نگاه مرد مسافر به روی میز افتاد:
«چه سیبهای قشنگی!
حیات نشئهٔ تنهاییست.»
و میزبان پرسید:
«قشنگ یعنی چه؟»
- قشنگ یعنی تعبیر عاشقانهٔ اشکال!
و عشق،
تنها عشق،
تو را به گرمی یک سیب میکند مأنوس.
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگیها برد،
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.
- و نوشداروی اندوه؟
- صدای خالص اکسیر میدهد این نوش.
و حال، شب شده بود.
چراغ روشن بود.
و چای میخوردند.
- چرا گرفته دلت؟ مثل آنکه تنهایی!
- چقدر هم تنها!
- خیال میکنم
دچار آن رگ پنهان رنگها هستی.
- دچار یعنی؟
- عاشق.
- و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک،
دچار آبی دریای بیکران باشد.
- چه فکر نازک غمناکی!
- و غم تبسم پوشیدهٔ نگاه گیاه است.
و غم اشارهٔ محوی به رد وحدت اشیاست.
- خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانهٔ آنهاست...
~ سهراب سپهری
@pelak13
دو شب پیش تئاتر زخم رو دیدیم.
هنرمندانه بود؛
همراه با غافلگیری و اشکهای ناگهان... 💔
اجرای حضوری امسالشون تموم شده، اما فردا (در واقع امروز- یکشنبه) پخش برخط دارن.
به نظرم صفحهشون رو داشته باشید و اگه فرصت کردید، ببینید...
ترجیحاً از اولِ اولش، که خوب در جریان باشید.
اینجا:
@mahogroup
-جُدا از اینکه قشنگ بود، حمایت از هنر دینی هم وظیفهٔ ماست دیگه. میدونید که.- ❤️
@pelak13
امروز خوندیم که توی یه حدیث، نقل شده امام باقر(علیهالسلام) به مخاطب -که جوون بوده- گفتهن: قطعاً وقتی بزرگتر بشی، از این عقیدهٔ اشتباهت برمیگردی.
اینقدر دلم رفت.
اینقدر دلم خواست...
چی میشه آدم جوهرهای از خودش نشون بده که حتی وقتی اشتباه استدلال میکنه، امام چنین چیزی بهش بگن؟
اللهم ارزقنا از اینا 🥲💖
@pelak13
پلاک ۱۳
شربتی که برای معده میخورم خوشمزه نیست، اما با رضایتخاطر استفادهاش میکنم؛ چون دردم را درمان میکند.
یاد مرگ شیرین نیست، اما دوستش دارم؛ چون نشانم میدهد برای چه چیزهایی بهاشتباه غصه میخورم و برای چه چیزهایی بهاشتباه غصه نمیخورم.
مثلاً حتی فکرِ خوب کردن هم همیشه کافی نیست. من همیشه اینوقتهای سال، با دیدن برگهای زرد و نارنجی و قرمز درختها، دلم برای خالق این رنگها ضعف میرود. خوب است، ولی آیا کافیست؟
ایندفعه با خودم فکر کردم پس چرا با دیدن برگهای زردشده یاد مرگ نمیافتم؟ پاسخ روشن است، با یاد مرگ ناگهان خیلی از دغدغههای روزمره رنگ میبازد و ممکن است به پوچی برسیم.
اگر بخواهیم مرگ را مدام مرور کنیم، ناگزیریم از یک طرح جدید برای زندگی و بازخوانی معنا و هدفی که از زندگی داریم. سخت است؟ البته که سخت است. خصوصاً مرحلهٔ گذار؛ جایی که استدلال و منطقت دارد از پل عبور میکند و دلت مثل کودکی هنوز چشم به شرایط قبلی دوخته است.
اکنون این هنر توست که آن کودک را با نوازش و محبت، مجاب کنی که با تو در این مسیر قدم بردارد... بگرد و ببین عناصر خوشحالکنندهٔ واقعی برای انسانی که روزی میمیرد چیست.
و خدا حتماً کمک میکند و سختیها را آسان میکند. کافیست راه «بهسمت» او باشد.
🕊 وَ أنَّ الراحلَ إلیکَ قریبُ المسافة
🕊 کسی که بهسمت تو کوچ میکند، راهش نزدیک است.
@pelak13