eitaa logo
پلاسکو 😉😄
186 دنبال‌کننده
2هزار عکس
157 ویدیو
6 فایل
از 10 هزار تا 500 هزار💯😍💯..آدرس هرند خیابان شریعتی جنب بوتیک التو و روبروی فروشگاه اسباب بازی و لوازم جشن تولد کاج.. ارتباط با ادمین کانال @sadatmosavi59186 09140046065برای هماهنگی و خرید با شماره 09140046065تماس حاصل کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دختران🌸شهر هرند
توجه توجه سفر به دیار عشق مشهد مقدس السلطان حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام با بهترین امکانات و مسیر کوتاه تاحرم فقط ۵ دقیقه فاصله تاحرم ۱۸ الی ۲۲ اردیبهشت ماه ظرفیت تکمیل شد✅✅✅ و ۱۹ الی ۲۳ اردیبهشت ماه تمدید شد ظرفیت باقیمانده فقط و فقط 🔟نفر هزینه ۱۴۰۰ فقط هزینه اتوبوس میباشد😍😍😍 دهه کرامت مهمان حضرت معصومه سلام الله علیها و حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام باشید ❤️❤️❤️❤️ ۰۹۱۰ ۳۱۴ ۳۰ ۲۴
2.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدیه ای مناسب برای کادو دادن روز معلم 😍
هدایت شده از گالری هنری کوثر👑
پلاسکو 😉😄
هدیه ی روز معلم
در روانشناسی یه اصطلاحی هست به نام "walking on eggshells" به معنای "قدم زدن روی تخم مرغ" حالا منظور چیه؟! +به رابطه با آدمایی گفته میشه که مدام باید مواظب باشی ناراحت نشن از کوچک ترین حرف یا رفتاری که خیلی عادیه هم بهشون بر میخوره و همیشه باید ازشون عذرخواهی کنی مشخص شده اینجور روابط باعث میشه همیشه توی زندگی و حتی رابطه‌ت با بقیه هم ترس دائمی پیدا کنی و توی ذهنت این جمله تکرار شه: "نکنه ناراحت بشه؟" داشتن همچین رابطه‌هایی تهش تموم شدن عزت نفس و سلام به افسردگی و اضطرابه تا حالا همچین چیزی تجربه‌کردی!؟
سلام
ترمز فرش موجوده بسته ای ۲۰
پودر معجزه ی ۵۰۰گرمی موجوده بسته ای ۵۰
شوینده شفاف موجوده دونه ای ۱۷
✨✨✨✨ ✨ ✨ ✨ روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت.🚗 ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان ، یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد.🤨😳 مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند.😡😠 پسرک گریان، با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند.😭 پسرک گفت: اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند. هر چه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم ، کسی توجه نکرد.😕 برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم.😔😞 برای اینکه شما را متوقف کنم ، ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم " مرد متاثر شد و به فکر فرو رفت.🤨 برادر پسرک را روی صندلی اش نشاند، سوار ماشینش شد و به راه افتاد. *نتیجه داستان: در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما ، پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند! 🔸خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند.