افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_سیوپنجم
💢یادِ سیلی خوردن زهرای اطهر میکنیم
یه روز بعثیا ریختن توی آسایشگاهها و شروع کردن به تفتیش وسایل بچهها. از داخل یه آسایشگاه ۱۵ نفره تکه کاغذی پیدا شد و نوشتهای روی آن نوشته بود که توجه بعثیا رو به خودش جلب کرد.
شعری بود که به زبان فارسی نوشته شده بود. بسیار زیبا و پر محتوا و بگونهای زبان حال ما در اسارت بود. احمد چلداوی رو صدا زدن و بهش گفتن که اون شعر رو بخونه. احمد هم شروع کردن به خوندن شعر:
بسم رب العالمین دل را منور میکنیم*
صبر در رنج و الم را این چنین سر میکنیم*
گر نصیب ما نشد آن مرگِ سرخ با شرف*
در اسارت این چنین غوغا و محشر میکنیم*
گر به زیر چکمه دشمن شویم آزرده جان*
یادی از آن دردِ دندان پیامبر میکنیم*
گر دل ما را برنجانند به درد روزگار*
سر به چاه صبر چون سلطان حیدر میکنیم*
گر شود از ضربت سیلی کبود رخسار ما*
یاد سیلی خوردن زهرای اطهر میکنیم.*
بقیه ما رو فرستادن داخل آسایشگاه و اون ۱۵ نفر رو نگه داشتن وکابل بدست آماده کتک کاریشون شدن. یکی از نگهبانای بعثی گفته بود: اگه نویسنده خودش رو معرفی کنه با بقیه کاری نداریم و الّا همه شکنجه میشن. حتی تهدید کرده بود که می تونیم تعدادی از شما رو بکشیم. نادر دشتی پور که اون وقت مسؤل بند بود، مهلت خواسته بود تا با هم مشورتی بکنن. نادر به بچه های اون اتاق گفته بود یکی باید بلند بشه و به گردن بگیره ولی هر کسی که این کارو بکنه بدونه که احتمال داره زنده بر نمیگرده و زیر شکنجه شهید بشه.
🔅 حماسه ی علی ناصح فر قزوینی
یکی از بچه های قزوین بنام علی ناصح فر یه جوون ۲۰ ساله و پاسدار بود، سریع بلند شد و گفت من گردن میگیرم. علی بسیار آروم و صبور و خوش اخلاق بود. بچهها بهش میگفتن علی قزوینی. این فداکاری در واقع نوعی عملیات شهادت طلبانه برای نجات دادن بقیه بود. با برگشتن بعثیا برای گرفتن پاسخ، علی قزوینی مسئولیت رو به گردن گرفت و گفت من نوشتم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷 #معرفی_شهدا
زندگینامه شهید محمدمهدی الشریعه
محمّدمهدی خادم الشریعه فرزند محمّد صادق؛ اولین سردار خراسان بود که جمعه ۱ خرداد ۱۳۳۷ ه.ش. در شهرستان سرخس در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد؛ او دوران ابتدایی را در سرخس به پایان برد و جهت ادامه تحصیل به مشهد عزیمت کرد.
مادر شهید درباره قبل از تولد او می گوید: «به کربلا رفته بودیم. باردار بودم. در حرم امام حسین(علیه السلام) اوّلین تکان کودکم را احساس کردم و همسرم را از موضوع آگاه کردم؛ او زیر گنبد سیدالشهداء(علیه السلام) دست به دعا برداشت و از خدا خواست، فرزندمان را از موالیان ائمه قرار دهد.»
پدر شهید می گوید:« در روز سوم تولدش بیمار شد. از عوارض بیماریش عطش سیری ناپذیرش بود؛ هیچ چیز نمی توانست تشنگی او را رفع کند. من با دیدن بی قراری فرزندم، به یاد تشنگی شهدای کربلا افتادم و سخت گریه کردم؛ به فاصله کوتاهی پسرم شفا یافت و از آن رنج جانکاه نجات پیدا کرد.»
برادرش می گوید :«محمّدمهدی هنوز شش سال بیشتر نداشت که به بیماری فلج اطفال دچار شد .در آن زمان هر کس به این بیماری دچار می شد یا به طور کلی فلج می شد یا پاهایش به شدّت معیوب می شد . بعد از بیماری محمّد مهدی ، +پدرم دائم به حرم می رفت و نذر و نیاز می کرد تا این که برادرم شفا گرفت و به طور کامل سلامتی اش را به دست آورد به طوری که همه از این موضوع شگفت زده شده شدند.»
یک روز یکی از روحانیان برجسته ی مشهد به خانه ما آمد و به محض این که چشمش به محمّدمهدی افتاد روبه به پدرم گفت :« هوای این پسر را داشته باش که از بندگان خوب خداست ».
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
✯نمونه ای از فعالیت های قبل و بعد از انقلاب شهید محمّد مهدی خادم الشریعه
در دوران قبل از انقلاب، تحوّل فکری و اعتقادی وی شروع شد و گرایش های مذهبی قوی، پیدا کرد. محمّدمهدی در تظاهرات، پیشاپیش صفوف حرکت می کرد و فیلم و عکس تهیّه می کرد. در جلسات درس دکتر شریعتی در دانشگاه و آیت الله خامنه ای در مسجد کرامت شرکت داشت.
