18.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍ چه عاجزانه مینگارم از کسی که امام زمانش او را دوست خود می نامد
و چه لبریزم از این همه عشق که توانسته وجود مقدس #امام_زمان را نیز شیفته خود کند
خدایا چه میشود من نیز گم شوم در خیال تو
تا امام عصرم دوستش را بر بالینم بفرستد و مرا به جای امنی که تو هستی برساند
سلام بر یار امام زمان ، ابراهیم هادی✋
شهید_ابراهیم_هادی
علمدار_کمیل
سلام_بر_ابراهیم
#رفیقشهیدم
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
1.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امر_به_معروف
دیده بود که در جبـهه چندجوان روستایی
ساده دل هستند که نماز نمی خوانند.
ابراهیم برایشان خرج کرد. با آنها رفیق شدو...
مدتی بعد به آن ها گفت: چرا نمی آیید برا نماز؟
میدونید چقدر نماز اول وقت اهمیت داره؟
گفتند: راستش رو بخواهی نماز بلد نیستیم.
ابراهیم با کمک یکی از دوستان،
برای آنها آموزش نماز را شروع کرد.
وقت گذاشت تا نماز خوان شدند.
امر به معروف های ابراهیم اینگونه ساده و دقیق بود.
#شهید_ابراهیم_هادی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#شهیدچمران_میگوید:
تقوا از #تخصص لازمتر است آن را مےپذیرم اما
میگویم: آنڪس ڪہ تخصص ندارد
و کارے را مےپذیرد ،بے تقواست.
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
نگاهشان که میکنم
حال دلم خوب میشود و آنوقت است
که حتی در اوج ناراحتی هم به
رویشان #لبخند میزنم...🌷
#شهید
#شهادت
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
وقتی به مقر گردان برگشتم دیدم همه ناراحتند. پرسیدم: «چه اتفاقی افتاده؟» گفتند: «مجید بهرامجی شهید شده.» کولهپشتی شخصی مجید بهرامجی پیش من بود. رفتم دفتر یادداشت او را باز کردم. بالای دفتر نوشته بود مراقبه و محاسبه. او گفتار و کردار هر روزش را توی دفتر مینوشت و زیر خطاها و مکروهات خود خط میکشید. جایی نوشته بود دیشب نمازم با حضور قلب نبود، آن را اعاده کنم.
#شهید_مجید_بهرامجی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
1.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥جوری زندگی کنید که پدرتون این طوری ازتون راضی باشه
💥بوسه پدر شهید بابایی بر پای فرزند شهیدش
#شهید_عباس_بابایی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌟#رفیق_مثل_رسول 🌟۶۴
شهید محمد حسن خلیلی مدافع حرم.
بعداز دور زدن یک مسیر طولانی دوباره به جاده منتهی به فرودگاه رسیدیم.این شناسایی دوستی و رفاقت بین من و یحیی را بیشتر کرد، مثل دوقلوها همه جا باهم میرفتیم. برای بازکردن راه زمینی در منطقه ریف عملیاتی را طراحی کردیم و با تمام توانی که داشتیم،به مسلحین زدیم.کار به حساس ترین زمان خودش رسیده بود.همان موقع یحیی به من گفت:ابوادهم که سابقه بیماری قلبی داشت،از هوش رفته،بیا با آتش تهیه منو حمایت کن تا بتوانم این رو ببرم عقب.شروع کردم به تیراندازی،یحیی سریع ماشین را آورد و ابوادهم را سوار کرد.حجم آتش خیلی سنگین بود،من باید در همان نقطه کار پوشش را انجام میدادم،یک لحظه سلاحم قفل کرد،هیچ کاری از دستم برنمیآمد. دور زدن ماشین یحیی را دیدم ،اگر چندثانیه تعلل میکردم،هرسه مان را درجا میزدند فقط توانستم.به یحیی که مشغول سوار کردن ابوادهم به داخل ماشین بود،بگویم سلاحم خراب شده.یحیی سلاح خودش را از روی دوشش برداشت و به سمت من پرتاب کرد.دوباره شروع کردم به تیراندازی،حفظ جان یحیی برایم مهم بود.عملیات خیلی خوب پیش رفته بود.دوروبرم را نگاه کردم،دیدم متاسفانه نیروهای بومی شروع کردند به عقب کشیدن.یکی از تلخ ترین صحنه ها جلوی چشمم داشت اتفاق می افتاد،نیرو از ترس سر بریدن و اسارت توسط مسلحین از جنگیدن فرار میکرد.هرچقدر فریاد میزدم،پیروزی با ماست بمانید و بجنگید ،جز تعداد اندکی کسی گوش نمیکرد.با یک دست سلاحم را گرفته بودم و با دست دیگر سلاح هایی که در مسیر روی زمین ریخته بودند را جمع میکردم.همراه با نیروهای باقیمانده به نقطه شروع عملیات برگشتیم. مسلحین هم یک قدم به ما نزدیک تر شده بودند.منطقه از التهاب افتاد و آرام ترشد.یحیی بعداز رساندن ابوادهم به درمانگاه آمد پیش ما و گفت:پیش خودم فکر کردم توی اون حجم آتیش ،شهید یا اسیر شدی.برایش توضیح دادم که چه طور آخرین لحظه تنها ماندم. یحیی گفت:تنها راه،جذب و کارکردن روی این هاست،باید باور کنند که توان جنگیدن دارند.
بعد این اتفاق با جدیت و طرح برنامه سخت تری شروع کردیم به آموزش نیروهای بومی منطقه.مسلحین به شدت و با توان بالایی کار میکردند و به خاطر پایین بودن سطح آگاهی مردم منطقه،کار ما سختی مضاعفی داشت.
تمام روز درگیر کار آموزش نیروها بودم.شب که میشد،فرصت داشتم کارهای شخصی ام را انجامدهم.از هر چیزی برای تله یا استتار سلاح استفاده میکردم، یک مرتبه یحیی وارد اتاق من شد،گفت اینا چیه دورتادور خودت جمع کردی؟جدا از تخریب ،کار بازیافت فلزات را هم انجام میدی؟گفتم توی مسیر یا موقع کار،اگر قطعه یا وسیله ای را ببینم که میتونه بهم کمک کنه،حتما می آرمش،بایک طراحی و استفاده به جا میتونند تبدیل به یک تله انفجاری قوی بشن.یحیی گفت:نبوغ تو و رضا تو این کار خیلی زیاده.
زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹
#رسول_خلیلی
#ادامهدارد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#خاطرات_شهید
●خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همتون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدین، بعدی ادامه بده… اینقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بیسیم چی. بیسیم چی (شهید) پور احمد…
●اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خود خدا بکنی، خودش عزیزت می کنه. آخرش هم همین خصلتش باعث شد تا عکس شهادتش اینطور معروف بشه.
●هر کار می کرد، برا خدا می کرد؛ اصلاً براش مهم نبود کسی خبردار می شه یا نه! عجیب نسبت به بچه های یتیم هم حساس بود، کمک به یتیمان هیچوقت فراموشش نمی شد…
●یه بار که تو منطقه حسابی از بچه ها کار کشیده بود و به قول معروف عرقشون رو در آورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت: “نکنه فکر کنین که فلانی ما رو آموزش می ده، من خاک پاهای شماهام. من خیلی کوچیکتر از شماهام… اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم….”
ولی دلش رضا نداده بود و با گریه از همه خواست که دراز بکشن. همه تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه. همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و دست می کشید به کف پوتین بچه ها و خاکش رو می مالید رو پیشانیش…. می گفت: من خاک پای شماهام ….
📎بیسیمچیگردان انصار لشگر۲۷محمدرسولالله
#شهید_امیر_حاجامینی
●ولادت : ۱۳۴۰/۱۰/۵ ساوه
●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۰ جنوب کانال ماهی ، شلمچه ، عملیات کربلای ۵
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
ماییکه ادعاۍ سربازی امام زمان (عج) را داریم باید حرکات و سکنات ما طورۍ باشد که آقا ما را به سربازۍ خویش قبول فرماید و ما افتخار بودن در لشکر امام زمان (عج) را داشته باشیم
#شهید_حبیب_الله_نمازیان
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
هرجا شهیدی بر خون میغلتد
شقایقی می روید ...!
تا پیام عشق را به آسمانها برساند؛
که خون قهرمانان هرگز پایمال نخواهد شد.
۱۰ اسفند ۱۳۶۵ عملیات کربلای۵
تصویری ماندگار که نمادِ شهادت شد
عکاس : احسان رجبی
#شهید_امیر_حاج_امینی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
✍ #ڪلام_شـهید
اکنون که میروم تا دری تازه بر زندگی سراسر گناهم بگشایم و کبوتر روحم طمع پرواز در آسمان بیکران آزادی را دارد تا بر مظلومیت امتی گواه باشم و عزم آن دارم که در میان مخلصین و صادقین امت کوچ کنم تا شاید خدا مرا بپذیرد. به همه خواهران و مادران میگویم که حجاب، حیا و عفت را رعایت کرده، مبادا تارهای موی شما هم چون تازیانه بر پیکرمان بنشیند و ما را زجر دهد و دشمنان را خوشحال کند.
#شهید_مهدی_خاتمی
●ولادت : ۱۳۴۳/۵/۳۰ تهران
●شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۰ شلمچه ، عملیات کربلای۵
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
💢به شهید ابراهیم هادی گفتند: آقا ابراهیم! چرا جبهه رو ول نمیکنی بیای دیدار امام خمینی؟
گفت: ما امام رو برای اطاعت میخوایم، نه برای تماشا! من اگه نتونستم رهبرم رو ببینم، مهم نیست. مهم اینه که مطیع فرمانش باشم و ایشون ازم راضی باشه.
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa