eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹گل نرگس آبروی دو عالم 🌹خیالت کی میرود ز خیالم 🌹اباصالح ای امام غریبم 🌹تمامیْ دردم،تو هستی طبیبم... 🎥مناجات تصویری بسیار زیبا و دل نواز، در مورد حضرت مهدی عج..🌹 https://eitaa.com/piyroo
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 بہ روایت غاده جابر قسمت:5⃣1⃣ 🍃گفتم: مصطفی! بعد از همه این کارها که با شما کردند اینها را دارید می گویید؟گفت: آن ها که کردند حق داشتند ، چون شما را دوست دارند ،من را نمی شناسند و این طبیعی است که هر پدر و مادری می خواهند دخترشان را حفظ کنند.هیچ وقت یادم نرفت که برای او این قدر ارزش بوده که من به مادر خودم خدمت کردم .بعد از این جریان مادرم منقلب شد .مادرم میگفت : من اشتباه کردم این حرف را زدم .دیگر حرفم را پس گرفتم .باید خودش این کارها را برای شما انجام بدهد.چرا این قدر نازش می کنی .مصطفی چیزی نگفت ، خندید . 🍃غاده به مادرش نگاه کرد.فکر کرد: حالا برای مصطفی بیشتر از من دل میسوزاند! و دلش از این فکر غنج رفت.روزی که مصطفی به خواستگاریش آمدمامان به او گفت: شما می دانید که این دختر که می خواهید با او ازدواج کنید چه طور دختری است ؟او ، صبح ها که از خواب بلند می شود وقتی رفته که صورتش را بشوید و مسواک بزند کسانی تختش را مرتب کرده اند،لیوان شیرش را جلوی در اتاق آورده اند و قهوه آماده کرده اند .شما نمی توانید با مثل این دختر زندگی کنید ،نمی توانید برایش مستخدم بیاورید این طور که در این خانه اش هست. 🍃مصطفی خیلی آرام این را گوش داد و گفت: من نمی توانم برایش مستخدم بیاورم ،اما قول می دهم تازنده ام ، وقتی بیدارشد تختش را مرتب کنم و لیوان شیر و قهوه را روی سینی بیاورم دم تخت .و تا شهید شد این طور بود.حتی وقت هایی که در خانه نبودم در اهواز در جبهه ، اصرار می کرد خودش تخت را مرتب کند.می رفت شیر می آورد.خودش قهوه نمی‌خورد ، ولی میدانست ما لبنانی ها عادت داریم ، درست می کرد . 🍃 گفتم: خب برای چی مصطفی ؟ می گفت: من قول داده ام به مادرتان تازنده هستم این کار را برای شما انجام بدهم .مامان همیشه فکر می کرد مصطفی بعد از ازدواج کارهای آن ها را تلافی کند ،نگذارد من بروم پیش آن ها ، ولی مصطفی جز محبت و احترام کاری نکردو من گاهی به نظرم می آمد مصطفی سعه ای دارد که می تواند همه عالم را در وجودش جا بدهد و همه سختی های زندگی مشترکمان در مدرسه جبل عامل را . 🍃خانه ما دو اتاق بود در خود مدرسه همراه با چهارصد یتیم،به اضافه این که آن جا پایگاه سازمان بود، سازمان امل .از نظر ظاهر جای زندگی نبود ، آرامش نداشت .البته مصطفی و من از اول می دانستیم که ازدواج ما یک ازدواج معمولی نیست .احساس می کردم شخصیت مصطفی همه چیز هست .خودم را نزدیک ترین کس به او می دیدم و همه آن هایی که با مصطفی بودند همین فکر را می کردند. 🍃گاهی به نظرم می آمد همه عالم در گوشه این مدرسه در این دو اتاق جمع شده ،همه ارزشهایی که یک انسان کامل ، یک نمونه کوچک از امام علی علیه السلام می توانست در خودش داشته باشد. ولی غریب بود مصطفی ، برای من که زنش بودم هر روز یک زاویه از وجودش و روحش روشن می شد و اصلاً مرامش این بود .خودش را قدم به قدم آشکار می کرد.توقعاتی که داشت یا چیزهایی که مرا کم کم در آن ها جلو برد.اگر روز اول از من می خواست نمی توانستم ، ولی ذره ذره با محبت آن ابعاد را نشان داد. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 https://eitaa.com/piyroo
‍ 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 بہ روایت غاده جابر قسمت:6⃣1⃣ 🍃چیزهایی در من بود که خودم نمی فهمیدم و چیزهایی بود که خجالت می کشیدم پیش خودم حتی فکرش را بکنم یا بگویم ،ولی به مصطفی می گفتم .او نزدیکتر از من به من بود .بچه های مدرسه هم همینطور . آنها هم با مصطفی احساس یگانگی می کردندآن موسسه پایگاه مردم جنوب بود،طوری که وقتی وارد آن می شدند احساس سکینه می کردند.مصطفی حتی راضی نبود مدرسه ، مدرسه ایتام باشد.شب ها به چهار طبقه خوابگاه سر میزد و وقتی می آمد گریه می کرد ،می گفت: ما به جای اینکه کمک کنیم که اینها زیر سایه مادرشان بزرگ شوند، پراکنده شده اند.خوابگاه مثل زندان است ، من تحمل ندارم ببینم این بچه ها در خوابگاه باشند . 🍃یادم هست اولین عید بعد از ازدواجمان که لبنانی ها رسم دارند و دور هم جمع می شوند‌، مصطفی موسسه ماند ، نیامد خانه پدرم .آن شب از او پرسیدم: دوست دارم بدانم چرا نرفتی ؟مصطفی گفت: الان عید است .خیلی از بچه ها رفته اند پیش خانواده هاشان . اینها که رفته اند، وقتی برگردند ،برای این دویست، سیصد نفری که در مدرسه ماندند تعریف می کنند که چنین و چنان .من باید بمانم با این بچه ها ناهار بخورم ، سرگرم شان کنم که این ها چیزی برای تعریف کردن داشته باشند.گفتم: خب چرا مامان برایمان غذا فرستاد نخوردی؟ نان و پنیر و چای خوردی؟گفت: این غذای مدرسه نیست .گفتم: شما دیر آمدید . بچه ها نمی دیدند شما چی خورده اید. اشکش جاری شد ، گفت: خدا که می بیند . ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#🌷اذان _میگوید #🌹عاشقان _وقت _نماز🌹 🍃🌹 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای ملت ، بدانيد امروز مسئوليتتان بزرگ و بارتان سنگين است و بايد رسالتتان را كه پاسداری از خون شهيدان است انجام دهيد و تنها با اطاعت از روحانيت متعهد و مسئول كه در راس آن ولايت فقيه می باشد و امروز سمبل آن امام بزرگوار امت ، قادريد اين راه را ادامه دهيد. خواهرانم ! ، در تربيت فرزندانتان بكوشيد و حجاب را رعايت كنيد ، زهرا گونه زندگی كنيد. سفارشم اين است ، مردم ! به ياد خدا و روز جزا باشيد ، پيرو ائمه اطهار باشيد ، مردم ! امام زمان (عج) را فراموش نكنيد. مردم ! دنباله رو روحانيت باشيد كه چراغ راه هدايتند از امام اطاعت كنيد كه عصاره اسلام است ، او را تنها نگذاريد كه نماينده حجه بن الحسن (ع) است.... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ 🇮🇷 https://eitaa.com/piyroo
🌿 ☘️اللهم انی اسلک الامان یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم... ☘️خدایا از تو امان خواهم در آن روزی که سود ندهد کسی را نه مال و نه فرزندان مگر آن کس که دلی پاک به نزد خدا آورد... ''فرازی از مناجات زیبای امیر المومنین'' https://eitaa.com/piyroo
چه حسی بهتون از تصویر شهید اومد برامون بفرستید به پی وی ادمین کانال تا در کانال قرار دهیم منتظر متن های شما همسنگران هستیم @montazer_61 https://eitaa.com/piyroo
🕊 ‌ ســـــلام .. ♨️اومدم چند ڪلامے باهات حرف بزنم.😊 نمیدونم الان چیـا ڪم دارے⁉️ ڪجـاهاے زندگیت گره داره⁉️ ناراحتیـت چیا هست⁉️ نمیدونم چقدر تلاش ڪردے برے .. نمیدونم چقدر برا دلـ💔ـواپسے.. چقدر دلت هوایے میشہ برا اومدنش..😔 ♨️چند تا حرف دارم برات ڪہ اگہ خوب دل بدے شاید یہ جا پیدا ڪنے ڪہ برے دردودل ڪنے غصه هاتو ڪم ڪنے دیگہ هے نگے من ڪہ تنهـام☺️ 👈هر وقت دلتــ💔ــ ـگرفت از آدما، دلت تنگ شد براے یہ رفیق مهربون💞 ڪہ بتونے حرفاتو بهش بگے برو سر مزار ...🌷 اونجا یہ برا خودت انتخاب ڪن، سر مزارش حرفاتو بزن.. اگہ نمیتونے برے، بگرد دنبال شهیدے ڪہ تورو نگہ میداره...👌 باهاش شو😊 حرفاتو بهش بزن.. اصلا رودربایستے نڪنیااا همہ رو بگــــو بےتعارف.. این رفیق با بقیہ رفقات فرق دارهااا😌 حتے اگہ غصہ هات😓 سر اشتباهات خودت بود.. نمازت قضا شد، غیبت شنیدے، نگاهت بہ خطا رفت⛔️ برو بهش بگــو ڪہ دلت شڪستہ از گناه📛، بگو غم دارے برا دورے از ، بگو دستتو بگیره.. بهش بگو :👥 من یہ رفیق شهید🕊 دارم اونم ؛هوامو داشته باش😔 تویے ڪہ زنده اے تویے ڪہ دنیا رو چشیدے و دردامو میفهمے.. آخ اگــہ ڪہ دلــت بشـڪنہ... 😔 خودش خریدار دلتــ❤️ــہ حتما امتحانش ڪن 👌 ...✌️ 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
چه حسی بهتون از تصویر شهید اومد برامون بفرستید به پی وی ادمین کانال تا در کانال قرار دهیم منتظر متن
بغض‌های حقیر ما، روبه‌روی تصاویر گلگون شما سرریز می‌شود و راه را برای کلام می‌بندد؛ با شما شقایق‌هایم. از شما چه باید گفت و چه باید نوشت؟ واژه‌های خاکسترگونه ما، فقط بلدند روبه‌روی شما ضجه بزنند. اما کاش می‌دانستند که یاد شما حرکت است؛ حرکتی برای بهبودی وضعِ «بودن». چه باید گفت که شما حنجره‌های خود را عبور دادید تا آن سوی مرزهای تکبیر، آن سوی مرزهای ندیدن؛ جایی که واژه‌ای یافت نمی‌شود تا شما را با آن ستود. اصلاً شما که برای تحسین برانگیزی قلم‌های ما بوسه بر عطر پرواز نزدید! هر روز و هر شب، خاکریزها، با اشک‌ها و دعاهایتان گره می‌خورد. شما، درشتناکی شب را با تکبیرهای فاتحانه‌تان درهم می‌شکستید و روزهای سنگر را سپیدتر از بال‌های کبوتران می‌کردید. ما مانده‌ایم و یاد شما بدا به حال ما، اگر یاد شما را زندگی ما قاب نگیرد. اینجا فراوانند داغ‌های کمرشکن و زخم‌هایی که شما مرهمشان هستید؛ شما را می‌گویم که نگاهتان رفت و در جهت قبله پروانه‌ها خانه کرد. وقتی دست نوشته‌های شما خوانده می‌شود، در می‌یابیم که شما نام دیگر خورشیدید و قرابتی نزدیک با خود عشق دارید. وقتی وصیت‌نامه‌های شما را می‌خوانند، تازه می‌فهمیم چرا با عزم آخرین نفر از شما، آسمان چمدان خود را بست و کوچید تا بر شرم خویش نیفزوده باشد. وقتی عکس شما را در ذهن خویش ورق می‌زنیم، تازه می‌فهمیم که عکس‌های تک تک شما اشاره می‌کرده است به بهترین فصل حیات و ما غافل بودیم. حال ما مانده‌ایم و دستانی که به دیواره‌های قفس می‌خورد. ما مانده‌ایم و نام جاوید شما که از لمس رهایی، خنده می‌زند. ما مانده‌ایم و موسم یاد شما که روزهای ما را ترمیم می‌کند. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 شهیدی که از شدت بی‌خوابی مویرگ‌های چشمش پاره شده بود و خون می‌آمد . 🌻شهید حمید باکری 🌻 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
🍃🕯🍃 💌 اگر خداوند متاع تو را خـــریدنی بیابد هــــر ڪجا ڪه باشی و در هـــر زمان تــــو را با شـــهادت برمی گـــزیند. 🌹شهید سید مرتضی آوینی 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo
لله ... دیروز که به گلزار شهدا رفته بودم روی گلزار شهدا جعبه ای نظرم رو به خودش جلب کرد . روش نوشته شده بود : دلنوشته ای به شهیدان . رفتم تو قسمت مزار شهدای گمنام ٬ یه گوشه ای نشستم و خیره شدم بهشون . یعنی چی ؟ دلنوشته ای به شهیدان . مگه اونها خودشون نمی دونن ما چی می خوایم . مگه نمی دونن برای چی می ریم پیششون . دیگه چه نیازی هست که من براشون دلنوشته بنویسم . توی این فکرها بودم که یاد این جمله افتادم که خدا گفته : من می دونم که بنده هام چی می خوان ٬ اما دوست دارم که اونها خواسته هاشون رو به زبون بیارن ٬ من دوست دارم صداشون رو بشنوم . خواستم شروع کنم به نوشتن اما بازم رفتم تو فکر ٬ حالا چی .... حالا که قرار بود بنویسم هیچی به ذهنم نمی اومد . تا وقتی که قرار به گفتن بود همه چی داشتم اما حالا که باید می نوشتم هیچی به ذهنم نمی اومد . ذهنم کاملا خالی شده بود . اما بالاخره خواستم از یه جایی شروع کنم . شروع کردم و نوشتم ... #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
✍دلنوشته یکی از کاربران درباره عکس شهید #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باید بدانیم ڪہ چـہ زیباست موقعـے ڪہ شهادت نصیب ڪسـے مـےشـود، و امام زمان(عج) را فوراً مـےبیند. شهیـد ضربعلـے سـرادے https://eitaa.com/piyroo
شهدا با معرفتند... پا که در مقتلشان گذاشتی قسمشان بده به رفاقتشان ویقین کن که، حاضرند باز هم جان بدهند تا تو جان بگیری از شهدا بخواه تا دستت را بگیرند 🍃🌹 https://eitaa.com/piyroo