✳ دنبال اسم و رسم باشیم باختیم!
🔻 وقتی حسین به خانه آمد، از درجه و این حرفها پرسیدم. گفت: «درجهی خوب و ممتاز رو شهدا گرفتن. من و امثال من باید تلاش کنیم تا به درجهی اونا که یه درجهی خدائیه برسیم. اگه بخوایم برای خودمون اسم و رسم درست کنیم که باختیم!»
📚 برگرفته از کتاب خداحافظ سالار خاطرات پروانه چراغ نوروزی؛ همسر سرلشکر پاسدار #شهید_حسین_همدانی
📖 ص ۲۶۰
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
_درسلامبرتو
دسترابرسینہمۍگذاریم
تاقلبازجایشکندهنشود:)💔
صلےاللهعلیڪیااباعبدللھ✋🏻🍂
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
سلام و درود همراهان
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
16.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.🕌 #سخنرانی-کوتاه
🌐موضوع: داش مشدیا اومدن کربلا، ما هم داش مشدی بشیم
✅ سه ویژگی از سیره شهید ابراهیم هادی
🎙 سخنران:حجة الاسلام محمد رضا هاشمی
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
8.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #استوری | #خادم_الشهدا
🔻آمارشهیدانکمترازواقعیتاست..
پشتهرشهید،شهیدهایایستادهاست..
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
قبل از عروسی یه کارت دعوت مینویسه برای حضرت زهرا(س) و میندازه تو حرم حضرت معصومه(س).
بعد از عروسی خواب میبینه که حضرت زهرا(س) اومده بودن مراسم عروسیش. با تعجب میپرسه: خانم واقعا باور کنم که شما تشریف آوردید عروسی من؟
حضرت زهرا(س) هم جواب میدن: "مصطفی جان، ما اگه به مجالس شما نیایم کجا بریم؟!"
🗓 #شهید_مصطفی_ردانیپور
5.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بدون تعارف با خانواده سردار بیسر شهید عبدالله اسکندری
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
1.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🎥 وصیت تکان دهنده #شهید تازه #تفحص شده
🔺نخبهای که از بورسیه آلمان به سوریه رسید!!
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🍁 #السابقون_السابقون
#شهید مرادخانی توی انجام #کار_خیر همیشه #پیش #قدم بودن، روزی نبود که ایشون #مشکل چند نفر رو حل #نکنه یا با #تلفن و یا با ملاقات #حضوری
#سردارشهیدمحرمعلی_مرادخانی🌹
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
8.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظات دیدنی از حضور شهید سلیمانی در حرم امام حسین علیهالسلام و هیئات عزاداری💔
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa
🏴تخریب چی بود. پایش رفته بود روی مین. خبر دادند مجروح شده. رفتم بیمارستان دیدنش.
پاهایش را بسته بودند به میله های آهنی. وضعیت دردناکی داشت. مدتی طولانی بستری بود. بعد از مرخص شدن هم هفته ای یک بار می بردیمش بیمارستان برای تجدید پانسمان.
🏴در همان گیرودار زمزمه ی دوباره رفتن را شروع کرد.
- چطور می خوای با این پاها بری جبهه؟! تو که هنوز خوب نشدی؟
ولی او همچنان مصر بود.
🏴- مامان! شما رضایت بدین یا ندین، من میرم. ولی دلم میخواد رضایت شما برم. به ناچار گفتم: «برو استخاره بگیر
. وقتی از مسجد برگشت، برگهی اعزام دستش بود.
- امضا می کنی، مامان؟ استخاره خوب اومد.
🏴برگه را امضا کردم. چنان از ته دل خندید که طنین خنده اش از دیوارها گذشت.
- مادر جون! گنجشکی را از قفس آزاد کردی.
🏴او رفت. نمی دانم به کجا پر کشید که تاکنون هیچ نشانی از او نیافته ام.
"شهید جواد فرخی"
✍راوی: مادر شهید
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
🆔Eitaa.com/pelak_shohadaa