#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 19
#فصل اول
در ضمن وقتی با دوست دخترام کات کردم پس فرداش رفتن با یکی دیگه دوست شدن....
📵😒😒😒
کلا بوی گل نمیدادم که حالا پروانه سمتم بیاد...
🌷🔥💐
آدم وقتی خودش بد باشه...
دختر خوبی سمتش نمیاد.خیالتون راحت...!!!
☺️✅✅
بچه ها مدل حرف زدنمم هر چقدر خودسازی کردم بهتر شد...
الانم که دیگه واقعا خیلی خوب حرف
میزنم.
خیلی مودب تر و خیلی صبور تر و خیلی با نشاط تر شدم.
سال ۱۳۹۳ وقتی نماز میخوندم همه مسخرم میکردن...
😏😏
اخه قبلا همیشه تو ماشینم فلان آهنگای بوق.... رو میذاشتم.
💟اما وقتی توبه کردم و نماز میخوندم یهو همه میگفتن : سلام حاج آقا التماس دعا...تقبل الله ...
🙄📿📿📿
میخواستن اینجوری مسخرم کنن.
😕😕
میدونی چیه...
من حس میکنم پسرا تا بلا سرشون نیاد تغییر نمیکنن...
😐
پسر جماعت باید بلای بدی سرشون بیاد تا عوض بشن..
مثل بیماری یا خطر بودن جان یا زورگیری بشه ازشون یا قطع عضو بشن یا زندان بیوفتن یا سرطانی چیزی بگیرن تا عقلشون سر جاش بیاد...
😑😐
💎اما پسر زرنگ قبل تغییر تغییر میکنه...
👌😊
راستشو بخوای بعد از اینکه بلا سرم اومد و فهمیدم خدایی هست
❤️یه قولی به خدا دادم...
تو اون شرایط بازداشت و... گفتم خدایا اگه نجاتم بدی جبران میکنم...
فقط بهم فرصت بده...همین...
من جبران میکنم.
من هیچی درمورد خدا نمیدونستم...
ولی میدونستم فقط خداست که میتونه کمکم کنه...
راستشو بخوای از همه نا امید بودم...
✅و دلیل اصلی مستجاب شدن دعام هم همین بود...
وقتی نا امید از همه جا میشی خدا زودتر دعاتو مستجاب میکنه.
🙏🙏😔😞
یه صدایی بهم میگفت : رضا ؟ تو آدم بشو...منه خدا همه کار برات میکنم.
💕💕💕✅
دستنویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 20
#فصل اول
بچه ها خدا خیلی نزدیکه...
😢❤️
شما فکر میکنید دوره...
اما خدا با یه صدایی از درون با همتون حرف میزنه...
خیلی ها اینو نمیدونن...
چون خدا بهشون بد معرفی شده.
☑️☑️
من معتقدم خدا با کسایی که سختی کشیدن مهربون تره...
😔😞😢
بخاطر همین بهم فرصت داد...
دلیل اصلی اینکه باعث میشد سال ۱۳۹۳ اصلا کم نیوردم یاد مرگ بود.
چون یاد مرگ خیلی انگیزه میده...
اما خوبیم این بود که زیاد تو مسیر پاکی نا امید نشدم...
درسته گریه میکردم و کم میاوردم اما نا امید هرگز.
معتقدم برای هر مشکلی راه حلی وجود داره.
پیشینه مذهبی اصلا نداشتم.
اما راستشو بخوای تو نوجوونیم با دوستم مهدی میرفتیم هیئت واسه شام خوردن .در همین حد.....
فقط واسه شامش میرفتیم.
😐🙄🙄
🔥 راسی اینم بگم ...اونایی که تو شرایط سخت که بالا گفتم تغییر نمیکنن نگران نباشن...
بعد مرگشون خوب تغییر میکنن.
همه تغییر میکنن...
همه...
خیالت تخت...
❤️فقط بعضی ها این دنیاست...
بعضی ها اون دنیا..... !!!
دست نویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 21
#فصل دوم
سلام...
به این فصل خوش اومدی...
☺️
میخوام از سال ۱۳۹۴ خودم بگم...
✅سعی کردم سال ۹۳ رو کامل براتون بگم اما روند رو به پیشرفتم دقیقا از سال ۱۳۹۴ شروع شد....
اگه یادت باشه تو قسمت قبلی بهت گفتم که سال ۹۳ خیلی تشنه بودم...
💠💠💯
✔️حس میکردم تربیت نشدم...
✔️حس میکردم نیاز به رشد و آگاهی دارم...
✔️احساس میکردم هیچی حالیم نیست...
میدونی میخوام چی بگم؟
میخوام بگم از بس تشنه بودم که حاضر بودم هر چی دارم و ندارم رو بدم تا فقط یه کسی بهم اطلاعات مفید بده...
در واقع سال ۱۳۹۴ سال کسب آگاهی من بود...
🔶🔷🔸🔹
✳️بالای ۳ هزار ساعت سخنرانی گوش دادم و بالای دویست سیصد تا کتاب خوندم...
روزانه ۸ ساعت سخنرانی گوش میکردم...
اینو به هر کی میگم باور نمیکنه...
🙄🤔
اما واقعا همین بود...
از بس تشنه یاد گیری بودم که اصلا نمیفهمیدم هشت ساعت گذشته...
💕دیوووونه و عاشق مطالعه شدم.
منی که حالم از هرچی مطالعه بهم میخورد سال ۱۳۹۴ نزدیک سیصد تا کتاب در حوزه های مختلف روانشناسی و موفقیت و مذهبی خونده بودم .
دیگه از بس آگاهی هام بالا رفته بود که حس میکردم خود مذهبی ها هم انقدر آگاهی های درست ندارن...
☺️✅
دیگه جوری شده بودم که خیلی از مذهبی ها میومدن ازم سوال میپرسیدن و منم به لطف خدا مثل بلبل جوابشونو میدادم...
☺️همه میگفتن : دمت گرم رضا...جوابت عالی بود...
دستنویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 22
#فصل دوم
🔥من آدمی بودم که تا سال قبلش سفیر ابلیس بودم و همه رو دعوت و تشویق به گناه میکردم
💟اما الان شده بودم سفیر پاکی و کلی آدم میومد تو سایت و ازم کمک
میخواست و میگفت : رضا چکار کنم
گناه نکنم...
خیلی جالبه نه ؟
آدم به کی بگه انقدر تغییر رو آخه ؟
واقعا به خودم افتخار میکنم....
☺️😌🙄😎
😇دقیقا مهر سال ۱۳۹۴ بود که حس کردم دارم از پس مشکلات زندگیم بر میام.
کار شبانه روزیم نوشتن بود...
✍✍✍
تقریبا ۴۰ تا دفتر پرکرده بودم و هفته ای یه خودکار تموم میکردم...
📖🖊
قشنگ پیشرفت رو داشتم حس میکردم...
🌹روز به روز داشتم خدایی تر میشدم...
آنچنان واسه پاکیم تلاش میکردم که هیشکی جلو دارم نبود...
💠هر چقدر اطلاعاتم بالاتر میرفت بیشتر میتونستم مشکالتمو حل کنم.
خدارو شکر یکی از بزرگترین استعداد هایی که دارم اینه که میتونم مسائل سخت رو ساده حل کنم...
یعنی یه سری استعداد های درونی دارم که میتونم با خالقیت و داشتن نگاه متفاوت از پس چالش های زندگیم بر بیام و حالا که سفیر پاکی شده بودم این حس خیلی کمکم میکرد.
☑️🔰💠
اونایی که منو بشناسن میدونن چی میگم و با اخلاق من آشنا شدن...
🔥مثلا دی ماه سال ۱۳۹۴ تصمیم گرفتم یه کتاب بنویسم تا هر کسی مشکل شهوت داره بخونه و در برابر شیطان قوی بشه...
🔥🔥🔥
همه تو سایت میگفتن کنترل شهوت خیلی سخته و نمیشه...
رضا نمیتونم...
رضا تو با ما فرق داری...
و از این حرفا...
منم این کتاب رو نوشتم....
دست نویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 24
#فصل دوم
🌸نکته ای که من داشتم این بود که حقیقتا به دونسته هام عمل میکردم.
🕸مثلا وقتی میفهمیدم فلان کار بد هستش آگاهی میگرفتم و عمل میکردم...
شاید باورتون نشه....
ولی من اصلا بدی رو از خوبی تشخیص نمیدادم...
😞
من تا قبل سال ۱۳۹۴ واقعا بدی رو از خوبی تشخیص نمیدادم...
ولی وقتی میفهمیدم فلان چیز گناهه دیگه تموم تلاشمو میکردم سمتش نرم...
🔥⭕️⛔️
❓میدونی چرا الان خیلی از بچه مذهبی ها پیگیر سایت و کانالم میشن؟
❓میدونی چرا براشون جالبه که بفهمن من کی ام و چطوری تونستم با جوونا ارتباط بگیرم ؟
❓بگم چرا ؟
✅دلیلش سادست...
من میومدم رو نفس و شیطون درون و اعمال #خودم کار میکردم و هر چی تجربه داشتم رو به بقیه انتقال میدادم.
🔰در واقع چون اولین نفر خودم عمل میکردم و بعد به بقیه میگفتم حرفام نفوذ میگرفت
و بخاطر همین بود که کلی پیشنهاد های مختلف برای همکاری بهم داده میشد...
✔️اما من نمیرفتم...
چون کلا از کارای فرهنگی که بقیه میکنن خوشم نمیاد...
😕😕
خیلیاشون اگه کار فرهنگی بلد بودن وضع من این نمیشد...
🔰میخواستم خودم این کارا رو جدا انجام بدم...
🔰میخواستم اول خودم به دونسته هام عمل کنم و بعد به بقیه بگم بد نباشین خوب باشین...
کاری که خیلی ها نمیکنن همینه...
خودشون اصلا عمل نمیکنن و بعد همه رو دعوت به خدا میکنن...
👌بعضی ها کار فرهنگی نکنن بهتره...
😐بدتر آدمو بیزار میکنن...
رطب خورده کی منع رطب کند...
🌴🌴
دست نویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 25
#فصل دوم
بخاطر همین فقط تلاشم این بود که #عامل_به_حرفام باشم و عمل کنم به دونسته هام.
فرق من با بقیه این بود...
بعضی ها کلا از همون بچگی با نماز و قران بزرگ شده بودن...
ولی من تو خونه ای بودم که همش پا ماهواره بودم و فیلم ... و خیابون و ...
اما از بس تو این سالها خودسازی کردم که کمتر بچه مذهبی رو دیدم که ایمان و امیدش مثل من باشه...
📛♨️تا دیروز بی ایمانی در من بیداد میکرد ولی الان انقدر ایمان و اعتمادم به خدا زیاد شده بود که کسی باورش نمیشد این منم...
🔞🚷بارها تو خیابون گشت ارشاد منو میگرفت و بخاطر تیپم میرفتم کلانتری و مامانم با شناسنامه آزادم میکرد...
❤️حالا همین آدم شد سفیر پاکی و ایمانش به خدا روز به روز داره بیشتر میشه و مراحل تکامل خودشو عالی طی میکنه...
👌اینارو میگم تا متوجه بشید خواستن توانستن است...
نگاه به شرایط اکنونت نکن...
واقعا وضع من از همتون بدتر بود...
🔥🔥🔥
دستنویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 25
#فصل دوم
بخاطر همین فقط تلاشم این بود که #عامل_به_حرفام باشم و عمل کنم به دونسته هام.
فرق من با بقیه این بود...
بعضی ها کلا از همون بچگی با نماز و قران بزرگ شده بودن...
ولی من تو خونه ای بودم که همش پا ماهواره بودم و فیلم ... و خیابون و ...
اما از بس تو این سالها خودسازی کردم که کمتر بچه مذهبی رو دیدم که ایمان و امیدش مثل من باشه...
📛♨️تا دیروز بی ایمانی در من بیداد میکرد ولی الان انقدر ایمان و اعتمادم به خدا زیاد شده بود که کسی باورش نمیشد این منم...
🔞🚷بارها تو خیابون گشت ارشاد منو میگرفت و بخاطر تیپم میرفتم کلانتری و مامانم با شناسنامه آزادم میکرد...
❤️حالا همین آدم شد سفیر پاکی و ایمانش به خدا روز به روز داره بیشتر میشه و مراحل تکامل خودشو عالی طی میکنه...
👌اینارو میگم تا متوجه بشید خواستن توانستن است...
نگاه به شرایط اکنونت نکن...
واقعا وضع من از همتون بدتر بود...
🔥🔥🔥
دستنویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 26
#فصل سوم
سلام....
این فصل خیلی جالبه...
👌وقتی وارد سال ۱۳۹۵ شدم یهو خیلی چیزا تغییر کرد...
حس میکردم یه رسالتی خدا بهم داده اما زیاد خودمو باور نداشتم...
سال ۹۵ تقریبا سه بار سایتمو کلا پاک کردم اما دو روز بعد دوباره میرفتم با بک آپ برش میگردوندم...
انگاری نمیتونستم از سایت دل بکنم...
😞😔
سایت داشتن خیلی هزینه بر بود ولی چون دیوونه و عاشق این مسیر بودم نمیتونستم کنار بذارمش...
و از همه مهمتر؟ هزاران نفر به امید حرفام وارد سایت میشدن و وقتی سایتمو پاک میکردم همه ایمیل میزدن و گریه میکردن که رضا تورو خدا برگرد انقدر اذیت نکن...
بمون نرو...
حرفات آروممون میکنه...
خالصه سال ۱۳۹۵ کلا مونده بودم برم یا بمونم...
چون خدا هم مشکلمو کامل بر طرف کرده بود و منم کامل نماز اول وقت خون شده بودم و دیگه میخواستم به فعالیت هام پایان بدم...
اما واقعا نمیشد...!!!
حس میکردم یه رسالتی دارم...
🤔🤔
رسالت منم این بود که به جوونا کمک کنم برگردن و با خدا دوست بشن...
تا اینکه تصمیممو گرفتم و موندم...
وقتی تصمیم بر موندن گرفتم انگاری خدا تازه کارشو با من شروع کرده بود...
💕بعدش رفتم برای سایت یه قالب خوشگل حرفه ای و کلی امکانات جدید گرفتم تا سایتمون بهترین و مجهزترین سایت مذهبی ایران بشه .
دوست داشتم همه چیم جذاب و تازه و متفاوت باشه.
بچه های سایت هم دیوانه وار دوستم داشتن...
میدونی چرا ؟
چون منم عاشقانه دوستشون داشتم و دارم.
❤️❤️❤️
یعنی انقدر بهم اعتماد داشتیم که فقط کافی بود بگم فلان جا مشکل دارم یا تو فالن شهر الان اومدم و جایی رو ندارم...
بعدش کلی برام ایمیل میمومد که رضا بیا خونمون... جوری کهباورتون نمیشه اصلا...
دستنویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 27
#فصل سوم
🔹چند بارم مشهد خونه داداشای عزیزم میرفتم و خدا میدونه که چقدر احترام میذاشتن و دوستم داشتن.
⚪️خیلی برام جالب بود...
خیلی...
