eitaa logo
💠 پایگاه کوثر 💠
113 دنبال‌کننده
479 عکس
170 ویدیو
13 فایل
#پایگاه_خواهران_کوثر_شهرگردشگری_باغستان_علیا
مشاهده در ایتا
دانلود
از جزء ۷ 🌸 سوره اَنعام ؛ آیه ۱۰۳ لا تُدرِکُهُ الاَبصارُ وَ هُوَ یُدرِكُ الاَبصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الخَبیرُ : چشم ها او را درک نمی کنند امّا او چشم ها را درک می کند و او لطیف و خبیر است 🌸 ✔ بَصَر هم به معنای چشم است و هم به معنای بصیرت ؛ نه چشم ظاهری خداوند را می بیند و نه دل به عمق معرفت او راه دارد 💗 ✔ تنها کسی که دیده نمی شود اما همه چیز و همه کس را می بیند ذات پاک اوست ✔ یکی از صفات خداوند است ؛ یعنی او خالق اشیای ناپیدا و دارای افعالی است که از محیط قدرت استماع بیرون است؛ بسیار باریک بین و فوق العاده دقیق می باشد و نیز ذات پاک او چنان است که هرگز با احساس کسی درک نمی شود ✔ و او است ؛ از همه چیز باخبر و به همه ی لطایف و رموز هستی آگاه است ✅ امام علی علیه السلام: نه تنها چشم او را نمی بیند، بلکه وَهم و فکر نیز نمی تواند بر او احاطه پیدا کند. ای برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم وز آنچه گفته اند و شنیدیم و خوانده ایم مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر ما همچنان در اول وصف تو مانده ایم (سعدی) (برگرفته از تفاسیر نمونه و نور -) @paygah_kosar_baghstan
ثواب افطار دادن در ماه رمضان...
۲۰ فروردین روز ملی انرژی هسته ای و بزرگداشت شهدای هسته ای گرامی باد.... @paygah_kosar_baghstan
*شهيد محمد حسين آينده: برادران و خواهرانم و تمامی دوستانم، از شما خواهش مي‌كنم پشت به رهبر نكنيد و حامي ولايت فقيه باشيد؛ شما مي‌توانيد در هر سنگري كه هستيد، از آن سنگر به خوبی‌ دفاع كنيد @paygah_kosar_baghstan
🌹شهیدی که مقام معظم رهبری مزارش را پنج مرتبه زیارت کردند مزارش از شهرهای شمالی و غربی ایران تا هزاران کیلومتر دورتر، زائر دارد حاجت روا می کند و معمولا کسی دست خالی از سر قبرش برنمیگردد قبل از تدفین ، سوره مبارکه کوثر را تلاوت نمود. هنگام تدفین ، از او صدای اذان گفتن شنیده شد. روی قالیهای خانه نمی نشست. می گفت: نشستن روی این قالیها مرا از یاد محرومان غافل می کند. در محل کار زودتر از همه می آمد و دیرتر از همه می رفت در هفته چند ساعت برای خود “کسر کار” می زد. می گفت: در حین کار احتمال می رود یک لحظه ذهنم به سمت خانه، همسر و یا فرزندم رفته باشد، وقت کار، من متعلق به بیت المال هستم و حق استفاده شخصی ندارم. شهید عبدالمهدی مغفوری، کرمان ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ @paygah_kosar_baghstan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺چرا ابن سیرین بوی خوش می داد ؟ محمد بن سیرین همیشه پاکیزه بود و بوی خوش می داد . روزی شخصی از او پرسید : علت چیست که از تو همیشه بوی خوش می آید ؟ گفت قصه من عجیب است . آن شخص او را قسم داد که : قصه خود را برای من بگو . 🌺ابن سیرین گفت : من در جوانی بسیار زیبا و خوش صورت و صاحب حسن و جمال بودم و شغلم بزازی بود ، روزی زنی و کنیزکی به دکانم آمدند و مقداری پارچه خریدند ، چون قیمت آن معین شد گفتند : همراه ما بیا تا قیمت آن را به تو پرداخت کنیم . در دکان را بستم و همراه ایشان راه افتادم تا به جلوی خانه آنان رسیدم ، آنها به درون رفتند و من پشت در ماندم . بعد از مدتی زن - بدون آن که کنیزش همراهش باشد - مرا به داخل خانه دعوت کرد ، چون داخل شدم ، خانه ای دیدم از فرشها و ظروف عالی آراسته ، مرا بنشاند و چادر از سر برداشت ، او را در غایت حسن و جمال دیدم ، خود را به انواع جواهرات آراسته بود . در کنارم نشست و با ظرافت و ناز و عشوه و خوش طبعی با من به سخن گفتن درآمد ، طولی نکشید که غذایی مفصل و لذیذ آماده شد ، بعد از صرف غذا ، آن زن به من گفت : ای جوان می بینی من پارچه و قماش زیاد دارم ، قصد من از آوردن تو به اینجا چیز دیگری است و من می خواهم با تو همبستر شوم و کام دل بر آرم . 🌺من چون مهربانیها و عشوه بازیهای او را دیدم نفس اماره ام به سوی او میل کرد ، ناگاه الهامی به من رسید که قائلی از سوره والنازعات این آیه را تلاوت کرد که : و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنة هی الماوی اما هرکس بترسد از مقام پروردگار خود و نفس خود را از پیروی هوای نفس بازدارد ، بدرستی که منزل و آرامگاه او بهشت خواهد بود وقتی به یاد این آیه افتادم عزم خود را جزم نمودم که دامن پاک خود را به این گناه آلوده نکنم ، هر چه آن زن با من به دست بازی درآمد ، من به او توجه نکردم . چون آن زن مرا مایل به خود ندید ، به کنیزان خود گفت : تا چوب زیادی آوردند ، وقتی مرا محکم با طناب بستند ، زن خطاب به من گفت : یا مراد مرا حاصل کن یا تو را به هلاکت می رسانم . به او گفتم : اگر ذره ذره ام کنی ، مرتکب این عمل شنیع نخواهم شد . تا این که مرا بسیار با چوب زدند ، بطوری که خون از بدنم جاری شد . با خود گفتم : که باید نقشه ای به کار بندم تا رهایی یابم . . . 🌺گفتم مرا نزنید راضی شدم ، دست و پایم را باز کردند ، بعد از رهایی پرسیدم : محل قضای حاجت کجاست ؟ راهنمایی کردند . رفتم در مستراح و تمام لباسهایم را به نجاست آلوده کردم و بیرون آمدم ، چون آن زن با کنیزان به طرفم آمدند ، من دست نجاست آلود خود را به آنها نشان می دادم و به آنها می پاشیدم ، آنها فرار می کردند . بدین وسیله فرصت را غنیمت شمردم و به طرف بیرون شتافتم ، چون به در خانه رسیدم در را قفل کرده بودند ، وقتی دست به قفل زدم - به لطف الهی - گشوده شد و من از خانه بیرون آمدم و خود را به کنار جوی آب رسانیدم ، لباسهایم را شسته و غسل نمودم . ناگهان دیدم که شخصی پیدا شد و لباس نیکویی برایم آورد و بر تنم پوشانید و بوی خوش به من مالید و گفت : ای مرد پرهیزگار ! چون تو بر نفس خود غلبه کردی و از روز جزا ترسیدی و خلاف فرمان خدا انجام ندادی و نهی او را نهی دانستی ، این وسیله ای بود برای امتحان تو و ما تو را از آن خلاص کردیم ، دل فارغ دار که این لباس تو هرگز چرکین و این بوی خوش هرگز از تو زایل نشود ، پس از آن روز تاکنون ، بوی خوش از بدنم برطرف نگردیده است . 🌺به همین خاطر خدا علم تعبیر خواب را بر او عطا فرمود و در زمان او کسی مثل او تعبیر خواب نمی کرد .┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄ @paygah_kosar_baghstan
خاطره‌ای از خانواده شهید: "فردای تشییع، نماز صبح را در حرم امام خوانديم و راه افتاديم سمت بهشت زهرا (س)؛ رسممان بود صبح روز اوّل برويم سر خاك. هنوز آفتاب نزده بود. اما يكی زودتر از ما آنجا بود. گفتم: شما چرا خودتون رو به زحمت انداختيد؟ فرمود: دلم براى صيادم تنگ شده بود!" 21 فروردین؛ سالروز شهادتش گرامی باد هدیه به روح مطهرش صلوات🌹 @paygah_kosar_baghstan