#خاطرات_شهدا
موقع رفتن بهش گفتم:
برو داداش،ولی برگـرد...🙃🍂
یه لبخندی زد و گفت:
من دیگه برنمیگردم...😊✋🏻
گفتم:نزن این حرفو،تو بچه ڪوچیک داری...😔
یه دست زد به گردنش و گفت:
این گردنو میبینے؟!
#خوراک_بریدنه...💔😇
#شهید_حججـے
•❗️❗️| #شهیدانه
•❗️❗️| #خادم_الحسین
•
𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷
『 @pezeshk313 』
گُفتَـم:
اگـہڪَسۍشُـمآرواینـطورببینـہ
خـوبنیسـتتـووَرزِشڪآرۍو
خِـیلۍهـٰآمیشنـاسَنِـت؛
اِبـرآهیمخَنـدیدوگفـت:
اۍبـآبـآ،هَمـیشہڪآرۍکُنڪہ
اگہخُـدآتـورودیـدخوشِـشبیـآد،
نـہمَـردِم!
#شَھیدابـرآهیمهـٰآدی'
𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷
『 @pezeshk313 』
✨آیـتﷲبـهـجـت:
🌸بعضی وقتها انسان میبیند یک
حـال خـوشی دارد؛حـالت نـورانے دارد!
نمیداند علتش چیست❓هرچه فکر
مــی کنـد هــیچ علــتی پیـدا نمی کـند.
نه کار خاصــی کـرده،نه #نماز خاصـی
خوانده،هیچ کار خاصی نکردهاست!🤔🤔🤔
😍او نمیداند در کوچهای ، جایــی رد
می شده و فقــط به نحــو گذرا حضــرت
صاحبالزمان از کنارش رد شدهاست.!
ایــن نـورانیــت و حال خـوش به همین
جهت در این شخص ایجاد شدهاست..♥️ 🌱
📚حضرتحجت
#لطفا_برای_فرج_دعا_کنید
𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷
『 @pezeshk313 』
یه بطری پیدا کرد و گذاشت زیر تختش.
بچهها تعجب کردند که این دیگه برا چیه؟! نیمه شب بطری رو بر میداشت و با آب داخلش وضو میگرفت.
میگفت:
ممکنه نصف شب بیدار بشم، شیطان توی وجودم بره و نذاره برم پایین توی سرما وضو بگیرم. میخوام بهونه نداشته باشم که نماز شبم رو از دست بدم.... بقیهی بچهها هم یاد گرفته بودن از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود.
#شهید_مسعود_شعر_بافچی
𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷
『 @pezeshk313 』
🌱یادمان باشد!
گناه که کردیم..😓
آنرا به حسابِ جوانی نگذاریم👀🚫
ـ
میشود
جوانی کرد به عشق مهدی..🌿
به شهادت رسید فدای مهدی..🕊
_شهیدابراهیم هادی_
#شهیدانه
#شاید_تلنگر
𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷
『 @pezeshk313 』
سوزن زد به چشمش...
پرسیدم:
چه کاریه میکنی؟!
گفت:
سزای چشمی که نامحرم
چه مرد چه زن رو ببینه،همینه...♥🌿
"آری! این ویژگی شهید است.
#شهیدابراهیمهادی🕊🍃
𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷
『 @pezeshk313 』
به تیکه کلامی داشت که میگفت:
یک چادری از حضرت زهرا(س)
به خانمها ارث رسیده و
داشتن این حجاب و حفظ کردن آن
لیاقت میخواهد
#شهیدمحمدرضادهقانامیری
𝗝𝗼𝗶𝗻🫀↷
『 @pezeshk313 』