eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
509807732.mp3
4.27M
روایتگری شهدایی قسمت673 روایتگری بسیار زیبا از سردار این روایت بسیار زیباست https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
💢شهیدعبدالرسول كارخيران پنجمين فرزند مرتضي و بتول آغا عقيلي، در اول فروردين ماه سال 1344 متولد شد. وي در سال 1351 تحصيل خود را در مدرسه اسلامي آغاز نمود و تا سطح سيكل به پايان رسانيد. سپس پدرش را در كسب معاش زندگي مساعدت كرد. در جريان انقلاب در سال 1357 با حضور در جلسات انقلابيون و شركت مستمر در تظاهرات اعتراض خويش را از نفوذ بيگانگان نشان داد . پس از پيروزي انقلاب اسلامي و شروع تجاوز رژيم عراق به ايران و صدور فرمان امام خميني مبني بر تشكيل بسيج و سپاه پاسداران عضو اين سازمان گرديد و به منظور متابعت بي قيد و شرط از فرامين رهبر و صيانت از حريم مقدس اسلام به جبهه هاي جنوب رفت.در فعاليت هاي اجتماعي و همچنين در مسجد و جلسات انقلابي نقش موثر داشت.عبدالرسول كارخيران در جنگ فعاليت هاي زيادي داشت. وي در لشكر امام حسين (ع) فرماندهي گردان را برعهده داشت. مادرش، بتول آغا عقيلي، مي گويد:« يك بار كه به منزل آمده بود. او شخصي متواضع و فروتن بود. نماز شب و قرآن بسيار مي خواند و در دعاي كميل شركت مي كرد. زماني كه به مرخصي مي رفت روي تخت و رختخواب نمي خوابيد و روي زمين مي خوابيد و مي گفت:« من چگونه روي تختخواب گرم و راحت بخوابم در حالي كه رزمندگان روي زمين مي خوابند.» https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
💢شهیدعبدالرسول كارخيران پنجمين فرزند مرتضي و بتول آغا عقيلي، در اول فروردين ماه سال 1344 متولد شد. و
عبدالرسول كارخيران مدت 5 ماه صادقانه و خالصانه در جبهه خدمت كرد. مادرش چنين بيان مي كند:« قبل از شهادت، رسول به من گفت : مادر جان، شام بيشتر درست كن، چون من برادران و خواهرانم را دعوت كردم كه امشب جمع باشيم. وقتي شام را همه خوردند و رفتند آمد دست پدرش و مرا بوسيد و گفت: مرا حلال كنيد و ببخشيد.» او در عمليات والفجر8 نيز شركت كرد. مجيد عرب زاده، همرزم، در مورد اين عمليات مي گويد:« بچه ها پشت خاكريز واقع در نزديكي جاده فاو- البهار زير بمباران شديد دشمن در انتظار فرمان حركت براي انجام مرحله بعدي عمليات والفجر8 به سر مي بردند. به همين دليل نيروها كمي كسل شده بود ند . فرمانده گروهان جعفر، برادر ياسر (شهيد) و رسول كارخيران براي روحيه دادن به بچه ها يك دوچرخه بدون لاستيك سوار شده بودند و در طول جاده مي رفتند .يكي از بچه ها در ميان نخل ها كبوتر سفيدي را پيدا كرد . كارخيران آن را گرفت و با توجه به علاقه زيادي كه به شهيداكبر لطيفي داشت گفت : اين روح شهيد لطيفي است كه به دنبال من آمده تا مرا ببرد... . بچه ها كم كم دور ما جمع شدند. او به همه توصيه كرد كه متفرق شوند . خودش هم رفت. لحظه اي بعد هواپيماهاي دشمن بار ديگر در آسمان پيدا شدند راكتي در كنار رسول كارخيران به زمين خورد . او در بستري از خون آرميده و ميهمان شهيد اكبر لطيفي شد.»عبدالرسول كارخيران در 22 بهمن 1364 در عمليات والفجر 8 به شهادت رسيد. پيكرشهيدعبدالرسول كارخير ان پس از تشييع در گلزار شهداي اصفهان به خاك سپرده شد. 📜درقسمتي از وصيت نامه اش چنين مي خوانيم: « پيرو ولايت فقيه باشيد و حضرت امام خميني را همچون نگين انگشتري در ميان خود نگه داريد. پدر، مادر، برادر و خواهران عزيزم، اگر مي خواهيد خون من در بدن شما سرد نشود، هدفم را دنبال كنيد. من راضي نيستم كه از امكانات بنياد شهيد استفاده و بهره برداري كنيد، طوري كه دشمنان بگويند از خون شهيدشان استفاده مي كنند. دوستان من، مگر نمي دانيد كه اين دنيا محل رفتن و فاني است و جايگاه امن و امان و هميشگي نيست. مرگ حق است. از مرگ نهراسيد و در ميدان نبرد حق عليه باطل هميشه شركت داشته باشيد. جبهه را فراموش نكنيد كه شرافت و آبروي ما و اسلام در گروهمين جنگ است. به خانواده و ثروت دل نبنديد كه اين ها مادي و از بين رفتني است. به همه سفارش مي كنم كه بچه هايتان را گهگاهي ببريد كنار قبور شهداي عزيز و گمنام و از ارواح آنها كمك بگيريد و آنان را با آرمان شهدا و هدف مقدسشان تربيت كنيد.» عبدالرسول كارخيران در نوشته هاي خود مي سرايد: عزيزان من جهان و زندگاني را رها كردم به حق پيوستم و آخر به عهد خود وفا كردم حلالم كن تو مادر جان اگر چه دردم آخر نبودي تو بر بالينم كه ببيني من چه ها كرد نهادم صورتم بر خاك و از بهرت دعا كردم برايت صبر  بي پايان طلب من از خدا كردم. https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
طبق روال شــبانه هر بزرگواری 14 صلوات به نیابت از جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» و سلامتی رهبر عزیزمان شفای همه بیماران عاقبت بخیری شما عزیزان .... » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🌸 ســـلام و صــلوات خــدا بر شـــهدا و امام شـــ.❤️ـــهدا 🕊ســـلام بـر شــــ🌷ــهید‌ ا https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَن تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِينَ» و (به خاطر بیاور) زمانى را که پروردگارت از صلب فرزندان آدم، ذریّه آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت. (و فرمود:) «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مى دهیم.» (خداوند چنین فرمود، مبادا) روز رستاخیز بگویید: «مااز این، غافل بودیم. (و از پیمان فطرى بى خبر ماندیم)». (سوره مبارکه اعراف/ آیه ۱۷۲) https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
یک زیارت عاشورا،به نیابت ازیک شهید امروز به نیابت از 🌷 ♦️به نیت تعجیل در امر فرج ♦️سلامتی رهبرمون ♦️عاقبت بخیری همه ما ♦️وسلامتی همه عزیزان ودفع بیماری کرونا https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر صبـــح🌤 زنـدگى براى ادامه پيدا كردن، به دنبـالِ بهانه ميگردد🌱 و چه بهانه اى زيبــاتـر از نگاهتان😍 🌷 https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 💠 رفته بود عکاسی، عکس جدید گرفته بود... عکس را گرفته بود دستش به این و آن نشان می داد. ازم پرسید: «این عکس قشنگه؟» گفتم: خیلی. از مادر هم پرسید. روبه همه مون کرد و گفت: «می دونید چه وقتی این عکس قشنگ تر میشه؟» و خودش جواب داد: «وقتی روی تابوت شهادتم قرار بگیره.» همون عکس رو گذاشتیم روی تابوت شهادتش ...!! https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
◼️شفاعت مقربان ✍ رهبر انقلاب: از ابزارهای توسّل و تقرّب به پروردگار، توجّه به ارواح مطهّر شهیدان است. شب‌های قدر اگر می‌خواهیم دعای مستجاب داشته باشیم، شهدا را شفیع قرار بدهیم، و خانواده‌های شهدا این فرصت را دارند که از ارواح شهیدان عزیزشان استمداد کنند برای تقرب به خداوند. ۱۳۹۵/۴/۵ https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
مرزبان هنگ بانه، به علت کوهستانی و صعب العبور بودن منطقه حین کنترل و پایش نوار مرزی به فيض عظماي شهادت نائل آمد. شهید فعله گری اهل قرچک ورامین بوده و از وی یک فرزند به یادگار مانده است. https://eitaa.com/piyroo ✾•┈┈••✦🌸✦••┈┈•✾
✅ ماموریت ویژه یکی از مدافعان حرم برای شناسایی پیکر مطهر بعد از شهادت این شهید بزرگوار تا مدتها ، پیکر مطهرش توی دست داعشی ها بود. تا اینکه قرار شد حزب الله لبنان و داعش، تبادلی با هم انجام بدهند. ■ بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزب الله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند. به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟" ● می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند. اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و رفتیم طرف مقرداعش. توی دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه اش ما را می پایید. ■ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!" میخکوب شدم از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن *اربا_اربا شده* . این بدن قطعه قطعه شده!" ● بی اختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم: *پست فطرتا. مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید?! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش*؟!" حاج سعید حرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده.کار داعش عراق بوده." دوباره فریاد زدم: "کجای شریعت_محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!" داعشی به زبان آمد. گفت: " *تقصیر خودش بود. از بس حرص مون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کرده‌ام، و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!*" هر چه می کردم، پیکر قابل شناسایی نبود.به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را با خودمون ببریم برای شناسایی دقیق تر." اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا." ■ نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، جنازه محسن نبود و داعش می خواست فریب مان بدهد. توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم: *بی بی جان خودتون کمک مون کنید. خودتون دستمون رو بگیرید.خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.* ■ یکهو چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن،استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله. از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم. وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم بهشان که از آن آزمایش DNA بگیرند. دیگر خیلی خسته بودم. هم خسته ی جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم فرداش حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله، پیکر محسن را تحویل گرفته اند. به دمشق که رسیدم، رفتم حرم *بی بی حضرت_زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچه‌ها اومد پیشم و گفت: "پدر و همسر شهید حججی اومده‌ان سوریه. الان هم همین جا هستن. توی حرم." من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تا چشمش به من افتاد، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: "از محسن خبر آوردی" ■ نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل داده‌اند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟ گفتم: "حاج‌آقا، پیکرمحسن مقر حزب الله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش." گفت: "قسمت میدم به بی‌بی که بگو." التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست. دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح حضرت زینب علیها السلام و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارموش رو برام آوردی، راضی ام." ● وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاج‌آقا، سر که نداره!بدنش رو هم مثل علی اکبر علیه السلام اربا اربا کرده ان." هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: "بی بی جان، این هدیه را از من قبول کن!" راوی: یکی از رزمندگان مدافع حرم https://eitaa.com/piyroo
یادداشت/ حامد افروغ 💢«دفاع مقدس»؛ شب قدر انقلاب اسلامی بخوانید 👇 https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
یادداشت/ حامد افروغ 💢«دفاع مقدس»؛ شب قدر انقلاب اسلامی بخوانید 👇 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدا
ماه رمضان نه فقط به دلیل اینکه ماه میزبانی خداوند از بندگان خود و مجالی برای نفس تازه کردن عبادالرحمان برای یک سال دیگر عبادت و بندگی است، بلکه به خاطر نزول قرآن عظیم‌الشان در این ماه پر برکت از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. ماهی که در میان ماه‌های دیگر چون گل سرسبد جلوه‌گر است. ماه رمضان چونان زمانی است که مادرها کوله‌بار فرزند خود را پر از خوراکی و تنقلات و توشه راه می‌کنند تا آنها را به سفری مهم بفرستند و از هیچ راهی برای تقویت توشه آنها دریغ نمی‌ورزند چرا که راه درازی را پیش پای دلبند خود می‌بینند، از این رو شاید بیراه نباشد که ماه رمضان را مانند همان لحظات تعبیر کنیم که بلاتشبیه، ذات اقدس اله با همه‌گیر کردن برکت ماه مبارک، حتی با ارزش نهادن به خواب و نفس بندگانش در این ماه، سعی دارد زاد و توشه آنها را برای راه درازی که در پیش دارند، پر کند. دوران هشت ساله دفاع مقدس نیز برای ملت ایران و تاریخ پر رنج این سامان همانند موارد بالاست. دوران هشت سال دفاع مقدس زمان جمع کردن زاد و توشه ایران‌زمین برای راهی دراز و پر فراز و نشیب است، به طوریکه هر جا ملت ایران در حوزه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی کم می‌آورد، به فرهنگ و برکت آن روزها رجوع می‌کند و از فضیلت‌ها و گنجینه‌های آن دوران بهره می‌برد. هشت سال دفاع مقدس در مقایسه با کوران تلاش ملت ایران برای به ثمر نشاندن انقلاب اسلامی، مانند شب قدر است، شبی که همه داشته‌ها و گنجینه مورد نیاز ملت ایران به یکباره به او داده شد و چراغ راهی شد برای او تا در تاریکی‌ها و گمراهی‌ها از نور آن تمتعی بردارد و در وانفسای آخرالزمان در وادی‌های سرگردانی معطل نشود. به قلم : حامد افروغ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃(مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ) سورة الحديد اية ٢٢ 🎙تلاوت با صدای مجاهد اسلام فرمانده حشدالشعبی، شهید ابومهدی المهندس https://eitaa.com/piyroo ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