eitaa logo
پلاک خاکی
2.7هزار دنبال‌کننده
11.3هزار عکس
5.7هزار ویدیو
39 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شما ... و من چہ ڪنم با چہ کنم هاے دلِ بے هدفم ؟ چہ عاشقانه فدای حضرت مادر شدید 🌷 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
امام فرمود: احمد، شما را میگویند منافق!!! گفتم: بله فرمودند: برگرد همانجا که بودی و محکم بایست. @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
جمله ای دلگرم کننده از سردار خیبر : "زمان بازرگان به ما برچسب چریک می‌زدند، زمان بنی‌صدر هم برچسب منافق! الان هم برچسب خشک مقدسی و تحجر! هر قدمی که در راه خدا و بندگان مستضعف او برداشتیم، برچسب بارانمان کردند. حالا روزی ده برچسب دشت می‌کنیم. اما بسیجیان دلسرد نباشید، حاشا که بچه بسیجی میدان را خالی کند!" ✌️ @pelakkhakii 👈👈🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در خانه ما معمولا سکوت و آرامشی حکم فرما بود. من و حمید معمولا خانه که بودیم می خواندیم. وقتی حمید افسر نگهبان بود، خودم وسایل مورد نیاز خانه را می خریدم. به جای این که بروم خانه پدرم، آبجی فاطمه می آمد خانه ما. خیلی زود حوصله اش سر می رفت. می گفت: بیا یه کم نگاه کنیم. حوصله ام سر رفت. می گفتم: تلویزیون خانه ما معمولا خاموش است، مگر برای اخبار یا . حمید طبق فتوای حضرت آقا، معتقد بود هر آهنگی که از ی جمهوری اسلامی پخش شود، لزوما نیست. به همین خاطر قرار گذاشته بودیم که چشم و گوش مان هر چیزی را نبیند و نشنود. ؛ شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
احمد خلبانی به شدن متدین بود. همیشه قبل از پرواز می گرفت. این عادت احمد به ما هم سرایت کرده بود. روز ۱۸ بهمن ۵۷ بود. برای مأموریتی از پادگان به سمت ارومیه حرکت کردیم. بعد از مأموریت به خاطر وضعیت حاد کشور و تحرکات مرزی عراق، تا ظهر در آسمان بودیم. در حال برگشت بودیم که دستور داده شد تا اطلاع ثانوی در آسمان مناطق مرزی مانور بدهیم. کم کم عصر شد. احمد به خاطر به تأخیر افتادن خیلی ناراحت بود. بالاخره با ذوق و شوق در رادیو گفت: راه حل را پیدایش کردم. مگر حضرت علی (ع) به خاطر شرایط جنگی برخی جنگ ها، بر روی اسب نماز نمی خواند؟ گفتم: گل گفتی! من هدایت بالگردت را به عهده می گیرم، تو نمازت را بخوان. فرامین بالگرد را در دست گرفتم و احمد با خیال راحت نمازش را خواند. این نماز حس بندگی متفاوتی داشت. راوی: غلام رضا شه پرست @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
استاد با همه مهربانی هایش، نسبت به خیلی حساس بود. معمولا ۹۹ درصد زمان کلاس را درس می داد. بعضی مواقع زمان کلاس به دو سه ساعت می رسید. اگر دانشجویی که شاگرد استاد نبود، تقاضای حضور در کلاس درس ایشان را داشت، با روی باز استقبال می کرد؛ اما شرطی داشت. همان اول کار اتمام حجت می کرد که باید جلسات درس را منظم شرکت کنند و آخر ترم هم امتحان بدهند. برش اول: نسبت به شاغلین و متأهلین خیلی سخت گیر بود. می گفت: کسی که شده جای یک نفر دیگر را اشغال کرده؛ اگر کسی به خاطر تأهل یا اشتغال می خواهد از درسش کم بگذارد، کنار بگذاردش بهتر است. یک بار سر کلاس گفتند: همه باید در امسال شرکت کنند، حتی اگر مقاله نداشته باشند. باید با مسائل و حوزه های مختلف این رشته آشنا شوید. یکی از خانم های شاغل و متأهل گفت: من نمی توانم در کنفرانس شرکت کنم. دکتر هم گفت: اگر کسی نمی تواند بیاید، درسش را حذف کند و سر کلاس نیاید. هنوز استاد از کلاس خارج نشده بود که صدای گریه خانم بلند شد. دکتر گفت: خانم! شوخی کردم. بعدا خانمش را فرستاد تا از دلش در بیاورد. برش دوم: خیلی از اساتید نسبت به دانشجویان حساس نبودند و حتی مسئولیت شان را هم کمتر می دیدند. اما استاد این طور نبود. بعضی مواقع که می رفتم اصفهان. وقتی کمی دیر می کردم. زنگ می زد که کجا ماندی؟ چرا نیامدی؟ ؛ صفحه ۳۹. ؛ صفحه ۴۷-۴۸ و ۱۵ @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🔻مادر شهید: 🔰"مهدی" من خیلی مهربان بود مخصوصا با آدم‌های فقیر، ضعیف و ناتوان، همه‌جا اینطور بود، فرق نمی‌کرد که کجا باشد... 🔰در همین کوچه‌ای که هستیم همه آذری‌زبان هستند، آدم‌های مقیدی هستند و خیلی با "مهدی" خوب بودند، کوچک و بزرگ همه با او رفیق بودند، "مهدی" در همه مراسم‌هایشان شرکت می‌کردند.... 🔰یک روز طه(خواهرزاده مهدی)را بیرون برده بودم تا در کوچه بازی کند، یکی از همسایه‌ها یک لحظه چشمش به تصویر مهدی افتاد، گفت از وقتی مهدی نیست کوچه خالی شده است... دل ِ بیگانه‌ها و غریبه‌ها برای نبودن مهدی می‌سوزد، خودی به جای خود... 🔰وقتی"مهدی"رفت همه اقوام گفتند نگذارید برود، یک پسر است همه به او احتیاج دارند.... اما "مهدی" خودش این مسیر را انتخاب کرده بود... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @pelakkhakii 👈👈🌷🕊