🌷 این سنت را او ایجاد کرد. از همان روزهای آغازین فعالیت در سپاه همدان. طی نشستی با اعضای سپاه به آنان گفت: شما برادرها تکلیف دارید. باید به صورت منظم و هفتگی به زیارت خانواده های شهدا بروید. این عزیزان به گردن ما خیلی حق دارند.
#شهید_محمود_شهبازی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢دختر ها ببینید
بوسش کنم بغلش کنم 😭
دوست دارم نازش کنم💔
🔻این گوشه ای از حرف های یک دختر بچه هست که داره با پدر شهیدش صحبت میکنه و اما پشت این حرفا فقط و فقط هزاران دلتنگی هست و این را فقط فرزندان شهدا خوب می دانند
#دخترانه
#دلتنگی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
﷽
❣عشق داره بر میگرده...
بــابــا !
به من بگو
در این ســن
آغـوش گـرم تو
جــای مــن اسـت
یا عکــس ســرد تو
هـــمآغــــوش مــــن؟💔
📸فاطمهخانم و آقا محمد، یادگاران مدافعحرم شهید الیاس چگینی
🕊شهادت: ۱۳۹۴/۰۹/۰۴
❣ #بهمناسبت_بازگشت_پیکر_شهید
📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات📿
اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
چقدر شـهدا شبیه یکدیگرند!
و ما همچنان در حسرت جاماندن از شهدا..
🥀 سمت راست:#مرتضی_جاویدی
شهید دفاع مقدس ، معروف به اِشلو
🥀 سمت چب: #سیدرضا_طاهر
شهید مدافع حرم
شادی روح همه شهدا صلوات...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#معرفی_شهید
🌷شهید مدافع حرم عبدالله باقری🌷
نام: شهید عبدالله باقری
نام پدر: حبیب الله
ولادت: 1361/1/29 (تهران)
شهادت: 1394/7/30 (همزمان با تاسوعای حسینی/سوریه)
وضعیت تاهل: متاهل و صاحب دو فرزند
نام جهادی: ندارند
اخرین مقام: سرباز بی بی زینب(س)و محافظ رییس جمهور
نحوه شهادت:
برادر شهید: دومی بود که به سوریه رفته بود، البته این بار یک هفته زودتر از من برای شناسایی محور رفته بود و حدود یکماه آنجا حضور داشت. عبدالله در عملیات "تپه شهید" و "کفر عبید" هم بود که آن مناطق به دست بچهها تثبیت شد. برادر شهید آه سردی کشید و ادامه داد: اگر برادرم فقط 5 دقیقه بیشتر زنده مانده بود آزادی تپههای بلاصم را هم میدید. ما در تپههای بلاصم خسته شده بودیم، عبدالله میگفت: "بلند شوید، برویم" گفتم بچهها خسته و تشنه هستند، با لحن شوخی گفت"بلند شید سوسول بازی درنیارید اینجا دست گرمیه، آقا فرمودند که اسرائیل تا 25 سال دیگر نیست و ما میخواهیم زودتر اینجا را تمام کنیم و اربعین به کربلا برویم تا انشاالله از امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل (ع) مدد بگیریم برای جنگ با اسرائیل" که شهادت مجالش نداد و زودتر به سمت آقایش حسین رفت.
سن شهادت: ۳۳ ساله
علاقه: جهاد و شهادت
قسمتی از وصیتنامه شهید:
برایم مراسم چهلم نگیرید و پولش را به فقرا بدهید،پیراهنی که با آن برای امام حسین(ع)عزاداری کردم را در داخل قبرم بگذارید
#یادش_باصلوات
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹یاران به "بسمالله" گفتن
رد شدند از آب ؛
من ختمِ قرآن کردم و
درگیر مُردابم ..!
#غواصان_دریادل
#دفاع_مقدس
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
💢اینو دشمن بدونه، ساندیس فقط برا راهپیماییاست
ما قبل از عملیات چایی می خوریم😁✌️
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#کلام_شهید
🔰می روم تا انتقام سیلی مادرم رابگیرم.
🔰همسرعزیزم خودت میدانی که چقدر دوستت دارم وبهترین و شیرین ترین لحظات را در کنارهم سپری کرده ایم وجدایی بسیار سخت است.
🔰اما عشقی فراتر از هرعشق دیگری،در قلب هردوی ما وجود دارد که آن، عشق به بانوی دوعالم بی بی زینب سلام الله علیها است و باید برای این عشق فراتر،از وابستگی ها و عشق های دیگر،گذشت.
🔰میدانی که چقدردوست دارم که عاقبت با شهادت از این دنیا بروم.و من جز شهادت،از خداند مرگ دیگری را نمیخواهم.
🔰اما نمیگویم که دعا کنید بروم وشهید شوم.. آرزویم شهادت است.من حاضرم مثل علی اکبرِ امام حسین اِرباً اِربا بشم ولی ناموس شیعه حفظ بشه.
●آخرشم این شهید درحال خنثی کردن بمب بود ڪه منفجر شد و قسمتی از بدنش تکه تکه شد.
#شهید_حسین_هریری 🌷
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
📌 نماز خواندن شهید محمد حسین یوسف الهی به زلالی و طراوات باران در زیر باران...🌧
🔹 آن شب هوا بارانی بود ما هم در سنگر خوابیده بودیم نیمه های شب، باران شدیدتر شد و آب به داخل سنگر نفوذ کرد.
◇ من بیدار شدم و دیدم همه جا خیس شده خواستم بچه ها را بیدار کنم که دیدم حسین نیست.
◇ از سنگر خارج شدم همینطور که در حال مشاهده اطراف بودم احساس کردم پشت تانکر آب چیزی تکان می خورد.
◇ حسین را دیدم که در آن نیمه شب و باران شدید به نماز ایستاده بود.
👤 راوی: آقای علی میر احمدی
📘 در کتاب نخل سوخته
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #نودوهفت
صدای تیراندازی هرازگاهی شنیده میشد،..😥😢
مصطفی 🌸چندبار در روز به خانه سر میزد.. و خبر میداد..
تاخت و تاز تروریست ها در داریا به چند خیابان محدود شده..
و هنوز خبری از دمشق و زینبیه💚 نبود که غصه ابوالفضل🕊 قاتل جانم شده بود...❤️😢
تلوزیون سوریه تنها از پاکسازی حلب می گفت.. و در شبکه سعودی العربیه #جشن کشته شدن سردار سلیمانی بر پا بود،😥😭
دمشق به دست ارتش آزاد افتاده..
و جانشینی هم برای بشار اسد تعیین شده بود...😑😥
در همین وحشت بیخبری،..
روز اول ماه رمضان🌙 رسید و ساعتی به افطار مانده بود که کسی به در خانه زد...
مصطفی کلید همراهش بود..
و مادرش هرلحظه منتظر آمدنش که
خیال بافی کرد
_شاید کلیدش رو جا گذاشته!😊
رمقی به زانوان بیمارش نمانده..
و دلش نیامد من را پشت در بفرستد ☺️که خودش تا حیاط لنگید و صدا رساند
_کیه؟😵
که طنین لحن گرم ابوالفضل😍 تنم را لرزاند
_مزاحم همیشگی! در رو باز کنید مادر!😁
تا او برسد قفل در را باز کند، پابرهنه تا حیاط دویدم..😍🏃♀❤️
و در همان پاشنه در، برادرم را مثل جانم در آغوش کشیدم..
وحشت اینهمه تنهایی را بین دستانش
گریه میکردم 😍😢و #دلواپس_حرم بودم که بی صبرانه پرسیدم
_حرم سالمه؟😥😧
تروریست های تکفیری را به چشم خودش در زینبیه دیده..
و هول #جسارت به حرم به دلش مانده بود که #غیرتش قد علم کرد
_مگه ما مرده بودیم که دستشون به حرم برسه؟😊🤨
لباسش هنوز خاکی و از چشمان زیبایش خستگی میبارید.. و با همین نگاه خسته دنبال مصطفی میگشت..
که فرق سرم را بوسید و زیر گوشم...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #نودوهشت
و زیر گوشم شیطنت کرد
_مگه من تو رو دست این پسره نسپرده بودم؟🤨 کجا گذاشته رفته؟😁
🌷مادر مصطفی🌷همچنان قربان قد و بالای ابوالفضل🕊 میرفت که سالم برگشته...
و ابوالفضل پشت این شوخی، حقیقتاً نگران مصطفی🌸 شده بود..
و میدانست #ردّش را کجا بزند که زیر لب پرسید
_رفته زینبیه؟😊
پرده اشک شوقی که چشمم را پوشانده بود با سرانگشتم کنار کشیدم😢 و شیدایی این جوان سُنی را به چشم دیده بودم که شهادت دادم
_میخواست بره، ولی وقتی دید داریا درگیری شده، همینجا موند تا مراقب من باشه!😊
بی صدا خندید..😁
و انگار نه انگار از یک هفته جنگ شهری برگشته..
که دوباره سر به سرم گذاشت
_خوبه بهش سفارش کرده بودم، وگرنه الان تا حلب رفته بود!😂😉
مادر مصطفی مدام تعارف میکرد ابوالفضل داخل شود..
و عذر غیبت پسرش را با مهربانی خواست
_رفته حرم سیده سکینه!😊
و دیگر در برابر او نمیتوانست شیطنت کند که با لهجه شیرین عربی پاسخ داد
_خدا حفظش کنه،😊 شما #اهل_سنت که تو داریا هستید، ما خیالمون از #حرم حضرت سکینه (س) راحته!😊😇
با متانت داخل خانه شد..
و نمیفهمیدم با وجود شهادت سردار سلیمانی😟 و آشوبی که به جان دمشق افتاده، چطور میتواند اینهمه #آرام باشد.. 🧐
و جرأت نمیکردم حرفی بزنم..
مبادا حالش را به هم بریزم. مادرمصطفی تماس گرفت تا پسرش برگردد..
و به چند دقیقه نرسید که مصطفی برگشت...
از دیدن ابوالفضل چشمان روشنش مثل ستاره میدرخشید..🤩😍و او هم نگران #حرم بود که سراغ زینبیه را گرفت..
و ابوالفضل از تمام تلخی این چند روز، تنها چند جمله گفت
_درگیریها...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
شور.mp3
3.43M
یک فاطمه بود و یک علی...
فاطمه رفت یک مصرعِ شاهبیت عالم گم شد 💔
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
#امام_زمان
🔻کانال کشکول معنوی🔻↙️
🕋 @kashkoolmanavi 🕋
🔸اگـر کسی صدای رهبر خود را نشنود...
به طور یقین صدای #امام_زمان(عجلالله)
خود را هم نمیشنود...
و امروز خط قرمــز باید توجه تمام
و اطاعت از ولی خود، #رهبری نظام باشد.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
اللهمعجللولیکالفرج
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
میگفت:
به جای اینکه عکس خودتونو بذارید پروفایل تا بقیه با دیدنش به گناه بیفتن،
یه تلنگر قشنگ بذارید که با دیدنش به خودشون بیان...
#شهید_ابومهدی_المهندس
#کلام_شهید
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#حجابوصیتشهدا
شهید پناهیمیگفت:
#حجاب شما سنگری است آغشته
به خون من که اگر حفظ نکنید؛
به خون من خیانت کرده اید...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
آرزوی #شهادت فقط کافی نیست
به جنگ نفسمون بریم شهید می شیم
سخته ولی وقتی بدونی رضای خدا تواین کاره همه سختی ها برا معشوق شیرینه
✅قدم اول به خدا امید داشته باش و نیت کن برای رضای خدا قراره بجنگی
✅قدم دوم عهد ببند با رفیق شهیدت حامی بزرگی برات میشه
✅قدم بعدی یکی از کارای که خدا دوست نداره و انجام میدی بنویس مثلا دروغ حتی به شوخی هر شب قبل از خواب یه مرور کن ببین چقدر کنترل کردی
نتونستی دوباره فردا از نو شروع کن
خدا به تلاشت نگاه میکنه محاله بنده اش رو تنها بذاره
شهید #محمودرضا_ساعتیان🕊🌹
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجوری دل همسرت رو شاد کن!😍
🎙 #شهید_صیاد_شیرازی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
شیعه خوب ڪسی است ڪه
حضور #امام_زمان عجل الله را حس ڪند
و خود را در حضور او احساس نماید؛
این؛ به انسان امید و نشاط می بخشد ...
#شهید_بابک_نوری_هریس
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دو ویژگی شخصیتی شهید سید مرتضی
آوینی از زبان دوستان و همرزمان
#سید_مرتضی_آوینی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
💢 کار خدا اینه که از من دفاع کنه...
بهش میگفتند انحصارطلب، دیکتاتور، مرفه، پولدار.
دوستانش دوستانه گفته بودند: چرا جواب نمیدی؟ تا کِی سکوت؟
میگفت: مگه نشنیدید قرآن میگه: «ان الله یدافع عن الذین امنوا».
یعنی وظیفه من اینه که ایمان بیارم، کار خدا اینه که از من دفاع کنه.
دعا کن من وظیفه خودمو خوب انجام بدم؛ خدا کارش رو خوب بلده.
#شهید_بهشتی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
💢هر آدمی یه عطر خاصی داره
ولی چه خوب میشه
آدم بوی پسر فاطمه رو بده...
🔹 #شهید_سبحان_جمالی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
اگر از غمِ تو بارانی ام
بداند عدو که طوفانی ام
منم قاسم سلیمانی ام
ندارم هراس از فردا
کنم فرش یار این سر را
به سر ببندم سربند،
مدد یا زهرا(س)
جهان شود خیره به این
عزت و اقتدار ما
حسین حسین شعار ما
شهادت افتخار ما
#علمدار_انقلاب
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
اگر می خواهید #تاثیر گذار باشید، اگر می خواهید به #عمر و #خدمت و جایگاهتون #ظلم نکرده باشید ، ما راهی به جز اینکه یک #شهید زنده در این عصر باشیم نداریم .
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #نودونه
درگیریها خونه به خونه بود،.. سختی کارم همین بود که هنوز مردم تو خونه ها #بودن، ولی الان زینبیه پاکسازی شده. دمشق هم ارتش تقریباً کنترل کرده،فقط رو بعضی ساختمون ها هنوز تک تیراندازشون هستن.
و سوالی که من روی پرسیدنش رانداشتم مصطفی بی مقدمه پرسید
_راسته تو انفجار دمشق #حاج_قاسم شهید شده؟
که گلوی ابوالفضل از غیرت گرفت و خندهای عصبی لبهایش را گشود
_غلط زیادی کردن!
و در همین مدت سردار سلیمانی را دیده بود که #به_عشق_سربازی_اش سینه سپر کرد
_نفس این تکفیری ها رو حاج قاسم گرفته،تو جلسه با ژنرال های سوری یجوری صحبت کرد که روحیه ارتش زیر و رو شد و دمشق بازی باخته رو بُرد!✌️ الان آموزش کل نیروهای امنیتی سوریه با 💙ایران و #سردارهمدانی💙 و به خواست خدا ریشه شون رو خشک میکنیم!
ابوالفضل #ازخستگی نفس کم آورده و دلش از غصه #غربت سوریه میسوخت که همچنان می گفت
_از هر چهار تا مرز اردن و لبنان و عراق و ترکیه، تروریست ها وارد سوریه میشن😕 و ارتش درگیره! همین مدت خیلی ها رو که دستگیر کردن اصلاً سوری نبودن!😐
سپس مستقیم به چشمان مصطفی نگاه کرد و با خنده تلخی خبر داد
_تو درگیریهای حلب وقتی جنازه #تروریست ها رو شناسایی میکردن، چندتا افسر ترکیه ای و سعودی هم قاطیشون بودن. حتی یکیشون #پیش_نمازمسجد ریاض بود،😐 اومده بوده سوریه بجنگه!
از نگاه نگران مصطفی پیدا بود از این لشگرکشی جهانی ضد کشورش ترسیده.. که نگاهش به زمین فرو رفت و آهسته
گفت
_پادشاه عربستان داره پول جمع میکنه که...
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صد
_پادشاه عربستان داره پول جمع میکنه که این حرومزاده ها رو بیشتر تجهیز کنه!😞
و دیگر کاسه صبر مادرش هم سر رفته بود که مظلومانه از ابوالفضل پرسید
_میگن آمریکا و اسرائیل میخوان به سوریه حمله کنن، راسته؟😨
و احتمال همین حمله دل ابوالفضل را لرزانده بود که لحظه ای ماتش برد..😥
و به تنهایی مرد هر دردی بود که دلبرانه خندید و خاطرش را تخت کرد
_نه مادر! اینا از این حرفا زیاد میزنن!😊
سپس چشمانش درخشید و از لبهایش عصاره عشقش چکید
_اگه همه دنیا بخوان سوریه رو از پا دربیارن، #حاج_قاسم و ما #سربازای_سیدعلی مثل کوه پشتتون وایسادیم! 😎اینجا فرماندهی با حضرت زینبِ(س)! آمریکا و اسرائیل و عربستان کی هستن که بخوان غلط زیادی کنن!😎😊
و با همین چند کلمه کاری کرد که سر مصطفی بالا آمد.. و دل خودش دریای درد بود که لحنش گرفت
_ظاهراً ارتش تو داریا هم چندتاشون رو گرفته.
و دیگر داریا هم #امن نبود که رو به مصطفی بی ملاحظه حکم کرد
_باید از اینجا برید!😊
نگاه ما به دهانش مانده😳😨😥 و او میدانست چه آتشی زیر خاکستر داریا مخفی شده که محکم ادامه داد
_انشاءالله تا چند روز دیگه وضعیت زینبیه 💚تثبیت میشه، براتون یه جایی میگیرم که بیاید اونجا.😊
به قدری صریح صحبت کرد..
که مصطفی زبانش بند آمد و ابوالفضل آخرِ این قصه را دیده بود که با لحنی نرمتر توضیح داد
_میدونم کار و زندگی تون اینجاس، ولی دیگه صلاح نیس تو داریا بمونید!😊
بوی افطاری در خانه پیچیده..🍵
و ابوالفضل عجله داشت به زینبیه برگردد که بلافاصله از جا بلند شد...
شاید هم حس میکرد
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🔻عشق یعنی یه پلاک 🔻
🆔 @pelak_shohadaa