eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.3هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
8.7هزار ویدیو
151 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم دیده نشده از رفاقت حاج احمد کاظمی و حاج قاسم سلیمانی 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
⤴️ روایتی از همســـر بزرگوار شهید 🕊🌹 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
‍ ‍ ‍ قهرمان ۱۲ ساله! مرحمت بالا زاده در ۱۷ خرداد سال ۱۳۴۹ در روستای چای گرمی شهرستان گرمی دیده به جهان گشود... او در سن ۱۲ سالگی با اصرار خودش به جبهه رفت و پس از ۳ سال حضور در جبهه در ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر به شهادت رسید... مرحمت در یکی از عملیات ها که در حال برگشت به موقعیت خودشان بود، با نیروهای دشمن مواجه می شود و این در حالی بوده است که آن شهید قهرمان اسلحه ای هم در اختیار نداشته است، ولی ناگهان متوجه شیئی می شود و آن را بر می دارد و به عربی می گوید: "قف" یعنی "ایست" آنها از ترس و وحشت تسلیم او می شوند و مرحمت در تاریکی شب آنها را به مقر می آورد. افسر عراقی دستگیر شده به فرمانده ایرانی می گوید: می خواهم از شما یک سوال بپرسم. من خودم در چند کشور دوره چریکی دیده ام ولی تا به حال اسلحه ای که سرباز شما به دست داشت را ندیده ام! نگو مرحمت که به دستشویی رفته بود و اسلحه هم نبرده بود، متوجه اگزوز لودر می شود که به زمین افتاده و آن را بر می دارد و عراقی ها هم از خوفی که خداوند بر دل آنها گذاشته بود، آن را اسلحه ای پیشرفته می بینند و مرحمت برای اینکه نیروهای دشمن را خوار و ذلیل نشان بدهد، به جای اینکه اگزوز را بیاورد آفتابه را می آورد و می گوید: من با این اسلحه شما را اسیر گرفته ام! این حرف باعث انفجار خنده در بین رزمندگان و باعث شرمساری نیروهای عراقی می شود. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل من تنگ همین یک لبخند و تو در خنده مستانه خود، می‌گذری... نوش جانت اما ... گاه گاهی به دل خسته ما هم نظری...💔😔 شهید یاد عزیز دل حاج احمد کاظمی ایکاش آن شوروحالت تکرار میشد💔 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
4.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥«ای شهید...» شهید حاج قاسم سلیمانی: 🔸«من با این پاها در حَرَمت پا گذارده‌ام و دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام و در حرم اولیائت در بین‌الحرمین حسین و عباست آن‌ها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها، آن‌ها را ببخشی.» 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌟۴ شهید محمد حسن خلیلی مدافع حرم با دونفر که برای حمله وسیله و راهنمایی کمکمان بودند ،راه افتادیم.بچه ها تجهیزات و مایحتاج ما را تحویل دادند و رفتند. حامد از من خواست که پشت بام را هم چک کنیم،کاملا مسلط به ساختمان سفارت بودیم. به قول حامد آستین ها و بالا زدیم و شروع کردیم به کار.جالب ترین قسمت آماده کردن شام که می‌توانم بگویم هیچ کدام خیلی آشپزی بلد نبودیم.همان اول تکلیف خودم و مشخص کردم و گفتم در حد نیمرو و گرم کردن کنسرو.حامد و محسن هم خیلی وضعیت بهتری از من نداشتند.نماز مغرب را به جماعت خواندیم.اولین پیامی که برای ما ارسال شد،مشخص کرد که ماموریت ما بیشتر از یک ماه خواهد بود خوشحال شدیم که می‌توانیم روزهای آخر ماه رمضان را روزه بگیریم.محسن به عنوان مسئول تمام کارها و تقسیم کرد و رسما وظیفه ما شروع شد. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
‌ همیشه‌ با وضو بود موقع‌ شھادت‌ هم‌ با وضو بود دقایقی‌ قبل‌ از شھادتش‌ وضو گرفت‌ و رو به‌ من‌ گفت‌: ان‌ شاءالله‌ آخریش‌ باشه! و آخریش‌ هم‌ بود.. شهید مدافع حرم🕊🌹 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
‍🌷او طوری برخورد میکرد که گویی از تمام رفاهیات دنیایی برخوردار است. گذران زندگی برای او که یتیم بزرگ شده سخت بود اما با کار در بازار، درآمد لازم را برای خودش کسب کرد. ابراهیم پول خودش را هم برای دیگران هزینه میکرد. نه موقعیت های ویژه او را ذوق زده میکرد و نه از دست دادن موقعیت ها او را ناراحت میکرد. هیچ وقت لباس نو نمیپوشید. میگفت: هرزمان تمام مردم توان پوشیدن لباس نو و زیبا داشتند، من هم میپوشم. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷 🌷 حاجی عبدالله زاده از آن بازاری‌هایی بود که با شروع جنگ آمده بود جبهه و کار تدارکاتی می‌کرد. دکتر را خیلی دوست داشت و دکتر هم او را دوست داشت. یک علاقه‌ی خاصی به هم داشتند. گلوله‌ی تانک آمده از وسط نصفش کرده بود و نیمه‌ی بالای بدن او پودر شده بود. چون من همیشه گزارش‌های زیادی به دکتر می‌دادم، بچه‌ها آمدند و به من گفتند: خبر شهادت حاجی عبدالله زاده رو تو به دکتر بده. رفتم سراغش و گزارش‌های مربوطه را به او دادم. در آخر هم خیلی خونسرد گفتم: راستی، حاجی عبدالله زاده هم شهید شد! انتظار عکس‌العمل خاصی را از او داشتم، اما خیلی آرام گفت: حاجی عبدالله زاده؟ گفتم: آره. سپس دستورات لازم را به من داد که نیروها از کجا بروند و اگر محاصره شدند چه بکنند و ... . به او گفتم: می‌تونم یه سوالی بکنم؟ گفت: بکن. گفتم: چرا این‌قدر بی‌خیالی؟! گفت: برای حاجی عبدالله زاده؟ با یک حالت بغضی به او گفتم: آره. آهی کشید و گفت: اگه بخوام وسط معرکه‌ی جنگ احساساتی بشم، همه‌ی کارها به هم گره می‌خوره. گفتم: ولی حاجی عبدالله زاده... حرفم را قطع کرد و گفت: حاجی عبدالله زاده را من بهتر از تو و بیش‌تر از تو می‌شناختم و دوستش داشتم. غصه‌ی نبودنش رو الآن نمی‌تونم بخورم. می‌ذارم برای بعد. طلبکارانه گفتم: بعد؟ نگاه معنی‌داری کرد و محکم‌تر گفت: بعدِ من یعنی شب، یعنی خلوت، یعنی خلوت شبی که هیچ‌کس نباشه. 📚کتاب چمران مظلوم بود 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
برایش دلمه درست کردیم که خیلی دوست داشت. وقتی خواستیم مزه یکی را بچشد، قبول نکرد. گفت: حاجی خیلی دلمه دوست داره، اول برای حاجی می برم.زنگ زد به خانه حاجی و گفت ناهار نخورد تا برایش دلمه ببرد.همیشه همین طور بود، به هر چیزی که حاج قاسم دوست داشت لب نمی زد تا اول برای او ببرد. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
‌ شهیدی که سر بی تنش سخن گفت 💠 در جاده بصره خرمشهر شهید "علی اکبر دهقان" همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد. در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید. سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد " یاحسین، یا_حسین" سر می داد. همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند... چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود: ألسلام علی الرأس المرفوع خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم این‌گونه شهید بشوم… خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود. خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سر بریده ام به ذکر " یا_حسین" باشد... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
به خانم ها بگوید ؛ همانند چتری است که انسان را در برابر بارانی از گناه حفظ می‌کند .؛! - شهید طلبه محمد هادی ذوالفقاری ‌‌ 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa