eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
3.9هزار دنبال‌کننده
37.3هزار عکس
17.7هزار ویدیو
134 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ چراوقتۍحالمون‌بده... شروع‌میڪنی بہ‌گذاشتن‌پروفایل‌و استورےهاۍدپ ؟! چراباخالقمون‌حرف‌نمیزنیم ؟! بیایم‌وقتےکہ حالمون‌خوب‌نبودبا خدامون‌حرف‌بزنیم ... دورکعت‌نمازبخونیم حتےشده‌یک‌صفحہ‌قرآن...... یا حتی میتونیم لمسش کنیم! بخدا که آروم‌میشیم ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
⚠️ حق الناس همیشه پول نیست گاهی دل است دلی که باید بدست می آوردیم ونیاوردیم دلی را که شکستیم💔 و رها کردیم دلهای غمگینی ک بی تفاوت ازکنارشان گذشتیم خدا ازهرچه بگذرد ازحق‌الناس نمیگذرد❌ ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
⚠️ شاید گناھ کردی اما... تو هنوز زندھ‌ای . . ! تو داری نفس میکشی . . ! تو هنوز اختیار داری تو میتونی برگردی.. پس برگرد تا دیر نشده همین امروز ، با اولین گام 🚶🏾‍♂ توبه یعنی تولدی دوباره🌿 '! :) ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
⚠️ ❌هرگز کسی رو به خاطر مصیبتی ملامت نکنید! بعضی عبارات درقضاوت شخص مصیبت‌زده، بسیار خطرناکند؛ نتیجه فلان کارش بود! حقش بود! دلم خنک شد! شاید نفر بعدی این امتحان، شمــا باشید... ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
⚠️ ببین! عباس من... نسبت تو و فرزندان فاطمه نسبت برادر با برادر و خواهر نیست همچنان که نسبت من با علی نسبت زن و شوهر نیست. نمیدانم دست تضرع کدام دخیل بسته‌ای یا دعای نیمه‌شب کدام دلشکسته‌ای یا نفس اعجازگر کدام رسول کمر به کرامت بسته‌ای، خدا لباس کنیزی این خاندان را بر تنم پوشاند. این لباس آنقدر بر تن من گشاد بود که من در آن گم میشدم اگر خدا دست مرا نمیگرفت. این وصلت هزاران پا از سر من زیاد بود اگر خدا دست مرا از زمین بلند نمیکرد. تو مبادا گمان کنی که ما همسان و همشأن این خانواده‌ی بی‌نظیریم اینها تافته‌ی جدا بافته‌ی عالمند. اینها زمینی نیستند، آسمانی‌اند، خاکی نیستند افلاکی‌اند. اینها جانشینان و کارگزاران خدا در زمین‌اند. خدا به اهل زمین منت گذاشته که این دردانه‌های خود را چند صباحی راهی زمین کرده است.آسمان و زمین و ماه و خورشید از صدقه‌ی سر اینها آفریده شده است. پدرت معلم مسیح بوده است در گهواره‌ی نور ومنادای کلیم بوده است در کوه طور مبادا پدر را به لفظ پدر صدا کنی! مبادا حسن و حسین را برادر خطاب کنی! مبادا زینب و ام کلثوم را خواهر بخوانی! آقای من ! و بانوی من! این صمیمانه ترین خطاب تو باشد با سروران و موالی‌ات. مبادا از پشت سرشان قدمی فرا پیش گذاری! مبادا پیش از آنها دست به غذا ببری! مبادا پیش از آنها آب بنوشی!🥺 ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
⚠️ 🫀قلـــب انسان همانند حوضی است ڪه چهار جویبار، همیشه آبشان در آن می ریزند... 🤍 اگر آب چهار جـویبار پاڪ باشد، قلب انسان را پاڪ و زلال میڪنند 📛 اما اگر آب یڪی یا دو تا یا چهارتاے این جویبارها آلوده باشند قلب را هم آلوده میڪنند. جویباراول: چشم است جویبار دوم: گوش است جویبار سوم: زبان است جویبار چهارم: فڪرو ذهن ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
⚠️ ‌‌- رفیق‌... پاک ‌بودن‌به‌این‌نیست‌‌ڪهـ تسبیح‌برداری‌ُذکربگۍ‌! پاکی‌بهـ‌اینہ‌ڪه‌تو‌موقعیٺِ‌‌گُناھ ؛ اَز‌‌گُناھ‌‌فاصلہ‌‌بگیرۍ! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌ https://eitaa.com/piyroo
⚠️ اگه به گناهے مبتلا شدے؛ نذار قلبت بهش عادٺ ڪنه...!🔥 عادٺ به گناه... اضطراب و ترسِ از گناه رو از قلبٺ میگیره...! +اونوقٺ به جاے لذت بردن از خــــــدا، دیگه از گناه لذٺ میبرے...! به‌دادِ‌دل‌برسیم ونفس‌را‌بر‌زمین‌بزنیم! أَسْتَغْفِرُاللَّه َالعَظِیمِ ‍‌ https://eitaa.com/piyroo،ة
⚠️ برهنه می آیی و برهنه می روی ضعیف می آیی و ضعیف تر می روی بدون پول و چیز های دیگر می آیی بدون پول و چیز های دیگر می روی حمام اولت را یک نفر دیگر می دهد و حمام آخرت را هم یک نفر دیگر می دهد این است زندگی پس چرا اینقدر کینه ، چرا اینقدر حسادت چرا اینقدر نفرت چرا اینقدر خشم اینقدر خودخواهی و اینقدر غرور؟ چرا؟ وقتی که قرار است دست خالی برگردیم؟ مهربان باشیم ما مدت محدودی در زمین هستیم ان را با چیز های بی ارزش هدر ندهیم ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
⚠️ وقتۍ‌بہم‌میگن:☁️ واقعاً گرمِت‌ نمۍ‌شہ‌ ڪھ‌ چادر‌ سرت‌ مۍ‌ڪنۍ؟ میگم‌: چآدر‌هدیہ‌اییھ‌ ڪھ‌حضرت‌زهرا‌بہم‌دادھ👀 دوست‌ندارم‌هدیھ‌ایی‌ڪھ‌ اَرزشش‌بیشتَرِ‌همہ‌ۍ‌هدیھ‌هاست‌رو اَزش‌استفادھ‌نڪنم‌وبزارم‌خاڪ‌بخورھ (( ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
⚠️ شب سردی بود ... زن بيرون ميوه فروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مى‌خريدند شاگرد ميوه‌فروش تند تند پاكت‌هاى ميوه را داخل ماشين مشترى‌ها مى‌گذاشت و انعام مى‌گرفت زن با خودش فكر مى‌كرد چه مى‌شد او هم مى‌توانست ميوه بخرد و به خانه ببرد رفت نزديکتر ، چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوه‌هاى خراب و گنديده داخلش بود با خودش گفت: چه خوبه سالم ترهاشو ببرم خونه مى‌توانست قسمت‌هاى خراب ميوه‌ها را جدا كند و بقيه را به بچه‌هايش بدهد هم اسراف نمى‌شد و هم بچه‌هايش شاد مى‌شدند برق خوشحالى در چشمانش دويد ديگر سردش نبود زن رفت جلو نشست پاى جعبه ميوه تا دستش را برد داخل جعبه شاگرد ميوه فروش گفت: دست نزن ننه بلند شو و برو دنبال كارت زن زود بلند شد خجالت كشيد چند تا از مشترى‌ها نگاهش كردند صورتش را قرص گرفت دوباره سردش شد راهش را كشيد و رفت چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد: مادرجان مادرجان زن ايستاد برگشت و به آن زن نگاه كرد زن لبخندى زد و به او گفت: اينارو براى شما گرفتم سه تا پلاستيک دستش بود پر از ميوه، موز، پرتقال و انار زن گفت: دستت درد نكنه اما من مستحق نيستم زن گفت: اما من مستحقم مادر من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به همنوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسان‌ها و احترام گذاشتن به همه آنها بی هيچ توقعى اگه اينارو نگيرى دلمو شكستى جون بچه‌هات بگير زن منتظر جواب زن نماند ميوه‌ها را داد دست زن و سريع دور شد زن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مى‌كرد قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود غلتيد روى صورتش دوباره گرمش شده بود با صدائی لرزان گفت: پيرشى... خير ببينى ‍‌ https://eitaa.com/piyroo
⚠️ میگفت: اگه‌امروزبه‌هرعلتی‌ناامیدی بدون‌شیطان‌داره‌ازبزرگترین‌ابزارخودش برای‌تواستفاده‌میڪنه امیدوارباش،رفیق! ‍‌ https://eitaa.com/piyroo