☑️صداقت و رک بودنم باعث ارتباط بهترم با اعضا میشد و حقیقتا تو این پنج سالی که مدیر سایت و مجموعه سریع الرضا بودم حتی کوچیکترین بی احترامی از کسی ندیدم.
اگرم بوده همونا بعدا شدن کسایی که سایت رو به بقیه معرفی میکردن...
🔷خیلی همه چی داشت عالی پیش میرفت...
😞تا اینکه حس کردم یه جا خیلی میلنگم...
من به دلیل تحقیر های پدرم مشکل عزت نفس داشتم و به شدت کمال گرا بودم.
تو بچگی مدام کتک میخوردم و چون همش خونمون جنگ و دعوا بود و همه با هم بلند بلند حرف میزدن من از همون بچگی مشکل عزت نفس داشتم...
😞😔
یعنی زیاد خودمو مسخره میکردم و خودمو پوچ و ذلیل میدیدم و کلا خودمو آدم حساب نداشتم.
📙تو کتاب بهترین نسخه خودت باش کامل درمورد اون دوران صحبت کردم...
خدارو شکر بعد اون کتاب کلا شخصیتم دوباره ساخته شد ...
یکی از چیزایی که خیلی به خودم افتخار میکنم و همیشه به نیکی ازش یاد میکنم همین تقویت عزت نفسم بود...
یه چی بگم؟
دلیل اصلی تموم کج رفتن هام همین عزت نفس بود...
☑️خودمو دوست نداشتم.
☑️خیلی وابستگی داشتم.
بخاطر همین قبل تحولم با دخترا دوست میشدم.
یه نکته جالب بگم؟
سال ۹۵ خدا خیلی خوب و اصولی داشت هدایتم میکرد...
مثال یهو یه کسیو سر راهم قرار میداد که بهم بگه رضا تو مشکل عزت نفس داری...
دستنویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 28
#فصل سوم
☑️یعنی سال ۱۳۹۵ بارها این اتفاق برام افتاد...
❤️خدا به زبون اینو اون مدام باهام حرف میزد.
💠خیلی وقتا الکی الکی یه سایت برام باز میشد که میدیدم جواب تموم سوالاتم توشه...
😳یا خیلی وقتا میزدم شبکه مازندران و میدیدم مجری داره درمورد مشکل من حرف میزنه...
بعدش به خودم گفتم :
وای رضا #هیچ_اتفاقی_اتفاقی_نیست
👌👌
حس میکردم جهان داره منو هدایت
میکنه...
هر چقدر پیش میرفتم کلامم پر نفوذتر و اراده و انگیزم بیشتر میشد...
دیگه آذر ماه سال ۹۵ حس میکردم کوه عزت نفس شدم و نکته جالب اینجاست !
بعد ها فهمیدم دلیل اصلی اینکه خیلی ها گناه میکنن دقیقا #کمبود_عزت_نفسه...
چون هر چقدر آدم به خودش بیشتر احترام بذاره کمتر گناه میکنه...
همه چی داشت برام توپ پیش میرفت که یهو از دی ماه سال ۹۵ از درون مدام #احساس_غم میکردم...
میدونی چرا؟
☑️حس میکردم دین اسلام جلو شادیمو میگیره...
☑️نمیذاره شاد باشم...
☑️هی میگه گناه نکن...
☑️دهن آدمو سرویس میکنه...
☑️خب این چه دینیه...
☑️همش باید نماز بخونم گناه نکنم چشم پاک باشم.
😐☹️😣
خب مردم از بس شاد نبودم...
😕
من جوونم...
این چه وضعشه آخه...
از طرفی خدارو خیلی دوست داشتم و عاشقش بودم
اما دین برام یه جوری بود که انگاری جلو دست و پامو میگیره...
تا اینکه ۱۵ دی یه اتفاق عجیبی افتاد...
👌👌✅
دستنویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی 31
#فصل سوم
☑️اگه از من بپرسی رضا اتفاقات شاخص سال ۱۳۹۵ تو چی بود میگم :
👇👇👇
#تنها_مسیر/ بالا بردن عزت نفس/ ایمان آوردن به دستان پنهان خداوند...
یه چی بگم قول میدید روتون زیاد نشه؟
☺️
❤️راستش من فکر میکنم خدا کلا دنبال دستگیریه تا مچ گیری...
😢😊
ببین ...اصلا خدا دوست نداره مارو جهنم بفرسته.
میخواد همه مارو بهشتی کنه.💕💕💕
ولی بعضی ها از عمد دوست دارن برن جهنم.
🔥جهنمم همین دنیاست.
کسی که بد زندگی میکنه دل آرومی نداره...
دل نا آروم یعنی جهنم.🔥
خلاصه زیاد به این فکر نکن خدا میبخشه یا نمیبخشه.
خدا همه چیو میبخشه اگه تو لبخند بزنی و از زندگیت راضی باشی.
✅خدا زمانی تورو نمیبخشه که ناراحت باشی...
دستنویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo
#از_سفیر_ابلیس_تا_سفیر_پاکی
32
#فصل چهارم
سلام....
قدم های مهم خودسازی من دقیقا از سال ۱۳۹۶ شکل جدیدی به خودش گرفت.
حس میکردم یه چیزایی رو میبینم و حس میکنم که بقیه نمیبینن...
مثال میدونستم اتلاف عمر تو فالان قضیه پنج سال بعد چه آسیبی بهم میزنه...
میتونستم آسیبامو پیش بینی کنم و براشون راهکار پیدا کنم.
مثال میدونستم بزرگترین چالش رو به روی من ازدواجمه و باید خودمو سریع براش آماده کنم.
این شد که شروع کردم به تلاش کردن برای ساختن یه زندگی زیبا...
در واقع سال ۹۶ من بیشتر سال خودسازیم برای ازدواج بود...
معتقد بودم اگه یه ایرادی تو مجردی داشته باشم ...این ایراد بعد ازدواج ده برابر میشه!!!
سال های ۹۳ و ۹۴ و ۹۵ هم خودسازی میکردما...
اما سال ۹۶ دیگه اوجش بود...
بزرگترین چیزی که بهم انگیزه میداد گذشتم بود...
دوست نداشتم تو زندگی خودم این چیزایی که از اطرافیانم میدیدم باشه...
دوست داشتم یه زندگی زیبا بسازم....
خلاصه رفتم پی تحقیق و انقدر تحقیق کردم که در انتها به یه فرمولی دست پیدا کردم...
متوجه شدم من هر جوری باشم...یکی میاد سمتم که دقیقا عین منه...
این فرمول رو وقتی متوجه شدم مصداقشو در زندگی اطرافیانم دیدم و دلم بیشتر قرص شد که این فرمول اصلی ازدواجه...
دیگه جوری شده بودم که رگباری اخلاق هامو شناسایی میکردم و برای هر رفتار و عادت غلطم یک ماه وقت میذاشتم و تمرکز صد در صدمو میذاشتم رو اون قضیه
در واقع ما با کسی که دوستش داریم ازدواج نمیکنیم...
ما با کسی ازدواج میکنیم که در واقع عین خودمونه و در کنارش احساس لیاقت و شایستگی میکنیم...
وقتی این رازهارو فهمیدم بیشتر متوجه شدم که ساختن زندگی قشنگ تلاش لازم داره...
باید خودمو همه جوره به یه نقطه ای برسونم و بوی گل بدم تا پروانه سمتم بیاد.
و این فرمول رو پذیرفته بودم که اگه رو یه مشکلی در درون خودم کار نکنم دقیقاااااااا یکی میاد تو
زندگیم که اون ایراد رو در مقیاس بالاترش داره
دستنویس های #داداش_رضا
#زندگینامه_واقعی
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید_97
https://eitaa.com/piyroo