eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
17.5هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀•••زمانی كه فرماندهی گردان بلال را به او ابلاغ كردند، از حاج همت پرسيد: «اسم گردان چيست»؟ حاج همت گفت: «گردان بلال حبشی» پس از مكثی كوتاه، محمدكاظم گفت:«چه اسم زيبايی! بلال سياه بود، من هم سياه چرده‌ام؛ ولی آيا من هم ميتوانم زير باران تيرها و تركش‌ها مثل بلال اَحداَحد بگويم». بعد از اين كه جمله را شهيد آيت االله اشرفی اصفهانی(چهارمين شهيد محراب) شنيد فرمودند:«ايشان (محمدكاظم) شهيد ميشوند». کلهر🌷 https://eitaa.com/piyroo
4.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥✨ 🌷حضور شهید حاج قاسم سلیمانی به همراه خانواده و اهالی روستای پدری (قنات ملک) در آغوش طبیعت... به مناسبت ۱۳ فروردین (روز طبیعت) یادش همیشه جاودان https://eitaa.com/piyroo
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه اعلام خبر شهادت شهید مقداد مهقانی ؛ بیستمین شهید مدافع حرم استان گلستان توسط سردار ملک شاهکوهی ؛ فرمانده سپاه نینوا به خانواده شهید 🔻سرتیپ دوم پاسدار علی ملک شاهکوهی؛ فرمانده سپاه نینوا گلستان به همراه جمعی از مسئولان با حضور در منزل پدر شهید، خبر رسمی شهادت وی را به خانواده این شهید مدافع حرم اعلام کرد. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید مدافع حرم حمید قاسم پور تاریخ و محل تولد: ۱۶/۲/۱۳۷۲ شهرستان سمیرم تاریخ و محل شهادت: ۱۳/۱/۱۳۹۵ خانطومان سوریه شهید قاسم پور متولد شهرستان سمیرم بود. پدرش در سنین نوجوانی عازم جبهه شده بود و افتخار جانبازی داشت و حمید با واژه ایثار و فداکاری از همان دوران کودکی آشنایی داشت. تا سن ۸ سالگی همراه با خانواده به آباده مهاجرت می کنند. از همان کودکی عضو فعال بسیج دانش آموزی و هلال احمر بود و در جلسات حلقه های صالحین حضور چشمگیری داشت. در دوره دبیرستان نیز به عنوان سخنران و مدعو به مدارس می رفت و به دلیل فعالیت های فرهنگی در دوران دانشجویی، به عنوان فرهنگی فرهیخته از او یاد می شد. تاسیس نمایندگی موسسه علمی رزمندگان در شهرستان آباده، مربیگری حلقه های صالحین، همکاری در جشنواره فیلم عمار، همکاری در برگزاری اردوهای راهیان نور از جمله فعالیت های فرهنگی قاسم پور او محسوب می شود. در طی این چند ساله اخیر که دشمنان تکفیری قصد تعرض به مقدسات شیعه و حرم اهل بیت (ع) را داشتند، دغدغه حضور در جبهه سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (س) او را مصمم ساخت که در سال ۱۳۹۴ به عنوان نیروی داوطلب بسیجی به سوریه اعزام شود و با وجود سن و سال کمی که داشت، مورد تحسین فرماندهان قرار گرفت و مسوولیت اطلاعات و عملیات گردان به او محول شد. سرانجام در درگیری شدید که بین مدافعان حرم و دشمنان تکفیری رخ داد، همانند حضرت ابوالفضل العباس(ع) از ناحیه دست، پا و چشم مورد اصابت قرار گرفت و در روز سیزدهم فروردین سال ۱۳۹۵ در سن ۲۳ سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد. https://eitaa.com/piyroo
✯شهید قاسم پور از زبان پدر شهید: - اخلاق حمید زبانزد خاص و عام بود. فوق‌العاده ولایتمدار بود و هرچه در سیره مردان نیک و اولیای خدا مطالعه می کردم در وجود او می دیدم. کار فرهنگی در مدارس و یادواره برای شهدا را بر عهده می‌گرفت و به واسطه این فعالیت های فرهنگی شاخص شده بود. سال ۹۱ دوره فرماندهی دسته را با موفقیت گذرانده بود و در گردان به عنوان مربی اسلحه‌شناسی و تاکتیک نظامی فعالیت می ‌کرد. گاهی اوقات می‌گفتم پسرم چرا این‌قدر تلاش در گذراندن دوره های آموزش نظامی داری؟ تا اینکه بعدها زمزمه رفتنش به سوریه را متوجه شدم. - شب رفتن و خداحافظی حمید، فضای خانه ما خیلی سخت و سنگین بود. چون حمید فرزند اولم بود به خودم اجازه ندادم در منزل از او خداحافظی کنم. مادرش سه بار او را از زیر قرآن رد کرد و نتوانست تا ایوان خانه دنبالش برود و طاقت نیاورد و همان جا نشست. وقتی وضعیت را این‌طور دیدم به خودم اجازه ندادم حمید را در آغوش بگیرم و با او خداحافظی کنم. توی دلم می‌گفتم حسرت دیدار ما تا قیامت می‌ماند، ولی باز طاقت نیاوردم. حمید هم طاقت نیاورد. رفت بیرون و منتظر خداحافظی‌ام ماند. گفتم پسرم در پناه خدا و دستی تکان دادم. بالاخره به هر بهانه‌ای از خانه بیرون زدم. دیدم حمید ماشین را روشن کرده و داخل کوچه منتظر من مانده است. کنار من آمد و همدیگر را در آغوش گرفتیم. لحظه سختی بود. وقتی که رفت انگار به دلم افتاده بود، حسرت دیدار دوباره اش برایم خواهد ماند. - احساس می کنم حمید بیشتر از فرزندان دیگرم در زندگی‌ام حضور دارد. بعد از شهادتش، به عینه حضورش را در زندگی مان دیده ایم. ما اصلاً فکر نمی‌کنیم که حمید در جمع ما نیست. او آن‌قدر زنده است که به واسطه او باب دیگری به روی ما باز شد. شایستگی و سعادتی که نصیب حمید شد به ‌رغم سن کمی که داشت، کار و فعالیتش برای شهدا بود. همه دعا می‌کنند خدا طول عمر بدهد؛ اما من فکر می‌کنم فقط طول عمر مهم نیست، وسعت و برکت در عمر بهتر است. این شایستگی، سعادت و عاقبت بخیری که خداوند به او عطا کرد، به خاطر کارهایی بود که حمید برای شهدا می‌کرد https://eitaa.com/piyroo