eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
17.5هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
ارسالی کاربران کانال #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
✌ اصلاچادرلباس رزمه رزم بانَفْسْ رزم بابی حیایی رزم بابی حجابی همون که رنگ سیاهش میتونه ازسرخی خون شهدا بالاتر باشه گول اسمش رونخور، اسمش نرمه ولی، توی این جنگ بایدسفت و سخت جنگید #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
🔸 " در محضـر شهیـد " ... بـر همـه واجـب است ... مطیع محض فرمایشات رهـبری که همان ولی فقیه می‌باشد ، باشند چون دشمنان اسلام کمر همت بسته‌اند تا ولایت فقیه را از ما بگیــــرند و شما همت ڪنید ، متحـد و یڪدل باشیـد تا ڪمر دشمنــان بشڪند و #ولایت_فقیه باقی بمانـد. #شهید_سیدمجتبی_علمدار #فرازی_از_وصیت #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عکس شهدا حرفها در خود دارد.. پس با بصیرت بنگرید تا راه روشن را با چشم بینا ببینید. #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
🌸🍃🌸🍃🌸 سوی هر کس میروم فورا رهایم میکند بنده‌ای زارم فقط مولا به دردم میخورد فتنه‌ها می‌آید و هر کس به سویی میرود لحظه‌های امتحان تقوا به دردم میخورد سائلم..دار و ندارم این دلِ ویرانه است ظاهرا بی‌ارزش است اما به دردم میخورد مطمئنم بیشتر از هر عمل،روز جزا نوکریِ خانهٔ آقا به دردم میخورد مُهر و امضایی که بر روی دلم زد یارضا بیشتر از هر زمان فردا به دردم میخورد السلام علیک یا علی بن موسی الرضا .. •••🍃🌸سلام روزتون امام رضایی https://eitaa.com/piyroo
🗓 #تقویم_تاریخ سه‌شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ ۲۴ ربیع الثانی۱۴۴۰ ۱ ژانویه ۲۰۱۹ #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97 https://eitaa.com/piyroo
| یومُ الحسرة | تنها نامِ قیامت نیست ! به تمامِ روزهایِ به شب رسیده ای ڪه در آن ، از یادِ تو غافل بوده ام یومُ الحسرة میگویند . . . https://eitaa.com/piyroo
پیکر مطهر شهید مدافع حرم از شهدای جاویدالاثر کربلای خانطومان بعد از گذشت سه سال از زمان شهادت شناسایی‌ شده و به میهن بازگشت. https://eitaa.com/piyroo
📸تصویری از وداع جانسوز همسر شهید مدافع حرم " علیرضا بریری" در معراج شهدا https://eitaa.com/piyroo
💢 به گزارش از خبرگزاری دفاع مقدس، بنابر اعلام رسمی پایگاه اطلاع رسانی معراج الشهدای تهران پیکر از شهدای مدافع حرم ایرانی که در سوریه به شهادت رسیده بود از طریق DNA شناسایی شد. شهید علیرضا بریری متولد ۳۰ فروردین سال ۱۳۶۶ در استان مازندران است. او یکی از رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در پی تجاوز تکفیری‌ها به خاک سوریه از سال ۹۴ به عنوان نیروی مستشاری برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) در این کشور حضور یافت. وی به همراه ۱۲ رزمنده لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا طی نقض آتش‌بس توسط تکفیری‌ها در اطراف حلب سوریه در ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۹۵ در نزدیکی شهرک خان‌طومان به شهادت رسید. https://eitaa.com/piyroo
چند روز قبل از شهادت یه ترکش خورده بود. می‌گفت ناصر(اسم مستعار فرمانده گردان) ببین باز من لایق نبودم.😔 حقیقتا عاشق شهادت بود. نه به حرف باشه! نه! به عمل😇 خان طومان کمین خوردیم. جنگ سختی شد. آتش بسیار مهیب🔫💣 علیرضا صدام زد ناصر، حبیب مجروح شده🤕آنقدر آتش دشمن سنگین و در تیررس دشمن بودیم که نمی‌تونستم بلند شم برم بالای سرش😔 از همون پایین پا، مچ پای حبيب رو گرفتم، دیدم هنوز بدنش گرمه. علیرضا گفت ناصر اگه چند متر بريم عقب یه ساختمان هست. می‌تونیم موضع امنی بگیریم و مجروح رو درمان کنیم. گاز استریل و باند رو گذاشتم رو زخم حبیب. عليرضام یکی از بچه‌های زخمی فاطميون رو که خیلی هم وضعش مساعد نبود گرفت راه افتادیم یه چند متری که اومدیم دیدم علیرضا صدام میزنه ناصر ناصر، کابلی و کلی از بچه‌ها اينجا افتادن رو خاک.😔 گفتم وضعیتشون چطوره. گفت کابلی هنوز نفس می‌کشه. علیرضا گفت ناصر من می‌مونم تو برو. من مثل علیرضا حقیقتا کم دیدم. یکی علیرضا، یکی شهید سالخورده. این دوتا بی‌نظیر بودن. هم از نظر ایمان و هم از نظر شجاعت. علیرضا گفت برو ماشین بفرست ما شهدا و مجروحان رو بیاریم. اصرار اصرار... چاره ای نبود ارتباط با عقبه نداشتیم.😔 راه افتادم، یه گردنه کوچيک بین ما فاصله بود. اومدم عقب کل فاصله ما باهم صد تا دویست مترهم نبود. محمدبلباسی و رجایی‌فر واقعا شجاع بودن👌 ماشین و بی‌سيم روگرفتن راه بیفتن. يک بار دیگه از پشت بی‌سیم با علیرضا هماهنگ کردم. گفت بفرست ماشین بیاد وضعیت آرومه، راه افتادن. از پشت بی‌سیم صداشونو می‌شنیدم. علیرضا می‌گفت محمد گردنه رو رد کن. اونجا بیا. حتی گفت ماشین رو سروته کن، دنده عقب بگیر. یک دفعه تو همین حین دوباره آتیش دشمن شروع شد🔫💣. آتش واقعا مهیب بود و وسيع. یکی یکی دیگه صدای بی‌سیم‌ها قطع می‌شد. علیرضا، محمد و رجایی فر... ساعت یک نیمه شب 17 ارديبهشت علیرضا، محمد و رجایی‌فر به آرزوشون رسيدن. تحمل نکردم. راه افتادم اومدم نزديکشون رو بلندی. اما نمی‌شد کاری کرد. نمی‌شد حتی پيکرشون رو برگردوند. تا چهار و نيم صبح هر چه تلاش کردیم نشد.😔 اول صبح دوباره نیروهای دیگه اومدن وارد عمل شدن، نشد. تا غروب... اما نشد... و شرمنده‌ام که من برگشتم و زنده‌ام اما بچه‌های شما پر پر شدن و نتونستيم حتی پيکرشون رو برگردونيم😭 ‌ ‌ https://eitaa.com/piyroo