شهید در این زمان علاقه ی فراوانی به خلبانی داشت و در سال ۱۳۶۰، به مرکز آموزش فنون خلبانی رفت و دوره هایی را گذراند.
تحوّلی که بعد از انقلاب در شهید به وجود آمد، وی را جذب سپاه و جبهه کرد؛ لذا محمّد مهدی در ۴ بهمن ۱۳۵۸ه.ش.، به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و در همین زمان بود که یک دوره ی آموزشی سی و پنج روزه را در سعدآباد تهران و یک دوره ی عملیاتی را نیز گذراند. آنگاه در سپاه، به سمتهای رئیس دفتر، فرمانده و مدیریت داخلی ستاد منطقه ۴ منصوب شد، لیکن نتوانست ماندن در پشت جبهه را تحمل کند و اوایل مهر ماه سال ۱۳۶۰ به خوزستان رفت.
او در بسیاری از عملیات ها شرکت کرد؛ از آن جمله می توان عملیات طریق القدس را نام برد که برای آزادسازی بستان انجام گرفت. وی از دی ماه سال ۱۳۶۰، در سمت فرمانده تیپ ۲۱ امام رضا(علیه السلام) به کار مشغول شد. و از آن پس در یکی از شدیدترین نبردهای ایران و عراق، در جبهه ی بستان و به خصوص تنگه چزابه، شرکت داشت. در عملیات تنگه چزابه، یکی از طراحان عملیات بود و بر اثر کمی نیرو، خود از این تانک به آن تانک منتقل می شد تا تحرک در همه ی خطوط محور حمله ، محسوس باشد.
پس از آن شهید محمّدمهدی، بار دیگر در عملیاتی علیه نیروهای عراقی، با رمز «یا مولی علی(علیه السلام)» شرکت کرد. با شروع عملیات بیت المقدس، او به همراه تیپ ۲۱ امام رضا(علیه السلام) ابتدا به جبهه ی طراح و سپس در مراحل بعدی به جبهه ی خونین شهر رفت.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✯چرا به محمدمهدی خادم الشریعه مصعب پیامبر می گفتند؟
همرزمان محمّد مهدی خادم الشریعه به خاطر نظم، تقوا و شجاعتش به او لقب «مصعب پیامبر» را داده بودند؛ چراکه مصعب هم صحابه ی شجاع قریشی پیامبر بود که از پرچم داران جنگ احد و مبلغان اسلام به شمار می رفت.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✯نحوه ی شهادت شهید محمّد مهدی خادم الشریعه
شهید نورالله کاظمیان از حال و هوای روز شهادت محمّد مهدی خادم الشریعه چنین می گفت: «صبح روز مبعث حال و هوای عجیبی داشت. با بقیه ی نیروها برای نماز صبح حاضر نشد و خودش به تنهایی در محلّ دیگری با یک حالت معنوی خاصّی نماز خواند. سر سفره ی صحبانه هم، حاضر نشد. وقتی علّت را از او پرسیدند در جواب گفت: می خواهم صبحانه را از دست پیامبر در بهشت دریافت کنم. بعد هم که یک سیب به او تعارف کردند، نخورد و گفت: دلم میوه بهشتی می خواهد.
در هنگام اعزام، با حسرت گفت: ای راهیان عشق، ما را از دعای خیر فراموش نکنید.
سرانجام این اسوه استقامت و فداکاری در مرحله ی سوم عملیات بیت المقدس در روز جمعه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۲ ه.ش. مصادف با مبعث پیامبر به شهادت رسیدند. پیکر مطهّر او در ایوان طلای صحن مطهر امام رضا(علیه السلام) به خاک سپرده شد.
خواهر شهید مسأله ی جالبی را خاطر نشان می کنند و آن این است که محمّد مهدی در روز جمعه دحوالارض به دنیا آمد و در روز جمعه مبعث رسول اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم به شهادت رسید و در روز جمعه ولادت امام حسین علیه السلام، پیکر مطهّرش تشییع شد.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✯فرازی از وصیت نامه شهید محمدمهدی الشریعه
درست است که ما مهمات کم داریم و آنها مهمات زیاد دارند ولی خدا از آنها بالاتر است؛ مهمّات نیست که کار می کند؛ بلکه ایمان و عقیده است که کار می کند؛ خدا با ما هست و دست خدا بر سر ماست پس هیچ هراسی از دشمن نداشته باشید.
فرمایش امام خمینی در وصف محمدمهدی خادم الشریعه
ایشان فرمودند: «کار رزمندگان ما در چزّابه در حدّ اعجاز بود و این اعجاز به حول و قوّه ی الهی از بازوان پرتوان رزمندگان به خصوص رزمندگان تیپ ۲۱ امام رضا (علیه السلام) به فرماندهی این سردار شهید نمایان شد.»
🌼شادی روح پاک همه شهیدان و
#شهید_محمدمهدی_خادم_الشریعه_صلوات🌼
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
1.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روایتگری_شهدایی1777
🎥صوت ماندگار شهید محمدمهدی خادم الشریعه
"پیروزی از آن کیست؟"
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ عظم البلا ...
همخوانی شهدا ...
#پســت_پـایـــانـی
🕙سـاعـت عـاشقـے
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت