#سلام_امام_زمانم💚
با حساب دل خود هرچه شمردیم نشد
بی ریا هیچ دعایی به تو تقدیم نشد
انتظار فرج و دیده تر کافی نیست!
ندبه و عهد به هنگام سحر کافی نیست!
آی مردم پسر فاطمه تنهاست هنوز
قرنها رفته و او منتظر ماست هنوز💔
🌤اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
زیارتنامه شهدا🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
🕊یادشهدا باصلوات
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
شمیم پیرهنی با نسیم صبح فرست
که چشم در رَهَم ای گل، به بوی درمانت...
#شهید_عسگر_زمانی🕊
#صبـحتون_شهـدایـی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#تلنگر⚠️
-حواسِتهست...؟!
_به خودت/:!
_به اعمالِت/:!
_به گناهات/:!
-که باید جبران کنی و مدام؛
-امروز و فردا میکنی✋!!
-خودتو جلوی آینه نگاه کن🪞...
-داره میگذره..(:
-عمرِت سَر برسه چی...؟)
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌹۱۷ مرداد، روز خبرنگار بر طلایهداران جبهه آگاهی گرامی باد💐
ایکاش بودید برایمان ازجبهه های امروز گزارش می کردید
ایکاش خبری از آمدن آن عزیز دل زهرا سلام الله علیها برایمان می آوردید
شهیــ🌷ــد
شد
هر کـس
عاشق شد . .
یادتان تاابد جاودان باد
سلام بر
شــــهیـــــــ🌷ــــدان
#اللهم_ارزقناشهادت
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✨ محسن آیه آرم سپاه "وَاعدوُا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَه" را باور كرده بود. همیشه بالای جیب سمت چپ لباسش یك تكه پارچه مشكی میدوخت كه رویش "السلام علیك یافاطمه الزهرا" نوشته بود.
در منطقه جایی زمینگیر شده بودیم، وقتی تانك خودی آمد خیلی ابراز خوشحالی كردیم. محسن گفت: "فكر كردید این به شما قدرت میدهد، نه". دست زد به نوشته "یا فاطمهالزهرا"ی لباسش و گفت: "اینها قدرت میدهند.
...روز عيد قربان بود. يكدفعه از جايي كه حاجی بود، صدای انفجار آمد، دود و خاك بلند شد. داد زدم يا فاطمه زهرا و سمت حاجی دويدم. اصلا حواسم به ميدان مين نبود. بالای سرش رسيدم، روی زمين افتاده و بدنش پارهپاره شده بود. اولين چيزی كه نظـرم را جلب كرد، نوشته السلام عليك يا فاطمه الزهرا(سلاماللهعلیها) روی لباسش بود.
#ایام شهادت 🕊
#شهیدمحسن دین شعاری🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
◗مـــــن زینبی امــــ😌"
محـــــالــه بگـــــذارم …
️
#زن_عفت_افتخار
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوری زندگی کنید که پدرتون این طوری ازتون راضی باشه
بوسه پدر شهید عباس بابایی بر پای پسرش ...
#شهید_عباس_بابایی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▶️رجز خوانی "شهید محسن خزایی" برای تکفیریها در جمع مدافعان حرم ایرانی و افغانستانی.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
امام صادق (ع): هرکس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفرههای نور بنشیند، باید از زائران امام حسـین (ع) باشد.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
راوی:همسرشهید
✨گوشه ای از خصوصیات اخلاقی شهید مدافع حرم احمداسماعیلی...🕊
«دعا میكردم خدا عمر مرا به ایشان بدهد.» علت این دعایش را مثمرثمر بودن حضور همسرش میداند. خیلی ذهن فعالی داشت.
روزی را به یاد ندارم كه فقط به یك كار مشغول بوده باشد. اگر مأموریت نبود و خانه بود، به كارهای بسیج و مسجد رسیدگی و كارهای خانه را انجام میداد میكرد و خلاصه همزمان چندین مسئولیت را برعهده داشت.
من از خدا میخواستم عمر طولانی به او بدهد چراكه وجودش برای همه نفع داشت. از فعالان بسیج پایگاه حضرت زهراسلام الله علیهادر محله امامزاده قاسم علیه السلام.
حاج احمد دغدغه دار بود، همیشه در حال جمع کردن خاطرات از خانواده شهدا بود، و همیشه به دیدار خانواده ی شهدا میرفت، او دست خالی به خانه شهدا نمیرفت. برایشان از این گلدانها میبرد. در فصل بهار گل بسیار زیبایی میدهد. و از این گلدانها هدیه میبرد.
؛ تا لحظه آخر داشت زیارت عاشورا میخوند.
تاریخ شهادت: ۳ اسفند ۹۴
محلشهادت: حلب سوریه
نحوهشهادت: از ناحیه پهلو مجروح شد و درست در شب شهادت حضرت زهرا(سلاماللهعلیها ) به شهادت رسید.💔
مزارشهید: گلزار امامزاده قاسم(علیهالسلام )
#شهیداحمداسماعیلی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌱عاشق #محرم و سینهزنی بود، مخصوصاً که لشکر او به نام مقدس #امام_حسین (ع) بود، ایام محرم شور و حال دیگری در آن پیدا میشد و گردانها به روش سنتی عزاداری میکردند.
بعضی وقتها که دوستان نزدیک در سنگر جمع میشدند، حسین با بازوی قطع شده دستش سینهزنی میکرد.
حاجحسین تا نامی از سیدالشهدا (ع) میآمد، به پهنای صورت اشک میریخت و از شدت گریه شانههایش میلرزید.
#شهیدحسین خرازی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
به_عشق_اربعین_آقا_سید_رضا_نریمانی.mp3
9.28M
به عشق اربعین آقا
🎤کربلایی سیدرضا_نریمانی
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
هر بار که یکی از دوستانش شهید میشد خیلی غصه میخورد و میگفت: من از دوستانم جا ماندم. همیشه میگفت: دعا کن که من #شهید شوم.
من هم میگفتم: الان نه در 50 سالگی.
او هم میگفت: شهادت باید در #جوانی باشد. میگفتم:بعد از شهادتت من چه کنم با دو بچه.
میگفت: تو هم مثل باقی همسران شهدا
یک روز به سجاد گفتم: سجاد جان چند بار رفتی دیگر بس است نرو. گفت: جواب #حضرت_زینب(س) را در قیامت چه میدهی؟
سجاد قبل از رفتن،خیلی سفارش بچهها را کرد.میگفت: من از تو مطمئنم که میروم و خیالم آسوده است که تو میتوانی بچهها را خوب تربیت کنی..
در روز آخر که می خواست سوریه برود دخترم هانیه خواب بود.رفت یک دل سیر بوسش کرد. من قرآن، آب و گل را آماده کردم تا بدرقهاش کنم، گریه امانم نداد. سجادم را از زیر قرآن رد کردم. گفتم: برو دست حضرت زینب(س) به همراهت. مراقب خودت باش. او هم دم در آسانسور ایستاد و به من گفت: تو هم مراقب خوبیهایت باش🥺
#شهید سجاد دهقان🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
در نوجوانی ؛
مرگ "اَحلَی مِن عسل" نیست
این کار تنها از شهادت بر میآید
#شهید_رمضان_صاحبقرانی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: رحمان سلطانی
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: رحمان سلطانی
💢 قسمت دویست و هشتاد و ششم
توطئه گروگانگیری
روزانه بین دو تا سه هزار نفر آزاد میشدن و هر روز از تعداد اسرا تو عراق کم میشد. بچههای اردوگاه تکریت ۱۱ که همرزمای ما بودن دو هفته قبلش آزاد شده و برگشته بودن به ایران. حتی اسرای دو سال آخر جنگ که دو سال بعد از ما اسیر شده بودن دسته دسته آزاد میشدن و خبری از ثبت نام و آزادی ما نبود. روزای پایانی نوبت به اردوگاه ۱۸ بعقوبه رسید به عنوان آخرین اردوگاه رسید. از سوله ها شروع کردن و دسته دسته جلو چشمان ما میرفتن و ما فقط نظارهگر بودیم.
گر چه ما از آزادی برادرامون خوشحال بودیم و اصلاً برامون مهم نبود اونا زودتر آزاد بشن یا ما ، اما شواهد و قرائن از توطئهای خطرناک حکایت می کرد که برای ما چیده بودن.
شایعه ای به سرعت توی اردوگاه پیچید و اون این بود که بعثیا تصمیم گرفتن ما رو به عنوان گروگان نگه دارن و بجای ما تعدادی از پناهندهها و منافقین رو بفرستن و حتی بعضی مدعی بودن که پناهندهها و منافقین رو تو اتوبوس هایی که قرار بود ما رو با خودش به ایران ببره مشاهده کردن. واقع قضیه هم همین بود که اردوگاه ۶۰۰ نفره ما تماما تبعیدی از اردوگاهای مختلف عراق بود که جاسوسا تکتک این اسامی رو به عنوان روحانی، پاسدار، فرمانده و سردسته خلافکارا به بعثیا داده بودن و قضیه تبعید و جداکردن این تعداد از بین هزاران نفر بی دلیل نبود. با قوت گرفتن شایعه و خالی شدن اردوگاه بعقوبه و آزاد شدن اکثر اسرای اون و نبودن نام و نشانی از اومدن صلیب و ثبت نام ما، موجی از نگرانی و اضطراب اردوگاه کوچیک مارو فرا گرفت و خون همه بجوش اومده بود. اتوبوسا اومده بودن ولی خبری از صلیب سرخ نبود. جای درنگ نبود باید کاری میکردیم. از اونجایی که عادت کرده بودیم به کار شورایی و تو اینجور مواقع عقلمون رو روی هم میریختیم و تصمیم میگرفتیم، خیلی سریع همه رفتیم داخل آسایشگاها و شروع کردیم به شور و مشورت. نظر اکثریت بر این قرار گرفت که حالت هجومی به خودمون بگیریم و شورش کنیم. همه، هم قسم شدیم یا همه ما رو به رگبار میبندن و همینجا به شهادت میرسیم و یا مجبورشون میکنیم که صلیب سرخ رو خبر کنن و ما رو هم مانند بقیه اسرا آزاد کنن.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