#حرف_دل
#سنگرانه
#شهیده_های_گمنام:
.
عده از #دختران #شهید میشوند
آن هم گمنام:❤️
.
دخترانی که چادرشان بوی #زهرا (س)میدهد.💔
.
دخترانی که کارهایشان به چشم نمی آید و با یک قدرت دیگر معامله کردند.🌷
.
دخترانی که بار سنگین #خانه_داری را به دوش میکشند.❤️
ولی به چشم نمی آید:چون #حقوق ندارد🌷
.
چون از روی #لطف این کار را انجام میدهند👌
چون فقط با تغییر دکور خانه،دیگران متوجه میشوند خانه تغییر کرده و کار های دیگرشان به چشم نمی آید😑
.
دخترانی که بوی غذایشان در خانه میپیچد😋
.
به فرزند کوچکشان #قرآن یاد میدهند😍
برایش کتاب میخوانند
به ظاهر خود و کودکشان میرسند🌷
.
در پای #تلوزیون منتظر هستند
منتظر آمدن صدای #کلید...❤️
.
این کار ها بماند
کنارش مشغول #تحصیل هستند📚
.
دخترانی که به دور از چشم و هم چشمی زندگی میکنند و بر #همسرشان سخت نمیگیرند.👌
.
خواسته هایی که در توان همسرشان نیست را به زبان نمی آورند.
.
اینها همان شهیده های گمنامند:❤️
.
#جهاد میکنند فقط در میدان #جنگ نیستند✋️
.
کار میکنند فقط آچار به دست نیستند✋️
.
برای همین میگوییم گمنامند👌
.
آنها علاوه بر چادر خیلی صفات دیگر از مادرشان به ارث برده اند.❤️💔
.
روی مزارشان نمینویسند(شهیده)
چون مثل مادرشان گمنامند💔
این دختران مورد #ظلم واقع نشدند✋️
اینها معنی #زن بودن را درک کردند❤️
اینها #رسالت شریف #مادری را درک کردند.☺️💞
مادرے که در دامنش
قاسم سلیمانی ها✊
احمدی روشن ها✊
و محمدرضا دهقان ها✊
رو تربیت میکنه...
اخه شنیدی که میگن👥
"از دامن زن مرد به معراج میرسه "☝
این
کارِ💞 دختران زینبی 💞 است.
🌹🍃🌹🍃
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
#بانــــــو #حجابتـ🌸🍃 👈رمز ورود به توست! 🔸رمز ورودت با #آرایش_غلیظ هک میشود 🔹با خنده های #بلند ه
#حجــــــابـــــ🌸🍃
#چادرت را سر کن !
از اینجای کار به بعد👈 با توست !
باید شهر را بوی #فاطمه بردارد !
باید هر طرف را که نگاه کردی👀 ،
فرزندان فاطمه را ببینی ،
که دارند برای #یاری_امامشان
آماده میشوند✊ !
#چادرت را سر کن
چادر لباس فرم #فاطمی_هاست !
⚡️اصلا زین پس چادر #نشانه✨ !
آنهایی که میخواهند در #قیام_مهدوی
امامشان را یاری کنند را با #چادر بشناسیم👌 !
#چادر نشانه ای باشد برای کسانی که
دیگر فکر💭 دیده شدن نیستند ؛
اینبار فکر #پسندیده شدن هستند !
#زهرا(سلام الله علیها) باید بپسنددت
و زیر چادرت را امضا✍ کند !
باید #تعهد بدی
که در گردان فاطمی ها✌️
#حافظ حیا و عفت باشی !
باید حواست باشد که امام ؛
#هرلحظه از تو سان میبیند !
در کوچه و بازار و خیابان🏙 !
چادر تو ، #عَلـَم این جبهه ی جنگ نرمِ !
علمدار حیا
مبادا💥 دشمن #چادر از سرت بردارد !
گردان فاطمی باید با چادرش
بوی #یاس را در شهر پخش کند😌 !
علم 📚را تصرف کند...
و سفیر صلح فاطمه در جهان باشد✊ !
" #چادر_خاکی "
اسم رمز گردان فاطمی مهدی است...
🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/piyroo
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
هرگز دلے ز غم چو دل #مجتبے ع نسوخت
ور سوخت زاجنبی،دگر ز #آشنا نسوخت
هر چه پرید به سمت سپر شدن به صورت مادرش
#قامتش یاری نکرد تا گونه مادر بسوخت
#زضربت_سیلے به صورت مادر دل #مجتبے چه سوخت
از کوچه که می شنوے دلت آتش میگیرد ز حال#مجتبے
نقش زمین مادرے است ای #واے_دل_مجتبی بسوخت
چندان دلش از سرزنش#دوستان گداخت
جگر که هیچ قامت#مجتبے بسوخت
#زینب س اشاره به بــرادر میکند
#حســـین ع در غم #امام_مجتبے ع بسوخت
آن دم که سوخت حاصل #زهرا ز سوز زهر
در حیرتم که خرمن گردون چرا نسوخت
تا شد روان عالم امکان ز تن #روان
جنبده ایی نماند کز این ماجرا #نسوخت
#بیگانه ز این مصیبت عظماست بی قرار
آنجا کهبا تمام وجود چو ابر بهار #گریست
آرِ ےخزان گلشنآل#رسول شد
چونابر نوبهار از گریه چشمها #بسوخت
#سلام_بر_جگر_پاره_پاره_ات_ارباب
#سلام_بر_شــهدا
#ڪانال_پیروان_شــهداے_بجنورد
https://eitaa.com/piyroo
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
این نمکـدارترین روضه نمک گیرم کرد
پسرِ فاطمه با دستِ خودش سیرم کرد
روضه یِ کـوچه یِ غمهایِ کـریمِ طاها
در همین اوجِ جوانی به خدا پیرم کرد
مادر افـتاد زمـین و پسر افتاد زمین
مـَردک پست بلافاصله تحقـیرم کرد
چادرِ عصمت و پاکی شده خاکی اِی وای
معجرِ خاکی و خونیشْ زمین گیرم کرد
آمد و زد لگد و بد زد و بد گفت و سَند…
پاره کرد و پس از آن حادثه تکفیرم کرد
پس از آن واقعه هر روز به من گفت: سلام
آن سلام عـاشقِ زَهــر و اَجَـل و تیرم کرد
خواهرم داخلِ این تشت اگرخونِ دل است
روضه یِ بند و غلِ کوفه به زنجیرم کرد
ندبه خوان باش که فرزندِ حسن میآید
جـمـعه یِ آمدنش عـاشقِ تکـبیرم کرد
نــوكـــر نـوشـــت:
من اسیر #حـسنـم فخر به دنیا دارم
هر چه دارم ز کــرمخانه ی #مولا دارم
خواب دیدم که غلام #حسنم ای مردم
این غلامی ز دعای شب #زهـرا دارم
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... #دوشنبتون_امام_حسنی (ع)
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
به نام الله:
.
#شهیده_های_گمنام:
عده از #دختران #شهید میشوند
آن هم گمنام:❤️
.
دخترانی که چادرشان بوی #زهرا (س)میدهد.💔
.
دخترانی که کارهایشان به چشم نمی آید و با یک قدرت دیگر معامله کردند.🌷
.
دخترانی که بار سنگین #خانه_داری را به دوش میکشند.❤️
ولی به چشم نمی آید:چون #حقوق ندارد🌷
.
چون از روی #لطف این کار را انجام میدهند👌
.
چون فقط با تغییر دکور خانه،دیگران متوجه میشوند خانه تغییر کرده و کار های دیگرشان به چشم نمی آید😑
.
دخترانی که بوی غذایشان در خانه میپیچد😋
.
به فرزند کوچکشان #قرآن یاد میدهند😍
برایش کتاب میخوانند🤗
به ظاهر خود و کودکشان میرسند🌷
.
در پای #تلوزیون منتظر هستند
منتظر آمدن صدای #کلید...❤️
.
این کار ها بماند
کنارش مشغول #تحصیل هستند📚
.
دخترانی که به دور از چشم و هم چشمی زندگی میکنند و بر #همسرشان سخت نمیگیرند.👌
.
خواسته هایی که در توان همسرشان نیست را به زبان نمی آورند.
.
اینها همان شهیده های گمنامند:❤️
.
#جهاد میکنند فقط در میدان #جنگ نیستند✋️
.
کار میکنند فقط آچار به دست نیستند✋️
.
برای همین میگوییم گمنامند👌
.
آنها علاوه بر چادر خیلی صفات دیگر از مادرشان به ارث برده اند.❤️💔
.
روی مزارشان نمینویسند(شهیده)
چون مثل مادرشان گمنامند💔
این دختران مورد #ظلم واقع نشدند✋️
اینها معنی #زن بودن را درک کردند❤️
.
اینها کمی عاشقند🌷
.
.
#شهیده_های_گمنام
#شهیده_گمنامم_آرزوست
#وعده_دیدار_کنار_شهدا
#التماس_دعا
#یاعلی #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
می رویم . . .
تا انتقام سیلی #زهرا بگیریم
می رویم تا #شهادت ..!
#مداح_گردان_عمار
#شهیدسیدجعفربشیری
#لشکر۲۷_حضرترسولﷺ
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
🌸🕊✨
🕊
#دلنوشتـــــہ
به چه میاندیشی⁉️
به فراموشیــــمان‼️
یا که #عمار نباشیم برای #آقـــــا
شایـــد راه را اشتبـــــاه رفتیـــــم!
چشمــانت را ببند ای شهیـــ🌹ـــد
مبادا این روزها را
به مادرت #زهرا(س) گزارش دهی😔
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
°✿بِسمِ أَلْلّہِ أَلْرَّحْمَڹِ أَلْرَّحِيمـْ...❀°
🌱#شــهادتانھ (:♥️
#شهید شدن اتفاقے نیست
اینطور نیست کہ بگویے؛
گلولہای خورد و مُرد #شهید
رضایت نامہ دارد...
و رضایت نامہاش را اول
#حسین و علمدارش
امضا میڪنند
و بعد مُهر #زهرا میخورد...!
#آرزوےقلب_ها:)🌹
◦•●◉✿#یازهرا✿◉●•◦🕊#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊 🕊
◦•●◉✿#یازهرا✿◉●•◦
چیست دلچسب ترین حاجت ما از #زهرا...؟
#جمعه_ای با #پسرش صحن اباعبدالله...
🍃اللّٰهُــــــــــمَ عَجِّــــــل لِوَلیِّـــــــکَ الفَــــــرَج 🍃
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌺🍃🌾
🍃
🌾
#خصوصیات_اخلاقی
علـــــی آقا
“منـــــم “
نداشتـــــــ
”مـــــا”
هم نبــود
◽️او در کارها فقط #خـــــدا را میدید
◽️خیلی بی ریا بود و تمام کارهایش در گمنامی بود و مانند مادرش #زهـــــرا بیمزار شد
°•{جاویـــــدالاثر
#شهید_علـــــی_جمشیــــیدی
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
💥وظیفه ما چیست ؟؟؟💥
🔥زنده زنده سوخت....
💥اما آخ نگفت....
😭😭
حسین خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در #آتش می سوخت.
فهمیدیم یک #بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا #ضجه و #ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت #زهرا نمی رسه!
خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود.
دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما #فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
خوب ؟؟؟؟؟؟🤔🤔🤔
😕الان وظیفه ما در مقابل شهدا چیست ؟؟؟
اصلا وظیفه ما در برابر ندای هل من ناصر صاحب الزمان عج چیست ؟؟؟
💥میدونید لبیک گفتن به صاحب الزمان عج چکونه هست در این برهه زمان ؟؟؟
♻️اینکه حضور در اربعین را هر چه پر رنگتر کنیم
👈و اینکه از تهدیدهای دشمن نهراسیم ✅👌
مگر نه اینکه بارها و بارها به تجربه برایمان ثابت شده که تمام نواها و اخبار دشمن جز کذب و دروغ چیزی بیش نیست ✅👌👌👌
💥پس با حضور حداکثری در راه پیمائی عظیم اربعین دست بیعت با حسین زمان (مهدی صاحب الزمان عج) دهیم
💥 و همگام با سایر زائران کمکی باشیم برای هموار سازی بستر ظهور ان شاءالله
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#شهید شدن اتفاقے نیست
اینطور نیست کہ بگویی؛
گلولهای خورد و مُرد.
#شهید رضایت نامه دارد...🥀
و رضایت نامهاش را اول
#حسین و علمدارش
امضا میڪنند
و بعد مُهر #زهرا میخورد...!
#شهادتمآرزوست
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🕊
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
یک زیارت عاشورا،به نیابت ازیک شهید امروز به نیابت از #شهیدعباس _دانشگر🌷 روحش شاد ♦️به نیت تعجی
🌾🍂🌾
شهیــدی ڪہ
ماننـد مادرش #زهرا
بین #در و #دیوار
سوخت و پرڪشیـد...
میگفت:
شناختن دشمن #کافے نیست
باید #روش_های_دشمن را شناخت.
#شهید_عباس_دانشگر
#شهادت_خرداد۹۵_سوریہ
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
#یا_حضرٺ_مادر
#زهـرا ڪه عنایتـش بہ دنیا برسد
باشد ڪه بہ فریاد دل ما برسد
یا رَبّ سببـے ساز ڪه در روز #جـزا
پرونده ما بہ دسٺ زهـرا برسد
#ان_شاء_الله
#یا_صدیقه_طاهره_س
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
📜چند سطری برای شلمچه و شهدایش
♻️شلمچه عجیب بوی #کربلا می داد...
شنیده بودم که #شلمچه بوی چادر خاکی #زهرا می دهد...
آنجا هر کسی به وضوح حس می کرد، به وضوح می دید که مادری هر شب آنجا #مادری می کند.. عطر #فاطمه عجیب پیچیده بود، مهر #مادری عجیب دل ها را آرام می کرد، سکوتش عجیب بود..
هوایش عجیب بود... و #غروبش از همه چیز عجیب تر...
غروب #شلمچه عجیب دل را به بازی می گرفت..
کافی بود سر بر #سجده بگذاری، کافی بود تنها به خاک های گرفته در مشتت نگاهی کنی، دیگر باران بود و چشمان تو، می بارید...
اصلا بارش بارانش عجیب بود، عجیب....
🎋حال تو ای گم کرده راه زندگانی به #شلمچه که رسیدی،پیشانی بر خاک #شلمچه بگذار و با تمام وجود ناله کن که کجایید ای #شهیدان🕊 خدایی❣...یاد کن #شهیدان🕊 شهرت را. یاد کن #شهیدانی را که افتادند تا تو نیفتی! خم شدند که تو ایستاده بمانی! #سوختند که تو #سبزبمانی!
به #شلمچه که پا گذاشتی، پایت را از روی خون #شهدا بردار! زیر پایت خون #شهیددرویشعلی_بختیاری است. شهیدی که راه حسین بن علی (ع) را رفته بود که ما حسینی باشیم و حسینی بمیریم
🌷🌷🌷🌷🌷
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
3⃣#قسمت_سوم
🏴پرتودوم🏴
💢 بایست بر سر #حرفت زینب! که این هنوز اول #عشقیم💘 است.
سال ششم هجرت بود که تو پا به عرصه وجود گذاشتى اى#نفرششم_پنج_تن!
بیش از هر کس ، #حسین از آمدنت #خوشحال شد....
دوید به سوى پدر و با خوشحالى فریاد کشید:
🖤پدرجان! پدرجان! خدا یک #خواهر به من داده است!زهراى مرضیه گفت:
على جان! #اسم دخترمان را چه بگذاریم ⁉️حضرت مرتضى پاسخ داد:
نامگذارى فرزندانمان #شایسته پدر شماست. من سبقت نمى گیرم از پیامبر در نامگذارى این دختر.
💢 پیامبر در #سفر بود...
وقتى که بازگشت، یکراست به خانه🏡 #زهرا وارد شد، حتى پیش از ستردن گرد و غبار سفر، از دست و پا و صورت و سر.پدر و #مادرت گفتند که براى نامگذارى عزیزمان چشم انتظار بازگشت شما بوده ایم.
🖤پیامبر تو را چون جان شیرین ، در آغوش فشرد، بر گوشه #لبهاى خندان☺️ بوسه زد و گفت:نامگذارى این عزیز، کار خود #خداست . من #چشم_انتظار اسم آسمانى او مى مانم.
💢 بلافاصله #جبرئیل آمد و در حالیکه #اشک😢 در چشمهایش حلقه زده بود، اسم #زینب را براى تو از آسمان آورد، اى زینت پدر! اى درخت زیباى معطر! 🌸
#پیامبر از جبرئیل سؤ ال کرد که #دلیل این غصه و گریه😭 چیست ⁉️#جبرئیل عرضه داشت:همه عمر در اندوه این دختر مى گریم که در همه عمر جز #مصیبت و اندوه نخواهد دید.
🖤پیامبر گریست.
#زهرا و على گریستند. دوبرادرت حسن و حسین گریه کردند و تو هم #بغض کردى و لب برچیدى.همچنانکه اکنون بغض، راه گلویت را بسته است..
و منتظر بهانه اى تا رهایش کنى و قدرى آرام بگیرى. و این بهانه را #حسین چه زود به دست مى دهد
💢یا دهر اف لک من خلیل کم لک بالاشراق و الاءصیل
#شب_دهم محرم باشد،.. 🌙
تو بر بالین #سجاد، به تیمار نشسته باشى ، #آسمان سنگینى کند و زمین چون جنین ، بى تاب در خویش بپیچد،جون_غلام_ابوذر، در کار تیز کردن شمشیر🗡 برادر باشد،..
💢 و برادر در گوشه #خیام ، زانو در بغل ، از فراق بگوید و از دست روزگار بنالد.چه بهانه اى بهتر از این براى اینکه تو #گریه ات را رها کنى و بغض فرو خفته چند ده ساله را به #دامان این خیمه 🏕کوچک بریزى.
🖤نمى خواهى حسین را ازاین #حال_غریب درآورى.
حالى که چشم به ابدیت دوخته است و غبار لباسش👕 را براى رفتن مى تکاند.
اما چاره نیست....
#بهترین پناه اشکهاى تو، همیشه آغوش حسین بوده است و تا هنوز این آغوش گشوده است باید در #سایه سار آن پناه گرفت...
💢 این قصه، قصه اکنون نیست.
به #طفولیتى برمى گردد که در #آغوش #هیچ_کس آرام نمى گرفتى جز در بغل_حسین . و در مقابل حیرت دیگران از مادر مى شنیدى که:بى تابى اش همه از #فراق حسین است. در آغوش حسین،چه جاى گریستن ⁉️
🖤اما اکنون فقط این #آغوش_حسین است که جان مى دهد براى #گریستن و تو آنقدر گریه مى کنى که از هوش مى روى و حسین را نگران هستى خویش مى کنى.حسین به صورتت #آب مى پاشد... و پیشانى ات را #بوسه_گاه لبهاى خویش مى کند.
💢 زنده مى شوى و #نواى آرام بخش حسین را با گوش جانت مى شنوى که:
آرام باش خواهرم ! صبورى کن تمام دلم!💗 #مرگ، سرنوشت محتوم اهل زمین است . حتى #آسمانیان هم مى میرند. بقا و قرار فقط از آن #خداست و جز خدا قرار نیست کسى زنده بماند. اوست که مى آفریند، مى میراند و دوباره زنده مى کند....
#ادامه_دارد.....
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
- - ------••~🍃🌸🍃~••------ - -
https://eitaa.com/piyroo
- - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
5⃣7⃣#قسمت_هفتادو_پنج
🏴#پرتوهجدهم🏴
💢انگار مصیبت تو #تازه آغاز شده است.... همه #کربلا و #کوفه و #شام ، یک طرف ،... و این #خرابه یک طرف.
همه غمها و دردها و غصه ها یک طرف
و #غم_رقیه یک طرف.نه زنان و کودکان کاروان و نه سجاد و نه حتى فرشتگان آسمان ، نمى توانند تو را در این غم تسلى ببخشد.... و چگونه تسلى دهند فرشتگانى که خود صاحب عزایند...
و پر و بالشان به قدرى از #اشک سنگین شده است... که پرواز به سوى آسمان را نمى توانند.تنها حضور مادرت #زهرا مى تواند تسلى بخش جان سوخته تو باشد.
پس خودت را به آغوش #مادرت بسپار و عقده فروخورده همه این داغها و دردها رابگشا...
🖤مگر نه بزرگترین آرزوى هر #غریب، رسیدن به #موطن خویش است ؟
و مگر نه مقصد #مدینه در پیش است ؟
پس چرا تو مدام تداعى خاطرات گذشته را مى کنى... و در کجاوه تنهایى خودت ، اشک مى ریزى ؟نمى توان گفت که هر چه بود، گذشت . ولى مى توان گفت که #فصل_مصیبت ، سپرى شد....
اگر چه این فصل به اندازه تمام سالهاى عمر، کش آمد... و اگرچه این فصل ، خزانى جاودانه براى عالم ، رقم زد....
نمى توان توقع کرد که تو اکنون که به مدینه باز مى گردى، تمام خاطرات این سفر را، این سفر پر رنج و راز و خطر را #تداعى نکنى...
💢و براى لحظه لحظه آن ، #درخلوت کجاوه خودت ، #اشک نریزى.
اما تو باید خودت را هم حفظ کنى زینب ! چرا که #کارتو هنوز به #اتمام نرسیده است.پس به یاد بیاور اما گریه نکن.... یزید شما را میان اقامت در شام و مراجعت به مدینه، مخیر ساخت....
و تو و امام، مراجعت به مدینه را برگزیدید. تو گفتى :_✨ما را به مدینه برگردان . ما به سوى جدمان هجرت مى کنیمبه هنگام خروج از شام، یزید #پول_زیادى براى تو پیشکش آورد و گفت :
🖤_این را به عوض #خون_حسین بگیرید. و تو بر سرش فریاد زدى که :
_✨واى بر تو اى یزید که چقدر #وقیح و #سنگدل و #بى_حیایى. برادرم را مى کشى و در عوض آن به من مال مى دهى ⁉️یزید شرمگین سرش را به زیر افکند و پولهایش را پس کشید.یزید به جبران گذشته، #نعمان_بن_بشیر را که مسن تر و مهربانتر و نرمخوتر بود به سرپرستى کاروان برگزید... و به او سفارش کرد که همه گونه با اهل کاروان مدارا کند.
کاروان را از کناره شهرها بگذارند...
و در جاى خوب مقام دهد. و ماموران و محافظان را از اطراف کاروان ، دورتر نگاه دارد تا اهل کاروان معذب نشوند....
💢و نیز دستور داد که بر شترها #کجاوه بگذارند و کجاوه ها را با پارچه هاى #ابریشمین و #زربفت ، زینت دهند و...و تو وقتى چشمت به این پارچه هاى رنگارنگ افتاد،... خشمگین شدى و فریاد زدى : این پارچه هاى الوان و این زینتها را فرو بریزید. این کاروان ، #عزادار فرزند رسول االله است. کاروان را #سیاه بپوشانید تا مردم #همه بدانند که این کاروان #مصیبت_زده شهادت اولاد زهر است. و دستور دادى که علاوه بر آن ، در پس و پیش و میان کاروان #پرچمهاى_سیاه برافرازند...
🖤تا هر کس به این کاروان بر مى خورد،.. بفهمد که چه اتفاق بزرگى در عالم افتاده است... و بفهمد که باعث و بانى این اتفاق که بوده است و بفهمد که... و براى دستگاه یزید #حیثیتى نماند.با #خطبه اى که تو در مجلس یزید خواندى ،... با #تعزیتى که تو در شام بر پا کردى و با خطبه تکان دهنده اى که #سجاد درمسجدشام خواند،...
#یزید بر حکومت خود ترسید..
#ادامه_دارد.....
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
.
#شهید شدن اتفاقے نیست
اینطور نیست کہ بگویے؛
گلولہای خورد و مُرد #شهید
رضایت نامہ دارد...🥀
و رضایت نامہاش را اول
#حسین(ع) و علمدارش
امضا میڪنند
و بعد مُهر #زهرا(س) میخورد...!
#صبحتون_شهدایی 🌷
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
☆∞🦋∞☆
#شهید_نوشتـــــ🌿
°•|اعتقادے به #پول گرفتن براے #مداحے ڪردن نداشتـــــ
با #اصرار زیاد هدیه اے #معنوے دریافتـــــ میڪرد
هروقتـــــ از او مے پرسیدند ڪه سید چرا پول نمیگیرے
میفرمود من اگر این #دنیا براے مداحے پول بگیرم آن دنیا بے بے #زهرا مے فرماید شما پولتـــــ را گرفتے دیگر چه #پاداشے میخواهے؟؟|•°
#سید_مجتبے_علمدار
#مداح_شهید_سید_مجتبے_علمدار
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#دیده_بان
بگو آنطرف چه می بینی؟
غیر آنجا
همه جاست.. #عالم بی خبری..
#دیده_بان
جان #زهرا(س)
بشارتی ده!
حال ما را که می بینی..!
که درد هست
و دوا نیست ...
#گاهی_نگاهی
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
̪̺̬̭̪̺̯
شهیـدی که
مانند مادرش #زهرا
بین #در و #دیوار
سوخت و پرکشیـد...
میگفت:
شناختن دشمن کافی نیست
باید #روش_های_دشمن را شناخت.
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
اسرائیل!
حواست به من هست
من شیر دختر با غیرت ایرانی هستم
که غیرترا از اربابش #امام_حسین ع آموخته است..
و چادر از مادرم #زهرا (س)
به ارث رسیده
اگر به رهبرم #سید_علی نگاه چپ بیندازی
به لطف خدا
سرنگونت میکنیم👌✌️🏿😡
#زن_عفت_افتخار
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo