ماجراي انار خوردن حاجهمت
يك روز حاجهمت به همراه آقاي شيباني از منطقه پيش ما آمدند تا به محمد عباديان سر بزنند و به قول معروف از پشتيباني لشگر بازديدي داشته باشند. حالا نميدانم كه حاجهمت در كجا انار خورده بود. وقتي حاجهمت وارد سنگر فرماندهي تداركات شد و با حاج آقا عباديان حال و احوال و روبوسي كرد. حاج محمد شروع كرد سر به سر گذاشتن با حاج همت. به حاجهمت گفت: حاجي كجا بودي؟ حاجهمت گفت: خط مقدم بوديم. حاج محمد گفت: خط بودي؟ بعد به بچهها اشاره كرد كه ميخواهم سر به سر حاجهمت بگذارم.حاجهمت گفت: بله، خط بوديم. لباسهايمان خاكي است، معلومه كه خط بوديم. حاج عباديان گفت: بهت نميآيد خط بوده باشي. حاجهمت كه كم كم داشت از كوره در ميرفت؛ گفت: بابا جان، اين لباسهاي خاكي نشان نميدهد كه ما كجا بوديم. حاج آقا عباديان گفت: حاجي به لبهايت نميخورد كه در خط مقدم بوده باشي. لبهايت سرخ است. حاجهمت گفت: محمد جان انار خورديم.☺️😂
راوی:همرزمانشهید
#محمدابراهیمهمت🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_چهل_ویڪم
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_چهل_وسوم
به هول از جا بلند شدم و دویدم به طرف اتاقی که مادرشوهرم آنجا بود. داشت از درد به خود می پیچید. دست و پایم را گم کردم. نمی دانستم چه کار کنم. گفتم: «یک نفر را بفرستید پی قابله.»
یادم آمد، سر زایمان های خواهر و زن برادرهایم شیرین جان چه کارهایی می کرد. با خواهرشوهرهایم سماور بزرگی آوردیم و گوشه اتاق گذاشتیم و روشنش کردیم. مادرشوهرم هر وقت دردش کمتر می شد، سفارش هایی می کرد؛ مثلاً لباس های نوزاد را توی کمد گذاشته بود یا کلی پارچه بی کاره برای این روز کنار گذاشته بود. چند تا لگن بزرگ و دستمال تمیز هم زیر پله های حیاط بود. من و خواهرشوهرهایم مثل فرفره می دویدیم و چیزهایی را که لازم بود، می آوردیم.
بالاخره قابله آمد. دلم نمی آمد مادرشوهرم را در آن حال ببینم، پشتم را کردم و خودم را با سماور مشغول کردم که یعنی دارم فتیله اش را کم و زیاد می کنم یا نگاه می کنم ببینم آب جوش آمده یا نه، با صدای فریاد و ناله های مادرشوهرم به گریه افتادم. برایش دعا می خواندم. کمی بعد، صدای فریادهای مادرشوهرم بالاتر رفت و بعد هم صدای نازک و قشنگ گریه نوزادی توی اتاق پیچید.
همه زن هایی که دور و بر مادرشوهرم نشسته بودند، از خوشحالی بلند شدند.
💟ادامه دارد...✒️
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃
✫⇠ #قسمت_چهل_وچهارم
قابله بچه را توی پارچه سفید پیچید و به زن ها داد. همه خوشحال بودند و نفس هایی را که چند لحظه پیش توی سینه ها حبس شده بود با شادی بیرون می دادند، اما من همچنان گوشه اتاق نشسته بودم. خواهرشوهرم گفت: «قدم! آب جوش، این لگن را پر کن.»
خواهرشوهر کوچک ترم به کمکم آمد و همان طور که لگن را زیر شیر سماور گذاشته بودیم و منتظر بودیم تا پر شود، گفت: «قدم! بیا برادرشوهرت را ببین. خیلی ناز است.»
لگن که تا نیمه پر شد، آن را برداشتیم و بردیم جلوی دست قابله گذاشتیم. مادرشوهرم هنوز از درد به خود می پیچید. زن ها بلندبلند حرف می زدند. قابله یک دفعه با تشر گفت: «چه خبره؟! ساکت. بالای سر زائو که این قدر حرف نمی زنند، بگذارید به کارم برسم. یکی از بچه ها به دنیا نمی آید. دوقلو هستند.»
دوباره نفس ها حبس شد و اتاق را سکوت برداشت. قابله کمی تلاش کرد و به من که کنارش ایستاده بودم گفت: «بدو... بدو... ماشین خبر کن باید ببریمش شهر. از دست من کاری برنمی آید.»
دویدم توی حیاط. پدرشوهرم روی پله ها نشسته و رنگ و رویش پریده بود. با تعجب نگاهم کرد. بریده بریده گفتم: «بچه ها دوقلو هستند. یکی شان به دنیا نمی آید. آن یکی آمد. باید ببریمش شهر. ماشین! ماشین خبر کنید.»
💟ادامه دارد...✒️
نویسنده: #بهناز_ضرابی_زاده
#دختر_شینا
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری_شهدایی1989
لحظه شهادت شهید حسن قاسمی دانا
به روایتگری شهیدمدافع حرم مصطفی صدرزاده..
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ...
همخوانی شهدا ...
#پســت_پـایـــانـی
🕙سـاعـت عـاشقـے
⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜
سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
#سلام_امام_زمانم💚
صبحی نو سر زد و زندگی
به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد
و این نهایت امیدواری است
که در هوای یادتان، نفس می کشیم
و در عطر نرگس بارانِ نامتان،
دم می زنیم ...
شکر خدا که در پناه شماییم🤲
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
زیارتنامه شهدا🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
🕊یادشهدا باصلوات
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
شورش #بلبلان ، سحر باشد
خفته ، از #صبح بیخبر باشد
تیرباران عشق #خوبان را
دل شوریدگان سپر باشد
عاشقان کشتگان معشوقند
هرکه زنده ست درخطر باشد
#رزمندگان_دفاع_مقدس🕊
#صبحتون_شهدایی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#پخش_زنده
🌺 کانال حریم آرامش خانواده با مشارکت دفتر نمایندگی ولی فقیه در بسیج جامعه زنان برگزار می نماید:
✍️موضوع: بحران هویت زنان و حضور حداکثری در انتخابات
👤 با حضور استاد: آقای دکتر پورجباری
📆 جلسه اول یکشنبه 3 دی ماه
📆 جلسه دوم سه شنبه 5 دی ماه
⏰ ساعت: 16
🔻با عضویت در کانال حریم آرامش خانواده در پیامرسان #روبیکا میتوانید بطور مستقیم وارد وبینار شوید.
✍️ لینک ورود به جلسه:
✅ rubika.ir/harime_aramesh
#نشست_مجازی_خانواده
#خانواده_بصیر
━━━⊰❀🏡❀⊱━═━
🆔 splus.ir/harime_aramesh
✅ rubika.ir/harime_aramesh
✴️ eitaa.com/harime_aramesh
#تلنگر⚠️
روز قیامت
بعضیها به خدا می گویند:
خدایا ما را
به دنیا برگردان تا بهتر عمل کنیم.
خدا می گوید :
هر روز هنگام بیدارشدناز خواب تو را برگرداندیم.چه کردی؟!
🔺فرصتارو نسوزونید.
🔸خوب زندگی کنید
🔹و خوش اخلاق باشید.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#باسر_بریده_سلام_داد_بهاباعبدالله
امام جماعت واحد تعاون بود. بهش می گفتند حاج آقا آقاخانی. روحیه عجیبی داشت. زیر آتیش سنگین عراق شهداء رو منتقل می کرد عقب. توی همین رفت و آمد ها بود که گلوله مستقیم تانک سرش رو جدا کرد. چند قدمیش بودم. «هنوز تنم می لرزه وقتی یادم میاد». از سر بریده شده اش صدا بلند شد:« السلام علیک یا ابا عبدالله»
📚راوی: جواد علی گلی- همرزم شهید
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
•یک جوان با هزار شور و شعور/ روز آخر ولی زهیر شده
•زیر تابوت مادرش میگفت:/ پسرم عاقبت بخیر شده
📷 شهید مدافع حرم #فاطمیون «#سید_مصطفی_موسوی» با نام جهادی مسلم
🔺تاریخ شهادت: ۳۱ فروردین ۹۴
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#چادرانه🦋
چادرم!
به خودم و تو
افتخارمےکنم...؛
وقتی میدانم
حضرت زینب(س)هم
تورا به سر داشته((:
#زن_عفت_افتخار
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظه شهادت شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی در سوریه؛
شهیدی که حاج قاسم گفته بود ازش یه باکری و همت درمیاد.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
توی عملیات " مطلع الفجر" تیر خورد به سینه و گردنش.
همون جا افتاد و به آسمون پر کشید...
درگیری شدید شد و نتونستیم پیکر مطهرش رو برگردونیم.
یه هفته بعد بچه ها تصمیم گرفتن جنازه غلامعلی رو برگردونن.
به هر سختی بود برگردوندیم.
خیلی تعجب آور بود...
هر جنازه ای اگه یه هفته زیر آفتاب گرم جنوب بمونه حتما بو می گیره و تغییر میکنه
اما پیکر غلامعلی هیچ تغییری نکرده بود
دقت کردم دیدم بعد از یه هفته، هنوز از گلوش خون تازه جاری میشه
انگار همین الان شهید شده باشه
خم شدم که صورتش رو ببوسم
خدا شاهده بوی عطر می داد
چه عطر خوشبویی بود...
#شهید_غلامعلی_پیچک🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🔴 حضور همسر مکرمه و فرزندان شهید حاج قاسم سلیمانی در دیدار روز گذشته مردم کرمان و خوزستان با رهبرانقلاب
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
هدایت شده از عشاق الحسین (محب الحسین)
سردی در بدن 👇👇
در روده : باعث یبوست😫
در معده : باعث نفخ😫
در مفاصل : روماتیسم😭
دو تا خبر خوب واسه شما بلغمی ها😍😍
اول اینکه، شماها نسبت به بقیه خیلی زودتر وزن کم میکنید، شما بخاطر سردی و تری بدنتون متابولیسم بدنتون پايینه، ولی با این روش خیلی زود وزن کم میکنید و هم پف بدنتون میخوابه....👇👇
https://formafzar.com/form/cvt0x
دوم اینکه😍: با پايین آوردن بلغم بسیاری از مشکلات وبیماریها مثل کم کاری تیروئید و مشکلاتی که زنان با آن روبرو هستن برطرف میشه
برای راهنمایی و رفع بلغم به لینک زیر مراجعه کنید.🥰💜👇
https://formafzar.com/form/cvt0x
نصف شب از شناسایی برگشته بود وقتی میبیند بچهها توی چادر خوابیدند همان جا بیرون چادر میخوابد
بسیجی آمده بود نگهبان بعدی را بیدار کند میبیند کسی بیرون چادر خوابیده است با قنداق اسلحه به پهلویش میزند و میگوید:پاشو،نوبت پست شماست.
آقا مهدی هم بلند میشود، اسلحه را میگیرد و میرود
صبح زود نگهبان به آن بسیجی میگوید چرا دیشب من را بیدار نکردی؟
وقتی به محل نگهبانی میروند ،میبینند فرمانده لشگر دارد نگهبانی میدهد.
#شهید مهدی زین الدینی 🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo