eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.3هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
8.7هزار ویدیو
151 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
💢نماز اول وقت، سفارش یاران آسمانی اولین روزهایی که حسین میومد، باشگاه، زمان اذان مغرب افتاده بود داخل سانس تمرین. اولای کار، خودش تنهایی با اجازه استاد میرفت وضو میگرفت و نمازشو میخوند. همه چپ چپ نگاهش میکردن... انگار چیز عجیبی دیده بودن... بعد از چند جلسه که بقیه باهاش آشنا شدن و رفتار و اخلاقشو دیدن، نصف بیشتر بچه ها موقع اذان ورزشو تعطیل میکردن و همه با هم نماز میخوندن...✌️🌷 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
تازه زنش را آورده بود اهواز. طبقه‌ی بالای خانه‌ی ما می‌نشستند. آفتاب‌نزده از خانه می‌رفت بیرون. یک روز صدای پایین آمدنش را از پله‌ها که شنیدم، رفتم جلویش را گرفتم. گفتم: مهدی جان! تو دیگه عیالواری. یک کم بیش‌تر مواظب خودت باش. گفت: چی کار کنم؟ مسئولیت بچه‌های مردم گردنمه. گفتم: لااقل توی سنگر فرماندهی‌ات بمون. گفت: اگه فرمانده نیم‌خیز راه بره، نیروها سینه‌خیز میرن. اگه بمونه توی سنگرش که بقیه می‌رن خونه‌هاشون. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
2.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های شهید مدافع حرم بابک نوری 💔 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
😄😄 قبل از عملیات بود ... داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم📞 به همرزمامون خبر بدیم ... ڪه تڪفیریا نفهمن ... یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍 *بلند گفت : آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ... بدونید دهنم سرویس شده .....* 😂😐 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
برادران و خواهران!! این دنیا، دنیاے آرامش است و همه میدانیم که هیچکدام ما ماندگار نیستیم و همه خواهیم رفت فقط مراقب باشیم پرونده مان سفید باشد. 🌷شهید 🌷 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته خون یارانت پر ثمر گشته... ○هفتم مهرماه روز عروج خونین سرداری است که به گفته خیلی‌ها اگر نبود شاید خرمشهر به همین سادگی‌ها آزاد نمی‌شد. 📎 پ ن :امروز روز شهادت شهید جهان آرا است.. یاد تمامی مردان غیور و دلیر گرامی❤️ ●امیدی به زنده موندن نداشتیم، مرگ را می دیدیم بچه هاتوسط بیسیم شهادتنامه خودرامی گفتندویک نفر پشت بیسیم یادداشت میکرد. صحنه خیلی دردناکی بود. بچه هامیخواستند شلیک کنند، گفتم: ماکه رفتنی هستیم، حداقل بگذارید چندتاازآنهارابزنیم، بعدبمیریم. ●تانک هاهمه طرف رامی زدندوپیش می‌آمدند. بارسیدن آنهابه فاصله 150 متری دستورآتش دادم. چهار آرپی جی داشتیم. ●بابلندشدن ازگودال، اولین تانک رابچه هازدند. دومی درحال عقب نشینی بود که به دیواریکی ازمنازل بندربرخورد کرد. جیپ فرماندهی پشت سر، به طرف بلوار دنده عقب گرفت. بامشاهده عقب نشینی تانک، بلندشدم ودادزدم:اللّٰه اکبر، اللّٰه اکبر... حمله کنید، که دشمن پابه فرارگذاشته بود. ✍راوی:خودشهید 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
21.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 سه کیلو بود که، بدنیا اومد سه کیلو استخونو دادم به خاک... 👤 شاعر : صابر خراسانی 📎 پ.ن فیلم: مراسم تشییع و تدفین شهدای گمنام در شهرستان بیرجند و فردوس ‌ 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
1.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمیدانم این اثر آقای گلریز رو یادتونه ؟ درست بعد از اعلام شکست داعش و نامه حاج قاسم به آقا از خبر سیما پخش شد اما از فردای آن روز، جلوی پخش این سرود از صدا و سیما و انتشار آن در فضای مجازی گرفته شد و الان کمتر کسی این اثر رو دیده، شنیده یا یادشه ! بسیار عالیست👌 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
نام ‌اثر ؛ مغناطیس‌شهید(((: 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🕊🕊/°°مقدمه°°\🕊🕊 رمان «دمشق شهر عشق» 🌹بر اساس حوادث زمستان ٨٩ تا پاییز ٩۵ درسوریه. و با اشاره به گوشه ای از رشادتهای مدافعان حرم..به ویژه 🕊 و 🕊 در بستر داستانی عاشقانه روایت شد. 🕊هدیه به روح مطهر همه شهدا، سیدالشهدای مدافعان حرم 🌹حاج قاسم سلیمانی🌹 و همه 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ ساعت از یک بامداد🕐 میگذشت، کمتر از دو ساعت تا تحویل سال ١٣٩٠ مانده بود و در این نیمه شب رؤیایی، خانه کوچکمان از همیشه دیدنی تر بود. روی میز شیشه ای اتاق پذیرایی هفت سین ساده ای چیده بودم🍃 و برای چندمین بار 🔥سَعد🔥 را صدا زدم که اگر ایرانی نبود دلم میخواست حداقل به اینهمه خوش سلیقه گی ام توجه کند.😕 باز هم گوشی به دست از اتاق بیرون آمد، سرش به قدری پایین و مشغول موبایلش بود که فقط موهای ژل زده مشکی اش را میدیدم و تنها عطر تند و تلخ پیراهن سپیدش حس میشد. میدانستم به خاطر من به خودش رسیده و باز از اینهمه سرگرمی اش کلافه شدم که تا کنارم نشست، گوشی📱 را از دستش کشیدم. با چشمان روشن و برّاقش نگاهم کرد و همین روشنی زیر سایه مژگان مشکی اش همیشه خلع سالحم میکرد که خط اخمم شکست و با خنده توبیخش کردم _هر چی خبر خوندی،بسه!😕 به مبل تکیه زد، هر دو دستش را پشت سرش قفل کرد و با لبخندی که لبانش را ربوده بود، جواب داد _شماها که آخر حریف نظام نشدید، شاید ما حریف نظام شدیم!😏 لحن محکم عربی اش وقتی در لطافت کلمات فارسی مینشست، شنیدنی تر میشد که برای چند لحظه نیمرخ صورت زیبایش را تماشا کردم تا به سمتم چرخید و به رویم چشمک زد. به صفحه گوشی نگاه کردم،👀📱 سایت العربیه باز بود... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa