eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر گناه کردم خدا به روم نیاوردی چرا زخمی شدم ابری شدم بازم به من کردی نگاه 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹آیت الله بهجت دست روي زانوي او گذاشت و پرسید جوان #شغل شما چيست⁉️ گفت: #طلبه هستم. آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوي و لباس سبز مقدس #سپاه را بپوشي. ️ 🔸آآیت الله بهجت پرسید اسم شما چیست⁉️ گفت: فرهاد😊 #آیت_الله_بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا #عبدالمهدي بگذاريد. شما در تاجگذاري ✨امام زمان (عج) ‌به #شهادت خواهيد رسيد🌷. 🔹شما يكي از سربازان #امام_زمان (عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنید👤 شهیدعبدالمهدی کاظمی؛ شهیدی🌷 که طبق تعبیر آیت الله بهجت برای خوابی که دیده بود، درشب تاج گذاری👑 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در 29 آذر ماه 1394🗓 درسوریه به #شهادت رسید #شهید_عبدالمهدی_کاظمی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج https://eitaa.com/piyroo
#زرنگ_باش_وهمه_کارهاتو_برای_خدا #انجام_بده👌👌 🌹 #شهید_مطهری ✍عابدان عارف که عبادتشان توام با حضور و خضوع و استغراق است #بالاترین_لذت‌ها را از عبادت می‌برند. در زبان دین از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. ایمان حلاوتی دارد فوق همه حلاوتها. 🍃لذت معنوی آنگاه مضاعف می‌شود که کارهایی از قبیل کسب علم، احسان، خدمت، موفقیت و پیروزی، از #حس_دینی ناشی گردد و #برای_خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرار گیرد. 📚استاد مطهری؛ انسان و ایمان، ص۴۳ https://eitaa.com/piyroo
#ای_شهید! سربنـد يا حُسينت🚩 نشان از #عشقی_کهن دارد عشقی♥️ که تمام مبتلايان را نيازمند شفا✨ می‌کند شفايی از جنس #شهـادت ... #شهید_محمودرضا_بیضایی #شهید_مدافع_حرم 🌷 https://eitaa.com/piyroo
گریه ڪن امام حسین عليه السلام بود. از اونایے ڪہ گریه ڪردنش با بقیه فرق مےکرد. وقتے از مجلس روضه امام حسین مےآمد بیرون چشمانش سرخ شده بود، از بس گریه مےڪرد. ڪارهاش طورے تنظیم می شد ڪہ به روضه امام حسین عليه السلام برسہ ، هر جا روضه بود مےدیدیش.. روزے چندبار زیارت عاشـورا مےخوند، همیشه هم مےگفت: «من توی بغل تو شهیـد مےشم.» حرف اون شد. تو بغل من شهیـد شد اونم با گلـوی بریده روی سنگ قبرش با خط درشت نوشتند: « هذا محب الحسین عليه السلام ». راوی: https://eitaa.com/piyroo
اما ای دهر...! اگر رسم بر این است ڪہ صبر را جز در برابر رنـج نمـےبخشند و رضاے او نیز در صبــر است، پس این سر ما و تیغ جفاے تو... « شمربن ذی الجوشن » را بیاور و بر سینہ ما بنشان، تا سرمان را از قفا ببرد، و زینب را نیز بدین تماشاگہ راز بنشان... 🌷 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حےعلےالصلاه اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی #شهیدحامدبافنده 🏴 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
خداوند می فرماید : ✳️{وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ} ✔️«و الله را زیاد یاد ڪنید تا رستگار شوید.» https://eitaa.com/piyroo 🕊
#چهارمین_طرح چه حسی بهتون از تصویر شهید اومد برامون بفرستید به پی وی ادمین کانال تا در کانال قرار دهیم منتظر متن های شما همسنگران هستیم @montazer_61 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
✍پنجمین نوشته یکی از کاربران درباره عکس شهید چهارمین طرح #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
دلنوشته ای برای شهدا 🌹❤️🌹 سلام شهدا .... دلم خیلی واسه حرف زدن با شما تنگ شده بود واسه حرف زدن با تک تک تون 😊 از شهید چمران گرفته تا شهید خرازی از شهید خرازی گرفته تا شهید باکری ها از شهید ابراهیم همت و ابراهیم هادی گرفته تا شهید تورجی زاده و از شهید تورجی زاده تا شهید حججی ❤️🌹❤️ خیلی دوستتون دارم. ... من متحول شدنمو مدیون شما ها هستم مدیون شما که برای کشورتون برای دین و ناموستون از جونتون مایه گذاشتید همه جوره پایبند عهدم بین خدا و شما هستم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ای شهدا میدونم که همه شما زنده اید خود خدا تو قرآن میگه شهدا زنده اند. ... من باور دارم این حرفو و بش رسیدم 😊☺️😊 ای شهدا واسه ما جوون ها خیلی دعا کنید ، دعا کنید عاقبت به خیر بشیم 🙏🌹🙏🌹🙏 الهی آمین. ... https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 💢قسمت هفتاد و سوم: چاهای توالت رو تخلیه نمی کردن من پیشاپیش بخاطر نقل این خاطره عذرخواهی می کنم ، ولی نمی شود برخی از حقایق رو کتمان کرد و نگفت. همه این خاطرات برگهایی از تاریخ پر فراز و نشیب دفاع مقدس و اسارته و باید بگوش تموم دنیا و بشریت بر روی کره زمین برسه و دنیا بدونه که مردم ایران با چه کسانی می جنگیدن و جنگ ما رو یه اختلاف مرزی ، یا جنگ شیعه و سنی و قومی و زبانی جلوه ندن. برای هر دو بند که هفت آسایشگاه داشت و تقریبا ۸۰۰ نفر توی این دو بند اسیر بودن فقط شش توالت وجود داشت. اونم تمام وقت در اختیار بچه ها نبود. در شبانه روز فقط چهار ساعت حق استفاده داشتیم. صبح بین دو تا دوساعت و نیم هواخوری داشتیم و بعد ظهر هم یه ساعت ونیم. توی این مدت کوتاه باید ۸۰۰ نفر استفاده می کردن و چاهها سریع پر می شد. چن ماه اول عمدا چاها رو تخلیه نمی کردن. اول کثافات از سنگ می زد بیرون و کار مشکل میشد و بعدش کم کم میومد بالا و تمام سطح داخل توالت رو می گرفت و نهایتا راهروها پر می شد و گاهی به اندازه ای اوضاع خراب و بحرانی می شد که تا یکی دو وجب بالا میومد و اصلا امکان نشستن حتی داخل راهروها هم نبود و در قرن بیستم بچه های مظلوم ناچار بودن که نیم خیز یا ایستاده قضای حاجت کنن و حتی بعضا بعلت کمبود آب یا اصلا نمیشد پاها را شست و با همون پاهای نجس بر می گشتیم داخل آسایشگاه . از این بدتر این بود که در شبانه روز ۲۰ ساعت رو داخل آسایشگاه زندانی بودیم و درها برومون بسته بود و نه دسترسی به توالت داشتیم و نه شیر آب. در حالی که خیلی راحت میشد گوشه آسایشگاه یه توالت می زدن یا حداقل به خودمون اجازه می دادن این کارو بکنیم . ولی برای تحقیر کردن اسرا و اذیت و آزار روحی و جسمی دادن به بچه ها این کار رو انجام نمیدادن. توالت ما در مدت ۲۰ ساعت داخل تنها یه سطل بزرگ بود که گوشه ای از آسایشگاه گذاشته بودیم و بچه ها یه پتوی رو آویزون کرده بودن. سطل پر میشد و هر روز دو نفر مسئول سطل دستشویی بودند باید دو طرف اونو می گرفتن و با چه زحمتی می بردن و خالی می کردن که قبلا ماجرای اونو توضیح دادم. ادامه دارد ⏪ 🏴 https://eitaa.com/piyroo
🍂 🔻 💢قسمت هفتاد و چهارم: تزریقی های اسارت وقتی پای ایران و امام پیش میومد آنچنان عزتی از خودشون نشون می دادن که بارها اتفاق افتاد افسران بعثی رو ناچار به اعتراف به این نکته کردن که ما اسیر شماییم نه شما اسیر ما. در ایران شنیده بودیم که معتادای تزریقی از یه آمپول مشترک استفاده می کنن ، ولی باورمون نمیشد شرایطی پیش بیاد که خودمون به این وضعیت گرفتار بشیم. وقتی که افراد خیلی بدحال رو می بردن بهداری (بهداری که چه عرض کنم، یه اتاقک کوچک با چن تا سُرم و سرنگ و تعدادی قرص و کپسول و باند که اگه همشو جمع می کردی تو یه کارتون جا میشد) هر تعدادی که بودن از پنج نفر تا بیست نفر، همه رو با یه دونه سرنگ و سرسوزن آمپول می زدن. همین مسئله باعث رواج بیماری های مسری بین بچه ها میشد و کسی که می رفت بهداری با یه مرض جدید برمیگشت. بعلت استفاده مشترک از سرنگ، نوعی مرض در اردوگاه رایج شد که تا ایران هم ادامه داشت و تعدادی که مبتلا شده بودند در ایران معالجه شدند. گذشته از جنبه بهداشتیِ اش ، یه نوع شکنجه محترمانه برای افراد بود و سرسوزن برای نفرای آخر اونقد کُند میشد که انگار یه میخ رو تو بدن فرو می کردن و هم اینکه سوزن بیرون میومد، خون میزد بیرون و جاری می شد. اگه کسی نمی دونست فِک میکرد طرف از پشت چاقو خورده. خلاصه از هر راهی ، حتی تو بهدارای شون برای اذیت و آزار بچه ها کوتاهی نمی کردن و هر چی به فکرشون می رسید فوری انجام میدادن. آمپول زدن تو اسارت اونقد زجرآور و ترسناک شده بود و امکان ابتلا به امراض مسری بالا بود که بسیاری از بیماران ما ترجیح میدادن اصلا به بهداری مراجعه نکنن و با درد و بیماری خودشون بسازند تا با کمک بهیاران خودمون بتدریج بهبودی حاصل بشه. گذشته از استفاده مشترک از آمپول و خطرات و پیامدای اون، معمولاً و خصوصاً در ماهای نخستین اسارت، رفت و برگشت بیماران به بهداری همراه با تحقیر و کتک کاری بود و حتی بعضی وقتا بیماران بشدت بدحال رو به اتهام تمارض زیر کابل گرفته و می زدند. مجموعه این رفتارای خشن باعث میشد کمتر مریضی باشه که رغبت کنه بلند بشه و برای رفتن به بهیاری ثبت نام کنه. مریض از نظر بعثی ها کسی بود که در حال جون کندن بود و توانایی کوچکترین حرکتی نداشته باشه. نتیجه این رفتار غیر انسانی این بود که یه مریضی ساده تبدیل به مریضی مزمن میشد و مرگ و میر بین بچه ها در شش ماه اول بشدت افزایش پیدا کرد. خاطرات طلبه آزاده رحمان سلطانی ادامه دارد ⏪ 🏴 https://eitaa.com/piyroo
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق‌ الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀 🏴 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حےعلےالصلاه اذان بسیار زیبا با صدای ملکوتی #شهیدحامدبافنده 🏴 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
"عِندَما أَتَذكَّر أَن كُلَ شَئْ بِيَدَالله يَطمئِن قَلبى" 🕊وقتى يادم ميفته كه همه چيز دست خداست قلبم اروم ميگيره.... 🏴 https://eitaa.com/piyroo
#ڪلام_شهید 🌼اگر آیندگان پرسیدند که چرا به جبهه رفتم و شهید شدم ؛ بگویید: من از آموزگاری چون حسین(ع) در سرزمینی چون ڪربلا و در زمانی چون‌ عاشورا ، درسِ عشق و شهادت و آزادمردی گرفته‌ام و معلم به من گفت: «انی لا اری الموت الا السعادة و الحیوة مع الضالمین الا...» مرگ برای من چیزی جز شهادت و افتخار، و زندگی با ظالمین جز خواری و ذلت نیست. طلبه مجاهد و عارف متولد روستای قناتغستان کرمان شهادت : ۱۷ سالگی ۲۲ بهمن ۱۳۶۴ فاو ؛ عملیات والفجر ۸ #شهید_حسین_قاضی‌زاده #روحش_شاد_‌با_ذکرصلوات https://eitaa.com/piyroo
🌹شهیدی که دوست داشت حرّ امام حسین علیه السلام باشد🌹 #شهید_محمد_تقی_شمس خواندن زیارت عاشورا شده بود کار هر روزش... شلمچه بود که چشماش مجروح شد. کم کم بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد.. با ضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می داد هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد. پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت برایش زیارت عاشورا می خواندم... اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم... 10 صبح بود که از من پرسید: بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟گفتم: روزعاشورا... گفت : دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین علیه السلام بشم... ظهرکه شد.گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد... بعدهم گفت :برایم سوره ی فجر بخون، سوره ی امام حسین(علیه السلام)... شروع کردم به خوندن ... به آیه «یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد.. گفت: دوباره بخوان... 13 یا 14 بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد... هنوز سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه... گفت: بابا! مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز... گفت:پس خداحافظ... قرآن روگذاشتم روی میز برگشتم... انگار سالها بود که جون داده... تازه ظهرشده بود...ظهرعاشورا... https://eitaa.com/piyroo
golchinhazratroghayyeh24.mp3
4.51M
#حاج_میثم_مطیعی 🔳 ای یاس بابا سوز صدامو با گریه میگم دلتنگیامو...😔💔 ✨ دیشب خواب بابا رو دیدم دوباره😭 #پیشنهاددانلودبسیارمحزون🌷🙏 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا