eitaa logo
✳️حکایات فرزانگان✳️
971 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
544 ویدیو
13 فایل
حکایات جالب ،پنداموز و شیرین از ائمه اطهار علیهم السلام ، بزرگان و فرزانگان @pharzanegan شالیزار سبز @shalizar_sabz ویراستی @azims برای ارتباط و ارسال پستهای مناسب این کانال ،از لینک زیر استفاده کنید. https://eitaa.com/a_sanavandi
مشاهده در ایتا
دانلود
روزى حضرت عیسى (ع) از صحرایى می‏گذشت. در راه به عبادت‏گاهى رسید كه عابدى در آن‏جا زندگى می‏كرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانى كه به كارهاى زشت و ناروا مشهور بود از آن‏جا گذشت. وقتى چشمش به حضرت عیسى (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان‏جا ایستاد و گفت: خدایا من از كردار زشت خویش شرمنده ‏ام. اكنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش كند، چه كنم؟ خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر. مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند كرد و گفت: خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه‏كار محشور مكن. در این هنگام خداى برترین به پیامبرش وحى فرمود كه به این عابد بگو: ما دعایت را مستجاب كردیم و تو را با این جوان محشور نمی‏كنیم، چرا كه او به دلیل توبه و پشیمانى، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینى، اهل دوزخ. برای نوشتن دیدگاهتان کلیک کنید📝 حکایات فــــــــــــــــــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
13.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نیایش صبحگاهی 🌸🍃 ✨خدایا 🙏 ✨ فراوانی و برکت 🌸آرامش و سعادت ✨را به همه هم گروهی های 🌸عزیزم ارزانی دار ✨بارالها🙏 🌸دل همه ی هموطنانم را شاد ✨مشکلاتشان را آسان 🌸لبهاشان را خندان ✨رزی هاشان را فراوان 🌸رویاهاشان را محقق گردان🙏 آمیـــن...🙏 صبح تان به خیر حکایات فــــــــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ splus.ir/joingroup/AEoTIsbYTFrjraHFP2nwnA ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
Page007.mp3
1.14M
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 📖 تلاوت نور هر روز تلاوت ترتیل صفحه ای قرآن کریم امروز: صفحه ۷ 🎙استاد شهریار پرهیزکار لیست تلاوت ترتیل قرآن کریم تلاوت این صفحه از قرآن همراه با ترجمه فارسی حکایات فــــــــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ splus.ir/joingroup/AEoTIsbYTFrjraHFP2nwnA ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
🔆اثر کردار بد در برزخ یکی از بزرگان اهل علم و تقوی فرمود: یکی از بستگانشان در اواخر عمر مِلکی خریده بود و از استفاده سرشار آن، زندگی را می‌گذراند. پس از مرگش، در برزخ او را دیدند که کور است. از علّت آن پرسیدند، گفت: مِلکی را خریده بودم و وسط زمین چشمه آب گوارایی بود که اهالی ده مجاور می‌آمدند خود و حیواناتشان از آن استفاده می‌کردند و به‌واسطه رفت‌وآمد، مقداری از زراعت من خراب می‌شد. برای اینکه سودم از آن مزرعه کم نشود و راه آمد و شد را بگیرم، به‌وسیله‌ی خاک و سنگ و آهک چشمه را کور نمودم و خشکانیدم. بیچاره مجاورین ده برای آب به جاهای بسیار دور می‌رفتند. این کوری من به‌واسطه‌ی کور کردن چشمه آب است. گفتم: آیا چاره‌ای دارد؟ گفت: اگر ورثه من بر من ترحّم کنند و آن چشمه را مفتوح و جاری سازند تا دیگران استفاده کنند حالم خوب می‌شود. ایشان فرمود: به ورثه‌اش مراجعه کردم و جریان را گفتم و آن‌ها پذیرفتند و چشمه را گشودند و مردم استفاده می‌کردند. پس از چندی آن مرحوم را دیدم که چشمش بینا شده و از من سپاسگزاری کرد 📚داستان‌های شگفت، ص 292 یک قصه جذاب و آموزنده حکایات فــــــــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━━━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ splus.ir/joingroup/AEoTIsbYTFrjraHFP2nwnA ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━━━━┛ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌
💫چه فرقی می‌کند که مقصر تو باشی یا همسرت؟!! نگذارید این دنبال مقصر بودن‌ها فاصله‌ای بینتان بیندازد.‌ مبادا در این میان غریبه‌ای فاصله را پُر کند! نگذارید «ما» بودنتان تبدیل به «من» شود، نگذارید قهرهایتان عادی شود. باور کنید یک «جانم گفتن»، می‌گشاید تمام اَخم‌های مردانه را، یک «آغوش محکم»، تمام می‌کند لجاجت‌های زنانه را باور کنید کِیف دارد در کنار عشق بودن ♥️ حکایات فــــــــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━━━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ splus.ir/joingroup/AEoTIsbYTFrjraHFP2nwnA ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━━━━┛
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو همچو بوی محبت زپشت پنجره ها درون ذهن شقایق خطور خواهی کرد نگاه شوق وامیدم به آن دم صبحی است که خاک رابه قدومت چو طور خواهی کرد. اللهم عجل لولیک فرج. حکایات فــــــــــــــــــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
Page008.mp3
1.11M
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 📖 تلاوت نور هر روز تلاوت ترتیل صفحه ای قرآن کریم امروز: صفحه 8 🎙استاد شهریار پرهیزکار لیست تلاوت ترتیل قرآن کریم تلاوت این صفحه از قرآن همراه با ترجمه فارسی حکایات فــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━┛
ayatal-korsi-alghamedi.mp3
496.4K
🍎یا اباصالح المهدی ادرکنی🍎 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🍎 اَللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْ‌ضِ ۗ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْ‌سِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿٢٥٥﴾ لَا إِكْرَ‌اهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّ‌شْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ‌ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْ‌وَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦﴾ اللَّـهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ‌ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِ‌جُونَهُم مِّنَ النُّورِ‌ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ‌ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿٢٥٧﴾🍎 🍎اللهم عجل لولیک الفرج🍎 🍎آیه الکرسی به نیت امام زمان علیه السلام سلامتی وظهور وبرآورده شدن حوائجش ورضایت ولبخندش ومعرفت دیدارش در هردو جهان بخوانید وگوش کنید 🍎 تا معجزه شود برای زندگیتون در هردو جهان آمین بحق آمین مولا 🍎 حکایات فــــــــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━━━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ splus.ir/joingroup/AEoTIsbYTFrjraHFP2nwnA ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━━━━┛
همچنین آقای حاج سید محمد دعائی نقل کردند که وقتی ملا حیدر به ظفره(زفره، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان فلاورجان در استان اصفهان ایران است) رفته بود و در آنجا با پسران ملا محمد علی کدخدا مباحثه و آنها را مغلوب کرده بود. این امر بر ملا محمد علی گران آمد و دستور داد که ملا حیدر را به درخت ببندند و چوب بزنند. پس از این واقعه ملا حیدر به اصفهان آمد و آنچه بر او رفته بود خدمت حضرت شیخ عرض کرد. حضرت شیخ برای حاج آقا نورالله - پسر مرحوم آقا نجفی - پیغام فرستادند که باید ملا محمد علی را از شغل خود عزل کنی و به درخت ببندی و فلکش کنی و به جای او ملا حیدر را به کدخدائی منصوب کنی. اما حاج آقا نورالله نپذیرفت. روز بعد حضرت شیخ تشریف آوردند و به من فرمودند: اگر می‌خواهید که واقعه ای را ببینید بیائید به اتفاق برویم. چون مشغول زیارت عاشورا بودم، به اشاره عرض کردم که قدری تأمل فرمائید. پس از اتمام زیارت به اتفاق یکدیگر به میدان شاه آمدیم. در این هنگام حاج آقا نورالله با درشکه از میدان عبور می‌کرد. حضرت شیخ ذکری خواند و با انگشت اشاره ای نمودند. ناگهان درشکه حاج آقا نورالله سنگباران شد. درشکه چی به گوشه ای پرت شد و سر حاج آقا نورالله شکست. مردم جمع شدند و حیرت زده درشکه را مرتب کردند و حاج آقا نورالله که از وقوع چنین حادثه ای مات و مبهوت بود دوباره سوار بر درشکه شد. وقتی می‌خواست از میدان خارج شود، حضرت شیخ به نزدیک او رفته و فرمودند: تا سگ خود را از ظفره دور نکنی، و همانطور که دستور داده‌ام عمل نکنی، هر دفعه که از خانه بیرون آئی، با همین وضع مواجه خواهی شد. سپس به اتفاق حضرت شیخ به مدرسه رفتیم. یک ساعت بعد، ابو الفقراء، پیشخدمت حاج آقا نورالله خدمت حضرت شیخ رسید، و عرض کرد: حاج آقا نورالله می‌خواهد شما را ملاقات کند. حضرت شیخ فرمودند: من با او کاری ندارم، اگر او کاری دارد به اینجا بیاید، و به حاج آقا نورالله بگو حرف همان است که گفته ام. ابوالفقراء پیغام حضرت شیخ را به حاج آقا نورالله رساند، و او نیز امر ایشان را اطاعت کرد، ملا محمد علی را عزل کرد و بدرخت بست و چوب زد و ملاحیدر را بجای او به کدخدائی ده منصوب کرد. پس از ده روز، حضرت شیخ برای ملا حیدر پیغام فرستادند که دیگر بس است، استعفا بده و بیا و مشغول تحصیل علم شو. حکایات فــــــــــــــــــــــــــــــــــرزانگان 👇 ┏━🇯‌🇴‌🇮‌🇳━━━━━━━ ⃟⃟ 🌸 ⃟⃟ ┓ eitaa.com/joinchat/3391029539C098f038cbc ┗━ ⃟⃟ ⃟❤️ ⃟ ⃟ ━PHarzanegan━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا