فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سیدجواد نصرالله فرزند شهيد سيد حسن نصرالله در محل شهادت پدرش:
قسماً سنثآر
سوگند که انتقام خواهیم گرفت
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
﷽
دلتنگم و
ای کــــاش مرا
جز غمِ تـــــو
حالِ دگــــر بود،،،
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سید حسن اینگونه عاشق امام خامنهای بود
🔹 شهید سید حسن نصرالله: «من دعا نمیکنم خدایا از عمر من کم کن و به عمرِ حضرت آقا اضافه کن، نه! میگویم خدایا بقیهی عمرِ مرا بگیر و به عمرِ ایشان اضافه کن. چرا که او عمودِ بلندِ خیمه است.»
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
از این شخصیتها فقط سید باقی مونده
خدایا برای اسلام نگهش دار
#مرگ_بر_اسرائیل
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#خاطرات_شهید
●محمد در آخرین پیامک برایم نوشته بود: «هرجا باشم عاشقتم. ایران باشم یا خارج، هرجا باشم عاشقتم...»
●میگفت همسر سادات داشتن هم خوب است و هم سخت. فکر اینکه همسرت دختر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، اجازه بدرفتاری را به آدم نمیدهد و از طرفی قدمهایش برکت زندگی است.»
●در انجام وظیفه و کارهایش خلوص عجیبی داشت. یادم هست که میگفت «من سر کارم ساعتی را کنار دستم گذاشتم و مدت زمان چای خوردن و دستشویی رفتنهایم را حساب میکنم و از اضافه کاریهایم کم میکنم که حقی از بیتالمال به گردنم نماند.»
●محمد خیلی خوش اخلاق بود. واقعاً اگر بگویم اخم او را ندیدم، گزافه نیست. حتی وقتی درمعراج شهدا برای آخرینبار او را دیدم همان لبخند زیبا و همیشگی را روی لب داشت.
●خدا را شکر میکنم که محمد من هم شهید شد.چون او شهادت را دوست داشت.خیلی شهادت را دوست داشت.
✍به روایت همسر شهید
#شهید_محمد_کامران🌷
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
چشمانتان را ببندید تا شهر ما را نبینید !
چشمانتان را ببندید تاگامهای لغزانمان را نبینید !
بر ما خرده مگیرید اگر نمیخواهیم وصیت نامه هایتان را مرور کنیم ...
حیرت مکنید اگر بر دوران زیبای با شما بودن ، قفل محکمی زده ایم و دیگر آرزوی
شهادت در سرمان نیست ... !!!
ببخشید ما را .... ما فراموشی گرفته ایم ... دعا کنید برایمان ...
#مردان_بی_ادعا🌷
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🔹کوچه های این شهر به خون مطهر است، با وضو وارد شوید.
#شکست_حصر_آبادان
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
💠تقدیم به شهدای آبادان و خرمشهر...🌷
نه #آبادان، نه خرمشهر می ماند
نه این عزّت به گوش دهر می ماند
نمی رفتی اگر ای لاله ی سرخ
چه ننگی از برای شهر می ماند
شهادت این زمین را آسمان کرد
زمین را قبله گاه یک جهان کرد
فراری داد دشمن را ز خانه
عدو را، سست و خوار و ناتوان کرد
شما چون نخل ها اِستاده بودید
به یاد کربلا آماده بودید
اگر آتش، اگر درد و عطش بود
شما دلداده و آزاده بودید
یقین دست شما، دست خدا بود
که خرمشهر همچون کربلا بود
خدا آزاد کرد این سرزمین را
که معراج بلند لاله ها بود
فدا شد جانشان در ورطه غم
نشد چیزی به حق خواهی مُقَدَم
که آبادان و خرمشهر باشد
همیشه تا ابد، آزاد و خرّم
چو روح الله آن فرمانده فرمود:
که باید حصر را هرگونه بگشود
شکسند حصر آبادان به همّت
دگر چشم عدو یک دم نیاسود
خروشان موج چون اروند بودند
به گوش این زمانه، پند بودند
که ماییم عاشقان وصل دلدار
برای وصل با لبخند بودند
رهاورد شما عشق است و نور است
که خوزستان پر از شور و غرور است
به لطف آن رشادت ها که کردید
همیشه خصم از این خاک دور است
شهیدان خدا، تا زنده هستیم
ز خون پاکتان شرمنده هستیم
همیشه عاشق روی شماییم
ز مهر رویتان آکنده هستیم
📎پ ن: با #شکست_حصرآبادان از دست رژیم بعثی عراق در سال ۱۳۶۰، سرنوشت جنگ به سود رزمندگان ایران رقم خورد و این پیروزی بزرگ زمینهساز موفقیتهای دیگری مثل "آزادسازی خرمشهر" شد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#شهید_علیرضا_جیلان❤️
و چقدر گل سرخ
رنگ شقایق
بہ تو مے آید...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
راسته که میگن جانبازا خوردن و بردن؟
تغذیه جانباز سرافراز #مختارلچیانی از طریق سرنگ،بیش از ۳۰ سال است مزه غذایی را نچشیده است
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#خاطرات_شهید
▫️من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در جنگ با داعش در عراق، همرزم شهید هادی طارمی باشم. آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر؟ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است."
▫️آن روز توانستم به دستبوسی سردار بروم. به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرفهاست. عکس که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش غذا بخوری."
▫️هادی مرا پیش سردار برد و بهعنوان یک مدافع حرم هممحلهای به ایشان معرفی کرد و حاج قاسم هم خوشحال شد. آن روز بیش از هر چیزی، به این افتخار کردم که یکی از بچههای شادآباد، محافظ سردار سلیمانی است. شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از دست خودش لقمه گرفتم.»
▫️«هادی میگفت: من هر روز از دست حاج قاسم، لقمه متبرک میگیرم. این بهجای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش میگذاشت.
✍به روایت همرزم شهید
📎محافظ رشید حاج قاسم سلیمانی
#شهید_هادی_طارمی🌷
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
آمارتان ثبت شد
برای این روزهای ما
که غرق میشویم
در کوچه پس کوچههای
فراموشی ....
#مجروحین
#دفاع_مقدس
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#شهید_محمود_تقی_پور ❤️
حتے اگر خودت بروـے
جاـے دستهایت روـے تمام زندگــے ام
باقـــے میماند ..
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 #بشنوید
●برای شهادت و برای رفتن تلاش نکنید برای رضای خدا ڪار ڪنید بگویید : خداونـدا نه برای بهشت
و نه برای شهـادت ،
اگر تو ما را در جهنمت بیندازی
فـقط از مـا راضی باشی
برای مـا کافـی است.
#شهید_علی_چیت_سازیان🌷
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#خاطرات_شهید
●همه جور شاگردی داشت. از حزب اللهی ریش دار تا صورت تراشیده تیریپ آرت. از چادری سفت و سخت تا آنها که مقنعه روی سرشان لق می زد.
یک بار یکی از همین فکلیها همراه دوست محجبه اش آمده بود پیش دکتر. پیش پای هردوشان بلند شد. جواب سؤالات هردوشان را داد. هردوشان را هم خطاب میکرد «دخترم». اذان گفتن . نگفت «بروید بعد نماز بیایید» . همان جا آستین هایش را بالا زد. سجادة کوچکی در دفترش داشت که هروقت فرصت نماز جماعت نبود، در دفتر نماز اول وقتش را می خواند.
●یک سال بعد، آن دختر فکلی، در صف اول نماز جماعت دانشگاه بود و قرآن بعد از نمازش ترک نمی شد. شهید دکتر مجید شهریاری این طور شاگرد تربیت میکرد.
📎پ ن:تنها آنهایی ترور میشوند که وجودشان دریچہۍ تنفس استڪبار را میبندد، آنقدرکہ مجبور شوند، آنهاراحذف فیزیکی، یعنے #ترور کنند...
#شهید_ترور
#شهید_مجید_شهریاری🌷
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
وقتی لباس رزم دفتر مشق شد!
اسلحه اش قلم ؛
قلمی که برای دشمن
خط و نشان میکشد ...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
گاهے مرگ
جاودانہ ترین زیستن است!
و شما چہ خوب،
این راز را فهـمیـدیـد!
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#خاطرات_شهید
▫️«محمد مجیدزاده» فرزند شهید «محمدتقی مجیدزاده» که در کنار یادمان شهدای گمنام «شلمچه» برای دانشآموزان سخن میگفت،توضیح داد:
▫️ پدرم یک بار در سال 63 به مناطق درگیری کردستان در شهر «بانه» رفت و با نیروهای حزب «کومله» درگیر شد و به اسارت آنها درآمد.
آنها پدرم را پس از گذشت حدود سه تا چهار ماه از اسارتش، در فصل زمستان و در برف سنگین کردستان و بدون لباس و کفش رها کردند.
▫️پدرم پاسدار بود و در مدت اسارتش به هیچ وجه این مسئله را بازگو نکرد چون اگر ضدانقلاب پاسدار بودندش را میفهمیدند قطعا به طور معمول که سر پاسداران را میبریدند سر او را نیز از تنش جدا میکردند.
✍ راوی فرزندشهید
#شهید_محمد_تقی_مجید_زاده🌷
▫️مسئولیت: فرمانده گروهان ادوات
▫️تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۰۲/۰۳
▫️تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۱/۱۸
📎وی در بهمنماه 1366 و در منطقه «ماووت» که یکی از مناطق مرزی عراق با غرب کشور است به درجه رفیع شهادت نائل آمد .
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa