eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸سلام بر تمامی همسنگران ✨عزیزانی که امروز گلزار شهدای شهرشون رفتن عکسی از 🌹قبور مطهر شهدا ارسال نمایند به آی دی خادم کانال @shahiid61 تا در کانال قرار بگیرد منتظر تصاویر شما عزیزان هستیم.التماس دعا با مطالب عالی 👇👇👇 https://eitaa.com/piyroo
🌿اصالتا ایرانی و مشهدی بود و در یک نانوایی کار میکرد، با شنیدن خبر تهدیدات تکفیریها علیه حرم اهلبیت(س) تصمیم گرفت سوریه برود اما هر کاری کرد با هویت ایرانی خودش نتوانست برود، سرانجام خود را افغانستانی معرفی کرد و به فاطمیون پیوست. ✨او عاشق حضرت ‏زهرا(س) و نیروهای فاطمیون بود و همیشه میگفت حس خیلی خوبی به فاطمیون دارم این همکاسه شدن با افغانستانیها به اینجا ختم نشد و همراه برادران افغانستانی خود در عملیات ‎ بشهادت رسید و پیکرش مانند سایر شهیدان جاویدالاثر شد. 🌷 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
●خانواده شهید مغنیه به یک مهمانی خانوادگی بزرگ دعوت بودند. محل مهمانی در منطقه الغبیری بود.همه بچه ها و نوه ها به مناسبت ولادت حضرت رسول ص دور هم جمع بودند.از همه ی نوه ها درخواست شده بود برای این جلسه صحبتی کوتاه آماده کنند و طی چند کلمه بگویند که برای سال جدید میلادی چه برنامه هایی دارند .همه ی نوه ها صحبت کردند تا اینکه نوبت رسید ●به جهاد مغنیه..جهاد فقط گفت:  طرحم برای سال بعد را هفته ی آینده میگویم!...همه شروع به اعتراض کردند، می گفتند جهاد دارد شرطی که برای همه گذاشته شده را نقض میکند. بعضی ها میگفتند کارش را آماده نکرده است! ●وسط خنده و اینکه هرکسی به شوخی چیزی میگفت، جهاد از حرفش کوتاه نیامد، اصرار داشت که طرحش برای سال آینده را هفته ی بعد می گوید.درست یک هفته بعد دوباره خانواده دور هم جمع شدند ولی این بار، در بین خیل گسترده ی کسانی که برای تسلیت آمده بودند!!... طرح جهاد، شهادت بود. راوی:مادربزرگ شهید 🌷 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلزار شهدا دعاگوی همه عزیزان هستیم
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان #جانم_میرود 💠 قسمت ۱۷ در سالن بیمارستان گوشه ای نشسته بود نیم ساعتی می شد که
💠 ❁﷽❁ 💠 💠رمـــــان 💠 قسمت ۱۸ مریم اولین شخصی بود که به دکتر رسید _آقای دکتر حال داداشم چطوره؟؟ _نگران نباشید با اینکه زخمشون عمیق بود ولی پسر قویی هست خداروشکر خطر رفع شد مادر شهاب اشک‌هایش را پاک کرد _میتونم پسرمو ببینم _اگه بهوش اومد انتقالش میدن بخش اونجا میتونید ببینیدشون مریم تشکری کرد مهیا نفس آسوده ای کشید رو صندلی نشست مریم نگاهی به مهیا که از ترس رنگ صورتش پریده بود سردرد شدید مهیا را اذیت کرده بود با دستانش سرش را محکم فشار می داد با قرار گرفتن لیوان آبی مقابلش، سرش را بالا گرفت نگاهی به مریم که با لبخند اشاره ای به لیوان می کرد انداخت لیوان را گرفت... تشکری کرد و آن را به دهانش نزدیک کرد _حالت خوبه عزیزم _نه اصلا خوب نیستم مریم با اینکه حال خودش تعریفی نداشت و نگران برادرش بود که تا الان به هوش نیامده ...اما باید کسی به مهیا که شاهد همه اتفاقات بود دلداری می داد... _من حتی اسمتم نمیدونم _مهیا _چه اسم قشنگی مهیا بی رمق لبخندی زد _نگاه مهیا جان برای اتفاقی که افتاده خودت رو مقصر ندون هر کی جای تو بود شهاب حتما اینکارو می کرد... اصلا ببینم خونوادت میدونن که اینجایی مهیا فقط سرش را به دو طرف تکان داد _ای وای میدونی الان ساعت چنده الان حتما کلی نگران شدن شمارشونو بده خبرشون کنم گوشی که به سمتش دراز شده بود را گرفت و شماره مادرش را تایپ کرده...مریم دکمه تماس را فشار داد و از جایش بلند شود و شروع کرد صحبت کردن با تلفن. اتاق عمل باز شد... و تختی که شهاب بیهوش روی آن خوابیده بود بیرون آمد... تخت از کنارمهیا رد شد ...مهیاچشمانش را محکم بست نمی خواست چیزی ببیند...چشمانش را باز کرد مادر شهاب با گریه همراه تخت حرکت می کرد و پسرش را صدا می کرد... 👈 .... رمان ✍ نویسنده 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ عظم البلا ... همخوانی شهدا ... 🕙سـاعـت عـاشقـے ⚜اکثرو الدعا بتعجيل الفرج فان ذلک فرجکم⚜ سلام و درود بر شهدا و امام شهیدان افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهداےِبجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 خدا کند قلب مهربانتان سرشار از آرامش باشد ... خدا کند وجود شریفتان مصون از رنج و غم باشد ... خدا کند سیمای زیبایتان پر از شکوفه ی لبخند باشد ... خدا کند همین روزها ، خانه ی دلتان با مژده ی ظهور ، پر از پرواز مرغان شادی گردد ... خدا کند بیایید ... 🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ https://eitaa.com/piyroo
زیارتنامه شهدا🌷 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . 🕊یادشهدا باصلوات https://eitaa.com/piyroo
💔 جِسمَش‌رـٰافداڪردامـٰاروحَش‌رـٰانہ‌ ‌پــدر‌مهـربـان‌فـرزندان‌شـهـدا‌بـود سَـردآرسُلیمـٰانـۍرـٰامـیگویـم‌هـمـٰان‌ ڪه‌ازتَرس‌هیبتَش‌،دشمـن‌بہ‌اودردل‌ سیـٰاهۍشـب‌حَملہ‌ڪرد..!" ❤️ 🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚠️ چهار چیز در گناه وجود دارد که از خودِ گناه بدتر است 1_کوچک شمردن گناه 2_افتخار کردن به گناه 3_شادمانی کردن به گناه 4_اصرار بر گناه مراقب اعمالمون باشیم!- https://eitaa.com/piyroo
جوهرِ نوشته‌هایتان کمرنگ شده یا ...نه؟! چشم‌های ما کم‌ سو شده!؟ دوباره بنویسید برایمان از روزهای خدایی‌تان ... ‌‌‎‎‎‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍ https://eitaa.com/piyroo
رئیس دایره جنایی شیراز ✨همسرم خوش اخلاق و قدردان بود. مراعات حال من را توی زندگی می‌کرد. با این‌که خودش پلیس بود و دغدغه‌هایش زیاد اما هیچ ‌وقت نخواست جلوی پیشرفت‌های من را بگیرد . من آن موقع پژوهشگر بودم . کارهایم زیاد بود و فشار کار و خانه اذیتم می‌کرد . هربار که خسته می‌شدم و برایش زنگ می‌زدم و اظهار ناراحتی می‌کردم ، سریع خودش را می‌رساند ، با شاخه‌ای گل به خانه می‌آمد و آنقدر کمکم می‌کرد که قلبم پر از شادی می‌شد. 🌷 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
🌱 یکی گره روسری شو شل کرد😒 رفت جلو دوربین📸 واسه لایک یکی بند پوتینش رو سفت کرد رفت رو مین واسه خاک✌️ 😔 ‌‌‎‎‎‎‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍ https://eitaa.com/piyroo