eitaa logo
پایگاه ویژه بسیج سلمان کن
423 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1هزار ویدیو
147 فایل
📌اطلاع رسانی و گزارشات پایگاه سلمان کن salmankan.blog.ir وبلاگ📌
مشاهده در ایتا
دانلود
متولد ۱۳۴۲.ش و شهر تهران بود. بعد از جنگ در رشته پزشکی قبول شد و مشغول تحصیل در دانشگاه بود که جنگ صرب‌ها علیه مسلمانان بوسنیایی آغاز شد. عبدالله هم که مثل خیلی از جوانان مومن و انقلابی ایرانی طاقت دیدن اخبار آن جنایات را نداشت، داوطلب اعزام به بوسنی شد؛ آنهم به‌عنوان نیروی امدادی. البته از اعزام او به بوسنی هنوز چند ماه بیشتر نگذشته بود که در یکی از روزهای خدمت‌رسانی و کمک به مجروحین و در تاریخ ۹ مرداد۱۳۷۱ با اصابت ‌ترکش خمپاره صرب‌ها به شهادت رسید. @paygah_salman_kan 📸isaargaran.salman
‏‏‏‏‏زندگی بی شهادت ریاضت تدریجی برای رسیدن به شهادت است شهدا رابه خاک نسپارید بلکه بریادها بسپارید تنهایادی که از یاد نمی بریم یاد شهداست شهید:مهدی علی عسگری تاریخ ولادت:۱۳۴۴/۱۰/۳۰ تاریخ شهادت:۱۳۶۲/۰۵/۱۳ محل شهادت: حاج عمران (عملیات والفجر ۲) @paygah_salman_kan 📸isaargaran.salman
سی ام دی ۱۳۴۴، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش ابوالفضل، کارگر بود و مادرش،بدری نام داشت. تا دوم متوسطه در رشته علوم اقتصادی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سیزدهم مرداد ۱۳۶۲، با سمت آر پی جی زن در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار او در کن واقع است. @paygah_salman_kan 📸isaargaran.salman
به اطلاع می رساند: با همکاری ستاد نماز جمعه کن و پایگاه ویژه بسیج سلمان کن، ویزیت رایگان پزشک توسط سرکار خانم دکتر ابوالقاسمی(متخصص داخلی) جمعه هر هفته از ساعت ۱۴ الی ۱۶ در پایگاه بسیج سلمان کن مهیای خدمت رسانی به مومنین خواهد بود. @paygah_salman_kan
به اطلاع می رساند: با همکاری ستاد نماز جمعه کن و پایگاه ویژه بسیج سلمان کن با همکاری کانون خدمت رضوی منطقه ۵ طرح غربالگری (به صورت رایگان) در روز جمعه از ساعت ۱۲:۳۰ الی ۱۵ در پایگاه بسیج سلمان کن مهیای خدمت رسانی خواهد بود. @paygah_salman_kan
ما گریه می‌کنیم برای تو روز و شب تا اشک ما به زخم تنت مثل مرهم است چون روی نیزه موی تو آشفته شد حسین احوال نوکران تو عمری‌ست درهم است در من کسی به سینه و سر میزند مدام "باز این چه‌نوحه و چه‌عزا و چه‌ماتم است" @paygah_salman_kan
کودکی آرام شد با لای لای تیرها بعد از آن گهواره‌ها خواب پریشان داشتند سوره‌ی کوچک که روی دست بابا ذبح شد مجلس مرثیه‌ای آیات قرآن داشتند @paygah_salman_kan
هم اکنون پخش زنده مراسم شب هفتم محرم هیئت محبان روح الله 👇 https://instagram.com/salmankanmedia
🥀برگ هفتم در روز هفتم محرم عبید الله بن زیاد ضمن نامه‌ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد. عمر بن سعد نیز بدون فاصله «عمرو بن حجاج» را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند. مردی به نام «عبدالله بن حصین ازدی »، که از قبیله «بجیله » بود، فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند که قطره‌ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی! امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده. حمید بن مسلم می‌گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آنقدر آب می آشامید تا شکمش بالا می‌آمد و آن را بالا می‌آورد و باز فریاد می‌زد: العطش! باز آب می‌خورد، ولی سیراب نمی‌شد. چنین بود تا به هلاکت رسید. 📕ارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۸۶ 🆔 @paygah_salman_kan