19.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣️گوشه ای از زندگی روحانی شهیدی که مظلومانه با زبان روزه و با وضو در حال خروج از حوزه علمیه به دست اشرار سابقه دار آسمانی شد...🍃
🌱این کلیپ زیبا🎬را چندین بار ببینید و برای کسانی که دوست دارید بفرستید.
#طلبه_شهید ♥️
#شهید_مصطفی_قاسمی 🌷
@deldadegi
دلدادگی💙
1.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این سردار بزرگ ایران است که مخلصانه به نوحهخوانی سربازش گوش میدهد و در آخر به آغوش میکشد
در وصف این #سردار_دلها هیچ جمله نمیگنجد جز اینکه "شهادت هنر مردان خداست..."
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
چالش رزق معنوی😍
هدیه به شهدای مدافع حرم🌹
#نشر_حداکثری
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
┄┅─✵🕊✵─┅┄
[°•طنزجبهه 😅•°]
سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده
بودندش. ماه رمضان آمده بود و او گفته
بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري
بهش ميرساند. ولي يك هفته نشده، خبر
سحري دادنها به گوش سرلشكر ناجي
رسيده بود. او هم سرضرب خودش را
رسانده بود و دستور داده بود همهي
سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك
ليوان آب به خوردشان داده بود كه
«سربازها را چه به روزه گرفتن!»
و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار
ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه.
ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را
تميز شستند و با روغن موزاييكها را برق
انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار
خدا خدا ميكردند سرلشكر ناجي سر برسد.
ناجي در درگاهِ آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكي
به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه
گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده
بود كه كارش به بيمارستان كشيد. پاي سرلشكر
شكسته بود و ميبايست چند صباحي توي
بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچهها با
خيال راحت روزه گرفتند.☺️😅
#شهید_ابراهیم_همت🍃
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🌹دهم اردیبهشت؛ سالروز آسمانی شدن محسن وزوایی
🌸وقتى از فشار کارم کم مىشود، احساس کوچکى مىکنم/
اگر نتوانستید جنازهام را به عقب بیاورید آن را به روى مینهاى دشمن بیندازید
#ماه_خدا_در_کنار_شهدا
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🌷تاریخ ولادت : ۱۳۴۵/۰۹/۲۴(تبریز)
🌷تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۰۲/۰۵(شلمچه)
#فرازی_از_وصیتنامه شهیــــ🌷ــــد :
تنها آرزویم اینست که در لحظات
آخر عمر
خود را ڪشان ڪشان
بر روی صورت به قدمهایِ
اباعبداللهالحسین(ع) بیاندازم و
بر خاک پای مبارک حضرت بوسه زنم،
خاک پایش را توتیای چشم بکنم.
#شهید_حاج_رضا_داروییان
#مداح و #غواص_لشکر۳۱_عاشورا
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
همسر شهید مدافع حرم مصطفی نبیلو به مناسبت ماه رمضان در صفحه اینستاگرام خود به انس شهید نبی لو با قرآن اشاره کرده و نوشته است:
«سلام عزیزترینم
ماه رمضان و بهار قرآن
عزیزم این روزها و لحظه ها که همه جا عطر قرآن پیچیده دوباره دلتنگی و دوباره بیقراری تمام وجودم را فراگرفته. یادم می آید که «آرام جانم» چطور و با چه جدیت و دقتی شروع به خواندن قرآن می کرد و تمام وقتش را به تلاوت قرآن می گذراند تاجایی که هرکسی که وصیت نامه اش را می خواند اولین سوالش اینه که ایشان چقدر با قرآن مانوس بود که توانست چنین وصیت نامه ای بنویسد.
تمام وجود عزیز جانم آشته به عطر قرآن بود
درتمام لحظات به یادت هستم»
#شجره_صالحه_مهمانی_قرآن_شهیدان
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#پروفایل_وصیت 📝♥️
ماهواره فرهنگ کثیف غرب است و مقصدی جز آتش دوزخ ندارد .
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
✿❯─────「✿」─────❮✿
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
✿❯─────「✿」─────❮✿
💚 #کجایی_سرداردلها ...
✨✨امسال دوستانت چه عاشقانه #قرآن برایت #ختم میکنند...🌹
#رمضانالمبارک🌙
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#امربه_معروف_و_نهےازمنڪر
از بازار رد مےشدیم.خانم بےحجابے را دید.
سرش را پایین انداخت و گفت:
"خواهرم جلوے امام رضا(ع) حجابت رو رعایت ڪن."
با آرنج زدم به پهلویش:
"ما را مےگیرن تا حد مرگ مےزنن!"
ڪوتاه بیا نبود:"آدم باید امر به معروف و نهے از منڪرش سر جاش باشه! خون ما ڪه رنگے تر از خون امام حسین(ع) نیست!"
#با_شهدا
#شهیدسربلند
#شهید_محسن_حججی
شادی روح شهدا صلوات🍃🌹
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#شهیدانه🕊
🍃با محمد می خواهم طرح دوستی بریزم. اولش سخت راه می آید. می پرسم این چه لباسی است که پوشیده ای؟
🍃 پشت می کند به من و رو به مادرش می گوید: حزب الله مادرش می گوید: کی لباست را خریده؟ محمد سرش را بالا می گیرد رو به مادرش خنده ریزی می کند و آرام می گوید: بابا
🍃می پرسم تفنگ هم داری؟ دیگر سرش را بالا نمی آورد و فقط با سرش تایید می کند. نزدیک تر می شوم محمد با تفنگ چه کار می کنی؟ من و بابا حزب اللهیم اسرائیلو می کشیم.
🍃 جرات می کنم و می پرسم محمد بابا کجاست؟ به مادرش نگاه می کند. مادرش می گوید: بگو بابا کجا رفته؟ محمد با همان لحن کودکانه اش سرش را بالا می گیرد و می گوید:
رفته پیش حضرت زهرا
🍃 می خواهم حرف را عوض کنم. می گویم چرا کلاهت شبیه پیراهنت نیست؟ می گوید: چون من دوتا لباس حزب الله دارم.
🍃 محمد دوتا لباس حزب الله دارد. یکی را پدر قبل از شهادت خریده و روزی هم که محمد به معراج شهدا می رود تا با پدر خداحافظی کند و برای آخرین بار پیشانی پدر را ببوسد مادر به عنوان هدیه از طرف پدر برای محمد لباس حزب الله تازه ای می خرد.
🍃 حالا از مادرش می پرسم چطور توانست این خبر را به محمد بدهد؟
گفت: من اول برای محمد کامل توضیح دادم که پدرش رفته بود و حالا شهید شده است. خب پسر تودار است. گفت باشه من بروم بازی کنم.
🍃 وقتی خانه آمد و عکس و فیلم پدرش را دید به هم ریخت ولی باز بروز نمی داد. خودش را انداخت روی تخت و چند ثانیه ای بی حرکت ماند. بعد دوباره خودش را جمع و جور کرد و دوباره پاشد.💔
#مدافع_حرم
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی🌷
#سرم_فدای_فدائیان_بانوی_دمشق💔
@pelakkhakii 👈👈