#چادرانه🦋 □زَن چـــــون↡↡ ⇇عَفیـــــف گـــــشت و سُخنـــــدٰان و پــٰـــارســـــآ ◇دیـــــدٰار او ... ⇠هـــــزٰار غَـــــم و دَرد را دوٰاســـــت۞↬ #زن_عفت_افتخار ‍‌#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo

🎥 کلیپ | از هویزه تا ضاحیه "همه بر عهد مقاومت استوارند" 🔴 ببینید این گزارش ویژه را به مناسبت تشییع پیکر شهید سید حسن نصرالله #راهیان_نور #راه_نصرالله #انا_علی_العهد ‍‌#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo

🔺تشییع باشکوه شهیدان مقاومت در بیروت نشان داد حزب الله زنده است سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: 🔷 تشییع و بدرقه باشکوه و ‌شگفت‌انگیز رهبران مجاهد و شهید مقاومت، سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفی‌الدین با حضور پرشور، متراکم و میلیونی تشییع کنندگان از ملت‌ها، اقوام و سلائق گوناگون در سایه اقدام حقارت بار و تهدید آمیز جنگنده‌های رژیم صهیونی در آسمان بیروت برخلاف خواست و آرزوی شیطانی دشمنان امت اسلامی، به تجلیگاه قدرت اسلام و وحدت فراگیر ملی لبنان عزیز و جهانگیر شدن طنین مقاومت ضد صهیونیستی تبدیل شد. 🔸این تشییع با شکوه و بزرگ تاریخی و کم نظیر در جهان اسلام و در بیروت نشان داد؛ حزب الله مقتدر و قهرمان همچنان زنده است و مقاومت در رگ های ملت های آزاده جهان همچنان در جریان است. 🔹امت اسلامی و جبهه بزرگ مقاومت برای برچیدن بساط اشغالگران قدس شریف و آزادی سرزمین‌های اسلامی همچنان سرزنده، بالنده و شاداب به پیش می‌رود و شهیدان مقاومت به ویژه مجاهد نستوه و زعیم پیشتاز سید حسن نصرالله، قطب نمای حرکت آنان در این مسیر آرمان آزادی قدس شریف خواهد بود. ‍‌#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo

‏در مظلومیت #سید_حسن_نصرالله همین بس که در سال‌هایی که او محبوب‌ترین چهره‌ی دنیای عرب بود، ما هیچ تلاشی برای معرفی او به مردم خودمان نکردیم! مردی که پشت مرزهای #ایران ایستاد تا مراقب مردم باشد.. ما به او خیلی مدیونیم، خیلی.. #انا_علی_العهد ‍‌#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo

در این میدان بمان چون نصرالله 🎙حاج میثم مطیعی ‍‌#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo

حتی کلاه آهنیت هم به پرنده‌ای زندگی بخشید ... طلائیه سال ۱۳۷۴ آرامش پرندگان در پناه آثار دفاع مقدس عکاس : محمد احمدیان #تفحص ‍‌#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo

🔺به جای تحصیل در آلمان به میدان جنگ رفت! 🔹به مناسبت سالروز شهادت جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، شهید حمید باکری ‍‌#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo

#دست_تقدیر۲ #قسمت_چهاردهم🎬: ماشین به سرعت در جاده پیش میرفت و سکوت در بین دو برادر حکفرما بود،گاهی کیسان نگاهی به صادق می انداخت و حس شکی خوره وار به جانش افتاده بود، از یک طرف حرفهای صادق او را به عالمی می برد که خانواده ای گرم دارد و از طرفی فکر میکرد اینها همه اش حیله و نیرنگی ست از سوی موساد تا او را در منگنه قرار دهند، اما...اما نام اصلی مادر کیسان را کسی جز او و مادرش نمی دانست، او سالهای کودکی را در حسرت دیدار خانواده می گذارند، نمی دانست به چه گناهی عقوبت شده و چرا تقدیرش این بود که دور از پدر و مادر پیش دایه بزرگ شود، اما هر چه فکر می کرد در کودکی محبتی از پدرش ندیده بود اما در دیدارهای گهگاهی با مادرش، محبتهای خالصانه او را شاهد بود، گریه های شوق مادر از دیدن خودش را و بوسه های شیرینش را هیچوقت فراموش نمی کرد. همیشه میدانست یک راز مگویی در جریان هست اما چه بود؟! نمی دانست، حالا با این حرف های صادق او سردرگم شده بود، نمی دانست چه چیزی درست است و چه چیزی اشتباه است. بعد از ساعتی رانندگی بالاخره به کرمان رسیدند و صادق با راهنمایی کیسان یک راست به سمت سوییت کوچکی که از قبل اجاره کرده بود رفت. ماشین را جلوی در پارک کرد، کیسان سوئیچ را از روی ماشین برداشت خودش پیاده شد و با اسلحه اشاره کرد که صادق پیاده شود،صادق که امیدوار بود تا دقایقی دیگر حقیقت روشن شود و بینشان گل و بلبل شود،سری تکان داد و باشه ای گفت، اما قبل از پیاده شدن، دستگاه ردیاب و میکروفن کوچکی را که روی صفحه الکترونیکی بسیار ریزی تعبیه شده بود را با یک حرکت زیر فرمان ماشین چسپاند و پیاده شد. داخل سوئیت شدند، کیسان که انگار هنوز هم به صادق مشکوک بود اشاره کرد که پشت به او بغل دیوار بایستد و شروع به بازرسی بدنی صادق کرد و در حین بازرسی متوجه جسم سختی بغل ساق پای صادق شد و سریع دست برد و اسلحه کمری را که صادق آنجا مخفی کرده بود بیرون کشید و فریاد زد: من گفتم تو مشکوکی...تو...تو از جان من چه می خواهی؟! من که به اربابانت گفتم دارم کارها را طبق خواسته آنان پیش میبرم، اما میبینم باز هم به من اطمینان ندارند، به خدا قسم اگر بلایی سر مادرم بیاورید تمام اطلاعاتی را که دارم در کل دنیا پخش می کنم و پرده از جنایات شما جانیان برمی دارم و برای همه رومیکنم که چه نقشه ای برای ملت های بیچارهٔ سراسر دنیا کشیده اید.. صادق از شنیدن این حرفها و آن حرکت کیسان شوکه شده بود و گفت: داری اشتباه می کنی برادر! مگر قرار نشد ژنتیک مرا... کیسان با مشت روی سینهٔ صادق کوبید و گفت: دستت برام رو شده، نمی دونم اون اطلاعات را از کجا آوردی اما میدونم تو یک جاسوس بدبختی که نمی فهمی برای چه جانیانی کار می کنی و بعد همانطور را صادق را نشانه رفته بود به سمت اوپن آشپزخانه رفت و گفت: از جایت تکان بخوری یک گلوله توی مغزت خالی می کنم، من قصد جنگ وگریز با اربابانت را نداشتم اما چاره برایم نگذاشتید. ادامه دارد 📝به قلم:ط_حسینی

نماهنگ عظم البلا ... همخوانی شهدا ... #پســت_پـایـــانـی 🕙سـاعـت عـاشقـے ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت