eitaa logo
پیشگامان تبلیغ
190 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
189 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
برگزاری جلسات روضه و مداحی سرایی وبیان مصائب بانوی دوعالم حضرت زهرای مرضیه توسط سرکار خانم منیره دادخواه طلبه پایه دو حوزه علمیه کوثر تیران همراه با نذری (صبحانه) http://eitaa.com/pishgaman313
قرار بود یک روز یادواره شهدای طلبه داشته باشیم هم شهدا طلبه بودند وهم مدعوین جلسه طلبه هایی که این روزها دلشان جور دیگری عزادار مادر بود . سقف دود گرفته سالن ،بوی دود ،وپرچم های سوخته باعث عقب افتادن زمان برگزاری شد ودوهفته روز نگار تقویم بود وساعت هایی که مشخص میکردیم وباز فضا آماده نبود . تصمیم گرفتیم روضه بخوانیم وعزاداری کنیم برای مادر پهلوشکسته در محیطی که مظلومیت ساکنان درب سوخته را واضح تر می نمود ومشغول چیدن دکور شدیم . ناگهان خبر آمد خبری از جنس همه ی دلتنگی ها ما یک میهمان داشتیم یک مسافر از ناکجا آباد ی که عطر یار به همراه داشت . پیکر یک شهید گمنام . وای خدایا دیگرحالا جای تعللی نبود وحکمت این عقب افتادن های مراسم این بود که مسافر در راه بود وامروز رسید . چقدر سنگین بود غضه های بی پایان این روزها که قلب های دوستان را میفشرد وبا غم بی پایان اشک مادر وآتش در نیم سوخته دل هارا میگدازید و هر طرف نگاه میچرخید لبخند آرمانهایی بود که فقط به جرم مسلمانی وهمراهی با ولایت کشته شده بودند این قاب یک شهید گمنام کم داشت وتکه گم شده این جمع آرامشی بود که یک شهید گمنام برایمان به ارمغان آورد. چقدر همه چیز شبیه غصه مادر است اینجا. http://eitaa.com/pishgaman313
برگزاری دوره توانمندی مبلغان مدارس طرز صحیح ارتباط با جوانان ونوجوانان توسط حجت الاسلام عباسی . سه شنبه۱۴۰۰/۹/۲۹در حوزه علمیه کوثر تیران http://eitaa.com/pishgaman313
برگزاری جلسات آمادگی دفاعی با موضوع جنگ شناختی وپاسخ به شبهات دانش آموزان در شش دبیرستان سطح شهرستان تیران وکرون توسط مبلغان توانمند حوزه علمیه سرکار خانم شریفی،سرکار خانم اصفهان کریمی وسرکار خانم یوسفی. # فاطمیه http://eitaa.com/pishgaman313
قرار بود یک روز یادواره شهدای طلبه داشته باشیم هم شهدا طلبه بودند وهم مدعوین جلسه طلبه هایی که این روزها دلشان جور دیگری عزادار مادر بود . سقف دود گرفته سالن ،بوی دود ،وپرچم های سوخته باعث عقب افتادن زمان برگزاری شد ودوهفته روز نگار تقویم بود وساعت هایی که مشخص میکردیم وباز فضا آماده نبود . تصمیم گرفتیم روضه بخوانیم وعزاداری کنیم برای مادر پهلوشکسته در محیطی که مظلومیت ساکنان درب سوخته را واضح تر می نمود ومشغول چیدن دکور شدیم . ناگهان خبر آمد خبری از جنس همه ی دلتنگی ها ما یک میهمان داشتیم یک مسافر از ناکجا آباد ی که عطر یار به همراه داشت . پیکر یک شهید گمنام . وای خدایا دیگرحالا جای تعللی نبود وحکمت این عقب افتادن های مراسم این بود که مسافر در راه بود وامروز رسید . چقدر سنگین بود غضه های بی پایان این روزها که قلب های دوستان را میفشرد وبا غم بی پایان اشک مادر وآتش در نیم سوخته دل هارا میگدازید و هر طرف نگاه میچرخید لبخند آرمانهایی بود که فقط به جرم مسلمانی وهمراهی با ولایت کشته شده بودند این قاب یک شهید گمنام کم داشت وتکه گم شده این جمع آرامشی بود که یک شهید گمنام برایمان به ارمغان آورد. چقدر همه چیز شبیه غصه مادر است اینجا. http://eitaa.com/pishgaman313