#یک_تماس_از_خدا📞
صفحه ۶ قرآن کریم
رسول اکرم(ص): قرآن بخوانید، زیرا خواندن آن گناهان را می شوید و سدی در برابر آتش می گردد و مانع عذاب می شود.
☘️✨☘️✨☘️✨
🆔 @paykah
#چکیده_کلام_حضرت_عشق❣
⛔️وقتی که ترک اولی باعث هبوط میشود
زنهار...
فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَنُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانا فِیهِ وَقُلْنَا
اهْبِطُواْ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِى الْأَرْضِ
مُسْتَقَرٌّ وَمَتَعٌ إِلَى حِینٍ (آیه36-بقره)
پس شیطان👹 آن دو را به لغزش انداخت وآنان را از
باغى که در آن بودند، خارج ساخت و (در این
هنگام به آنها) گفتیم: فرود آیید در حالى که
بعضى شما دشمن برخى دیگر است و براى شما
در زمین قرارگاه و تا وقتى معیّن بهره و
برخوردارى است.
⚜بنا به تفاسیر بهشتی که حضرت آدم(ع) در آن
سکونت داشت، بهشت موعود نبود، چرا که
بهشت موعود بدون بازگشت بوده و شیطان و
نافرمانی در آن راه ندارند
✳️بنابراین یا باغی از باغهای دنیایی بود🏞 یا در
یکی از کرات آسمانی 🌨و یا ممکن است منظور از
آسمان اشاره به مقامی والا داشته باشد و نه
مکانی بالا بنابراین ترک اولی حضرت آدم(ع)
منجر به نزول مقامی او شد نه مکانی او
✅اما این نکته را هم بدانیم حضرت آدم(ع) برای
زندگی زمینی خلق شده بود و این ترک اولی تنها
اقامت اورا در بهشت کوتاهتر کرد.
⚠️در جایی که یک ترک اولی اینچنین باعث هبوط میشود خود را دریاب...
🆔 @paykah
*🔴 این کجا و آن کجا؟!*
*🔹حسن روحانی: هیچ کس حق فرصت سوزی ندارد؛ هدف ما تعامل با دنیاست و هر فرصتی برای آن محیا باشد اقدامات خود را انجام خواهیم داد.*
*🔹سید حسن نصرالله: امید بستن به دولت جدید آمریکا درست نیست و نوعی توهم است.*
*🔻هر دوتاشون حسنن اما این کجا و آن کجا؟!
🆔 @paykah
هدایت شده از فاطمه زهرا سلام الله علیها
💝💎💝💎💝
💎💝💎💝
💝💎💝
💎💝
💝
🎁پویش مردمی حلقه وصل🎁
کانال فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) در نظر دارد با همکاری اعضای محترم کانال و خانواده های محترمشان، ان شاءالله برای تامین جهیزیه چند زوج عزیز اقدام کند.
از این رو از شما همراهان عزیز دعوت می کنیم که با توجه به اوضاع حساس این روزها و در مضیقه نماندن پدری در تامین جهیزیه دخترش و همچنین کمک در امر ازدواج جوانان ، کمک های مالی خود را به شماره حساب زیر واریز کنید تا با کمک همدیگر بتوانیم زوجی را خوشحال کنیم و ان شاء الله برای خود حسنه جمع آوری کنیم .
👇👇👇👇شماره حساب :
6037997492015566
خانم حسامی
کانال فاطمه زهرا ( سلام الله علیها)👇
╭─┅══❀🌸✨🌸❀══┅─╮
@paykah
╰─┅══❀🌸✨🌸❀══┅─╯
💝
💎💝
💝💎💝
💎💝💎💝
💝💎💝💎💝
💎💝💎💝💎💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هسته ای رو فروختید و داغون کردید رفت..
نمیگذاریم این بلا رو سر موشکا بیارید...
#سرطان_اصلاحات_آمریکایی
#دولت_بی_تدبیری_و_ناامیدی
#دولت_فریب_و_تزویر
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
#بچههاےآسدعلے
🦋🍃🆔 @paykah🍃🦋
حسین ولایتی فر در ٦ تیر ماه ١٣٧۵ در شهرستان دزفول دیده به جهان گشود. در خانه ای که رنگ و بوی معنویت می داد و در خانواده ای که از متدینین شهرستان بودند.
در همان سنین کودکی به همراه برادر بزرگتر به مسجد می رفت؛ در هشت سالگی عضو جلسات قران مسجد حضرت مهدی عج شد.
حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن روحیات حسین گذاشت. در همین جلسات بود که روحیه مسئولیت پذیری را تمرین می کرد و در حلقه ها و گروه های مطالعاتی بر معرفت خود می افزود.
روحیات طنز و شوخ طبعی حسین در کنار این ویژگی ها شخصیت جذابی به او داده بود و محبوبیت بالایی در بین دوستان به خصوص کوچکترها داشت.
از همان نوجوانی روحیه جهادی را با خود همراه داشت. بارها دیده شده بود که چندین ساعت در مسجد وقت می گذاشت و کار می کرد. به نوعی حسین در بین رفقا به آچار فرانسه معروف بود. هر کاری از دستش بر می آمد انجام می داد.
2⃣
حسین از همان سن کم در جلسات یاد گرفته بود که باید مزد بودن در این فضای معنوی را به نحوی پرداخت کرد.
از این رو همیشه حسین در جلسه و مسجد مسئول یک کار بود و وقتی کاری را می پذیرفت با علاقه و جدیت آنرا انجام می داد.
برای کسانی که شوخ طبعی حسین را در بین رفقا دیده بودند، جدیت در کار تا این حد باور کردنی نبود.
حسین در نوجوانی گروه تئاتری را در مسجد راه اندازی کرد که نمایش های طنز آن روزها هنوز هم در ذهن دوستان است. در همان سن کارهای پشتیبانی و تدارکات جلسات را هم انجام می داد.
حسین پس از طی کردن دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی، رشته معارف را انتخاب کرد و در دبیرستان شهید مطهری مشغول به تحصیل شد.
3⃣
حسین که چند سالی بود در جلسات مسجد حضور داشت و به قول خودش باید زکات حضور در این فضای فرهنگی را می داد برای تربیت نوجوانان بسیار دلسوزی می کرد.
١٧ ساله بود که مسئولیت جلسات کودکان حسینیه حبیب بن مظاهر و بعدها مسجد حضرت ابراهیم را عهده دار می شود.
مدتی از حضورش در جلسات گذشته بود که می خواست بچه های جلسات را برای اردوی زیارتی مشهد و قم ببرد که به علت مشکل مالی مسئولین مسجد حضرت ابراهیم پیشنهاد می دهند که به صلاح نیست اردو برگزار شود.
حسین هم می گوید من شخصا پیگیر کمک مالی و خیر می شوم.
از ان ماجرا می گذرد و اردو برگزار می شود. بعد ها دوستان متوجه شده بودند که حسین برای برگذاری اردو وام گرفته بود و تا سالها هنوز درگیر پرداخت قسط وام بود.
حسین که می دانست فعالیت فرهنگی نیازمند پشتوانه مالی است در همان ١٨ سالگی فعالیت اقتصادی خود را آغاز کرد.
ابتدا با اجاره مکانی پرورش مرغ محلی را شروع کرد.
مدتی گذشت و حسین تصمیم به گسترش کار گرفت و علاوه بر پرورش مرغ، پرورش دام را هم آغاز کرد و سپس در کنار اینها کار کشاورزی را هم آغاز کرد.
در کنار فعالیت اقتصادی و ایجاد اشتغال برای خود و دوستان حسین به تحصیل در دانشگاه هم می پرداخت.
صبح ها تا ظهر مشغول تحصیل در دانشگاه بود و بعد بلافاصله به محل کار می رفت بعد از آن هم به مسجد می رفت و برگزاری جلسه.
حسین خستگی را هم خسته کرده کرده بود. صبح ها از خانه بیرون می رفت تا آخر شب مشغول بود.
4⃣
هم و غم حسین مسائل فرهنگی جامعه بود.
وقتی می دید کسی از دوستان از فضای مسجد دور شده بسیار ناراحت می شد و برای بازگشتشان به فضای مذهبی تلاش می کرد.
همیشه می گفت وقتی می بینم کسی از رفقا از فضای مذهبی دور می شود جگرم می سوزد.
با وجود اینکه حسین در پرورش دام و طیور درآمد خوبی کسب می کرد اما همیشه آرزوی پوشیدن لباس پاسداری داشت، می گفت لباس پاسداری، لباس شهداست .
5⃣
دوره های تکاوری را پشت سر گذاشته بود. حالا دیگر حسین لباس پاسداری به تن داشت، همان لباسی که از نوجوانی و جوانی در آرزوی پوشیدن آن بود.
محل خدمت حسین بعد از گذراندن دوره های اولیه اهواز بود.
دیگر حسین از زادگاهش دور شده بود دیگر فضای کار در جلسات قرآن وجود نداشت.
حسین فقط سه روز اخر هفته را در دزفول بود و همین فرصت کافی بود برای پوشیدن لباس خادمی هیات محبان اباالفضل العباس علیه السلام، همراه همان رفقای قدیمی جلسه قران.
بارها شده بود که با همان کوله وسایل از اهواز مستقیم به حسینیه حبیب بن مظاهر می آمد و مشغول کار می شد.
دوستان حسین شاهد کار کردن مخلصانه حسین در هیات بودند.
حسین اصلا اهل ریا نبود، تلاش او فقط برای انجام گرفتن کار ها بود و کاری به تمجید و تعریف دیگران نداشت.
حسین که خود اهل هیات و جلسات قرآن بود و با سختی ها و مشکلات این کار ها آشنا بود، از جوانان و نوجوانی که در فضای مذهبی کار می کردند حمایت می کرد.
حسین مدتی دنبال انتقال از اهواز به دزفول بود، می خواست در شهر خودش کار کند و به مسائل فرهنگی بپردازد.
این اواخر اما گفته بود که من اهواز می مانم تا شهید شوم
6⃣
چند وقتی پیگیر اعزام به سوریه شد ؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند مدافع حرم شود.
حسین عاشق امام حسین (ع) بود، دلداده ی کربلا. گفته بود میخواهم بروم برات کربلایم را از امام رضا بگیرم. رفت مشهد و ١۵ روز آنجا ماند. در این مدت لباس خادمی امام رضا (ع)را پوشید.
محرم امسال حسین حال هوای دیگری داشت، مخصوصا شب سوم.
شال مشکی معروفش را روی سرش انداخته بود و با صدای بلند گریه می کرد. آن قدر سوزناک اشک می ریخت و ناله می کرد که دیگران را هم به گریه می انداخت.
شب هفتم محرم ، شهیدی گمنام مهمان هیات بود وقتی قرار شد تابوت را از آمبولانس به داخل حسینیه بیاورند، حسین یکی از کسانی بود که زیر تابوت را گرفت.
وقتی شهید گمنام را به داخل حسینیه آوردند، حسین دست خود را روی تابوت گذاشته بود و با صدای بلند گریه می کرد و اشک می ریخت.
هیچکس نفهمید حسین آن روز چه چیزی به آن شهید گمنام گفت اما سرانجام روز ٣١ شهریور ماه ٩٧ [ یعنی ۵ روز بعد ]در حمله دشمنان بزدل نظام جمهوری اسلامی ، حسین ولایتی فر در سن ٢٢ سالگی به شهادت رسید. حسین که خود استاد کمین و ضد کمین بوده است،اگر می خواست در آن معرکه جان خود را حفظ کند امکان نداشت تیر بخورد.
وقتی در آن سر و صدا و شلوغی و هیاهو همه می خوابند روی زمین، حسین جانبازی را می بیند که نمی تواند فرار کند و روی ویلچر گیر کرده، او به سمت آن جانباز می دود تا وی را عقب بیاورد و جان او را حفظ کند، که چندین تیر به سینه اش می خورد و حسین را آسمانی می کند.
پیکر مطهر پاسدار شهید حسین ولایتی فر در روز دوشنبه ٢ مهر ١٣٩٧ مصادف با ١۴ محرم١۴۴٠ (روز خاکسپاری شهدای کربلا ) در میان خیل عظیم مردم ولایی شهرستان دزفول تشییع و به خاک سپرده شد
7⃣
شهیدی که هنوز هم حلال مشکلات است
یکی از دوستان شهید به خاطرهای بعد از شهادت او و نظر کردن شهید به رفقایش اشاره کرده و آن را چنین روایت میکند: سر مزار حسین بودیم که یکی از رفقا پرسید: «برادرت کجاست؟ چند وقتی است ندیدیماش.» داستان برادرم را برایش تعریف کردم. گفتم: «برادرم به خاطر شکایتی که از او شده زندان است.» جزئیات را روایت کردم: «برادرم ساکن کیش بود. آنجا به دختری علاقمند شد و از طریق خانوادهاش پیگیری کرد. آنها هم ابتدا به صورت مشروط میپذیرند. شرطشان این بود که برادرم خودش را به خانواده اثبات کند. برادر من هم هر کاری کرد تا اعتماد آن خانواده را جلب کند. از خریدن جهیزیه برای دختر مورد علاقهاش تا خرجهای کذایی. برادرم که فکر میکرد با این کارها دل خانواده دختر را به دست آورده است، به آنها اعلام کرد به همراه خانوادها میخواهم بیایم خواستگاری.
8⃣
اما آنها درخواستش را رد میکنند. حتی آن دختر میگوید: «من اصلا به تو علاقهای ندارم.» برادرم وقتی میفهمد در این مدت فریب خانواده را خورده عصبانی شده و با خانواده درگیر میشود. در حین درگیری، لگدی هم به بخاری که آنجا بود میزند. بخاری روی زمین میافتد و آتش در خانه شعلهور میشود. همه به سلامت از خانه خارج شدند اما خانه کاملا سوخت. حالا آن خانواده از برادرم شکایت کردهاند. در دادگاه هم برادرم را به پرداخت 85 میلیون تومان جریمه محکوم کردهاند. او هم که این پول را نداشت، مجبور میشود به زندان برود. این مدت بارها خواستیم رضایت خانواده را بگیریم. هر بار نمیشد. قبول نمیکردند رضایت بدهند. دیگر قطع امید کرده بودیم
9⃣
وقتی این ماجرا را تعریف میکردم، بغض گلویم را گرفته بود. هم شهادت رفیقم، هم ماجرای برادرم خیلی ناراحتم کرده بود. بیشتر از یک سال از زندان رفتن برادرم میگذشت و هیچ کاری هم از دست ما برنمیآمد. آن شب تا دم سحر با رفیق شهیدم درد و دل کردم. وقتی رفتم خانه اذان صبح بود. نمازم را که خواندم از شدت خستگی بیهوش شدم. صبح با صدای مادرم از خواب بیدار شدم. با خوشحالی گفت: «داداشت آزاد شده. آن خانواده اول صبح رفتند و رضایت دادهاند.» صدای مادرم هنوز در گوشم میپیچد. خوشحالیش وصف شدنی نبود. من در آن حالت یقین داشتم که دل سنگ آن خانواده را حسین نرم کرده بود. با خودم گفتم رفیقمان هنوز هم مثل قدیم دنبال حل کردن مشکلات ماست
1⃣0⃣
هر جمعه از نبودنتان درد میکشیم
رحمی بکن به حالِ دل بیقرارها...:)✋🏻
#ایها_العزیز❣
#جمعه_های_مهدوی💙
#یَا_صاحبَ_العصرِ_والزَّمان
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
🦋🍃 @paykah🍃🦋
فاطمه زهرا سلام الله علیها
هر جمعه از نبودنتان درد میکشیم رحمی بکن به حالِ دل بیقرارها...:)✋🏻 #ایها_العزیز❣ #جمعه_های_مهدوی💙
جمعه است و پرونده هامان زیرِ دستانت...
کاش پرونده هایمان هم دَم از "ا ن ت ظ ا ر" بزنند....
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم🌸
فراز هفتم وصیت نامه امام خمینی رحمت الله علیه👇👇
♦ اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است، به قدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است.
♦ اینجانب، روح الله موسوی خمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مأیوس نیستم و زاد راه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است، به عنوان یک نفر طلبه حقیر که همچون دیگر برادران ایمانی امید به این انقلاب و بقای دستاوردهای آن و به ثمر رسیدن هرچه بیشتر آن دارم، به عنوان وصیت به نسل حاضر و نسلهای عزیز آینده مطالبی هر چند تکراری عرض مینمایم. و از خداوند بخشاینده میخواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید .
✨▪ ✨✨▪ ✨✨▪ ✨
♦ 1- ما میدانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهانخواران و ستمگران را از ایران بزرگ کوتاه کرد، با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید . اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت 36 میلیونی با آن تبلیغات ضدّ اسلامی و ضد روحانی خصوص در این صد سال اخیر و با آن تفرقه افکنیهای بیحساب قلمداران و زبان مُزدان در مطبوعات و سخنرانیها و مجالس و محافل ضداسلامی و ضدملی به صورت ملیت، و آنهمه شعرها و بذله گوییها، و آنهمه مراکز عیاشی و فحشا و قمار و مسکرات و مواد مخدره که همه و همه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت و تعالی و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند، به فساد و بیتفاوتی در پیشامدهای خائنانه، که به دست شاه فاسد و پدر بیفرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانههای قدرتمندان بر ملت تحمیل میشد،
و از همه بدتر 👈👈 وضع دانشگاهها و دبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور به دست آنان سپرده میشد، با به کار گرفتن معلمان و استادان غربزده یا شرقزده صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح، با نام «ملیت» و «ملی گرایی»، گرچه در بین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند، لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتی نمیتوانستند انجام دهند و با اینهمه و دهها مسائل دیگر، از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغاتْ به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یکپارچه قیام کنند و در سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد «الله اکبر» و فداکاریهای حیرتآور و معجزه آسا تمام قدرتهای داخل و خارج را کنار زده و خودْ مقدرات کشور را به دست گیرد.
✨▪ ✨✨▪ ✨✨▪ ✨
بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است: هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام. و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارتزده عنایت شده است .
#وصیت نامه خوانی روح الله الموسوی الخمینی
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
#قرار_شبانه 🌹
ان شاءالله امشب در پرونده همه خادمان و دوستداران شهدا بنویسند:
🍃محب امیرالمومنین(ع)🤲
🍃زیارت کربلا و نجف،🤲
🍃سربازی امام زمان(عج)🤲
♦️نهایت شــ🌷ــهادت♦️
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
هر شب ده صلوات هدیه به روح مطهر
یکی ازشهداداریم.💐
هدیه امشب تقدیم میشود به شهید والامقام
🌹شهید محمدرضا تورجی زاده🌹
خواهشمندیم ،بزرگوارانی که تمایل دارند در قسمت قرار شبانه ؛ برای شهید مد نظرشون صلوات هدیه کنیم ؛
عکس شهید رو به این آیدی ارسال کنند
@Peyro_agha
اجرتون باشهدا
🆔 @paykah
•┈┈••✾•🥀❤️🥀•✾••┈┈•