eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
16.4هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر از گناه مطهری... "رجایی"هست که.. "بهشتی"شوی... اگر با "هنرِ"شهادت آشنایی... "مُفتح"درهای بهشت خواهی شد... اگربا"همت"تقوا پیشه کنی... "صیاد"دلها می گردی... اگر با"آوینی"همراه شوی... شهید"اهل قلم"خواهی شد.. https://eitaa.com/piyroo
💢هیس...پلیس ها بی صدا گریه می‌کنند آهسته تر در آغوش هم فریاد بزنید مبادا صدای گریه هایتان را بشنوند مبادا ب بفهمند ک خسته شده اید ن خسته نشده اید کمی دلتنگ اید دلتنگ رفقایتان همان هایی ک همیشه کنارتان بودند خسته بودید همدیگر را ب آغوش میکشدید اما حالا باید ی تکیه از سنگ سرد مزارش را در آغوش بگیری میدانم حق داری مگر یک مرد چقدر توان دارد؟ رفتن رفقایش را ببیند با بغض لبخند بزند خسته ای میدانم الهی... هیچ مسافری از رفقایش جانماند جاماندگی سخت است اما محکم باش بخند تا مبادا بگویند جا زد تو جا نزدی تو فقط کمی برای دردهایت آغوش میخواهی... یک آغوش مردانه... https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی بمباران شیمیایی شد ماسکش را به یکی از رزمنده‌ها داد! در بیمارستان از شدت تشنگی روی کاغذ نوشت: جگرم سوخت آب نیست؟! و بعد به شهادت رسید!.... الله ملیحی🌷 https://eitaa.com/piyroo
📚 عنوان کتاب:خاک پای قدمهایت 🔻رمانی جذاب و خواندنی با محوریت زندگی سراسر افتخار فرمانده شهید حاج احمد کریمی ✍ نویسنده: مرتضی احمر https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌱 بِسْمِ اللُّهُِ الْرَّحْمنِ الْرَحِیم «لَا مَلْجَاَ مِنَّ اللُّهِ اِلّا اَِلَیْهِ» توبه ۱۱۸ •┈—┈—┈✿┈—┈—┈• خدایا جز تو پناهی ندارم https://eitaa.com/piyroo
🕊چند ماه قبل از شهادت محمودرضا یک شب خواب شهیدهمت رادیدم. دیدم دقیقا در موقعیتی که در پایان بندی اپیزودهای مستند سردار خیبر نشان می دهد، با بسیجی هایی که کنار ماشین تویوتا منتظر حاج همت هستند تا با او دست بدهند،ایستاده ام. حاج همت با قدم های تند آمد و رسید کنار تويوتا. من دستم را جلو بردم. دستش را گرفتم و بغلش کردم. هنوز دست حاج همت توی دستم بود که به او گفتم: «دست ما را هم بگیرید» منظورم شفاعت برای باز شدن باب شهادت بود. حاج همت گفت: «دست من نیست» و دستم را رها کرد.😞 از همان شب تا مدتی ذهنم درگیر این موضوع شده بود که چطور ممکن است دست شهدا در برآوردن چنین حاجتی باز نباشد. فکر میکردم اگر چنین چیزی دست شهدا نیست، پس دست چه کسی است؟!😢 تا اینکه یک شب که در منزل محمودرضا مهمان بودم، خوابم را برای او تعریف کردم. خیلی مطمئن گفت: «راست گفته ، دست او نیست!» بیشتر تعجب کردم. بعد گفت: «من در سوریه خودم به این نتیجه رسیده ام و با یقین میگویم هرکس شهید شده، خواسته که شهید بشود. شهادت شهید فقط دست خودش است. 🌷 https://eitaa.com/piyroo