eitaa logo
پاسخ به شبهات روز
1.4هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
256 فایل
کانالهای دیگه ما @as13941394 @ahkm1397 ارتباط با مدیر @sesr63 سوپر گروه : https://eitaa.com/joinchat/2319450312C0335cb0f4d
مشاهده در ایتا
دانلود
خواب بودم سخن عشق تو بیدارم کرد مست بودم تشر قهر تو هوشیارم کرد من که بودم همه‌جا ذره‌ے دور از نظرے مهر صاحب‌نظران نقطه‌ے پرگارم کرد..! (:☘
فیلم هندی‌ها رو دوست دارم چون بازیگراش خم میشن پای مادرشونو میبوسن... حتی اگه بازی باشه بازم خوشگله!...
اسلام مسئله برده داری را چگونه حل نمود ؟ مهدی صارمی.mp3
3.13M
🔒 اسلام مسئله برده داری را چگونه حل کرد؟ 🔓 پاسخ توسط استاد : مهدی صارمی 🆔 @pbsb14
@Farsna(10).mp3
2.9M
🎙کنترل عصبانیت...حجت‌الاسلام رفیعی @pbsb14
♨️ سه بلا در سه هنگام! 🔹 پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ①⇦‌هنگامی که مردم دسته جمعی گناه کنند خداوند بلایی فراگیر و همگانی بر ایشان نازل فرماید تا متنبه شوند و توبه کنند ②⇦هنگامی که امربه معروف و همچنین نهی از منکر فراموش و ترک شود خداوند آن قوم را خانه نشین میکند ③⇦و هنگامی که یاد خدا از دلهای بندگان بیرون رود، خداوند ترس از مرگ را بین آنها زیاد کند تا دیگر روی خوشی دنیا را نبینند! 📚 اصول کافی؛ جلد 4، ص 14 @pbsb14
و گفت: سوار دل باش و پیاده از تن...
♥️ داستان اخلاقی یک جلسه مهم بود تمام فرمانده ها بودند ناگهان یک نارنجک پرت شد تو اتاق همه خودشون رو پرت کردن این ور و اون ور، ولی یک نفر روی نارنجک خوابیده بود او ابرهیم هادی بود یک نفر از در امد تو گفت ببخشید این نارنجک برای اموزش سرباز های جدید بود یکی هُل شد نارنجکو پرت کرد اینجا. دیگه همه جا حرف از ابراهیم بود. کتاب :سلام بر ابراهیم @pbsb14 💥💥💥
👌 ...... 💚اگر دیدی " صوتِ قرآن " اذیتت میڪند ؛ بدان مُرده‌ای !!!😔 💚بدان آنقـدر غرقِ صدای دنیا شده‌ای کہ دیگر " ضربانِ قلبٺ " با " سخن خـدا " کوڪ نمیشود ... @pbsb14
🌿🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁🌿 💕 "یا قناعت یا خاک گور" سعدى مى گويد: در شيراز كسى ما را شام دعوت كرد، رفتيم ديديم كمرش خميده، يك موى سياه در سر و صورت نيست، با عصا به زحمت راه مى‌رود. صاحبخانه بود، نشست، احترامش كرديم، گفتم: حالت چطور است پيرمرد؟ گفت: خوبم، كارى را مى خواهم به خواست خدا انجام بدهم... سعدى مى گويد: به او گفتم چه كارى؟ گفت: از شيراز مى خواهم جنس ببرم چين بفروشم، از بازار چين چينى بخرم بيايم شام، شنيده ام آنجا چينى خوب مى خرند، بيايم آنجا بفروشم، ديباى رومى بخرم و ببرم در حلب، شنيده ام ديباى رومى را حلب خيلى خوب مى خرند، گوگرد احمر را بخرم، ان شاء الله اين كشورها كه رفتم، جنس ها را كه خريدم و فروختم بيايم شيراز، بقيه عمر را مى خواهم عبادت كنم.! سعدى مى گويد: من به او نگاه مى كردم امكان داشت فردا به ختم او بروم، اما مى گفت: بروم و بيايم، بقيه عمر را مى خواهم مشغول عبادت شوم. بعد سعدى در جواب تاجر گفت: آن شنيدستم در اقصاى غور بار سالارى بيفتاد از ستور گفت چشم تنگ دنيا دار را يا قناعت پر كند يا خاك گور @pbsb14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا