eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ تنہایی‌یعنی کسی‌نباشد‌از رنج‌هایت‌برایش ‌بگویی،‌یا‌شادی‌هایت ‌را‌به‌او‌ابراز‌کنی‌،خدا گاهی‌از‌عمدانسان‌را‌تنہا‌میگذارد تا‌با‌خودش‌مناجات‌کنیم . . .(: https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
‍ ‍ ﷽ 🕊نحوه شهادت پاسدار شهید مدافع حرم رضا حاجی زاده روز شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۵، بنا بود که یک حمله سراسری از طرف دشمن صورت بگیرد که خان‌طومان را تصرف کنند.البته از شب قبلش که منتهی میشد از روز عملیات، تحرکات دشمن(خمپاره، نیروها و...) برای ما مشخص بود که عملیات بزرگی قراره انجام دهند. از ساعت ۱ تا ۵ بعدازظهر دشمن آتش تهیه نیروها و ... به سمت  نیروهای ما را شروع کردند و کم کم عملیات زمینی(تانک و...) خودشان را انجام دادند. نیروهای ما تصمیم گرفتند جلوی حمله‌ی دشمن و پیشروی آنها را بگیرند و یک جابه جایی از خط اول دفاعی به خط دوم دفاعی انجام شود تا دشمن وارد شهر خان‌طومان نشود.این جابه جایی نیروهای ما از خط اول به دوم اگر دشمن زودتر از نیروهای ما به خاکریز اول میرسید، نیروهای ما را مورد هدف قرار میدادند و تلفات سنگینی میدادیم. آقا رضا علی رغم اینکه میدانست که دیگر برگشتی در کار نیست و دشمنان می آیند و خاکریز اول را میگیرند، ولی در همان سنگری که داشت با تمام شجاعت ماند و شروع کرد به تیراندازی کردن و تلفات گرفتن از دشمن. با این کارشون تا نیروهای ما بتوانن جابه جایی خط اول به خط دوم را انجام دهند، و خداروشکر در این جابه جایی هیچ تلفاتی هم نداشتیم. 💔آقارضا در حین تیراندازی به سمت نیروهای دشمن از ناحیه سر و پهلو مورد اصابت گلوله دشمن قرار میگیرد و به آرزویش می‌رسد. 🥀پیکر آقا رضا به خاطر تصرف دشمن به خاکریزها همانجا ماند و شرایط برگشتی نبود و جاویدالاثر شدند. 🎙راوی: همرزم شهید https://eitaa.com/piyroo
🦋 چـــــــــــــــــادر تو تلافی غروبی است… که در آن روز به زور ازسر حرم پیامبر می کشیدند… چادر تو میراث خون خیمه نشینان ظهر .. و چادر سرکردنت به همین سادگی انتقام کربــــــــــــــــــلا ست... https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پایان فراق پس از ۴۰ سال گمنامی 🔹آیین تشییع پیکر شهید حسین خانی شهید تازه تفحص شده دفاع مقدس دیروز در شهر ایوان‌کی زادگاه این شهید والامقام برگزار شد. 🌷شهید حسین خانی در بیستم بهمن سال ۱۳۶۱ در عملیات والفجر مقدماتی در منطقه رقابیه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و پیکر مطهرش بیش از ۴۰ سال در منطقه بر جا ماند. https://eitaa.com/piyroo
🕊 رفیق‌‌تومجازی‌همه‌بلدن‌خوب‌باشن همه‌بلدن‌علامه‌باشن همه‌‌بلدن‌‌نمازخون‌باشن همه‌بلدن‌تسبیح‌به‌دست‌باشن همه‌بلدن‌اِدعای‌شهیدزنده‌بودن‌بکنن همه،‌همه‌کاری‌ازدستشون‌برمیاد اما‌تواونی‌باش‌که‌درون‌و‌بیروش‌باهم‌مونمیزنه! همونی‌باش‌که‌وقتی‌ کاراتومیبینه بگه‌این‌خیلی‌به‌فکرمنه‌ها !!:) خودت‌حال‌میکنی‌اصلاً🚶🏾‍♂ https://eitaa.com/piyroo
😍 یک بار سر یک موضوع سیاسی با شوهرم بحثش افتاد. با اینکه شوهرم ده سال از حمید کوچکتر بود،آمد بغلش کرد و گفت:《آقا ابراهیم ببخشید اگه خوب حرف نزدم.درسته ما با هم اختلاف نظر داریم ولی با هم برادریم.》شوهرم حسابی خجالت کشید و بهش گفت:《نه حمید آقا چیزی نگفتی که معذرت بخوای》 راوی:خواهرشهید پ.ن:اینگونه بودند ان❤️... 🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به یاد سالک کوی دوست گمنام ِ بی ریا و باگذشت شهیدبهمن کاشانی🌷 آر.پی.جی زن دلیر گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) شهادت: فاو، عملیات والفجر ۸ صَلی اَللهُ عَلیکْ یا اباعبدلله (ع) https://eitaa.com/piyroo
🩸خونم و جانم فدای حجاب 📜فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم لبنانی، «خضر عصام فنیش»: به نام منتقم فاطمه خواهر عزيز... سخن بسیار است و فحوای همه یکی؛ پوشش و حجاب. خونم را فدايت كردم، جانم را به خاطر حجاب فدايت كردم و قبل از من هم هزاران شهيد به خاطر حجاب جانشان را فدا كردند. پوشش ما پوشش فاطمه زهراست و به خدا سوگند که این گنجینه ماست.قلب صاحب الزمان را با لباست جريحه‌دار نگردان. مولايمان فاطمه (س) به خاطر حجابشان به شهادت رسيدند.» https://eitaa.com/piyroo
شما لب چهار راه ایستادی🚦 یک دختر زیبا، یک خانم زیبا پشت فرمان است 🚗 یک چند ثانیه ای یک نگاه به این میکنی👀 عجب تکه ای است. 😋 شد... 😱 نگاهش کردی آنوقت ازدواجت شش ماه عقب میافتد 😫 هی میروی، نمیشود... 😞 میگوید بخاطر اینکه باقلوا خوردی،🍫 از بشقاب پلو محروم شدی🍛 کم من لقمه من اکلانی، امیر المومنین فرمودند: گاهی یک لقمه جلو اشتها را میگیرد 😐 شما یک باقلوا را بخوری اشتهایت نصف میشود. https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید_مهدی_منتظر_قائم ✨ نیمه شعبان سال ۱۳۶۹ بود. گفتیم: امروز به یاد امام زمان(عجل الله) به دنبال پیکرهای شهدا می‌گردیم. اما فایده نداشت! خیلی جست‌وجو کردیم. پیش خود گفتیم: یا ! یعنی می‌شود بی‌نتیجه برنگردیم؟! در همین حین چهار پنج شقایق را دیدیم که برخلاف شقایق‌ها که تک تک می‌رویند، دسته‌ای در یک جا روئیده‌اند! گفتیم حالا که دستمان خالی است، شقایق‌ها را می‌چینیم و برای بچه‌ها می‌بریم. شقایق‌ها را که کندیم،دیدیم یک شهید آنجاست! او نخستین شهیدی بود که پیدا کردیم شهید «مهدی منتظر قائم» 🌷هدیه به روح این شهید بزرگوار https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢از اردوگاه به زندان درها باز شد و با پای پیاده، البته با مراقبتای ویژه، براه افتادیم. مسافت نزدیک بود و چون داخل پادگان نظامی بودیم دست و چشامونو نبستن. وارد محیطی شدیم که شبیه زندان بود. یه محوطۀ کوچیک و تعدادی اتاق بزرگ و کوچیک با در و میله‌های آهنی. اسمش قلعه بود و با دیوارای بسیار بلند محصور شده بود بطوریکه جز آسمون هیچی اطراف ما پیدا نبود. همه جوره اتاق داشت. دوتا آسایشگاه بزرگ که هر کدوم حدود هشتاد، نود نفر جا می‌شد تا اتاقای ۴۰، ۲۰، ۱۵ و ۱۰ نفره. همه اتاقا بصورت دایره وار دور تا دورِ محوطه زندان ساخته شده بود و درها روبروی هم بود که کنترل زندانیا رو برای زندانبانا راحت‌تر می‌کرد. بین اتاقا تقسیم شدیم و به هوای ملحق چند نفراز بین خودمون بعنوان ارشد انتخاب کردیم و تلاش داشتیم که وضع و اوضاع رو در اختیار خودمون بگیریم. ولی خیلی زود بعثیا دخالت کردن و وقتی متوجه شدن ما ارشد و انتظامات برای خودمون انتخاب کردیم سریع همه اونارو با احترامی کنار زدن و یه نفر بنام علی‌کُرده که ظاهرا علی‌اللهی بود و با بعثیا همکاری می‌کرد رو بعنوان رئیس اردوگاه تعیین کردن و اونم چند نفر از دوستاش رو سرپرست اتاقای مختلف کرد و اوضاع تحت کنترل کامل بعثیا قرار گرفت. مقداری اذیت و آزار و کتک‌کاری کردن البته نه به اون شدت تکریت۱۱. بیشتر هدفشون، زهرِچشم گرفتن از ما و تسلط بر اوضاعی بود که در ملحق از کنترل و اختیارشون خارج شده بود. می‌شه گفت یه کاری شبیه کودتا انجام دادن. اما داشت کار از جای دیگر خراب می‌شد. دو سه تا سرباز و درجه دار بسیار عقده‌ای و بعثی هم بودن که خیلی دلشون می‌خواست بچه‌ها رو توی این ماهای پایانی بزنن و شکنجه کنن. از همه خبیث و خشن‌‎تر یه درجه دار ارمنی بنام یوسف و یکی دیگه بنام یحیی بودن. همین یوسف یه بار که توی ملحق می خواست افرادی رو بزنه همه هوِش کردن و این عقده شده بود براش و منتظر فرصتی بود که زهر خودشو خالی کنه. به محض ورود ما به زندانِ قلعه شروع کردن به اذیت و آزار‌کردن. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 تقویم تاریخ روز 20 خرداد سال 1347 را نشان می‌داد که شهید محمدرضا فرجادی کوشا پای به عرصه گیتی نهاد، با گذر از دوران کودکی مانند هم سن و سال‌های خود به جهت تحصیل علم و دانش به مدرسه رفت، در آن روزها بود که در پی تربیت اسلامی در محیط خانواده به سوی مسجد روی آورد و نجوای دلنشین قرآن و فریاد پرصلابت تکبیرش هنوز در یاد و خاطره نمازگزاران مسجد المهدی (عج) محله ی باغ خزانه در منطقه 17 تهران مانده است. با فرارسیدن پیروزی انقلاب اسلامی ایران در حالی که هنوز 10 سال بیشتر از عمر خود را پشت سر نگذاشته بود، ولی سن کم و جسم کوچک‌اش مانعی در سر راه فعالیت‌های او نبود و همپای اقشار مختلف ملت ایران، با تلاشی خستگی ناپذیر در صحنه‌های مورد نیاز نهضت انقلاب اسلامی حضور پیدا می‌کرد. https://eitaa.com/piyroo
✯ین شهید والامقام علاقه بسیاری به شرکت در دعای پرفیض کمیل و نماز عبادی -سیاسی جمعه و نماز جماعت داشت و مقید به شرکت در آنها بود و در تبلیغ فرهنگ انقلاب اسلامی با توزیع کتاب‌ها و نشریات فرهنگی -مذهبی نقشی فعال را ایفا می‌کرد. وی که دارای روحی بلند و ایمانی راسخ بود بسیار دوست داشت که به جمع با صفای نیروهای بسیج ملحق شود ولی سن کم او مانع از این می‌شد که به صورت رسمی به عضویت بسیج در آید ولی با این حال در تمامی فعالیت‌های تأثیرگذار نیروهای انقلابی، در آن روزگار ایران اسلامی در کنار دوستان و همسنگرانش به تلاش می‌پرداخت. https://eitaa.com/piyroo
✯سرانجام در فروردین سال 1360، شرایط سنی وی برای حضور رسمی در سنگر بسیج مهیا شد و در سن 13سالگی به آرزوی خود دست یافت و به عضویت بسیج در آمد و ضمن فراگیری آموزش‌های عقیدتی-نظامی در پایگاه مقاومت بسیج مسجد المهدی(عج)، با داشتن روحیه‌ای پرتلاش و خستگی ناپذیر به عنوان رابط بین پایگاه بسیج، سپاه و دیگر نهادهای انقلابی در زمینه امور تبلیغات به فعالیت پرداخت و این مسئولیت را تا زمان شهادت بی‌وقفه ادامه داد. در آن روزگار وی اشتیاقی وصف ناشدنی برای حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل و دفاع از دین و انقلاب اسلامی داشت که با شهادت همسنگران بسیجی‌اش، شهیدان محسن خراسانی و محمد غلامی و نیز شهادت داماد خانواده فرجادی، شهید حسین فرجادی کوشا، که یکی از جان برکفان ارتش جمهوری اسلامی ایران در عملیات رمضان بود، این شوق دوچندان گشت و دیگر تاب و تحمل دوری از جبهه و ماندن در شهر را نداشت. https://eitaa.com/piyroo
✯برای عزیمت به جبهه‌ها و پیوستن به جمع رزمندگان، بارها از طریق مراکز مختلف اعزام اقدام کرد و هر با به دلیل کمی سن با مخالفت و ممانعت مسئولان مواجه می‌شد، او نیز مانند بسیاری از هم سن و سال‌های خودش با دستکاری شناسنامه خود و افزودن 2 سال به سنش با گریه و خواهش توانست موافقت مسئولان اعزام را به دست آورد. وی برای کسب آمادگی و گذراندن آموزش‌های لازم برای نبرد با دشمن متجاوز به همراه دیگر بسیجیان به پادگان غدیر اصفهان اعزام شد و در بهمن سال 1361 به خیل عظیم رزمندگان ایران اسلامی در جبهه‌های غرب کشور پیوست؛ هنگام حضور در جبهه غرب کشور در ارتفاعات قصر شیرین و در خطوط پدافندی به عنوان بی‌سیم‌چی به انجام تکلیف در راه نبرد با دشمن و دفاع از انقلاب اسلامی می‌پرداخت. https://eitaa.com/piyroo