در تـمام دورۀ زندگی‌ام او را به رغبت داشتـن نسبت به آنچه نزد توست، رام گردان.
دعا در زمان اندوهگین شدن از خطاها وَاجْعَلْ تَقْوَاكَ مِنَ الدُّنْيَا زَادِي، وَإلیٰ رَحْمَتِكَ رِحْلَتِي، وَفیٖ مَرْضَاتِكَ مَدْخَلِی، وَاجْعَلْ فیٖ جَنَّتِكَ مَثْوَايَ، وَهَبْ لیٖ قُوَّةً أَحْتَمِلُ بِهٰا جَمِيعَ مَرْضَاتِكَ، وَاجْعَلْ فِرَارِي إِلَيْكَ، وَرَغْبَتِي فِيمٰا عِنْدَكَ، وَأَلْبِسْ قَلْبِي الْوَحْشَةَ مِنْ شِـرَارِ خَلْقِكَ، وَهَبْ لِیَ الْأُنْسَ بِكَ وَبِأَوْلِيَائِكَ وَأَهْلِ طَاعَتِكَ، (بار الها) از دنیا، تقوایت را توشه‌ام و سفرم را به سوی رحمتت و ورودم را در خشنودی‌ات و جایم را در بهشتت، قرار ده؛ و مرا قدرتی بخش که همۀ بار خشنودی‌ات را به دوش جان، حمل کنم؛ گریزم را به سویت و میلم را در آنچه نزد توست، قرار ده؛ و لباس وحشت از بندگان بدت را بر دلـم بپوشان و انس گرفتـن به خودت و عاشقانت و اهل طاعتت را به من ارزانی دار.
دعا در زمان اندوهگین شدن از خطاها وَلاٰ تَجْعَلْ لِفَاجِرٍ وَلاٰ كَافِرٍ عَلَیَّ مِنَّةً، وَلاٰ لَهُ عِنْدِي يَداً وَلاٰ بیٖ إِلَيْهِمْ حَاجَةً، بَلِ اجْعَلْ سُكُونَ قَلْبِي وَأُنْسَ نَفْسِی وَاسْتِغْنَائِی وَكِفَايَتِي بِكَ وَبِخِيَارِ خَلْقِكَ، (خدایا) و به سود هیچ بدکار و کافری بر من رافت و نعمت قرار مده و روی نیازم را به سوی آنان مکن؛ بلکه آرامش دل و انس جان و بی‌نیازی‌ام و انجام گرفتـن کارم را برعهدۀ خودت و برگزیدگان از بندگانت قرار ده.
دعا به هنگام پیش آمدن امر مهمی که باعث اندوه و نگرانی است. اَللّٰهُمَّ هَدَيْتَنِي فَلَهَوْتُ، وَوَعَظْتَ فَقَسَوْتُ، وَأَبْلَيْتَ الْجَمِيلَ فَعَصَيْتُ، وَعَرَّفْتَ فَأَصْـرَرْتُ، ثُمَّ عَرَّفْتَ فَاسْتَغْفَرْتُ فَأَقَلْتَ، فَعُدْتُ فَسَتَـرْتَ، فَلَكَ الْحَمْدُ یٰا إِلٰهيٖ. خداوندا مرا هدایت کردی و غافل شدم، و اندرز گفتی و سنگدل شدم، و نیکی کردی و معصیت نـمودم، و آگاه کردی و اصـرار ورزیدم، باز آگاه نـمودی پس طلب مغفرت نـمودم، و بخشیدی و من بازگشتم و تو پوشاندی، پس تو راست سپاس ای خدای من.
دعا به هنگام پیش آمدن امر مهمی که باعث اندوه و نگرانی است. تَقَحَّمْتُ أَوْدِيَةَ الْهَلَاكِی، وَتَخَلَّلْتُ شِعَابَ تَلَفِی، وَتَعَرَّضْتُ فِيهٰا لِسَطَوَاتِكَ، وَبِحُلُولِهَا لِعُقُوبَاتِكَ، وَوَسِيلَتِي إِلَيْكَ التَّوْحِيدُ، وَذَرِيعَتِي أَنِّی لَمْ أُشْـرِكْ بِكَ شَيْئاً، وَلَمْ أَتَّخِذْ مَعَكَ إِلٰهاً، وَقَدْ فَرَرْتُ إِلَيْكَ مِنْ نَفْسِی وَإِلَيْكَ یَفِرُّ الْمُسی‌ءُ، وَاَنْتَ مَفْزَعُ الْمُضَيِّعِ حَظَّ نَفْسِهِ، فَلَكَ الْحَمْدُ یٰا اِلٰهیٖ. من خود را به درهای هلاکتم افکنده، و در راه‌های نابودی‌ام پای نهاده‌ام، و در آنها قرار داده‌ام خود را در معرض حمله‌هایت، و رسیدن کیفرهایت، و وسیله‌ام نزد تو یگانه پرستی است، و دستاویزم آن است که من چیزی به تو شـرک نورزیدم، و همراه تو پروردگاری نگرفتم، و من به سوی تو گریخته‌ام از نفسم، که بدکار به سوی تو می‌گریزد و تو پناهگاه هر کسی هستی که بهرۀ خود را تباه کرده باشد، پس تو راست سپاس ای خدای من.
دعا به هنگام پیش آمدن امر مهمی که باعث اندوه و نگرانی است. فَنَظَرْتَ یٰا إِلٰهيٖ إلیٰ ضَعْفِي عَنِ احْتِمَالِ الْفَوَادِحِ، وَعَجْزِي عَنِ الِانْتِصَارِ مِمَّنْ قَصَدَنِی بِـمُحَارَبَتِهِ، وَوَحْدَتِی فیٖ كَثِيـرِ عَدَدِ مَنْ نَاوَانِی وَأَرْصَدَ لِیَ الْبَلَاءَ فِيمٰا لَمْ أُعْمِلْ فِيهِ فِكْرِي، ولی ای خدای من! تو ناتوانی‌ام را از تحمّل بارهای گران و عجزم را از پیروزی در برابر کسی که آهنگ جنگ و مبارزۀ با من را دارد، دیدی؛ و تنهایی‌ام را در برابر عدّۀ زیادی که با من به عداوت و دشمنی برخاسته و در حال بی‌خبـری من، در کمین گرفتار کردنم نشسته‌اند؛ مشاهده فرمودی.
دعا به هنگام پیش آمدن امر مهمی که باعث اندوه و نگرانی است. فَابْتَدَأْتَنِي بِنَصْـرِكَ وَشَدَدْتَ أَزْرِي بِقُوَّتِكَ، ثُمَّ فَلَلْتَ لیٖ حَدَّہُ وَصَيَّـرْتَهُ مِنْ بَعْدِ جَمْعٍ عَدِيدٍ وَحْدَہُ، وَأَعْلَيْتَ كَعْبِي عَلَيْهِ، وَجَعَلْتَ مٰا سَدَّدَہُ مَرْدُوداً عَلَيْهِ، فَرَدَدْتَهُ لَمْ يَشْفِ غَلِیلَهُ، وَلَمْ یُبَـرِّدْ حَرَارَةَ غَیْظِهِ، قَدْ عَضَّ عَلَیَّ شَوَاهُ، وَأَدْبَرَ مُوَلِّياً قَدْ أَخْلَفْتَ سَـرَايَاهُ. (بارالها) پیش از آن‌که از تو یاری بخواهم، بی‌مقدّمه به یاری‌ام برخاستی؛ و پشتم را به نیرویت محکم کردی؛ سپس سطوت و صولت و تندی و تیزی دشمن را شکستی و پس از آن‌که در میان عدّہ‌ای انبوه و افرادی فراوان جا داشت، تنهایش گذاشتی؛ و مرا بر او قدرت و برتری دادی؛ و آنچه را به سوی من نشانه رفته بود، به خودش برگرداندی؛ و او را باز بازگرداندی در حالیکه جوشش خود را آرام نکرده و آتش خشمش را خنک ننموده بود، به دهان می‌گزید بر من، دست‌هایش را و پای به فرار نهاد و لشکرش را پشت سـر رها کرد.
دعا به هنگام پیش آمدن امر مهمی که باعث اندوه و نگرانی است. وَكَمْ مِنْ سَحَائِبَ مَكْرُوهٍ قَدْ جَلَّيْتَهَا عَنِّي، وَغَوَاشِیَ كُرُبَاتٍ كَشَفْتَهَا، لاٰتُسْئَلُ عَمّٰا تَفْعَلُ، وَلَقَدْ سُئِلْتَ فَأَعْطَيْتَ، وَلَمْ تُسْئَلْ فَابْتَدَأْتَ، وَاسْتُمِيحَ فَضْلُكَ فَمٰا أَكْدَيْتَ، أَبَيْتَ إلّٰا إِحْسَاناً، وَأَبَيْتُ إلّٰا تَقَحُّمَ حُرُمَاتِكَ، وَتَعَدِّي حُدُودِكَ، وَالْغَفْلَةَ عَنْ وَعِيدِكَ، فَلَكَ الْحَمْدُ إِلٰهيٖ مِنْ مُقْتَدِرٍ لاٰيُغْلَبُ، وَذِي أَنَاةٍ لاٰيَعْجَلُ، هٰذَا مَقَامُ مَنِ اعْتَـرَفَ لَكَ بِالتَّقْصِیرِ، وَشَهِدَ عَلیٰ نَفْسِهِ بِالتَّضْيِيعِ! و چه بسیار ابرهای ناپسند که از من دور ساختی، و پوشش‌های اندوه که برطرف نـمودی، از آنچه انجام می‌دهی، مورد سؤال واقع نـمی‌شوی، همانا از تو درخواست شد و عطا کردی، و خواسته نشد و تو آغاز نـمودی، و فضل تو جستجو نشد، و تو بخل نورزیدی، جز نیکی نخواستی، و من نخواستم جز بی‌اندیشه وارد شدن به حرام شده‌هایت، و گذشتـن از حدودت و غافل ماندن از تهدیدت، پس تو را است سپاس ای خدای من، که توانـمندی بی‌شکست هستی، و مهلت دهنده‌ای بی‌شتاب، این جایگاه کسی است که اعتـراف می‌کند برای تو به کوتاهی نـمودن، و بر خود گواهی می‌دهد به تباهکاری!