eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
17.5هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🏅تا اسم مدال میاد همه ما به فکر مدال طلا هستیم ، همیشه مدال‌ها جنسش از طلا نیست بعضی وقت‌ها از جنس خون جگر است و داغ دل...😔💔 https://eitaa.com/piyroo
میگفـت: جاموندۍازڪربلانگـران‌نبـٰاش؛ خیالـت‌راحـت‌باشه... مادرهمیشـہ‌سھـمِ‌بچـہ‌اۍکه‌نیـومـده‌رو ڪِنارمیزاره! بیشترازسھمِـش‌ڪِنارمیزارِه:) https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشقند . . . آن عاشقانی ڪه خواستند گمنام بمانند و پلاڪشان را از گردنشان ڪندند اما عڪس امام را از سینه نڪندند https://eitaa.com/piyroo
: « این قدر این مرد صلابت و شجاعت وشهامت داشت که انسان به حالش غبطه می‌خورد. به خدا وجود پاکش انگار ذره‌ای ترس از مرگ نداشت. یک سرمایه بزرگ برای انقلاب بود ، یک فرمانده غنی و بزرگ مانند مالڪ‌اشتر، جسور و بی باک در هنگام رزم. آن قدر با بچه‌های بسیج اخلاقش خوب بود که همه شیفته‌اش شده بودند. در او ذره ای از وابستگی به دنیا پول ، ثروث، خانواده، منصب و مقام وجود نداشت. این عزیز شربت شهادت را نوشید ، ما بسیار یادش‌ خواهیم کرد و یادش را در ادامه راهش به اثبات خواهیم رساند.» https://eitaa.com/piyroo
بابا تو چرا اینجا خوابیده ای؟! چرا دستانت سرد است بابا؟! بابا بابا؟! جوابم را نمیدهی؟ بعد از تو با نگاه های بد زمانه چه کنم؟! بلند شو بابا مرا درآغوش بگیر وطن علی سراوانی🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبتهای شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده شب اعزامشون به سوریه در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۳۹۵: برای شهادت نمیریم برای شهادت اصلا نمیریم ما جوانیم من زندگی خودمو دوست دارم میخوام با شما باشم ولی اینم تکلیف ماست الانم باید بریم از اسلام دفاع کنیم ان شاءالله میریم صحیح و سالم بر میگردیم راضیم به رضای خدا هر چی شد دیگه راضیم به رضای خدا... 🌷 https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌹شهیدسیدمصطفی فتاحی اولین فرزند خانواده بود و در دیماه ۱۳۴۶ در مازندران چشم به جهان گشود. پدرش از تبار سادات بود. با وجود آن که پدر و مادر مصطفی هر دو اهل خطۀ سبز بودند، پس از تولد نخستین فرزندشان، راهی تهران شدند و در منزلی استیجاری مدتی در نظام آباد و بعد هم در دولت آباد تهران ساکن شدند. در کودکی، اهل رفتن به مسجد و وقت گذراندن با بچه‌های اهل مسجد بود. سال ۱۳۵۲ راهی دبستان شد و در سال ۱۳۵۸ مقطع راهنمایی را شروع کرد. سال ۱۳۶۱ وارد هنرستان فنی شد. سال ۱۳۶۳ پایان سال دوم هنرستان بود که عازم جبهه شد. وی به عضویت گردان حضرت زینب(س) از لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) درآمد و پس از مدتی آموزش غواصی، او با نشان دادن لیاقت خود، به مقام فرماندهی گروهان غواصان رسید. وی روحیه‌ای شاداب داشت و اهل شوخی و بگو و بخند بود. اما در مسائل نظامی، بسیار جدی می‌شد و با کسی تعارف نداشت. او فرماندهی خاکی بود و کنار بسیجیان، نماز می‌خواند و ناهار می‌خورد. بسیار پیش آمده بود که حین کار، سختگیرانه کسی را مورد مواخذه قرار می‌داد، اما بعد از اتمام کار، با همان فرد، همسفره می‌شد و با روی باز، با او برخورد می‌کرد. سید، با جمع بودن را دوست داشت و همیشه نیروها را تشویق به حضور در جمع می‌کرد. عزت نفس بالایی داشت. با بزرگترین مشکلات دست و پنجه نرم می‌کرد، اما خم به ابرو نمی‌آورد. چهره‌اش همیشه آرام بود و قامتش به هیچ طوفانی نمی‌لرزید. او سرانجام در عملیات بیت المقدس ۴ به دیدار حق شتافت و با خون خود، با سرور شهیدان، بیعت کرد... یاد شهدا با ذکرصلوات https://eitaa.com/piyroo