eitaa logo
پلاک خاکی
2.6هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
5.4هزار ویدیو
35 فایل
به محفل رهروان شهدا خوش آمدید❤️🌷 شهدا اگر به دادم نرسید از دست رفته ام... کانال های دیگر ما متفاوت و ناب حتما عضو شوید👇 @saharshahriary @ghonooteghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
مهدی_ دباغ🍂🥀 تاریخ ولادت👈🏻۱۳۴۹/۶/۵ محل ولادت👈🏻 قوچان،خراسان‌رضوی تاریخ شهادت👈🏻 ۱۳۶۷/۱/۲۳ 😇 محل شهادت👈🏻 حلبچه فرازی از وصیتنامه:✨ ما باید قدر نعمت ولایت فقیه را بدانیم، به شفاعت شهدا امیدوار نباشید، شهید با کسی قوم و خویشی ندارد، اگر راه شهدا که همان راه اسلام است را ادامه دادید از ما هستید و گرنه خیر؛ من از جانب خودم و دوستانم می گویم: از یکایک شما بازخواست می‌کنیم که با خون ما چه کردید، آیا در مقابل کفر، منکرات و فساد فاسدان ایستادید یا گذشتید و گفتید به ما چه؟ اگر بی‌تفاوت بودید منتظر غضب ما باشید، اگر اشکی دارید، بر مظلومیت خاندان اهل بیت (ع) و سالار شهیدان بریزید. • • @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
💔 علیرضائی که پدر ندید... دیروز صبح، «علیرضا»، بعداز 3 ماه و چند روز از شهادت پدر به دنیا آمد.😔 پدرش ‎شهروز_مظفری‌_نیا فرمانده حفاظت حاج قاسم بود که همراه وی در 13 دی ماه سال 98 به شهادت رسید.🕊 از شهید مظفری نیا دو فرزند دختر دیگر نیز به یادگار مانده است. او وصیت کرده بود اگر فرزندش پسر است نامش را بگذارند... ✍حالا علیرضا به دنیا آمده و تا همیشه حسرت پدر را خواهد داشت این کودکان در این انقلاب کم نبوده اند مهم من و تو هستیم که با راه و رسم زندگی کردنمان، شان نشویم... @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
همت✍... 🌷علی وار زیستن و علی وار شهید شدن وحسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست دارم. @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
*دانشجوی ۲۳ ساله رشته کامپـیوتر بود* بسیجی هم بود ، یا یک چهره *معصوم* و *حزب الهی* نامش هم حجت الله رحیمی ، *مـداح اهل بیت💫* نوروز *۱۳۹۰* که رفته بودند مناطق جنگی ، هم کاروانیانش می گفتند : حال خوبی نداشت... یک شب تا صبح بیدار مانده بود تا صوت های های مربوط به شلمچه را آماده کند . شده بود از مسئولین کاروان ها ، حضور اعضا را بررسی می کرد. یک روز از همین روزها ، ساعت *۸* صبح بود که دوید تا بیاید اینطرف ، اما ناگهان ، پایش به درب مقر سپاه گیر کرد و زمین خورد بروی زمین افتاده بود... راننده اتوبوس که حجت الله را ندیده بود ، از روی بدن نحیفش گذشت ... وقتی که چند متری جلوتر رفته بود ، از صدای داد و بیداد اطرافیان اتوبوس ، فکر کرده بود اتوبوس روی کسی است... برای همین ، دنده عقب گرفت تا به خیال خودش از رویش کنار برود ، اما نمی دانست دوباره رفته روی بدن حجت الله ، آمد پائین تا ببینید چه خبر است دید لاستیک های ضخیم اتوبوس روی پیکر حجت الله قرار گرفته ... سریع سوار شد که ماشین را حرکت بدهد ، اما دیگر دیر شده بود ، خون حجت الله ، کف خیابان را گرفته بود ... حالا دیگر ، نمی شد به او فقط گفت حجت الله ، انگار چیزی کم داشت آخر ، دوستانش می گفتند ، وقتی لپ تابش را چک کردیم ، دیدیم در آن عکس دسته جمعی ، بالای عکس خودش نوشته: *شهـید حجت الله رحیـمی🌿* 🤍 *شادی روحــ پـاک شهیـد صلـوات*🤍 * حجت_ الله _رحیمی🌹* _شهادت🕊️ @pelakkhakii 👈👈🌷🕊
💔 دعایی که از جیب ‎ابومهدی_المهندس بیرون آورده شد: یا مَن یَقبَلُ الیَسیرَ وَیَعفُو عَن الكَثیر، اِقبَل مِنّى الیَسیرَ وَ اعفُوعَنى الكَثیر، اِنّكَ اَنتَ الغَفورُ الرّحیم اى خداوندى كه عمل اندک را مى‌پذیرى و از گناه بسیار مى‌گذرى، عمل نیکِ اندكم را بپذیر و گناه بسیارم را ببخش، همانا كه تو آمرزنده مهربان هستى @pelakkhakii 👈👈🌷🕊