eitaa logo
پزشکی و اطلاعات دارویی و عمومی
177 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
4.2هزار ویدیو
14 فایل
📞 09190139934 ☎️ 09379094658
مشاهده در ایتا
دانلود
.. ♦️ کارمندان باید مکلف به رعایت حجاب شوند ! حسین انواری ، عضو شورای مرکزی موتلفه اسلامی در با خبرفوری : 🔹 سازمانها و دستگاههایی که به نوعی وابسته به دولت هستند ، مانند بانکها ، کارخانه های دولتی و ... باید بحث حجاب را زودتر از جامعه پیگیری کنند . به همین دلیل لازم است ، مسئولان این نهادها توجیه شوند تا کارمندانشان خود را مکلف به رعایت حجاب کنند . 🔹 وزارت اطلاعات میتواند کلاسهایی توجیهی برای واحدهای حوزوی و حراست دستگاههای دولتی ترتیب بدهد تا شیوه های برخورد صحیح با در مقوله آموزش داده شود . نیروی انتظامی هم باید بداند ، اگر آموزش لازم را نبیند ، نمیتواند با راه درستی موضوع مقابله با بی حجابها را پیگیری کند . 🔹 سر و صداها درباره حجاب به امروز و دیروز بر نمیگردد و همیشه این موضوع به عنوان بحثی داغ در جامعه مطرح میشد و از این پس هم خواهد شد . به همین دلیل باید یک جایی باید قبول کنیم ، رعایت حجاب شرعی فصل الخطاب است . 🔹 البته پوشش چادر واجب نیست و بحث این است که شهروندان حتی اگر مسلمان هم نباشند ، باید حجاب عرف را برای پوشش خود انتخاب کنند . 🔹 هیچکس نمیتواند دلخوری مردم از گرانیها را منکر شود . اما این نباید بهانه ای برای بی حجابی باشد . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.. 🔅 وَ تَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ ۚ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ ۚ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ ﴿۸۸﴾ 🔸 و در آن هنگام کوهها را بنگری و جامد و ساکن تصور کنی در صورتی که مانند ابر (تند سیر) در حرکتند . صنع خداست که هر چیزی را در کمال اتقان و استحکام ساخته ، که علم کامل او به افعال همه شما خلایق محیط است . .
10.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.. ♦️ کلیپی که توسط کیم جونگ اون « رهبر کره شمالی » در صفحه توئیترش منتشر شده است سفر تاریخی مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای به کره شمالی .
.. ❗ یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند ، اطلاعیه بزرگی را در تابلو اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود : دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت ! شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ۱۰ صبح در سالن اجتماعات برگزار می‌شود دعوت میکنیم ! در ابتدا ، همه از دریافت خبر مرگ یکی از همکارانشان ناراحت میشدند ، اما پس از مدتی کنجکاو میشدند که بدانند کسی که مانع پیشرفت آنها در اداره میشده که بوده است . این کنجکاوی تقریباً تمام کارمندان را ساعت ۱۰ به سالن اجتماعات کشاند . رفته رفته که جمعیت زیاد میشد ، هیجان هم بالا رفت . همه پیش خود فکر میکردند این فرد چه کسی بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود ؟ به هر حال خوب شد که مرد ! کارمندان در صفی قرار گرفتند و یکی یکی از نزدیک تابوت رفتند و وقتی به درون تابوت نگاه میکردند ناگهان خشکشان میزد و زبانشان بند می‌آمد . آینه‌ای درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه میکرد ، تصویر خود را میدید . نوشته‌ای نیز بدین مضمون در کنار آینه بود : تنها یک نفر وجود دارد که میتواند مانع رشد شما شود و او هم کسی نیست جز خود شما . شما تنها کسی هستید که میتوانید زندگیتان را متحول کنید . شما تنها کسی هستید که میتوانید بر روی شادیها ، تصورات و موفقیتهایتان اثر گذار باشید . شما تنها کسی هستید که میتوانید به خودتان کمک کنید . زندگی شما وقتی که رئیستان ، دوستانتان ، والدینتان ، شریک زندگیتان یا محل کارتان تغییر میکند ، دستخوش تغییر نمیشود . زندگی شما تنها فقط وقتی تغییر میکند که شما تغییر کنید ، باور‌های محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسی هستید که مسئول زندگی خودتان هستید . مهمترین رابطه‌ای که در زندگی میتوانید داشته باشید ، رابطه با خودتان است . خودتان امتحان کنید . مواظب خودتان باشید . از مشکلات ، غیرممکنها و چیز‌های از دست داده نهراسید . خودتان و واقعیتهای زندگی خودتان را بسازید . . ‌‌.
.. 🌸🍃 در شهر واعظی بر منبر میرفت و مردم در پای منبر او زیاد مینشستند واعظ دوستی داشت که به او میگفت « به این جمعیت زیاد نگاه نکن برای بسیاری از این نفرات فقط سخنِ تو شیرین است و گوش میکنند و میروند و اهل عمل نیستند » روزی واعظ از مسجد بیرون آمد با دوست خود بیرون از مسجد ایستاده بود مردی از مسجد بیرون آمد و در دست خود کیسه‌ای زر داشت دوست واعظ پرسید « ای عمو کجا میروی » گفت « میخواهم سفر بروم و کیسه زرم را به زرگر به امانت بسپارم » دوست واعظ گفت « آن‌ را نزد من امانت بسپار » مرد گفت « تو را نمیشناسم » گفت « به واعظ مسجد بسپار » مرد گفت « زرگر بهتر است و کارش این است واعظ کارش منبر است » دوست واعظ پرسید « مگر واعظ طلای تو را میدزدد » پیرمرد سری در زیر برد و آرام گفت « نمیدزدد ولی اگر دزد طلای مرا از خانه او بدزد زرگر میتواند خسارت بدهد ولی واعظ ندارد » پیرمرد رفت و دوستِ واعظ به واعظ گفت « به چشم خود دیدی آنچه را که میگفتم » این مردم تو را امین نمیدانند که کیسه‌ای زر به تو امانت دهند پس چگونه انتظار داری تو را امین دانسته و حرفهای تو را خریدار باشند این جماعت فقط به دنبال ریا و تظاهرند . 🌹💐 .